تهران-خبرگزاري كار ايران
نشست بررسي تاريخ نقاشي معاصر ايران با حضور دكتر حبيبالله آيتاللهي، آيدين آغداشلو، حبيب درخشاني و مرتضي گودرزي در مركز فرهنگي هنري صبا برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سرويس هنري ايلنا, در اين نشست كه ديروز، نوزدهم آبان ماه، در مركز فرهنگي- هنري صبا برگزارشد،دكتر آيتاللهي در تعريف از هنر معاصر گفت: ما در هنر سه اصطلاح داريم: مدرن، معاصر و پستمدرن. مدرن اصطلاحي است كه از ايام كهن در اروپا وجود داشته است اما از زمان داويد، نقاشفرانسوي اين اصطلاح به طور جدي مطرح شد، بدين ترتيب كه داويد هر جريان هنري غير از نئوكلاسيك را هنر مدرن ناميد.
وي در ادامه گفت: از آنجا كه در قرن نوزدهم تحولات هنري زيادي رواج پيداكرد و جريانهاي مختلف هنري با زير شاخههاي متعدد به وجود آمد كلمه مدرن رواج يافت، اما به طور كلي هنر مدرن به هنري اطلاق ميشود كه مورد قبول عامه هنرمندان و مخاطبان آن دوره قرار ميگرفت.
دكتر آيتاللهي در تعريف هنر معاصر اظهار داشت: هنر معاصر تداوم هنر مدرن است اما هنر مدرني كه هيچ معيار زيبا شناسانهاي براي سنجش آن به كار نميرود. درواقع در تعريف هنر معاصر كه دامنه بسيار وسيعي داشت هر كاري كه هنرمند انجام ميداد كه تا به آن روز انجام نشده بود هنر معاصر ناميد ميشد.
وي در ادامه افزود: هنر پست مدرن زماني به وجود آمد كه منتقدان، هنرمدرن و معاصر را توليدهاي انساني ناميدند و آنها را از جرگه آثار هنري خارج دانستند چرا كه هدف از آفرينش اين آثار لذت بردن و لذت بخشيد به انسانها نبود. در واقع با رواج اصطلاح پست مدرن, هنر به مفهوم آن در مشرق زمين، يعني زيبايي شناسي مطلق نزديك شد.
در ادامه اين نشست حبيب درخشاني نيز در تعريف از هنر معاصر و مدرن اظهار داشت: لزوما هر اثر هنري كه در دوران معاصر آفريده ميشود مدرن نيست، چرا كه معاصر يعني هم عصر بودن و در معناي دقيقتر يعني روحزمان را درك كردن، بنابراين هر هنري كه منطبق با روح زمان خود باشد مدرن يا معاصر است.
وي در ادامه اظهار داشت: اما هنر مدرن در هر كشوري ويژگيهاي خاص خود را دارد و با اسلوبهاي متفاوتي جلوه ميكند. در ايران ,ما هنوز نسبت به هنر مدرن تفكر درستي نداريم تا چه رسد به پست مدرن كه دوره پاياني خود را در غرب ميگذراند.
مرتضي گودرزي نيز در ادامه اين جلسه در خصوص سبكهاي متفاوتي كه در تاريخ نقاشي معاصر ايران پديدار شده اظهار داشت: آنچه كه تحت عنوان نقاشي معاصر ايران رايج شده، از زمان مرگ كمالالملك و تاسيس دانشكده هنرهاي زيبا, به عنوان يك مقطع نسبي, شروع نقاشي معاصر ايران محسوب ميشود.
وي ادامه داد: تا قبل از آن، حاكميت بيچونوچراي كمالالملك و تسلط او بر جامعه هنري مانع از ظهور و بروز پديدههاي جديد در نقاشي مي شد. اما با فقدان اين شخصيت و ورود سيستم آكادميك هنري توسط آندره گدار به ايران تحولي جدي و عميق در نقاشي معاصر كشور ايجاد شد.
گودرزي در توصيف شرايط آن زمان تصريح كرد: در واقع در زمان حاكميت مكتب كمالالملك، نوعي طبيعتگرايي و ناتوراليسم بر هنر ايران مسلط بود كه در كنار آن جريانات خفيف نگارگري به شيوه سنتي و نقاشي قهوهخانهاي هم به حيات خود ادامه ميداد.
وي در ادامه افزود: با تاسيس دانشكده هنرهاي زيبا و ورود اساتيد خارجي به كشور، جريانات هنر مدرن هم به ايران راهپيدا كرد و مكاتب و گرايشات جديد هنري رايج شد.
گودرزي تصريح كرد: در ايران تقريبا به اندازه گرايش هاي غربي، گرايشات مختلف داريم. از تمايلات امپرسيوني و اكسپرسيوني گرفته تا تمايلات كاملا آبستره كه اين اواخر رايج شده است. يعني تعدد تمايلات در نقاشي ايران بسيار نزديك به غرب است.
واپسين سخنران اين جلسه آيدين آغداشلو بود . وي درخصوص تاثير هنر ايران از غرب اظهار داشت: اين مسائل در يك لحظه اتفاق نمي افتد يعني ما در يك لحظه تصميم نميگيريم كه از هنر غرب اقتباس كنيم. اين يك امر دامنهدار و عمومي است. در طول دورهاي نزديك به سيصدسال فرهنگ و هنر ايران با هنر غرب هم مرز ميشود و شروع ميكند به بهره گرفتن از هنر غرب كه اولين نمونههاي آن را در دوران صفويه شاهد هستيم. اقتباس از هنر خارجي، در گذشته بسيار دور هم رايج بوده به طوري كه نقاشي ايران از نقاشي چين، هند و بيزانسهم تاثير گرفته بود.
آغداشلو در ادامه افزود: در آغاز قرن 18 ميلادي با گسترش استعمار غربي, به تدريج جهان ذهني و تخيلي ايراني كه تحت تاثير عرفان شرقي قرارداشت، تحول مييابد. در دوران قاجار هنوز ايرانيها قادر به بهره گرفتن، تحليل كردن و ازآن خود نمودن هنر غرب بودند. اما پس از آن به تدريج اقتباس از هنر غرب ملموستر ميشود.
وي تاثير غرب را فقط محدود به هنر ندانست و آن را عمومي و كلي ذكر كرد و گفت: فرهنگ و تمدن و علم غربي در حال تسخير تمام جهان متمدن است. همانگونه كه ما بسياري از مطاهر علم و صنعت غرب را برگرفتيم و مطابق نيازهايمان از آنها استفاده كرديم، هنر غرب هم بايد در جامعه امروز ما تحليل شود.
ْآغداشلو در پايان افزود: البته جداسازي بخش اقتباس شده و بخش كاملا ايراني و معاصر كشور كار بسيار مشكلي است و نياز به يافتن تعريفهاي اوليهاي دارد كه براساس هدفمنديها شكل بگيرند.