Monday, Dec 22, 2025

صفحه نخست » کتاب جدید «رایحه مرگ» درباره نقش موساد در سقوط هلیکوپتر رئیسی چه ادعایی می‌کند؟

یورونیوز - احمد علم‌الهدی روز جمعه در خطبه‌های نماز جمعه مشهد با استناد به کتابی با عنوان «رایحه مرگ؛ کتابچه راهنمای عملیات مهلک موساد داخل ایران» که به تازگی منتشر شده است، مدعی شد که سانحه سقوط هلیکوپتر ابراهیم رئیسی، عملیات موساد برای ترور او بوده است. آیا این ادعا که خلاف روایت رسمی است، حقیقت ماجراست؟

helilarge2.jpgاخیرا کتابی با نام «رایحه مرگ؛ کتابچه راهنمای عملیات مهلک موساد داخل ایران» منتشر شده که مدعی است به جزئیات فنی، اطلاعاتی و اجرایی عملیات موساد در ایران، از جمله جنگ ۱۲ روزه پرداخته است.

بنابر اطلاعات موجود در «گوگل بوکس» و «آمازون» نویسنده این کتاب اسحاق گلداشتاین و ناشر آن «خصوصی» معرفی شده است.

تاریخ انتشار این کتاب در آمازون اول دسامبر سال جاری ذکر شده است.

book1.jpgاما نکته عجیب این است که اطلاعات زندگی‌نامه به اشتباه منتشر شده و نام سیمون بکت، نویسنده رمانی با نام مشابه «رایحه مرگ» آمده است و اطلاعات بیشتری از اسحاق گلداشتاین در دسترس نیست.

احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد و پدر همسر ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهوری سابق ایران، روز جمعه در خطبه دوم نماز جمعه مشهد گفت: «[ابراهیم رئیسی] را متاسفانه با یک حرکت ناجوانمردانه ترور کردند و در کتابی که اخیرا منتشر کردند، جزئیات ترور او را توضیح دادند.»

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

کانال آقای علم‌الهدی در پیام‌رسان «ایتا» با بازنشر سخنان او تصویر کتاب «رایحه مرگ؛ کتابچه راهنمای عملیات مهلک موساد داخل ایران» را منتشر کرد.

«رایحه مرگ» چه می‌گوید؟

فصل نخست کتاب «رایحه مرگ؛ کتابچه راهنمای عملیات مهلک موساد داخل ایران» با عنوان «آبشاری از اتفاقات در ارتفاعات ایران» به سانحه سقوط هلیکوپتر و کشته‌شدن ابراهیم رئیسی اختصاص دارد.

در بخشی از آن آمده است: «[به‌رغم روایت رسمی] در راهروهای خاموش موساد محاسبه‌ای دیگر در حال انجام بود. مرگ یک رئیس‌جمهوری مستقر هرگز اتفاقی ساده نیست و مرگ ابراهیم رئیسی ردپای ظریف و تقریبا نامحسوس اقدام فعالانه‌ای که استادانه اجرا شده است را با خود داشت. عملیات طوری طراحی شده بود که به عنوان خواست خدا یا بدشانسی جلوه کند.»

به گفته این کتاب، موساد احتمالا ماه‌ها یا سال‌ها تمرکز بی‌وقفه‌ای بر حلقه درونی رژیم داشته و بر آسیب‌پذیری تیم امنیتی، واحد هوانوردی و برنامه‌ریزی لجستیکی رئیس‌جمهوری ایران آگاه بوده است.

بنابر این کتاب، موساد می‌دانست که آقای رئیسی اغلب با وجود هوای نامساعد بر پرواز‌ها اصرار داشته و به پروتکل‌ها بی‌اعتنایی می‌کرده است.

در این کتاب آمده است: «مساله کلیدی یافتن تلاقی روال عادی، دارایی شکننده و آب‌وهوای نامساعد بود. سفر آقای رئیسی به مرز ایران و آذربایجان برای افتتاح سد چنین فرصتی را فراهم کرد. پرواز برگشت بر فراز منطقه‌ای ناهموار و مرتفع بود که به تغییرات سریع آب‌و‌هوایی معروف بود. این شرایط زمینه بی‌نظیری برای عملیات بود.»

عملیات چگونه انجام شد؟

به گفته این کتاب، خرابکاری مستقیم روی هلیکوپتر «راهبرد پرخطر و با احتمال کم موفقیت» بود. زیرا هلیکوپتر حفاظت می‌شد و هرگونه دستکاری فیزیکی که ردی بر جا می‌گذاشت، حکم اعلان جنگ را داشت و می‌توانست تلافی فوری را در پی داشته باشد. به گفته کتاب، روش احتمالی طوری طراحی می‌شد که رد پزشکی قانونی برجای نگذارد و به جای کار گذاشتن یک بمب فیزیکی از ضعف‌های سیستمی بهره ببرد.

نکته قابل توجه این است که کتاب از هیچ کدام از موضوعات با قطعیت صحبت نمی‌کند و مدام از روش‌های «احتمالی» سخن می‌گوید.

به گفته کتاب، دو احتمال اصلی درباره شیوه عملیات موساد وجود دارد. یکی این که «يک بازيگر دولتی بسيار پيشرفته می‌توانست دستکاری نرم‌افزاری يا نفوذ به زنجيره نگهداری و تامين، داده‌های ناوبری را به شکل نامحسوس دچار اختلال کند. این اختلال در شرايط ديد محدود، خطر «گم کردن وضعيت فضايی» را بالا می برد و می تواند به برخورد کنترل شده با زمين (CFIT) منجر شود.»

احتمال دوم این که «با اتکا به جنگ الکترونيک، سامانه های موقعيت يابی و ارتباطی هليکوپتر به گونه‌ای هدف گرفته شوند که خدمه، در مه تصويری نادرست از موقعيت خود دريافت کنند و هم زمان ارتباط موثر با کنترل زمينی مختل شود. نتيجه این امر انزوا و سردرگمی در شرايط اضطراری است.»

روش نخست؛ ایجاد اختلال در سیستم هلیکوپتر

به گفته کتاب، هلیکوپترهای «بل ۲۱۲» که همان هلیکوپتر آقای رئیسی بود، به مجموعه‌ای از سیستم‌های الکترونیکی ناوبری هوایی و حسگرها متکی هستند و یک عامل دولتی می‌توانست با طراحی یک بدافزار که از قبل به سیستم نفوذ کند و آن را تا زمان عملیات در حالت غیرفعال نگه دارد.

عملکرد این بدافزار نامحسوس است و موتورها را ناگهان خاموش نمی‌کند، بلکه در داده‌های حسگرهای حیاتی به صورت «خاموش» اختلال ایجاد می‌کند. یعنی ارتفاع‌سنج خلبان، که برای ناوبری در دید کم بسیار مهم است، می‌تواند داده‌های نادرستی را دریافت کند و هلیکوپتر را صد متر بالاتر از آنچه واقعا بود نشان دهد. نشانگر افق مصنوعی، که جهت هلیکوپتر را نسبت به زمین را نشان می‌دهد، می‌تواند به آرامی چند درجه منحرف شود.

در این شرایط، اگرچه روی نشانگرهای هلیکوپتر همه‌چیز عادی است، اما در واقعیت اوضاع شکل دیگری اتفاق می‌افتد.

در کتاب آمده است: «یک خلبان ماهر در هوای صاف ممکن است متوجه این اشتباهات شود و آن را اصلاح کند، اما در هوای مه‌آلود منطقه، اطلاعات متناقض حسگرها سردرگمی مکانی فاجعه‌باری ایجاد می‌کند و خلبانان، با اعتماد به ابزارهای معیوب خود، هلیکوپتر را مستقیما به سمت عوارض زمین پرواز می‌دهند.»

روش دوم؛ جنگ الکترونیک

به گفته این کتاب، در این روش، یک واحد عملیاتی موساد در مکانی مخفی در آذربایجان یا از طریق پهپادی بر فراز دریای خزر می‌توانست یک سامانه جعل سیگنال جی‌پی‌اس (GPS) در فاصله عملیاتی مستقر کند. این فناوری سیگنال را مختل نمی‌کند، بلکه آن را جعل می‌کند. این سامانه با پخش سیگنال جی‌پی‌اس قوی‌تر و جعلی بر سیگنال واقعی دریافتی هلیکوپتر غلبه می‌کرد و به تدریج باعث انحراف از مسیر می‌شد.

همزمان، یک الکترونیکی تهاجمی‌تر می‌توانست سیستم‌های ارتباطی هلیکوپتر را هدف قرار دهد. با مختل کردن فرکانس‌های خاص مورد استفاده برای تماس رادیویی با کنترل زمینی، ماموران ضمن منزوی کردن هلیکوپتر اطمینان حاصل می‌کردند که هیچ‌گونه تماسی از سوی خلبانان دریافت نشود.

در این صورت، خلبانان در مه گم می‌شدند. سامانه‌های ناوبر هلیکوپتر نادرست عمل می‌کرد و وسایل ارتباطی نیز از کار افتاده بود. درنتیجه آن‌ها کاملا تنها بودند و سرنوشتشان رقم می‌خورد.

عنصر نهایی؛ آب‌و‌هوا

به گفته کتاب، عنصر نهایی این عملیات محیط بود. بخش هواشناسی موساد می‌توانست پیش‌بینی دقیقی از مسیر و بازه زمانی ارائه دهد و وضعیت مه‌آلود را پیش‌بینی کند. سپس دستکاری سایبری یا الکترونیک می‌توانست طوری زمان‌بندی شود که در این پرواز عمل کند.

در این کتاب آمده است: «بلافاصله پس از سانحه، کار موساد نه پذيرش مسئوليت، بلکه تقويت روايت سانحه بود. اشاره‌های ظريفی از طريق کانال‌های اطلاعاتی و رسانه‌های همسو می‌توانست پخش شود؛ گزارش‌هایی درباره سن ناوگان هليکوپتری، کمبود قطعات يدکی به دليل تحريم‌ها، ترديد خلبان برای پرواز و خطرهای ناشی از وضعیت آب‌وهوای منطقه. عمليات طوری طراحی شده بود که خود را پنهان کند.»

به گفته این کتاب، در این شرایط تمام تحقیقات انجام‌شده از سوی ایران ناگزیر به شواهدی از نگهداری ضعیف از هلیکوپترها و وضعیت بد آب‌و‌هوایی می‌رسید، زیرا این‌ها تنها عناصر واقعی بودند. اما لایه‌های پنهان دستکاری دیجیتال یا الکترونیک تقریبا از همه پنهان می‌ماند. کسانی‌ هم که به آن تردید داشتند، هیچ‌گاه نمی‌توانستند با قطعیت از آن صحبت کنند.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie & Privacy Policy