Thursday, Nov 20, 2025

صفحه نخست » مجاهدین و دیگر گروه‌ها؛ اپوزیسیونی که خود چهره دیگر جمهوری اسلامی است

mohagheghibanner.jpgگفتم: "ای عشق! من از چیز دگر می‌ترسم"
سوال من از اپوزیسیون جمهوری اسلامی؟

ابوالفضل محققی

سوالی که دیر گاهیست در ذهنم می چرخد وتکرار می شود .ترسی مبهم از آینده پیش رو .ترسی که حاصل عملکرد بخشی از اپوزیسیون جمهوری اسلامیست. اپوزیسیونی که چهل پنجسال است عنوان های پر طمطراق مبارزان برای آزادی را دنبال تشکل های ریز درشت خود می کشند .جلسه پشت سر جلسه میگذارند سیاسیون حرفه ای ،پرفسور های عالی مقام ،محققین عرصه های مختلف ، ساعت ها سر مسائل مختلف با هم جر وبحث می کنند .قطنامه وبرنامه می دهند .
یکی برنامه سرنگونی میدهد ،دیگری قبل از این که خواهان سرنگونی باشد خواهان مبارزه با اسرائیل بعنوان تجاوز گرجنگی است .


آن یکی از از عدم قبول وعدم حمایت نود وهشت درصد جامعه طبق نظر سنجی "ایسپا" خبر می دهد .از دزدی های بزرگ، از معیشت تلخ وسفره های خالی مردم می گوید.دیگری از وضع آشفته اپوزیسیون می نالد.


یکی از مبارزه مردم وجوان ها در نقاط مختلف سخن بمیان می کشد. طوری صحبت می کنند که گوئی خود یکی از همان سفره دارانی است که شب بی شام می خسبند.


حرف وتحلیل ها بعد پنجاه سال هیچ تغیر کیفی وکمیتی نکرده تعدادی مایه گذشته با اندک بزک ودوزک کردن .ایراد گرفتن به طرح های دیگرشاگردها طرح های بظاهرجامع که هم نقد راه رفته را داشته باشدوهم پاسخ گوی به برخی نارسائی ها میدان داری میکنند.


همه مانند فیلمی که خود نیز سال هاست از بازی گران آن هستم از مقابل دیدگانم می گذرد.همیشه چنین بوده! اپوزیسیونی که در وجوهی آن روی سکه حکومت است.حکومتی که ماحصل کارش بعد پنجاه سال ویرانی مملکت وچند دسته شدن زیر پای یک دیگر را خالی کردن بود که نهای به از دست دادن مشروعیت و رو گردانی نود وهشت در صد مردم انجامید.
کاری به عرصه های دیگر ندارم سوال از خودم این است ما در این چهل واندی سال چه کردیم؟


ماحصل کار این همه آدم که تحت عنوان مبارزان سیاسی با گرایش های ضد جمهوری ازایران خارج شدیم چه بود؟
امروزدرکجا ایستاده ایم ؟


در کارنامه ما چه نوشته شده آست ؟


مجاهدین که هنوز در غار کهف که پنجاه سال قبل به آن وارد شدند .بر همان سیاق اولیه روی یک پا ایستاده کاری به خواست مردم بخصوص نسل جوان این سرزمین ندارند!


هنوزبرای آنها قدرت مفهومی مسلحانه دارد. بدون نگرش به این همه تغیر در اذهان مردم ، بدون شناخت نسل جوان که کاری با آنها ندارد، هنوز تنها راه رهائی را در مبارزه مسلحانه حستجو می کند وخود را قیم مردمی میداند که از هر چه که بوی اسلامیت وحکومت اسلامی بدهد گریزان هستند.آنهااز همه چیز نفرت دارند ،از هرکس که مانند آنها نیست نفرت دارند. تکلیف این بخش اپوزیسیون با کریم الکاتبین است.

نیروئی با رهبر ورئیس جمهور آماده، هیئت دولت آماده که هیچ اپوزیسیون ونیروی مخالف جمهوری اسلامی غیر خودش را رقمی نمی داند .


شادگران لچک بسرش که تمام جوانی خود رابا لچکی برسر که حتی یک مخالف نداشت!هیچ دختر جوانی در آن موقع دلش نمی خواست در گرمای کشنده عراق با حجاب خود خواسته "دیگه بدتر از حجاب اجباری رژیم "روسری یردارد نفسی به آرامش کشد. دخترانی که این چنین جوانی خود به پیری پیوند زدند.


گویا لچک بلند آنها نماد آزادیست و لچک اجباری جمهوری اسلامی نماد تحمیق زن ایرانی و نشان تحمیل نوعی نگاه مردانه به سیمای زن .


خود حدیث مفصل بخوان از مجمر ارتجاعی. این اپوزیسیون متفرعن وتمامیت خواه که هرگز از کاخ عاج منظورم از اردوگاه های خود قدمی بیرون نمی نهند . زنان ومردانی که مخالفت وجنگ آوری خود با جمهوری اسلامی رادر نفی زیبا ترین هدیه بشر یعنی عشق بنمایش می گذارند.


وتفسیرشان همان تفسیر حجاب زینت زن است وبی حجابی مذموم از نظر اسلام. جریانی که مسلما نمی تواند ستایش گر مبارزه میلیونی زنان آزاده ایران در تقابل با جمهوری اسلامی باشد.


رهبرانی که باتفکری بشدت خطرناک که با تحمیل یک تجرد دستوری به دختران وپسران جوان روح زندگی را پس زدند. حال حداقل من نمی دانم چگونه می توانند از در فردای جمهوری اسلامی در برابرازدواج سفید ورابطه آزاد دختر پسر موضعی جز همین موضع ونگاهی که عقب مانده ترین لایه های مذهبیون سنتی وجمهوری اسلامی دارد !داشته باشند.
بگذاریم از این طرح بحث عامیانه !بهر حال وضعیت این جریان معلوم است.


اما صحبت از اپوزیسیونی است که ادعا می کند از موضعی مترقی وخردمندانه مبتی بر واقعیت به امر مبارزه می نگرد وهر مطلبی که می نویسد ده ها فاکت وشاهد از نویسنده ها و چهره های مطرح سیاسی می آورد ! اما فقط در همین حد.
سال هاست که طرح وبرنامه میدهند بی آن که عمیقا در سیر تحولات اجتماعی وجابجائی افکار عمومی جامعه طی این نیم قرن باشند.


هرگز از خود نمی پرسند چرا طی این همه سال بجای متشکل شدن و جذب کردن نیروی جوان تازه نفس روزبه روزاز تعدادشان کاسته شده وبه جریان های مختلف کوچک بدل گردیده اند؟اما با یک اشتراک نظر"مخالفت با هر گونه اتحاد عمل با شاهزاده رضا پهلوی."


هیچ ازخود سوال نمی کنندکه چند درصد ازاین نود وهشت در صد مخالف جمهوری اسلامی از طرح وبرنامه های آنها استقبال می کنند ویا اصلا کسی به جریان ها وافرادی که هنوز مدال های چهل سال مبارزه را که چیزی جز شکست نبوده برسینه دارند توجه می کند؟ مدال هائی که به آنها اجازه نمی دهد پرده توهم خود محور بینی و ریش سفیدی خود در این مبارزه را بشکنند ! تا قادر به ایفای نقش خود بعنوان نیروی اپوزیسیون باشند.


دریغا که تمامی این سال ها بخش عظیم عمل کرد این گروه باد دادن خرمن های گذشته ،عناد بر سر قبول بخش های مثبت دوران پهلوی بوده وبجای نگاه منطقی به تحولات داخل کشور وذهنیت مردم که عمل کرد حکومت اسلامی آنها را در عمل به باز خوانی دوران پهلوی کشاند.


عمل کرد آنها تقابل با نظرمردم و عدم هر گونه معاشرت ، نزدیکی با شاهزاده رضا پهلوی وجریان های سلطنت طلب بوده و هست!حال با بالا گرفتن مبارزه مردم جهت سرنگونی جمهوری اسلامی و بعد سرنگونی آنها در کجا خواهند ایستاد؟
سوالی که باید بطور روشن امروز جواب داد!


می دانم طرح این بحث مجددا چه دشنام هائی را بر من به همراه دارد .اما وظیفه بر من حکم میکند که در این روزها که مردم نگران آینده وجنگ ویران گری که در پیش است و بر عکس تصور رژیم واپوزیسیون حامی اوکه هنوز فکر می کنند مردم به خیابان ها می ریزند ودر مقابل دشمن قرار می گیرند! اما افکار عمومی چیز دیگری نشان میدهد. اپوزیسیون جمهوری اسلامی چه خواهد کرد؟....ادامه دارد



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie & Privacy Policy