تماشاى واقعيت در رويا
قسمت اول گفت و گو با نيكى كريمى كه با فيلم «يك شب» به عنوان تنها كارگردان ايرانى در بخش رسمى نوعى نگاه حضور دارد روز چهارشنبه هفته گذشته به چاپ رسيد، قسمت پايانى اين گفت و گو را مى خوانيد.
•••
•ساختار فيلم يك شب به طور قالب مبتنى بر ديالوگ است و به كمك ديالوگ داستان فيلم جلو مى رود، شخصيت ها معرفى مى شوند و طرح سئوال مى كنند. چطور به اين ساختار رسيديد؟
تلاش من اين بود كه فيلم و روابط شخصيت ها كاملاً طبيعى جلوه كند و در يك رابطه طبيعى وقتى دو نفر مى خواهند با هم ارتباط برقرار كنند با كمك ديالوگ و حرف زدن هدفشان را دنبال مى كنند، از سوى ديگر من عاشق ادبيات و ديالوگ هاى خوب هستم و اين صددرصد در اثرى هم كه خلق مى كنم تاثير خودش را مى گذارد.
•چقدر از تجربه بازيگرى و كار با كارگردانان متفاوت در ساخت اولين فيلم بلندتان استفاده كرديد؟
قطعاً خيلى زياد. با توجه به اين كه من بيست فيلم با كارگردانان متفاوت كار كردم اين تجربه و كلا تجربه كار در سينما در كارم تاثير داشته و اين فقط شامل كارگردانى نمى شود. وقتى در جريان يك كار هستى با همه عوامل يك فيلم در ارتباط هستى و تجربه كار با آنها نيز برايت سودمند است.
•البته فيلم «يك شب» با تمام آثارى كه خود شما به عنوان بازيگر در آن حضور داشتيد فرق اساسى دارد. بازى هاى فيلم سرد و نحوه اداى ديالوگ ها هم سرد و سخت است و بازيگران ديالوگ ها را بدون هيچ گونه حسى بيان مى كنند.
اين بر مى گردد به نوع سينمايى كه سال ها است دوست دارم و آن را فارغ از سينمايى كه در آن بازى مى كنم، پى گيرى مى كنم. وقتى مى گويم از تجربه كار با كارگردانان متفاوت در فيلمم استفاده كردم لزوماً مثل آنها كار كردن نيست. من در هر اثرى كه خواستم يك كمى طبيعى بازى كنم و اداهاى بازيگرى را كنار بگذارم با كات كارگردان متوقف شدم،آنها به من مى گفتند بازى كن و اين از سليقه ام به دور بود. بنابراين در فيلم خودم سعى كردم چيزهايى كه باعث آزارم مى شد و آنها را دوست نداشتم كنار بگذارم و اتفاقاً يكى از دلايلى كه فيلمنامه به بازيگرم ندادم همين قضيه بود كه نمى خواستم آنها با خواندن فيلمنامه حس خاصى بگيرند. ترجيح مى دادم راحت باشند و ديالوگ ها تازگى خودشان را حفظ كنند.
•پس مى توان گفت كار در كنار عباس كيارستمى در فيلم هاى طعم گيلاس، باد ما را خواهد برد و تعزيه برايتان در ساخت فيلم و انتخاب ساختار «يك شب» راهگشاتر بود.
قطعاً همكارى با اين كارگردان تاثير زيادى در تجربه اندوزى من داشته است،
•فيلم «يك شب» از جريان اصلى سينماى ايران دور است. براى كارگردانى كه فيلم اولش را مى سازد و مى خواهد خود را به جامعه سينمايى معرفى مى كند ساخت اين فيلم با اين ساختار يك ريسك نبود؟ با توجه به اين كه اين روزها همه دنبال كارگردانانى هستند كه فيلم بفروش براى مخاطب عام سينما مى سازند؟
اين درست مثل اين است كه بگوييم داستان مينى ماليستى طرفدار كمترى دارد پس نويسنده هاى اين سبك، نگارش آن را كنار بگذارند. در واقع مگر همه بايد مثل هم فيلم بسازند. اين اولين فيلم من است كه از ذهن و سليقه و زيبا شناسى من به عنوان يك زن۳۴ ساله بيرون آمده است، حالا اين كه چرا اين سبك و بيان سينمايى را انتخاب كردم، برمى گردد به سليقه من. قرار نيست من با سليقه تهيه كننده و سرمايه گذار و يا كسان ديگرى كه در سينماى ايران صاحب قدرت هستند فيلم بسازم، آن وقت تكليف ذهنيات خود من چه مى شود؟
•مگر قرار است در سينماى ايران كسى به فكر ذهنيات كارگردان هم باشد، اگر اين طور بود كه موتمن بعد از دو فيلم خوب «باج خور» را نمى ساخت و پوراحمد گل يخ را و يا معيريان كه استاد دانشگاه است و در مطالبش سينماى روشنفكرى را دنبال مى كند «كما» و «شارلاتان» را كارگردانى نمى كرد. سئوال من اين است كه سينماى ايران به سمتى سوق داده شده است كه خود به خود فيلمسازان به سمت و سوى تعيين شده حركت كنند و اگر غير اين باشد مجبور به فنا هستند؟ نه سرمايه اى براى ساخت دارند، نه سالنى براى نمايش آثارشان و تماشاگران هم با اين حجم فيلم ضعيف سليقه اى برايشان نمى ماند؟
واقعيت اين است كه وقتى ما يك سبك خاص سينمايى را دنبال مى كنيم و به آن اعتقاد و باور داريم، نمى توانيم كار ديگرى انجام دهيم. فيلمساز صاحب انديشه اى مثل موتمن كه به قول شما وقتى باج خور را ساخت نتوانست از گيشه پاسخ بگيرد چون آن كارى نيست كه دوست دارد. برخى كارگردانان بدون اعتقاد به آن نوع سينما به بازى در آن تن مى دهند، من هم ترجيح مى دهم در آن سينما بازى كنم اما ذهنيات خودم را به تصوير بكشم.
•چه شد كه فيلمبردارى را به طريق ۳۵ انجام دادى؟
به نظرمن نگاتيو كيفيتى دارد كه هرگز ديجيتال نمى تواند كار آن را انجام دهد. روى نگاتيو تصاوير روياگونه نشان داده مى شود. ما با ناخودآگاهمان فيلم مى بينيم و همه ما سال هاست كه سينما را با نگاتيو مى شناسيم و كلا نگاتيو به جنس سينما نزديك تر است.
•اما شما كه دنبال طبيعى و واقعى نشان دادن همه چيز در فيلم «يك شب» هستيد.
مگر يك واقعيت نمى تواند در يك رويا اتفاق بيفتد؟
•چرا در فيلم خودتان بازى نكرديد؟
نقشى براى خودم نداشتم من ۳۴ سالم است و نمى توانستم نقش يك دختر ۲۴ ساله را بازى كنم.
•يعنى مسئله تمركز بر كارگردانى نبود ممكن است در يك فيلم ديگر اگر نقشى براى خودتان داشتيد بازى كنيد؟
بله ممكن است.
•از نحوه همكارى تان با جهانگير كوثرى به عنوان تهيه كننده و رجبعلى بنا به عنوان سرمايه گذار بگوييد؟
من فقط با جهانگير كوثرى در ارتباط بودم و وقتى فيلمنامه را به كوثرى دادم،خيلى سريع پذيرفت كه تهيه كنندگى فيلم را برعهده بگيرد.
•شما امسال سال پركارى را پشت سر گذاشتيد. حضور در دو فيلم «نوك برج» به كارگردانى كيومرث پوراحمد و ستاره ها به كارگردانى فريدون جيرانى و به پايان بردن فيلم «يك شب» و حضور در جشنواره كن و همچنين نگارش فيلمنامه جديدتان. علت اين پركارى چيست؟ در حالى كه سال هاى گذشته چندان در سينما فعاليت نداشتيد.
به هر حال براى اين كه بتوانم فيلم بسازم و به دغدغه هاى شخصى خودم هم بپردازم مجبور شدم امسال از پيشنهاداتى كه در زمينه بازيگرى داشتم، نوك برج و ستاره ها را قبول كنم. يعنى يكى از دلايل اصلى بازى در فيلم ها برايم دغدغه مالى است.
•و اگر مشكل مالى نداشته باشيد كلاً كار بازيگرى را كنار مى گذاريد؟
من صرفا به خاطر مسائل مالى در فيلمى بازى نكردم . شما در كارنامه من حتى يك فيلم تجارى نمى بينيد اما تصور مى كنم اگر روزى به توان مالى بالايى برسم بازيگرى را كنار بگذارم.
•برخى معتقدند كه بهترين فيلم هاى سينماى ايران درباره مسائل زنان را فيلمسازان مرد ساخته اند. مثل فيلم هاى مهرجويى و كيارستمى. به عنوان يك زن هنرمند در سينماى ايران فكر مى كنيد آيا فيلمسازان زن توانسته اند نگاه ويژه اى به مسائل زنان داشته باشند؟
من مسائل آدم ها را فراتر از جنسيت مى دانم. در ضمن طبق اصل نسبيت نمى توان اين گونه قاطعانه در مورد همه چيز نظر داد. بنابراين اين ديدگاه كه بهترين آثار سينمايى درباره مسائل زنان را فقط مردان ساخته اند قبول ندارم و معتقدم زنان سينماگر ما هم تلاش هاى ويژه اى در اين راه كرده اند كه درنظر نگرفتن آن كمى بى انصافى است.
•مشكل زنان در جامعه ايران تركيبى از مشكلات مختلف است. اجتماعى، فرهنگى، تاريخى و... فكر نمى كنيد كه برخى در حل و يا طرح مسائل و مشكلات زنان به نوعى دچار فراموشى شرايط زمان و مكان جامعه مى شوند و با طرح يك جانبه مسائل باعث غامض شدن مشكلات آنها مى شوند؟
دقيقاً با اين ديدگاه موافقم. از اين جهت كه وقتى ما روى مسئله اى زياد تمركز مى كنيم، دچار عصبيت مى شويم من معتقدم آثار سينمايى كه قصد داشتند يك بعدى به مسائل زنان نگاه كنند، خيلى از چيزها را فراموش كردند و آثارى عصبى تحويل جامعه دادند. شايد به دليل همين مسئله است كه هيچ گاه جريان فمينيسم در ايران را نتوانستم بپذيرم و سعى كردم مسائل آدم ها را فارغ از جنسيت نگاه كنم.
•از كليت فيلم راضى هستيد؟
آنچه در ذهنم بود به تصوير كشيدم و فكر مى كنم در اين كار موفق بودم.
•چقدر به موفقيت «يك شب» در جشنواره كن اميدوار هستيد؟
نمى دانم. بستگى به آثار ديگرى كه در كنار فيلم من حضور دارند و سليقه داورانى كه در كن، در بخش هاى مختلف قضاوت مى كنند، دارد.
•به هر حال ما وزنه سنگينى در جشنواره كن امسال داريم و آن حضور عباس كيارستمى به عنوان رئيس هيات داوران دوربين طلايى است.
براى من آنچه اهميت دارد اين است كه فيلم ديده شود.
•چقدر گرفتن جايزه از جشنواره كن در ادامه اين سبك فيلمسازى شما تاثير خواهد گذاشت؟
من فيلم خودم را ساختم قبل از اين كه بدانم اصلاً چقدر موفق مى شود يا نه. اما خوشحالم از اين كه فيلم ديده مى شود.
•آيا فيلم را در ايران اكران مى كنيد؟
صد در صد.
•حتى اگر مجبور شويد فيلم نود دقيقه اى را به ۶۵ دقيقه تبديل كنيد؟
چاره ديگرى ندارم. در ضمن فيلم با شرط اكران محدود (آسمان باز) اجازه نمايش گرفته است.
•چرا اين شرط را مى پذيريد؟
من مى خواهم كار كنم و فيلم بعدى ام را بسازم. دوست دارم فيلمم ديده شود و مورد قضاوت قرار بگيرد. برايم نظرات مردم و منتقدان مهم است. شايد اگر فيلم دومم بود قضيه فرق مى كرد.