تهران- خبرگزاري كار ايران
اولين رمان" بهارلو" " سال هاي عقرب" است كه سال ها پيش درباره تعدادي از كارگران جنوب نوشته است.
محمدبهارلو در گفت و گو با خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا، درباره بخشي از ادبيات موسوم به ادبيات كارگري گفت :در ايران چيزي به نام ((ادبيات كارگري)) آن گونه كه مثلا در تاريخ ادبيات آمريكا به عنوان ((ادبيات پرولتري)) مي شناسيم وجود ندارد . در جنبش معروف ((ادبيات پرولتري)) كه در دهه سوم قرن بيستم مقارن با بحران بزرگ اقتصادي آمريكا پديد آمد، نويسندگان فعال و نام آوري مانند "سينكلر لوييس"، "اپتون سينكلر"، "جان دوس پاسوس" و "جان اشتاين بك" با تامل و باريك بيني مسائل بزرگ و منازعات عميق اجتماعي جامعه ناراحت خود را مي كاويدند و آثار خود را با چنان سادگي و صداقتي مي پرداختند كه گويي همواره آنها را از دست اول نقل مي كنند.
وي در ادامه گفت : رمان هاي آن ها اغلب (( تجربه هاي بزرگ)) را روايت مي كرد و ميدان تجلي آگاهي اجتماعي بود.هيچ يك از نويسندگان ( ادبيات پرولتري ) آمريكا خاستگاه طبقاتي كارگري نداشتند. اما آثار خود را بر پايه مشاهدات و ملاحظات عيني از زندگي كارگران و مبارزات آنها مي آفريدند .
بهارلو درباره پيشينه ادبيات كارگري در ايران اظهار داشت : تا آنجا كه من خبر دارم هيچ يك از نويسندگان ما وابستگي و تعلقي به طبقه كارگر ايران نداشته اند و حتي مستقيما در معرض تجربيات و جريان هاي كارگري نيز نبوده اند، و از همين رو كمتر رمان يا داستاني را مي توان يافت كه زندگي كارگران در فعايت هاي صنفي و سياسي آنها را به عنوان موضوع خود انعكاس داده باشد.واقعيت اين است كه ادبيات ما نه فقط در تصوير كردن زندگي كارگران و كشمكش هاي اجتماعي و سياسي آنها بلكه در به دست دادن تصويري زنده و موثر از زندگي كشاورزان و خوش نشينان و مهاجران و زاغه نشينان بسيار فقير است . اصولا ((تجربه هاي بزرگ))- بحران هاي اجتماعي و سياسي كه نماينده شكاف ميان رفاه طبقه متمكن و فقر توده هاي پايين جامعه باشد- هيچ گاه در كانون ادبيات ما قرار نداشته است و اين در حالي است كه جامعه ايران هرگز از تلاطمات اجتماعي بر كنار نبوده و در درون خود همواره دستخوش تحولات عميقي بوده است .
وي با اشاره به اين نكته كه قدمت طبقه كارگر و عمر جنبش هاي كارگري در ايران، از قدمت ادبيات داستاني ايران به مراتب بيشتر است, گفت : تمايل كلي بسياري از نويسندگان ما، به ويژه در دهه هاي 40 و 50 شمسي، به توصيف مايه هاي اجتماعي و نشان دادن فقر سياه و سرگرداني آدم هاي حاشيه نشين هيچ گاه به تصوير كردن واقعيت هاي نظرگير و اغلب هول آور زندگي كارگران ايران منجر نشده است .
اين نويسنده علت احتراز نويسندگان از پرداختن به مسائل كارگري را چنين دانست, به گمان من علت احتراز و پرهيز نويسندگان را پرداختن به مسائل كارگران و تجربيات گوناگون مربوط به آنها پيش از هر چيز بايد در سياست حاكم بر فضاي اجتماعي و فرهنگي ما جست؛ سياستي كه رمان را به عنوان يك ((پديده نامشروع)) شناخته است. اين محدوديت و فشار بازدارنده نه فقط نسبت به ادبيات داستاني بلكه به كليت ادبيات و هنر ، اعم از شعر و ترانه و فيلم و نمايش نامه اعمال مي شود .
بهارلو در پايان اظهارداشت: اعمال همچو سياستي، كه در فضاي ادبي و هنري، به عنوان يك سنت در آمده است, باعث ايجاد اين توهم و (( با تو)) در اذهان پارهاي از نويسندگان و منتقدان ما شده است كه گويي نوشتن درباره كارگران و توده هاي مردم بي چيز و تحقير شده جايگاه و منزلت ادبي لازم را ندارد، و اساسا موضوعات و مايه هاي كارگري در قلمرو و معناشناسي ادبيات نمي گنجد. طبيعي است كه اين تلقي يا برداشت قطع نظر از اينكه از كدام منظر و با چه توجيهي همراه باشد، هيچ دخلي به مفهوم آزادي ادبي يا دموكراسي ادبي ندارد، و اين حقيقت را كه آفرينش علي الاطلاق مستلزم آزادي كامل است.
گفتني است, سه داستان از مجموعه داستان "باد در بادبان" نوشته "محمد بهارلو" مربوط به كارگران است.