پنجشنبه 16 بهمن 1382

جمال ميرصادقي: با محقق نشدن شعارها، روشنفكران واقعي خانه‌نشين شدند، ايسنا

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس فرهنگ و ادب - ادبيات
نويسندگان و روشنفكران ما هيچ‌گاه پشتيبان قدرت نبوده‌اند.
جمال ميرصادقي - داستان‌نويس - با بيان اين مطلب به خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران، گفت: متاسفانه در كشور ما به ادبياتي توجه مي‌كنند كه در سمت و سوي حكومت باشد، در صورتي كه اين نوع نوشته‌ها تنها مقالاتي با هدف مشخص هستند كه از قالب داستان استفاده مي‌كنند، در صورتي كه داستان ـ بايد ـ غير مستقيم و غير تبليغي باشد.
وي همچنين تاكيد كرد: ‌نويسندگان ما همواره از قدرت كنار بوده‌اند و واكنش نشان داده‌اند كه هميشه هم گرفتار شده‌اند.
او گفت: سياست در كشور ما هميشه يك مساله عام بوده و هر ايراني به آن تمايل دارد؛ به‌خصوص وقتي به حوزه داستان‌نويسي مي‌رسيم، اين توجه خيلي آشكارتر مي‌شود.
ميرصادقي متذكر شد: توجه به ناهنجاري و نابه‌ساماني‌ها باعث شده تا ادبيات ما درنهايت به سياست برگردد و طرف محرومان را بگيرد. درواقع در اين ادبيات دلسوز ما مردمسالاري در كارها بسيار مشهود است و بيشتر نويسندگان در مقابل نابه‌ساماني‌ها جبهه گرفته‌اند.
وي با تاكيد بر پرداختن ادبيات ما به طبقه‌هاي محروم گفت: اگر نويسنده به اين موضوع‌ها توجه نداشته باشد، مردم هم زياد به او توجه نخواهند داشت. نمونه درخشان اين موضوع، «ابراهيم گلستان» است كه با وجود قدرت و تكنيك بيان بالا و نثر درخشان، كارهايش مورد توجه مردم نيست. او نسبت به جامعه دلسوز نبوده و از سياست خيلي كنار كشيده و اگر در جايي مانند ”اسرار گنج دره جني” توجهي نشان داده، مردم هم به كار او رغبت نشان داده‌اند.
ميرصادقي ادامه داد: در مقابل، «احمد محمود» را داريم كه هنوز كارهايش بسيار مورد توجه است و به طور كلي در 90 درصد ادبيات داستاني ما شخصيت‌ها در مقابل نابه‌ساماني ايستادگي مي‌كنند.
او سپس يادآور شد: در انقلاب سال 57، نويسندگان، اول توجه زيادي نشان دادند؛ اما به‌مرور كنار كشيدند. در هيچ انقلابي مانند انقلاب 57 همه آنقدر يكدست نبودند، منتها آن هماهنگي و همياري عمومي الآن اصلا وجود ندارد، امروز جنگ بر سر منافع است؛ نه واقعيت‌ها.
وي در عين حال يادآور شد: با برآورده نشدن خواسته‌ها، نويسندگان و روشنفكران واقعي به‌مرور خانه‌نشين شدند؛ چراكه ديدند اگر برخلاف برخي شعارها بخواهند قلم بزنند، برايشان گرفتاري ايجاد مي‌شود.
جمال ميرصادقي در بخش ديگري از گفت و گويش با خبرنگار ايسنا تصريح كرد: ‌البته امروز وضعيت نسبت به زمان شاه بهتر شده، ولي نه آن طور كه راضي‌كننده باشد.

كتاب ”‌بادها خبر از تغيير فصل مي‌دهند” مير صادقي در سال 64 منتشر شده و يكي دو سال بعد به چاپ دوم رسيده، اما در سال 77 كه او تقاضاي چاپ سوم كتاب را داشته، به او مجوز نداده‌اند و خواسته‌اند تا صد صفحه از كتاب حذف شود.
همچني كتاب ”عناصر داستان” او نيز با حذف صد صفحه‌يي، اجازه چاپ گرفته است.
گرفتن مجوز آخرين رمان اين داستان‌نويس پيشكسوت - زندگي را با آواز بخوان - نيز در بررسي اوليه منوط به حذف يك فصل شش صفحه‌يي از آن شده است، درنهايت اما با ا عتراض ميرصادقي و با توجه مرادي‌نيا ـ دبير هيات نظارت بر نشر كتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ـ تنها هشت، نه سطر از كتاب حذف مي‌شود.

جمال ميرصادقي با تشكر از توجه مرادي‌نيا و با يادآوري اينكه اولين داستان كوتاه با نام ”‌داشتم فرياد مي‌زدم”‌ را درباره انقلاب نوشته است، مي‌گويد:‌ ما نويسنده‌ها نمي‌خواهيم حكومت كنيم و بدخواه انقلاب نيستيم؛ اما جلوي كار ما را مي‌گيرند و آدم اذيت مي‌شود.
به گزارش ايسنا وي تاكيد مي‌كند: اگر به كتاب‌هاي ما اجازه انتشار دهند، روي زندگي ما هم تاثير خواهد گذاشت.
وي در عين حال با تاكيد بر سليقه‌يي بودن اعمال مميزي و نبودن معيارهاي مشخص، خواستار رفع سانسور و رسيدگي بعد از چاپ كتاب است.
جمال ميرصادقي همچنين معتقد است: بيشتر مميزي‌ها بر مسائل جنسي است، چراكه درباره سياست كه اصلا نمي‌توان نوشت.
وي در عين حال خاطرنشان مي‌كند: با وجود ماهواره و ... امروز تاثير كلامي وجود ندارد و به علاوه با وجود فراگير شدن ايدز، بايد مسائل جنسي به‌طور ابتدايي مطرح شود و اين نه تنها مضر؛ كه لازم است.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

دنبالک:
http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/4301

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'جمال ميرصادقي: با محقق نشدن شعارها، روشنفكران واقعي خانه‌نشين شدند، ايسنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016