فرزانه روستایی
شرائطی که مردم ایران در ۴۵ سال جمهوری اسلامی تجربه کردند دقیقا همان هالوینی است که مردم شوروی و عراق یا آلمان شرقی به آن مبتلا و با هزینه بسیار زیاد از شر آن خلاص شدند. هر چند عوامل اجتماعی و روان شناختی و نیز علل اقتصادی و سیاسی-امنیتی مانع غلبه اراده مردم بر دیکتاتوری های چهار کشور فوق الذکر بود، اما هیچیک از این کشورها به جز جمهوری اسلامی هیچگاه دچار غارت سیستماتیک نبودند.
وقتی قصی و عدی صدام حسین در ۹ آوریل ۲۰۰۳ در روز اشغال بغداد از سوی نیروهای آمریکا با دو اتومبیل فرار کردند در صندوق عقب خود چند صد میلیون دلار پول داشتند که بین روئسای قبايل پخش می کردند تا به آنها امان بدهند، ولی در هیچ جا شنیده نشد که فساد مسئولان عراقی شبیه جمهوری اسلامی باشد. بی شک قساوت ماموران جمهوری اسلامی هنوز به پای عراقی ها نرسیده است اما مردم ایران نیز مانند مردم عراق پس از پنج دور قیام دچار نوعی احساس بی آیندگی و درماندگی سیاسی شده اند که منجر به این شده که مردم حتی به غارت های علنی شده و ۵۰۷ هزار همتی بانک آینده عکس العمل نشان ندهند. با این حال، مشاهده محتوی رسانه ها بر این امر دلالت دارد که مردم با فشار خونی نزدیک به نقطه انفجار، در حال نظاره سانتیمتر به سانتیمتر عملکردهای آدم های نظام و نهادها هستند و هرگز نمی شود پیش بینی کرد که یک انقلاب اجتماعی طومار سیستم ولایت فقیه را در هم نمی پیچد.
اتحاد شوروی توطئه های امپریالیسم را علت العلل همه ناکارآمدی ها معرفی می کرد و جمهوری اسلامی نیزمنشاء همه ناکارایی ها را اسراییل معرفی می کند که نمی گذارند حاکمیت بیش از این پول به پای تاسیسات هسته ای بریزد.
در هر حال، وقتی سبد روسها و بحران های اقتصادی سیاسی و هزینه های مسابقه تسلیحاتی و جنگ افغانستان را مطالعه می کنیم گویی یک مدل از جمهوری اسلامی قبلا در اتحاد شوروی تجربه شده است.
در جریان سقوط اتحاد شوروی مردم فقط ناظر رخدادها بودند نه بازیگر صحنه تحولات سیاسی. با اینکه در اتحاد شوروی اعتراضات مردمی به هیچ وجه رژیم را تهدید نکرد اما هالوین ۶۹ ساله روسیه با آن همه سابقه سیاسی و قدرت نظامی سر پا نماند و فروپاشید. به عبارتی، کمونیست های شوروی آنچنان لولوخورخوره مردم روسیه شدند که شهروندان هیچگاه فکر نمی کردند کمونیست های وطنی بیشتر از ارتش آلمان روسها را به کشتن دهند، اما بالاخره یک روز طعم نبودن یک نظام فاسد دو رو و متوهم را چشیدند.
مردم ایران نیز دارند احتمالا تجربه مردم اتخاد شوروی را می آزمایند. زیرا احتمالا به این نتیجه رسیده اند که قدرت تخریب نظام برای نابود کردن خودش و عوارض ترک های عمقی و اختلافات غارتگران جمهوری اسلامی با یکدیگر عمیق تر از آن است که بتوان به اصلاحات یا ظهور امام زمان و امدادهای غیبی امید داشت. به همین دلیل آنچه که در ظاهر انفعال مردم ایران نسبت به رخدادهای سیاسی روز تعبیر می شود نوعی هشیاری و آگاهی مردمی است مبنی بر اینکه هالوین جمهوری اسلامی به هزار دلیل از جمله به علت حملات دوباره اسراییل زیاد طول نخواهد کشید و این کدوی تنبل متعفن گنده دیر یا زود از درون فرو خواهد پاشید و ضرورتی ندارد برای سرنگونی آن هزینه جانی و انسانی پرداخت شود.

روزنامه خراسان کروبی را به «فتنه مجدد» متهم کردند

ادعای عجیب درباره «اشعه چشم» در مقابله با بیحجابی















