اين گزارش با همكارى محسن آزرم تهيه شده است.
گروه رسانه ، سام فرزانه: بهروز افخمى كه اين روزها در ساحل كن به تماشاى فيلم هاى مهمترين جشنواره سينمايى مشغول است، بدون توجه به هاى و هوى هاى داخلى درباره شبكه راديو و تلويزيونى كه قصد راه اندازى آن را دارد روز گذشته مديران راديو و تلويزيون را معرفى كرد.او در گفت وگوى اختصاصى خود با خبرنگاران شرق، از «محمد ابراهيم صلواتى فرد» به عنوان مدير تلويزيون و «اسماعيل ميرفخرايى» به عنوان مدير راديو نام برد و اضافه كرد كه على معلم و ميرفخرايى مجريان اصلى اين شبكه تلويزيونى خواهند بود كه هنوز نامى براى آن انتخاب نشده است.
صلواتى فرد قائم مقام معاونت سينمايى وزارت ارشاد، سه روز قبل از سمت خود استعفا داد تا به گفته افخمى به كارهاى تلويزيون جديد برسند. افخمى درباره ماهيت برنامه هاى اين تلويزيون گفت: «تلويزيونى كه ما مى خواهيم تاسيس كنيم، يك تلويزيون فرهنگى و هنرى است كه حول و حوش سينماى ايران مى گردد و قرار نيست كه اصلاً سياسى باشد. اخبار سياسى هم ندارد. قرار است از اين تلويزيون فيلم هاى ايرانى كه قبل و بعد از انقلاب ساخته شده اند پخش شوند.» و اين را هم براى دوستان سختگير خود به گفته اش اضافه مى كند كه: «فيلم هايى از قبل از انقلاب را پخش مى كنيم كه قابليت پخش دارند.» اشاره او به فيلم هايى است كه عارى از صحنه هاى آنچنانى و خلاف عرف ايران هستند.
از او درباره شخصى كه قرار است تشخيص دهد كدام فيلم صحنه خلاف عرف دارد پرسش مى كنيم و او جواب مى دهد: «خود من». در ادامه به سابقه كارى خود در تلويزيون اشاره مى كند و اين كه صلواتى فرد هنوز در استخدام سازمان است به برنامه هايى كه قرار است از اين تلويزيون پخش شود، گزارش هاى پشت صحنه، اخبار گالرى ها، تئاترها و آلبوم هاى موسيقى را نيز اضافه مى كند.مخالفت هايى كه برخى از گروه ها با تأسيس اين تلويزيون در ايران دارند اين شك را ايجاد مى كند كه شرايط تهيه گزارش و خبرگيرى براى خبرنگاران اين راديو و تلويزيون در داخل مرزها مشكل شود. اما افخمى خوشبين تر از ما است: «دليلى ندارد كه اين اتفاق بيفتد. همين الان تلويزيون هاى لس آنجلسى با شخصيت هاى فرهنگى داخل كشور گفت وگو مى كنند و مشكلى پيش نمى آيد.»
افخمى در حال حاضر بر غيرسياسى بودن تلويزيون تأكيد دارد و از برنامه هايى كه براى نگه داشتن تلويزيون در زمينه هاى غيرسياسى دارد، سخن مى گويد: «در ميان سرمايه گذاران ما ايرانيان خارج از كشور نيز وجود دارند. اما سعى كرديم سهام آنها را زير پنجاه درصد نگه داريم كه نتوانند سمت و سوى سياسى به اين تلويزيون بدهند.» و از سرمايه گذاران داخلى و خارجى اين تلويزيون به عنوان افرادى «قابل اعتماد» نام مى برد. هم اكنون اين تلويزيون در لندن به طور رسمى ثبت شده است و قرار است كه برنامه هاى آن در دوبى و تهران ضبط شوند. راه اندازى اين تلويزيون هنوز مشخص نيست كه چه زمانى انجام شود اما افخمى وعده مى دهد كه تا پايان فصل تابستان اين اتفاق روى دهد.
تاكيد او بر برنامه هاى صرفاً سينمايى و فرهنگى اين تلويزيون كه قرار است تنها به محصولات ايرانى اختصاص داشته باشد اين سئوال را به ذهن مى آورد كه آيا مى تواند اين تلويزيون مخاطب داشته باشد يا خير: «مردم دنيا اين روزها كمتر به مسائل سياسى علاقه دارند و بيشتر به مسائل فرهنگى رويكرد دارند به همين دليل شما مى بينيد كه هنرپيشه ها و اشخاص فرهنگى به پست هاى سياسى از رياست جمهورى تا فرماندارى مى رسند.»از آنجا كه داشتن تجهيزات دريافت امواج ماهواره اى در ايران طبق قانون ممنوع است، افخمى و دوستانش بايد به فكر مخاطبان ايرانى خارج از كشور باشند: «براى اين كه نسل دوم و سوم ايرانيان خارج از كشور زبان فارسى نمى دانند فيلم هاى سينمايى را با زيرنويس عربى و انگليسى نمايش خواهيم داد.» آنها قرار است برنامه ريزى كنند و در ساعاتى خاص براى ساكنان كشورهاى عربى و انگليسى زبان فيلم را با زيرنويس خاص نمايش دهند.او تاكيد مى كند كه در صورت گرفتن آگهى مناسب و بازگشت سرمايه شبكه هايى مخصوص موسيقى و ميراث فرهنگى نيز به اين مجموعه رسانه اى اضافه كنند.افخمى رقم دقيق تاسيس اين تلويزيون را يك ميليارد تومان عنوان مى كند كه وام رئيس جمهور نيز قرار است به اين رقم اضافه شود. افخمى با پايان جشنواره كن يك هفته به پاريس مى رود تا براى فيلم «فرزند صبح» كه درباره زندگى رهبر فقيد انقلاب است، چند سكانسى را در «نوفل لوشاتو» محل تبعيد امام (ره) فيلمبردارى كند.
• ميرفخرايى: به يك راديوى فرهنگى غير دولتى نياز داريم
اسماعيل ميرفخرايى از سوى افخمى به عنوان مدير راديو معرفى شد. او گفت: «يك ماه قبل به طور اتفاقى آقاى افخمى را در خيابان ديدم و درباره اين قضيه با هم صحبت كرديم و من هم در آن گفت وگو اين پست را قبول كردم. بعد از آن با هم صحبتى نكرديم تا امروز كه از شما مى شنوم.» على معلم كه براى جشنواره كن به اين شهر سفر كرده است نيز هنوز برنامه اى براى اين كار ندارد و از سويى عنوان مى كند كه در اين صورت نمى داند ماهنامه دنياى تصوير را چه كند. ميرفخرايى ضمن بيان اين مطلب كه از كار در چنين راديويى خوشحال مى شود، گفت: «ما متاسفانه راديويى كه بتواند فرهنگ ايرانى را به خوبى معرفى كند، نداريم.» او نياز ايرانيان را به داشتن راديويى فرهنگى و البته غيردولتى روزافزون توصيف مى كند و درباره مدلى كه براى اين راديو در نظر گرفته است، مى گويد: «مدل مطلوب شبكه چهارم راديوى بى بى سى است. در اين شيوه سردبيرانى مشخص مى شوند كه هر كدام تعداد ساعت مشخصى از برنامه ها را به دست دارند و مى توانند با موسيقى مورد نظر خود درباره موضوعاتى چون سينما، تئاتر و ... كه در تخصص آنها است صحبت كنند.»
براى اين شيوه برنامه سازى راديويى سردبيران كه خود گوينده هم هستند بايد به آن هنرى كه قرار است درباره آن صحبت كنند، اشراف داشته باشند. ميرفخرايى البته به داشتن برنامه هاى توليدى نيز فكر كرده اما تعيين خط مشى هاى اصلى اين راديو را به زمانى ديگر موكول مى كند. اين راديو به عنوان كانالى فرعى روى همان ماهواره پخش مى شود و گرفتن صداى آن به تجهيزات مخصوص نياز دارد. به اين صورت كه روى تصوير تلويزيون، صداى راديو پخش مى شود. افخمى هنوز تصميمى براى اينكه راديو را روى اينترنت نيز قابل دسترس كند، ندارد. بسيارى از مردم برنامه هاى مير فخرايى را از سال هاى دور دنبال مى كردند. ازجمله برنامه «با طبيعت» كه از تلويزيون پخش مى شد و به خاطر بيان برخى از مسائل درباره محيط زيست در ايران متوقف ماند. براى همين از او درباره احتمال اين كه آيا مى توان به مسائل فرهنگى پرداخت و از خطوط قرمز سياسى و قضايى عبور نكرد سئوال مى كنيم كه مثلاً مى شود از سينما گفت و درباره توقيف فيلم سخن نگفت. ميرفخرايى پاسخ مى دهد: «اين قضيه خيلى مهم و البته انجام آن سخت است و بستگى به بينش مخاطبان و مهارت برنامه سازان دارد.»
او راديو فردا را ناموفق عنوان مى كند چرا كه: «راديو فردا الگوى يك راديوى محلى را در سطح مخاطب بين المللى دارد و اين نكته هم در كار آنان حايز اهميت است كه آنان حرف خود را در كنار موسيقى سبك ارائه مى كنند براى همين مخاطب هميشگى ندارند.» و به موفق ترين راديوى ايرانى درحال حاضر اشاره مى كند: «راديو معارف از آنجا كه دست متخصص است و شنونده هاى آن هم مى دانند كه از رسانه خود چه مى خواهند به نظر من موفق ترين راديوى فارسى زبان است.»
• يك بام و دو هوا
برگرديم به مخالفت هايى كه در اين روزها با انجام چنين پروژه اى رخ داد. آنان رئيس جمهور را به خاطر اختصاص بودجه اى براى شخص افخمى كه چنين پروژه اى را در دست انجام دارد، مورد سرزنش قرار دادند. درباره اين كه آيا آقاى خاتمى چنين اختيارى دارد يا نه از محمد شريف، حقوقدان، سئوال كرديم و او گفت: «در قانون اساسى راه اندازى تلويزيون مثل صنعت بيمه و بانكدارى تنها در اختيار دولت است. از طرفى نظارت بر صدا و سيما به عهده سه قوه است و رئيس سازمان را مقام معظم رهبرى تعيين مى كند.
اگر به اين وجهه اخير نگاه كنيم رئيس جمهور نمى تواند به تنهايى به توليد و پخش برنامه هاى تلويزيونى بپردازد. اما اگر قبول كنيم كه بخشى از بيمه و بانكدارى توانستند به دست بخش خصوصى اداره شوند، مى توانيم راه اندازى تلويزيون خصوصى و تخصيص وام را قانونى بدانيم.»افخمى در آخرين روزهاى كارى مجلس ششم به سوى تاسيس تلويزيونى مى رود كه شايعه آن از نخستين روزهاى كارى مجلس ششم در ميان مردم افتاده بود. اگر اين پروژه به انجام برسد، يك بار ديگر و اين بار قدرى غير دولتى تر ايران صاحب يك شبكه تلويزيونى در خارج از مرزها مى شود. كارى كه در زمان وزارت خاتمى در ارشاد و وزارت ولايتى در امور خارجه با شبكه «آفتاب» آغاز شد و به نتيجه نرسيد. اين بار قرار است فرهنگ ايران با خطوط قرمز وطنى به دست افرادى خارج از ليست حقوقى دولت در دنيا به انجام برسد.