پس از درگذشت نصرت رحمانی، مهدی اخوان ثالث و احمد شاملو در سالهای گذشته، شعر معاصر امسال نیز دو تن از نمایندگان دوراه پرشکوهش را از دست داد. دو ماه پس از درگذشت منوچهر آتشی، در ۲۹ آبانماه، محمود مشرف تهرانی نیز ۲۹ دیماه دیده برجهان فروبست. جنازهی م. آزاد دیروز، یکشنبه پس از دردسرهای بسیار در گورستان امامزاده طاهر کرج در کنار چند نویسنده و شاعر دیگر به خاک سپرده شد.
م. آزاد به نسل شاعران و نویسندگانی تعلق داشت که هم در تنشهای اجتماعی و سیاسی پنج دههی گذشته فرسوده شده، و هم از آفات دوران یاسآور دههی سی و دهههای بعد در امان نماندند. دورانی که یکی از پیامدهایش خودویرانگری نسلی بود که امکان بالفعل کردن همه تواناییها و استعدادهایش از او دریغ شده بود.
محمود مشرف تهرانی، م. آزاد، (۱۸ آذر۱۳۱۲ ـ ۲۹ دی ۱۳۸۴) یکی دیگر از شاعران بزرگ دهههای چهل و پنجاه نیز درگذشت. در این ماهها و در این سالها، اهل ادبیات و فرهنگ چقدر یاد این شاعر و آن نویسنده را به رسم معمول گرامی داشته و چقدر در غم از دست رفتنشان نشستهاند. اما یاد بسیاری از میراثداران فرهنگ این دیار، که اغلب در مشقت و تنگدستی روزگار گذراندهاند یا دم مرگ یا پس از خاکسپاری گرامی داشته شده. انگار ما مردم قدر پدران معنوی فرهنگ و ادب خود را نمیدانیم. و در مورد م. آزاد وضع از این هم اسفناکتر بود؛ جنازهی شاعر، که در زندگی سختی کم نکشیده بود، باید ساعتها بر دست بستگان و دوستانش میماند تا مقامات اجازهی دفنش را در گورستان امامزاده طاهر صادر کنند. و این همه به جرم نویسنده بودن!
در گورستان امامزاده طاهر تا کنون نویسندگان و شاعرانی از جمله احمد شاملو، هوشنگ گلشیری، محمد مختاری، محمدجعفر پوینده، غزاله علیزاده و... به خاک سپرده شدهاند. اما ظاهرا تجمع نویسندگان مرده نیز خطرناک تلقی میشود؛ زندهها البته خیلی وقت است اجازهی گردهمایی زیر نام کانون نویسندگان را ندارند.
پیکر م. آزاد که صبح روز پنجشنبه، پس از یک دورهی طولانی بیماری و ابتلا به سرطان، دیده بر جهان فروبست، یکشنبه از خانهاش تا گورستان مجاور امامزاده طاهر کرج تشییع شد تا در آنجا به خاک سپرده شود. ظاهرا همهی مراحل قانونی کسب مجوز نیز پشت سر گذاشته شده بود. اما دوستان، دوستداران و آشنایان م. آزاد باید ساعتها در گورستان امامزاده طاهر در سرما منتظر میماندند تا مقاماتی که معلوم نبود کیستند اجازهی دفن او را در این گورستان صادر کنند. در حالی که خبرگزاری میراث فرهنگی گزارش داده فرمانداری کرج اجازهی خاکسپاری نمیدهد از مذاکرات و پیگیریهای نزدیکان م. آزاد چنین برمیآید که یکی از مسئولان اوقاف که بر این گورستان نظارت دارد دفن م. آزاد را به دلیل نویسنده بودن محتاج کسب مجوز از مقامات دولتی دانسته.
برای آنان که شاعر را میشناختند یا در این سالها او را دیده بودند مرگ او چندان نابهنگام نبود؛ گرچه مرگ هر عزیزی همواره ناگوار است و از دست رفتن بزرگان تاسف آور. اما تاسفآورتر این است که شاعر هفتاد و دو ساله در این سالها بسیار بر بستر بیماری بود و کمتر مورد توجه. م. آزاد به نسل شاعران و نویسندگانی تعلق داشت که هم در تنشهای اجتماعی و سیاسی پنج دههی گذشته فرسوده شده، و هم از آفات دوران یاسآور دههی سی و دهههای بعد در امان نماندند. دورانی که یکی از پیامدهایش خودویرانگری نسلی بود که امکان بالفعل کردن همه تواناییها و استعدادهایش از او دریغ شده بود. م. آزاد چند روز پیش از مرگ همراه با یدالله مفتون امینی برندهی جایزهی بیژن جلالی شد اما به دلیل بیماری در این مراسم شرکت نداشت. او در تیرماه سال گذشته نیز مدتی را در بیمارستان ایرانمهر به سر برد و سپس به بیمارستان طالقانی انتقال داده شد. آزاد در مورد انتقال خود به این بیمارستان، به خبرنگار ایلنا، گفته بود «برای دو شب حدود٨ میلیون ریال پول گرفتند و ٧٠ میلیون ریال هم برای عمل جراحی خواستند؛ به همین خاطر مرا به بیمارستان طالقانی آوردند.»
در مراسم تشییع جنازه و خاکسپاری م. آزاد چند تن از اهل فرهنگ و نویسندگان و دوستان او نیز جمع بودند. عدهای از اینان، از جمله دو تن از اعضای کانون نویسندگان ایران، سیمین بهبهانی که خود حال چندان مساعدی نداشت و فریبرز ریسدانا در کسب مجوز دفن جنازه او نقش مهمی داشتند.
ظاهرا گوری که آزاد در آن آرام گرفت در اصل برای فردین هنرپیشهی مشهور در نظر گرفته شده بود که اجازه ندادند در آن مکان دفن شود. سپس قرار بوده منوچهر آتشی در آن گور جای گیرد که به خواست بستگان و بازماندگانش به زادگاهش بوشهر منتقل شد. و اینک این گور باید ساعتها منتظر میماند تا اجازه دهند یکی از آخرین بازماندگان نسل بلافصل پس از نیما به خاک سردش سپرده شود. خاکی که به گفتهی یکی از نویسندگان حاضر در مراسم تشییع هرچه باشد و هر چه بر آن بتازند باز هم خاک این دیار است گرچه از پذیرفتن فرزندان خود نیز بازش میدارند.
در مراسم تشییع و تدفین پیكر م. آزاد، تعدادی از دوستان اهل قلم او از جمله محمد حقوقی، یدالله مفتون امینی، صفدر تقیزاده، بهاءالدین خرمشاهی، سیدعلی صالحی، كیومرث منشیزاده، كاظمسادات اشكوری، حافظ موسوی نیز حضور داشتند.
م. آزاد نخستین مجموعه شعرش، «دیار شب» را در سال ۱۳۳۴ و عمدهی آثارش را (آیینهها تهی است، قصیدهی بلند باد، با من طلوع كن) در دههی چهل منتشر کرده است. از او در سه دههی گذشته شعر تازه کمتر انتشار یافته. اما کارنامهی آزاد در زمینهی ادبیات کودکان و نوجوانان پربار است و بازنویسی داستانهایی از ادبیات کلاسیک و بهویژه بازنویسی کامل شاهنامه که یکی دو دفتر آن منتشر شده از مهمترین کارهای اوست.
بهزاد کشمیریپور، گزارشگر صدای آلمان در تهران