Tuesday, Nov 4, 2025

صفحه نخست » نقد، نه طرد؛ گفت‌وگو، نه حذف، اسماعیل لیاقت

liaghat.jpgضرورت رواداری و تفکر انتقادی در سیاست ایران

در فضای سیاسی امروز ایران، نقد به‌جای گفت‌وگو، به طرد بدل شده است؛ و مخالفت، به دشمنی. این مقاله، با تکیه بر جوهره‌ی تفکر انتقادی و اخلاق گفت‌وگو، به ضرورت بازسازی میدان رواداری در سیاست ایران می‌پردازد.
۱. نقد، نه برچسب‌زنی
در واکنش به مقاله‌ی «از اقتدار تا اقتدار»، بسیاری از کامنت‌ها نه نقد، بلکه طرد، تحقیر، و برچسب‌زنی بودند: «متوهم»، «فسیل»، «نسل ورشکسته»، «هالو»، «نابخرد». این زبان، نه زبان گفت‌وگو، بلکه زبان حذف است.
نقد، در معنای اصیل خود، یعنی سنجش، بازاندیشی، و مسئولیت‌پذیری. جامعه‌ای که نقد را با خیانت اشتباه بگیرد، راهی به سوی گفت‌وگو نخواهد داشت. نقد، نه نفی، بلکه دعوت به اصلاح است؛ نه طرد، بلکه تلاش برای فهم بهتر.
۲. رواداری، نه بی‌هویتی
رواداری، برخلاف تصور رایج، نشانه‌ی ضعف نیست. بلکه توان شنیدن صدای مخالف، بدون تحقیر یا حذف است. در سیاست ایران، رواداری اغلب با بی‌هویتی یا بی‌تفاوتی اشتباه گرفته می‌شود. اما رواداری، یعنی پذیرش حق دیگری برای اندیشیدن--حتی اگر با باورهای ما ناسازگار باشد.
کامنت‌هایی که هر نقدی به سلطنت را «هم‌آغوشی با خلافت اسلامی» یا «فسیل‌گرایی» می‌نامند، نشان می‌دهند که هنوز تفاوت میان مخالفت و دشمنی، در زبان سیاسی ما جا نیفتاده است.
۳. تفکر انتقادی، راهی برای عبور از تصویرسازی
تفکر انتقادی، یعنی توانایی تشخیص مغالطه، بررسی شواهد، و بازاندیشی در باورها. در واکنش به مقاله، بسیاری از کامنت‌ها به‌جای استدلال، به تمسخر، تکرار شعار، و ارجاع به مصاحبه‌های تأییدکننده بسنده کرده‌اند. این، نشانه‌ی غیبت تفکر انتقادی‌ست.
در سنت‌های فکری، تفکر انتقادی نه برای تأیید، بلکه برای رهایی‌ست. اگر نقد گذشته، به معنای تکرار باشد، پس تاریخ‌نگاری، فلسفه، و روشنفکری باید تعطیل شوند.
۴. زبان خشونت‌بار، مانع گفت‌وگو
زبان کامنت‌ها، به‌ویژه در فضای مجازی، اغلب به خشونت نمادین بدل می‌شود. برچسب‌هایی چون «چپ پنجاه و هفتی»، «نسل ورشکسته»، «هالوی نابخرد»، نه فقط تحقیر فرد، بلکه حذف امکان گفت‌وگوست. این زبان، به‌جای باز کردن میدان نقد، آن را می‌بندد.
زبان، نه فقط ابزار بیان، بلکه ابزار رابطه است. اگر زبان به طرد بدل شود، سیاست به تقابل بدل می‌شود--نه به تفاهم.
۵. نقد همه‌جانبه، نه گزینشی
در میدان گفت‌وگو، نقد سلطنت، نقد جمهوری، نقد روشنفکری، و نقد اپوزیسیون، همگی مجازند--به شرط رواداری، استدلال، و اخلاق نقد. هیچ ساختاری، هیچ چهره‌ای، و هیچ جریان سیاسی‌ای نباید از نقد مصون باشد. مصونیت از نقد، آغاز اقتدارگرایی‌ست.
۶. بازسازی میدان گفت‌وگو
سیاست، اگر بخواهد از تصویرسازی عبور کند، باید به میدان گفت‌وگو بازگردد--جایی که تجربه، نقد، و کرامت انسانی هم‌زمان حضور دارند. مقاله‌ی «از اقتدار تا اقتدار»، دعوتی‌ست به همین میدان--نه به طرد، نه به تمجید، بلکه به فهم، نقد، و بازسازی.
در این میدان، نقد باید با فروتنی همراه باشد؛ مخالفت باید با احترام همراه باشد؛ و گفت‌وگو باید با پذیرش حق دیگری برای اندیشیدن همراه باشد.
۷. نتیجه‌گیری: سیاست، نه در حذف، بلکه در شنیدن معنا می‌یابد
اگر سیاست ایران بخواهد از چرخه‌ی اقتدار، طرد، و تصویرسازی عبور کند، باید میدان نقد و رواداری را بازسازی کند. این مقاله، دعوتی‌ست به بازگشت به اخلاق گفت‌وگو، به تفکر انتقادی، و به پذیرش اختلاف--نه به حذف، نه به تحقیر، نه به داوری قطعی.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie & Privacy Policy