50 شاعر, نويسنده و استاد ادبيات درگفتوگو با" ايلنا" باتاسف بارخواندن وضعيت زبان و ادبيات فارسي خواستاربرنامهريزي مناسب براي اين رشته شدند
تهران-خبرگزاري كار ايران
بيش از50 شاعر، نويسنده، استاد ادبيات و دانشجو با انتقاد از وضعيت زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه و تاسف بار توصيف كردن آن، خواستار برنامهريزي مناسب وايجاد تغيير و تحول در نظام آموزشي دانشكدههاي ادبيات شدند.
به گزارش خبر نگار ادبي"ايلنا"اين استادان، شاعران و نويسندگان كه در طي گفتگوهاي جداگانه اقدام به اظهار نظر در مورد وضعيت ادبيات فارسي در دانشكده هاي ادبيات كردهاند، شيوه تدريس در دانشكده هاي ادبيات را سنتي توصيف كردند.
نظردهندگان مهمترين ضعف در دانشكدههاي ادبيات را برنامهريزي غلط، شيوهاي سنتي تدريس و كتابهاي درسي دانستندو هشدار دادند،اگر به مشكلات مذكور دردانشكدههاي ادبيات توجه نشود درآيندهاي نه چندان دور با انبوهي از دانشجوي فارغ التحصيل رشته ادبياتي مواجه خواهيم شدكه توانايي فعاليت ادبي و پاسداري از زبان فارسي را نخواهندداشت.
اين كارشناسان و منتقدان كه بسياري از آنها هم اكنون جزء مدرسان دانشگاه هستند،وضعيت نامناسب معيشتي استادان ، فقدان فرصت مطالعاتي در كشور هاي خارجي ونبود امكانات و تجهيزات مدرن آموزشي راازديگردلايل افت ادبيات دردانشكده هاي ادبي اعلام كردند.
همچنين اين افراد خواستار توجه برنامه ريزان دانشگاهي به ادبيات معاصر، ادبيات ايران باستان وايجاد گرايش هاي تخصصي ادبيات دررشته زبان و ادبيات فارسي شدند.
اين فعالان عرصه ادبيات خلاء دورسي مانند ادبيات جهان ، طنز، فرهنگ عامه،فلسفه، روانشناسي و بي توجهي به آموزش مناسب زبان را محسوس دانستند و خواستار قرار دادن آنها در متون درسي رشته ادبيات فارسي شدند.
آنچه در ادامه مي خوانيد نظر تعدادي از استادان ، شاعران ،نويسندگان و دانشجويان در مورد" وضعيت زبان و ادبيات فارسي" در دانشگاه هاي ايران است كه در گفتگو با خبرنگار ادبي خبرگزاري "ايلنا" مطرح شده است .
دكتر محمد غلام:مدرنها بيشتر از سنتيها به ادبيات ضربه زدهاند
رئيس گروه زبان وادبيات فارسي دانشگاه تربيت معلم معتقد است: در برخورد با ادبيات فارسي عدهاي از بام ادبيات سنتي افتادهاند و عدهاي از بام ادبيات مدرن. سنتيها فكر ميكنند هر كس به طرف ادبيات مدرن برود, بيسواد است و از طرفي طرفداران ادبيات مدرن فكر ميكنند ادبيات سنتي شأن آنها را پايين ميآورد.
وي با اشاره به اين مطلب كه عدهاي خيلي سنتي و عدهاي خيلي مدرن هستند, تصريح كرد: متاسفانه ظرفيتهاي ادبيات خود را نميشناسيم و بررسي هم نميكنيم, به همين دليل بعضي فكر ميكنند هر چيز جديدي درست است و هر چيزي كه قديمي است غلط است.
وي در پايان تاكيد كرد: ادبيات در دانشگاه شكل كاربردي ندارد و اين يك ضعف است, كه بايد بر طرف شود از طرفي برنامهريزي درسي در دانشگاه متعلق به سالهاي دور است كه بايد در آن تجديد نظر و درسهاي جديد كه ميتواند نياز دانشجو را برطرف كند به آن اضافه كنيم.
جمال مير صادقي: دانشكدههاي ادبيات، گورستان ادبيات است
يك داستاننويس و منتقد ادبي معتقد است؛ دانشكده هاي ادبيات، گورستان زبان و ادبيات فارسي است و آن چه در آن ها تدريس مي شود، ربطي به ادبيات حقيقي ندارد.
" جمال ميرصادقي", داستاننويس و منتقد ادبي در گفت و گو با خبرنگار ادبي "ايلنا"تصريح كرد: در بيشتر دانشكده هاي ادبيات فارسي، بيشتر حواشي ادبيات مورد توجه است تا ادبياتي كه در دنيا مرسوم است.
وي گفت: ادبيات بايد در ذات خود خلاقيت داشته باشد؛ اما در دانشكده هاي ادبيات ايران بيشتر شرح حال و زندگي نويسندگان گذشته مطرح و بررسي مي شود.
ميرصادقي اظهار داشت: در دانشكده هاي ادبيات بيشتر توجه به ظواهر است و توجه اساسي به تفكر و ماهيت اثر نمي شود؛ استادان دانشگاه بيشتر به وزن و قافيه كار دارند، درحالي كه درون مايه اثر مهمتر است.
نويسنده رمان "شبچراغ " توجه به خلاقيت را در رشته ادبيات مهم توصيف كرد و گفت: مشكل ادبيات در دانشكده ها در سالهاي قبل هم بوده است؛ آن چه در اين دانشكده ها اهميت بيشتري دارد، محفوظات است و هركسي كه خوب حفظ كند، دانشجوي بهتري است.
وي بيشتر متون ادبي در دانشكده ها را سنتي دانست و افزود: تدريس ادبيات معاصر در 2 واحد درسي مناسب نيست؛ چگونه مي شود در دو ساعت ادبيات نظم و نثر معاصر را به دانشجويان آموخت؟
ميرصادقي كه سال هاست درعرصه داستان نويسي فعاليت دارد، بي توجهي دانشكده هاي ادبيات به داستان را به ضرر جامعه و ادبيات فارسي توصيف كرد.
اين منتقد ادبي تدريس داستان و شعر در دانشگاه را به صورت خاص، يك ضرورت دانست و گفت: ما از نظر داستاني غني هستيم و آثار زيادي از گذشته داريم.؛ اما آثار كهن ادبي ما هنوز به شيوه اي سنتي تدريس مي شود.
وي با اشاره به اين مطلب كه ديدگاه انسان به مفاهيم و موضوعات عوض مي شود، گفت: انسان به چيزهاي تازه نياز دارد و مي خواهد تصوير خود را در آينه ببيند؛ آثار جديد تصوير انسان امروز را نشان مي دهد؛ به مغناي ديگر آثار تازه نشانه حركت، تحول و تغيير در زندگي است.
دكتر بهروز ثروتيان: فصل درسهاي ادبي در دانشگاه بايد تغييركند و براساس نياز روز تعيين شود
دكتر "بهروز ثروتيان" استاد زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه با بيان اين مطلب به خبر نگار ادبي ايلنا, افزود: ادبيات نوين در دانشكدههاي ادبيات جايگاهي ندارد و اين به خاطر ضعف برنامهريزي در دانشگاه است.
وي تصريح كرد: بايد سرفصلهاي درسهاي ادبي تغيير كند و براساس نياز دانشجويان و جامعه ادبي تعيين شود؛اما تعيين سرفصل درسهاي دانشگاه نبايد بر عهده كارمندان اداري باشد؛ تعين كننده سرفصلهاي درسهاي مورد نياز در دانشگاه, استادي است كه تدريس ميكند و نياز جامعه ادبي و دانشجو را ميشناسد.
وي توجه به زبان شناسي و ادبيات ايران باستان را كه ريشه ادبيات فارسي به شمار مي روند, بسيار مهم و ضروري دانست.
ثروتيان تاكيدكرد: سرفصلهاي كنوني در رشته زبان و ادبيات فارسي سنتي بوده و به هيچ عنوان پاسخگوي نياز جامعه ادبي امروز نيستند؛ اگرتدريس ادبي همينطورادامه پيدا كند، از ادبيات قدرتمند ايراني چيزي باقي نخاهد ماند.
منوچهر آتشي:دانشگاه هاي ما ذوق هنرمند واقعي را كور ميكند
دانشكدههاي ادبي در ايران به دليل برنامه ريزيها و سياستهاي غلط ذوق هنرمندان واقعي را كور ميكنند.
منوچهر آتشي با بيان اين مطلب در گفت وگو با خبرنگار ادبي" ايلنا" افزود: سياستگذاري و برنامهريزيهاي درسي در دانشكدههاي ادبيات غلط است, متون درسي در دانشكدههاي ادبي براساس مصلحت انتخاب و تدريس مي شود.فضاي دانشگاه پرشده از انديشهها و ديدگاههاي سنتي؛ به طوري كه نشريات دانشگاه كهنهترين مجلات ادبي است و به هيچ عنوان نياز دانشجو و مخاطب را بر آورده نميكند.
آتشي با اشاره به لزوم تغيير شيوههاي تدريس در دانشكدههاي ادبيات, تصريح كرد: ما بايد براي تدريس از شيوههاي رايج و موفق دنيا سود ببريم و در تدريس به دانشجويان جديدترين شيوه را اعمال كنيم. بايد از نويسندگان و شاعران مطرح در عرصه ادبيات براي تدريس در دانشگاه استفاده كرد. نويسندگان و شاعران تجربيات با ارزشي دارند كه انتقال آن به دانشجويان بسيار مفيدو لازم است.
دكترابوالقاسم اسماعيل پور: بايد 3 هزار سال ادبيات ايراني را در دانشگاه ها تدريس كنيم
بايد آثار نويسندگان در قيد حيات، جزو متون درسي دانشكدههاي ادبيات قرار گيرد.
يك استاد دانشگاه و اسطوره شناس معتقد است؛ ما در دانشگاه تنها بخشي از ادبيات خود را تدريس مي كنيم كه مربوط به زبان فارسي است و از ياد برده ايم كه ايران داراي ادبياتي به قدمت3 هزار سال است.
دكتر" ابوالقاسم اسماعيلپور"، درگفت و گو با خبرنگار ادبي ايلنا تصريح كرد: بايد نام دانشكده هاي ادبيات فارسي به دانشكده هاي ادبيات ايراني تغييريابد؛ چراكه ادبيات ايراني شامل چندين بخش است و ادبيات فارسي تنها بخشي ازآن را تشكيل مي دهد.
وي با اشاره به اين كه، ادبيات فارسي تنها 60درصد ادبيات ايراني را شامل مي شود، اظهار داشت: مگر ادبيات اوستايي جزو ادبيات ايراني نيست؛ ما در ادبيات اوستايي هم شعر داريم هم نثر، اما هيچ كدام اينها در دانشگاه ادبيات تدريس نمي شود.
اين اسطوره شناس گفت: ادبيات ايراني داراي 3 دوره است كه عبارتند از باستان، ميانه و جديد و درسه دوره، هم شعر ديده مي شود و هم نثر ادبي؛ آثار باقي مانده به زبانهاي اوستايي، پهلوي و مانوي همگي جزء ادبيات ايراني هستند.
وي با تاكيد بر اينكه ادبيات فارسي جزو ادبيات ايراني است، گفت: درخت آسوريك، يادگار زريران و بسياري متون ديگر، جزو ادبيات ايراني محسوب مي شوند و بايد دانشجوي ايراني آن ها را بخواند و بشناسد؛ ضمن آن كه آشنايي با شعر ايران باستان و ميانه كه در متون اوستايي و مانوي وجود دارد، بسيار از مشكلات ادبي معاصر را حل خواهد كرد.
اين استاد دانشگاه و اسطوره شناس با اشاره به وضعيت بهتر دانشكده هاي ادبيات در سال هاي تحصيل خود، گفت: در زماني كه دانشجو بوديم، درس هاي ادبي گستردگي بيشتري داشت ومتون ادبي كهن هم تدريس مي شد.
ابوالقاسم پور افزود: بايد ادبيات گذشته ايران همراه با ادبيات جديد در دانشگاه تدريس شود و با يك برنامه ريزي صحيح ميتوان درس هاي مورد نياز را به واحدهاي درسي دانشگاه اضافه كرد و درس هايي كه چندان اساسي نيست را با درس هاي ديگر تركيب نمود.
اين استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به سنتي بودن نظام آموزشي دانشگاهها گفت: بايد شيوه تدريس را تغيير دهيم و استادان ما به صورت مدرن تدريس كنند؛ چراكه اگر قرار باشد با همين شيوه سنتي تدريس كنيم دانشجويان خوبي وارد جامعه ادبي نخواهند شد.
اسماعيل پور معتقد است: شيوه تدريس در دانشگاه هاي سراسري و آزاد، درتمام مقاطع سنتي است.
وي در پاسخ به اين پرسش كه چرا استادان به شيوه مدرن تدريس نمي كنند، گفت: بسياري مدرسين در دانشكدههاي ادبيات فارسي به شيوه سنتي آموزش ديدهاند؛ در حالي كه اگر استادان با شيوه مدرن آشنا نباشند، نمي توان توقع داشت، در آموزش به دانشجويان از شيوه مدرن استفاده كنند.
وي با اشاره به كوتاهي بعضي از استادان در يادگيري شيوههاي مدرن تدريس و زبان هاي خارجي اظهاركرد: ما در دانشگاه استاداني داريم كه با زبان هاي خارجي آشنايي چنداني ندارند كه اين يك نقطه ضعف است؛ استاد دانشگاه امروز بايد با زبانهاي خارجي و رسانه هاي ارتباطي جديد آشنايي كامل داشته باشد.
مترجم كتاب " اسطوره" گفت: براي آشنايي با شيوههاي مدرن تدريس و علوم جديد بايد زبان خارجي دانست.
وي تصريح كرد: يكي ديگر از دلايل تدريس به شيوه سنتي، وجود كتابهاي سنتي در دانشگاهها است و بيشتر كتابهايي كه در دانشكده هاي ادبيات تدريس مي شود، مربوط به متون كهن است.
وي در پاسخ به اين پرسش كه شما تا چه حد استادان دانشگاه را در ايجاد مشكلات تدريس ادبيات و پايين آمدن كيفيت آن در دانشگاه مقصرمي دانيد، گفت: نبايد از مشكلاتي كه استادان دانشگاه با آن درگير هستند، غافل شد؛ جامعه ما امكانات مناسبي براي استادان دانشگاه فراهم نميكندغ در حالي كه استادان ما توانا هستند، اما براي مثال، به دليل مشكلات مالي مجبورند، در چند دانشگاه تدريس كنند.
اسماعيل پور مطالعه آثار جديد و مرور آثار كهن را براي استادان ضروري دانست و گفت: وقتي استاد دانشگاه صبح تا شب در حال تدريس براي خرج زندگي است، چگونه مي تواند مطالعه داشته باشد؛ نبايد همه كوتاهيها را به گردن استادان دانشگاه انداخت.
وي اظهار داشت: اگرچه تعداد استادان دلسوز در دانشگاه كم شده است، اما دانشگاه خالي ازاستادان دلسوزي كه بيشتر وقت خود را عاشقانه و با علاقه در كنار دانشجويان ميگذرانند، نيست.
دكتر اسماعيل پور در ادامه وضعيت تدريس ادبيات در دانشگاه را نيازمند بازنگري دانست و گفت: درست نيست ادبيات گذشته خود را فراموش كنيم. بايد ريشه هاي فرهنگي و ادبي خود را به آيندگان انتقال بدهيم. نمي شود ادبيات ايران باستان و ادبيات معاصر را در دانشگاه ناديده گرفت. ادبيات ايران باستان پشتوانه ادبيات جديد است.
وي گفت: باز هم تاكيد مي كنم ما 3هزار سال ادبيات ايراني داريم و اين درست نيست كه در دانشگاه 1400سال ادبيات فارسي تدريس كنيم.
وي در توضيح اين نكته كه شايد نام ادبيات ايران باعث دلخوري كشورهايي چون افغانستان و تاجيكستان شود كه زبان آنها نيز فارسي است، گفت: اين يك اشتباه است و نبايد اينگونه فكر كرد؛ چراكه بخشي از ادبيات ايران در همين كشورها شكل گرفته و نام ايران به خاطراين است كه از گذشته، اين زبانها در كشوري به نام ايران آغاز و ادامه يافته است؛ ضمن آنكه افغانستان و تاجيكستان جداي از ايران و فرهنگ و ادب ايران نيستند.
وي افزود: نويسندگان و استادان ادبيات در اين كشورها هم بايد در گسترش و شناساندن ادبيات ايران باستان به دانشجويان فارسي زبان و دنيا فعاليت كنند؛ ادبيات ايران باستان ميراث مشترك ماست.
مولف آثاري چون " اساطير مصر"، " اساطيريونان "، " اسطوره آفرينش در آيين ماني" و "بهشت و دوزخ در اساطير بين النهرين" در خاتمه گفت: تدريس آثار نويسندگان در قيد حيات نيز يكي از نيازهاي دانشكدههاي ادبيات است كه بايد مورد توجه قرار بگيرد و اين درست نيست كه منتظر بمانيم تا نويسنده بميرد، بعد كتاب او را تدريس كنيم.
دكتر محمد دهقاني: دانشكدههاي ادبيات هيچ نظم و برنامه قابل قبولي براي تدريس زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه ندارند.
دكتر محمد دهقاني استاد دانشگاه و مترجم با بيان اين مطلب در گفتو گو با خبرنگار ادبي" ايلنا" افزود: با توجه به اين كه مركز زبان و ادبيات فارسي در ايران است مشكلات موجود در ساختار سنتي جامعه در ادبيات بيشتر نمود دارد، اما رشتههاي ديگر از غرب آغاز شدهاند به همين دليل شيوه تدريس آنها نسبت به ادبيات فارسي مدرنتر است.
وي با اشاره به توانايي استادان دانشگاه گفت: استادان دانشگاه هر دوره نسبت به استادان قبل از خود ضعيفتر هستند ,گويا استادان توانا آنچه را ميدانند به استادان بعد از خود انتقال نميدهند, متاسفانه در جامعه افرادي كه مدير ميشوند سعي ميكنند از افرادي در كنار خود استفاده كنند كه تابع محض آنها باشد.
دهقاني تصريح كرد: در دانشگاههاي ما بيشتر كادرهاي اجرايي افرادي ضعيف هستند و اين در حالي است كه هميشه مسئولان اجرايي مخصوصا در زمينه پژوهشي افرادي هستند كه در زمينه علمي خودشان را به اثبات رساندهاند, اما وقتي يك مدير ضعيف براي دانشكده گذاشته مي شود, از دست استادان كار چنداني بر نميآيد.
وي در پايان اظهار داشت: بيشتر دانشجويان از وضعيت زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه ناراضي هستند, دانشجويان تنها از وضعيت موجود ناراضياند اما خودشان نميدانند چه ميخواهند, چون ملاكهاي مقايسه از بين رفته است و دانشجو نميتواند تشخيص بدهد كه خوب چه چيزي است.
مهري شاه حسيني: كمبودامكانات دردانشگاه به دانشجوو استادصدمه زده است
يكي ازدلايل مهم ضعف دانشجويان در يادگيري زبان و ادبيات فارسي كمبود امكانات موجود در دانشكدههاست.
"مهري شاه حسيني" شاعر ومحقق ادبي با بيان اين مطلب در گفتوگو با خبر نگار ادبي"ايلنا"افزود: البته نبايد فراموش كرد كه دانشجويان هم دريادگيري كوتاهي ميكنند. دانشجو بايد بيشتر از آنچه دانشگاه به او ميآموزد خودش مطالعه كند.
وي تصريح كرد :متاسفانه دانشجويان ما كمتر به تحقيق ميپردازند؛ و يكي از دلايل اين كم كاري نبودن منابع و امكانات مورد نيازدردانشگاه است. براي مثال دانشكدههاي ادبيات چندكامپيوتر براي استفاده در اختيار دانشجويان خود قرار ميدهند ؟ چند كتابخانه مجهز در دانشگاههاي ما وجود دارد؟
شاه حسيني با اشاره به خلا تدريس ادبيات ايران باستان و ادبيات معاصر در دانشكدههاي ادبيات اظهار داشت: هر پديدهاي مكمل پديده قبل از خود است و نميتوان توقع داشت يك اتفاق بدون پشتوانه بهوجود بيايد. هر درختي كه ريشه نداشته باشد ماندگار نيست. ادبيات ايران باستان ريشه ادبيات فارسي است و دانشجويان براي يادگيري درست ادبيات فارسي بايد از ريشه ادبي خود آگاه باشند.
وي تصريح كرد: اگر دانشجو ريشه ادبيات خود را نشناسد چگونه ميتواند آينده خود را بسازد. تدريس ادبيات ايران باستان، ادبيات فارسي و ادبيات معاصر در كنار يكديگر يك نياز است.
سرآينده مجموعه شعر "عشق بازي مي كنم با نام او" گفت: مابايد در زمينه شيوه تدريس و دروس مورد نياز دانشجويان خودمان را با زمان هماهنگ كنيم زيرا هر چيزي كه نتواند خودش را با زمان هماهنگ كند از بين ميرود . البته منظور از هماهنگ شدن با زمان، فراموشي يا نابود كردن ادبيات گذشته نيست ، بلكه ارايه آن به شيوهاي تازه و مورد نياز جامعه است.
اين محقق در پايان خاطر نشان كرد : ما بايد با برطرف كردن نيازهاي دانشجويان كاري كنيم كه آنها حسرت درس خواندن در كشور هاي خارجي را نداشته باشند. چرا دانشجويان خارجي در كارهاي عملي از دانشجويان ما تواناتر هستند؟ چرا دانشجويي پس از چهار سال درس خواندن فاقد اطلاعات ادبي كافي است ؟ چرا دانشجو خلاقيت ندارد ؟ اينها سئوالاتي است كه بايد پاسخ داده شود و براي حل آن از تجربيات ديگر كشورها سود برد.
مصطفي رحماندوست: دانشگاه ، ادبيات كودك را ازياد برده است
دانشكده هاي ادبيات فارسي در ايران ضعفهاي زيادي دارند ويكي از آن ها توجه نكردن به ادبيات كودك و نوجوان است.
مصطفي رحماندوست با بيان اين مطلب در گفت و گو با خبرنگار ادبي"ايلنا"،افزود: طبق آماري كه ارايه مي شود در كشور ما بيش از50 درصد جمعيت زير16سال سن دارند , يعني بيش از نصف مخاطبان ما كودكان و نوجوانان هستند.
اين نويسنده آثار كودك و نوجوان گفت: چندين سال است كه تلاش ميكنم گرايشي را در مقطع كارشناسي ارشد ادبيات با عنوان "ادبيات كودك و نوجوان" در دانشگاه به وجود آوريم ولي متاسفانه هنوز نتيجه اي نداده است.گويا مسوو لان ادبيات كودك ونوجوان را جدي نميگيرند .
وي تصريح كرد: دانشكدههاي ادبيات فارسي برنامه ريزيهاي قابل قبولي ندارند .من سال1353 در مقطع كارشناسي ادبيات درس ميخواندم، در آن زمان دو واحد ادبيات معاصر تدريس ميكردند، امروز هم پس از30سال هنوز ادبيات معاصر را در دو واحد تدريس مي كنند.
رحماندوست با اشاره به شيوه غلط تدريس ادبيات توسط تعدادي از استادان دانشگاه ، گفت: بعضي از استادان دانشگاه براي تدريس سالهاست كه از يك جزوه استفاده مي كنند , به طوري كه دانشجويان بدون آن كه در كلاس درس حاضر شوند، مي دانند استاد چه مي گويد و در امتحان چه خواهد رسيد.از طرفي تعدادي از استادان هم در مقطع كارشناسي تدريس مي كنند ،هم در مقطع كارشناسي ارشد , اينها در هر دو مقطع تنها يك چيز تكراري را درس مي دهند.
وي خاطر نشان كرد: دانشگاه بايد به تمام جوانب ادبي توجه كند.تدريس ادبيات كلاسيك براي تقويت ريشه ادبي دانشجو بايد در كنار تدريس ادبيات معاصر و پرورش منتقد خوب صورت بگيرد.
دكتر احمد وكيليان: دانشكدههاي ادبيات فولكلور را از ياد بردهاند
يك استاد دانشگاه معتقد است در دانشكده هاي ادبيات توجه چنداني به فرهنگ عامه (فولكلور ) نمي شود.
دكتر احمد وكيليان در گفتگو با خبرنگار ادبي ايلنا گفت: ادبيات كهن ايران سرشار از فرهنگ مردم است و اين نشان مي دهد يادگيري ادبيات فارسي و درك آن نياز به آشنايي با فولكلور دارد.
وي افزود: دانشجويان ادبيات چندان با فرهنگ مردم خود آشنا نيستند و اين مشكل بخاطر ضعف دانشجويان نيست, بلكه بدليل ضعف برنامه ريزي است.
اين فولكلور شناس اظهار داشت: متاسفانه فرهنگ هاي رايج بسياري از نقاط كشور در حال از بين رفتن است و بايد حفظ شود.
وي گفت: بايد دانشگاههاي فارسي زبان و دانشكدههاي ادبيات اهميت فولكلور را براي دانشجويان تشريح كنند. از طرفي بايد فرهنگ مردم در برنامههاي درسي دانشكدههاي ادبيات وجود داشته باشد.
دكتر برات زنجاني: ضعف آموزش ادبيات از مقطع راهنمايي و دبيرستان آغاز ميشود
يك استاد با سابقه دانشگاه معتقد است، يكي از اركان اصلي تدريس ، اين است كه به دانشجو ياد بدهيم چشم بسته هر حرفي را قبول نكندو نيز بياموزيم كه چگونه در مورد سخنان گذشتگان و بزرگان شك كند .
دكتر "برات زنجاني" در گفت و گو با خبرنگار ادبي ايلنا، گفت: دانشجويي كه به يك نظريه شك نكند، به هيچ عنوان دنبال تحقيق و بررسي نميرود بنا بر اين استادان دانشگاه بايد در دانشجو ايجاد شك كنند تا دانشجو خودش دنبال تحقيق و بررسي برود.
وي تصريح كرد: بسياري از اساتيد ادبيات تنها كارشان در تدريس, استناد كردن به نظر استادان خودشان است . دانشجوي خوب از نظر آنها كسي است كه تنها استنادهاي آنها را قبول مي كند و در آينده نيز آن را براي شاگردانش تدريس خواهد كرد.
وي اظهار داشت: يكي ديگر از مشكلات دانشكدههاي ادبيات اين است كه مدرسان اين رشته علاقه چنداني به ادبيات نداشته و تنها براي داشتن يك شغل تدريس ميكنند لذا اين اساتيد خيلي كه با دانشجو منصف باشند، متون ادبي را از روي لغت نامه و در غير اين صورت با توانايي هاي خودشان معني ميكنند كه اين مشكل در دبيرستانها بيشتر ديده ميشود.
"زنجاني" گفت: نبودن متخصص تدريس ادبيات فارسي در دبيرستان ها باعث ميشود كه دانشجو با ذهني پر از غلط نسبت به ادبيات فارسي به دانشگاه آمده و استاد دانشگاه بايد يك يا دوسال از وقت خود راصرف كندتا اشتباهات ذهني دانشجو را از ذهنش خارج و سپس درس جديد و درست را وارد ذهن او كند .
اين نظامي شناس اظهار داشت: در دانشكدههاي ادبي دنيا، براي هر شاعر يا نويسنده جهاني يك اتاق وجود دارد كه تمام آثار و تحقيقاتي كه درباره وي به عمل آمده در آن محل گردآوري شده است. اما در دانشكدههاي ما چنين اتاقهايي وجود ندارد و كساني كه ميخواهند درباره شاعران و نويسندگان مطرح ايران تحقيق كنند، سردرگم مي شوند.
اين محقق و مولف در پايان به وضعيت معيشتي استادان دانشگاه اشاره كرد و گفت: بايد استادان دانشگاه در زندگي و چاپ آثارشان از طرف دولت حمايت شوند تا با اين كار روحيه تدريس و تحقيق را در آنها بالا برد.
دكترپروين سلاجقه: بسياري از درسهاي دانشكده ادبيات، خارج از دانشگاه كارايي ندارد
يك نويسنده و استاد دانشگاه معتقد است: دانشجويان زبان و ادبيات فارسي وارثان حقيقي اين رشته هستند، اما ضعف برنامه ريزي در دانشگاهها، آنها را در حاشيه ادبيات قرار داده است.
دكتر "پروين سلاجقه" در گفت و گو با خبرنگار ادبي ايلنا، گفت: شيوه تدريس زبان و ادبيات فارسي در دانشكده هاي ادبيات بسيار سنتي است. گويي دانش بشري در زمينه ادبيات فارسي در همان سالهاي 1320 متوقف شده است.
وي تصريح كرد: به دليل تدريس بيش از اندازه ادبيات كهن فارسي , تدريس سنتي و بي توجهي به ادبيات معاصر در دانشكدههاي ادبيات فارسي، وقتي دانشجوي فارغ التحصيل وارد جامعه ميشود، در مواجهه با ادبيات معاصر حيرت زده و مبهوت ميماند.
سلاجقه با بيان اينكه بسيارياز درسهايي كه در دانشگاه تدريس ميشوند درخارج از دانشگاه كارايي ندارند, افزود: هيچ كس با ادبيات كلاسيك مخالف نيست، بلكه متون كهن با توجه به اينكه پشتوانه ادبيات معاصر است، بايد به دقت خوانده و تدريس شود. دانشجو بايد ياد بگيرد با استفاده از ابزار جديد، آثار ادبي كهن خود را مورد نقد و بررسي قرار دهد. ادبيات در دانشگاه بايد تركيبي از ادبيات كهن و معاصر باشد كه به شيوه اي مدرن تدريس ميشود.
اين استاد دانشگاه با تاكيد بر اهميت شيوه تدريس اظهار داشت: اگر به شيوه تدريس مدرن توجه نكنيم, بزودي با انبوهي از دانشجويان فارغ التحصيل رشته زبان و ادبيات فارسي روبرو خواهيم شد كه جامعه ادبي بيرون از دانشگاه آنها را قبول نمي كند, و از طرفي آنها هم نميتوانند با ديدگاههاي نو و جريان هاي ادبيات معاصر ارتباط برقرار كنند, كه در نتيجه كنار گذاشته مي شوند.
وي گفت: وقتي دانشجوي ادبيات خوب پرورش نيابد، افراد غير متخصص كه با روح ادبيات بيگانه هستند، با ياد گيري وحفظ چند نظريه ادبي و اصطلاح، جاي آنها را در عرصه ادبيات ميگيرند و مدعي ادبيات ميشوند.
اين منتقد ادبي اظهار كرد: اين مشكل هم اكنون تا حدود زيادي به وجود آمده و بيشترين تريبون هاي ادبي در دست افراد غير متخصص قرار گرفته است. دست اندر كاران آموزش ادبيات فارسي در دانشگاه، در دور ماندن دانشجويان از جريان هاي ادبي در جامعه مقصر هستند, چرا كه در دانشكده هاي ادبيات، متون ادبي معاصر تدريس نمي شود.
وي با اشاره به سابقه سه هزار ساله ادبيات در ايران گفت: تدريس ادبيات فارسي نبايد منحصر به 1400 سال گذشته باشد، بلكه بايد ادبيات ايران باستان، كلاسيك و معاصر در كنار هم تدريس شود.
اين منتقد كه هم اكنون در حال نگارش كتابي با عنوان "نقد اشعار احمد شاملو" است، ضمن نا مناسب دانستن وضعيت نقد در دانشكده هاي ادبيات خاطر نشان كرد: نقد ادبي در دانشگاهها بر پايه نقد و نظريه هاي سنتي است و گاهي با پژوهش اشتباه گرفته مي شود. نقد ادبي به جاي كلاس عملي تبديل به كلاس حفظ تعاريف شده و از نظريه هاي جديد و علوم مرتبط با نقد ادبي مانند نشانه شناسي، روانشناختي و نظريه هاي مدرن خبري نيست.
وي تصريح كرد: در شرايط كنوني نقد ادبي در خارج از دانشگاه جلوتر از نقد ادبي در دانشگاه است.
دكتر سلاجقه با اشاره به تاثير وضعيت معيشتي استادان در تدريس اظهار كرد: بعضي از استادان دانشگاه به خاطر مشكلات مالي مجبورند به جاي مطالعه، مدام تدريس كنند كه همين امر باعث پايين آمدن كيفيت ادبيات در دانشگاه مي شود.
اين استاد زبان و ادبيات با اشاره به نبود فرصت مطالعاتي در خارج از كشور براي استادان دانشگاه ها گفت: استادان زبان و ادبيات فارسي براي هماهنگي با شيوه هاي مدرن تدريس و علم روز, بايد بتوانند از فرصت هاي مطالعاتي در كشورهاي خارجي استفاده كنند و اين كار در تمام دنيا مرسوم است.
محمود دولت آبادي: ورود ادبيات معاصر به دانشگاه اجتناب ناپذير است
نويسنده برجسته و شناخته شده ادبيات معاصر ايران معتقد است: ورود و تدريس ادبيات معاصر به دانشگاههاي زبان و ادبيات فارسي اجتناب ناپذيراست، اما نبايد براي وارد كردن ادبيات معاصر به دانشگاه عجله كرد.
محمود دولت آبادي در گفتگو با خبرنگار ادبي ايلنا، با تاكيد بر آنكه تدريس ادبيات كهن در دانشگاه جاي قدرداني دارد و نبايد نگران ورود ادبيات معاصر به دانشگاه بود، اظهار داشت:
منطقا بايد ادبيات معاصر در دانشگاههاي زبان و ادبيات فارسي تدريس شود؛ البته اين كار تا حدودي صورت گرفته است.
اين نويسنده اظهار اميدواري كرد كه ادبيات معاصر به شكلي مناسب و قابل قبول در دانشگاه تدريس شود، تا نيازجوانان در اين زمينه برآورده شود.
وي گفت: دانشگاه كارش را به خوبي انجام ميدهد و بچهها را با ادبيات قديم به خوبي آشنا ميكند. من هم از آنها سپاسگذارم. خودم من هم بهطور غيرمستقيم ازمعلومات استادان دانشگاه استفاده كردهام. در50-60سال گذشته دانشگاهها ادبيات قديم را به جوانان آموختهاند واين جاي سپاسگذاري دارد.
دولت آبادي درباره اينكه به نظر ميآيد بيشتر نويسندگان و شاعران بزرگ در خارج دانشگاه پرورش يافتهاند، تصريح كرد: اين درست است، اما نبايد انتظار داشت نويسنده يا شاعر از كلاسهاي درس بيرون بيايد.
وي تاكيد كرد: كلاسهاي دانشگاه بيشتر ادبيات قديم را معرفي كردهاند و كارشناسان خوبي هم براي ادبيات كلاسيك پرورش دادهاند؛ ولي بايد به سمتي برويم كه ادبيات كعاصر هم در دانشگاهها تدريس شود.
نويسنده داستان«روز وشب يوسف»افزود: وجود تعدادي از پايان نامههاي دانشجويي كه درباره نويسندگان و شاعران معاصري است كه در قيد حيات هستند، نشان از وجود استاداني دارد كه به ادبيات معاصر توجه دارند. من مطلع هستم كه پايان نامه بعضي از دانشجويان در مورد آثار من است. اينها نشانههاي خوبي از توجه استادان و دانشجويان به ادبيات معاصر است.
دولت آبادي با تاكيد بر نياز جوانان به آشنايي با ادبيات معاصر افزود: تعدادي از دانشجويان به صورت خود جوش ادبيات معاصر را ميخوانند و به خوبي با آن آشنا هستند. البته من معتقدم آشنايي با ادبيات معاصر بايد از دوره دبيرستان آغاز شود.
خالق آثاري چون "كليدر" و "جايخالي سلوچ" درباره نظر برخي ازنويسندگان و كارشناسان كه معتقدند «بهتر است درتدريس ادبيات معاصر در دانشگاه از نويسندگان وشاعران معاصر كه درقيد حيات هستند استفاده كنيم»گفت: البته اين جاي بررسي دارد. بنده نه حوصله دارم و نه وقت آن را كه در دانشگاه تدريس كنم. اما اگر تفاهمي بين نويسندگان و استادان دانشگاه به وجود آيد، ميتوان راههاي مختلفي براي اين كار كه دانشجويان با نويسندگان معاصر آشنايي بيشتري پيدا كنند و آنها را از نزديك ببينند پيدا كرد.
وي برگزاري نشست و يا كلاسهاي آزاد با حضور چهرههاي شناخته شده ادبيات را، يكي از روشهاي همكاري بين دانشگاه و نويسندگان معاصر عنوان كرد و يادآورشد: اين كار در حال حاضر تا حدودي انجام ميشود.
دكتر فريدون جنيدي: تدريس دو واحد ادبيات ايران باستان در دانشگاه، ريشخند فرهنگ ايران است
يك ايرانشناس و استاد زبانهاي ايران باستان معتقد است؛ اگر از مقطع كارشناسي تا مقطع دكتري، تنها دو واحد ادبيات و زبانهاي ايران باستان تدريس ميشود؛ بدون شك فرهنگ ايران را به ريشخند گرفتهاند.
دكتر" فريدون جنيدي"، در گفت و گو با خبر نگار ادبي "ايلنا"، ضمن بيان اين مطلب گفت: مردمي كه ميخواهند ريشههاي فرهنگ خود را بشناسند، بايد با زبان نياكان خود آشنا باشند، تا بتوانند با آن ها ارتباط برقرار كنند.
وي با اشاره به نگارش تاريخ ايران توسط اروپائيان، اظهار داشت: اگر ما زبان نياكان خود را ندانيم و نتوانيم انديشه هاي آنان را به آيندگان معرفي كنيم، نتيجهاش اين ميشود كه اروپائيان براي ما تاريخ مينويسند و هرنظري كه بخواهند، در مورد ما ميدهند.
جنيدي سالهاست، بهصورت رايگان، در بنياد نيشابور به تدريس زبانهاي ايران باستان و شاهنامه به دانشجويان و علاقهمندان مشغول است.
اين ايرانشناس در مورد نياز جامعه به آشنا با زبانهاي ايران باستان ميگويد: براي اينكه بتوانيم در مورد فرهنگ و گذشته خود صاحب نشر باشيم، بايد زبان نياكان خود را بدانيم.
وي در مورد قابليتهاي ادبيات ايران باستان،گفت: در ايران باستان، آثار ادبي بسياري داشتهايم؛ بسياري از اين آثار توسط دشمنان ايران از بين برده شد، اما آنچه كه باقي مانده است ميتواند، بخشهاي بسياري از فرهنگ و انديشههاي گذشتگان را به ما بياموزد.
وي افزود: بهتر است با يك برنامهريزي منظم، زبانهاي ايران باستان را بهجاي دانشگاه، از مقطع راهنمايي و دبيرستان به فرزندان خودآموزش بدهيم؛ همانطور كه زبان عربي را در مدارس آموزش ميدهيم، بايد زبان نياكان خود را هم آموزش دهيم.
اين ايرانشناس اظهار داشت: تدريس شاهنامه، كه بخش زيادي از تاريخ و ادبيات ايران را به نمايش ميگذارد، به صورت چند واحد درسي در دانشگاه كافي نيست؛ يك ايراني حداقل بايد يك بار شاهنامه را خوانده باشد. گسستن از ريشه باعث خشك شدن شاخه ميشود.
دكتر جنيدي با اشاره به وجود شعر و نثر در ايران باستان عنوان كرد: بسياري از مردم ايران، هنوز نميدانند در ايران باستان شعر هم بوده است. خيليها فكر ميكنند، ايرانيان شعر را از اعراب گرفتهاند؛ اما چنين نيست شعر و وزن و قافيه را، اعراب از ايرانيان باستان ياد گرفتهاند.
وي گفت: اين خوب نيست كه ما گذشته خود را نشناسيم و چيزهايي را كه ما به ديگران آموختهايم، فكر كنيم آنها به ما آموختهاند.