خبر تخريب دوباره سنگ گور احمد شاملو، شاعر بلند آوازه، موجب تأثر شديد مردم هنردوست و آزاده ايران شد. درجايى كه در تمام كشورهاى جهان آرامگاه بزرگان فرهنگ و ادب بصورت موزههاى مردمى حفظ مىشوند تا بازگوى تاريخ فرهنگ پربار آن سرزمين باشد، براى چندمين بار گور شاملو از سوى افراد به اصطلاح ناشناس مورد تخريب قرار مىگيرد. كانون نويسندگان ايران نيز به همين مناسبت بيانيهاى منتشر كرده است. آقاى سيدعلى صالحى از مسئولان كانون در گفتگوى كوتاهى با راديوى دويچه وله در اينباره شركت كرده است.
دویچهوله: آقای صالحی گفته شده که افراد ناشناس بودند که سنگ گور احمد شاملو، شاعر بلندآوازهی ایران را بهم ریختند. به نظر شما این افراد ناشناس چه کسانی هستند؟
علی صالحی: متاسفانه، بنابه تجربهی این چند دههای که ما داریم، این سایههای موهوم هرگز رویت نشدند و پرده از رخسار شبپرستشان کنار زده نشده و یقینا از سر ترس و بزدلیست که این نوع پنهانکاری را در تخریب آثار اهل قلم بکار میبرند و فکر هم نمیکنم که به این سادگیها بتوان پیبرد که چه کسانی دست به چنین اعمال کاملا غیرانسانی و غیرفرهنگی میزنند، و معمولا هم هیچکسی پاسخگو نیست و بعهده نخواهد گرفت.
دویچهوله: فکر میکنید دلیل این امر چه بوده؟
علی صالحی: اولا، این نوبت چهارم است که این برخورد با مزار ا. بامداد میشود و فکر میکنند که مثلا با برخورد با سنگ مزار یک شاعر بزرگ و جهانی ، میتوانند تفکر خودشان را اعمال کنند، با این معنا که دیگران و زندهگان را مرعوب کنند. ولی حقیقتا این غروبنشینان متمایل به تاریکی بسیار سادهلوح، عجول و متعصب هستند و راهشان هرگز ادامه پیدا نخواهد کرد. تلاش بیهودهایست که در واقع و در نهایت لعنت آسمان و زمین است که آن را هم به قیمت گزاف برای خودشان میخرند. حقیقت این است که تنها یک نکته به ذهن من میرسد و آن هم این است که عدهای واقعا نمیخواهند مزارگاه کرج، مزارگاه مختاری و پیونده و شاملو و دیگر بزرگان شریف اهل قلم و آزادهی مردم این سرزمین زیارتگاه رندان روزگار و آزادیخواهان بشود. من فکر میکنم فقط همین بخش مورد نظر است، چون اگر هر پنجشنبه ما سری به این مزارگاه بزنیم میبینیم که جوانان ما برمزار شاملو، مختاری و پوینده نشستهاند و دارند شعرهایشان را همسرایی میکنند.
دویچهوله: در بیانیهای که منتشر شده توصیه کانون نویسندگان ایران به مردم ادبپرور ایرانی و خانواده و یاران شاملو این بوده است که اقدامی برای بازسازی سنگ گور شاملو نکنند. این به چه دلیل است؟
علی صالحی: وقتی ما رویای خودمان را برمیآوریم و بلندقامت میگذاریم و بعد به وقت غروب جغدها و خفاشها میآیند و دوباره ویرانش میکنند، یکبار، دوبار، سهبار و چهاربار، سرانجام به این نتیجه میرسیم که نشان شاعران بزرگ، نشان آزادیخواهان و نشان عدالتطلبان همواره یک بینشانی تاریخی بوده که روح و روان و جان و پدیدهی وجودیشان را بسوی اسطورهگی سوق میدهد. همان به که بینشانی نشان همهی آزادیخواهان باشد و چه سود که ما دوباره سنگی بگذاریم یا خانواده یا دوستان شاملو. مجددا اینکار را خواهند کرد. بگذارید این شاعر بزرگ همچنان بیسنگ باقی بماند تا سنگهای آسمانی بر سر خفاشها فرود بیاید. به اعتقاد من، بزرگترین زیانی که از حیث فرهنگی به این ملت وارد میشود، همین تحرکات عجولانه و پرتوحش است. ما براین اعتقاد هستیم که این فرهنگ ما نیست، این فرهنگ ایرانی نیست و حتا فرهنگ اسلامی نیست. و ما متاسف هستیم که چنین اتفاقاتی در جامعه ما میافتد که بويژه نوک نیزه به سوی اهل فرهنگ هم هست و نباید این اتفاقها بیفتد. اما حالا که افتاده، ما هم باید بسوی افقی حرکت کنیم که چارهجویی کنیم و بدانیم چه باید کرد. نهایت هیچ مزیتی نخواهد داشت که شاملو نامش بر یک سنگ حک شده باشد. نام شاملو و شاعران آزادیخواه و شاعران شریف و اهل قلم و دگراندیشان همواره بر لوح تپندهی قلب این مردم حک شده است و نیازی به سنگ نیست.
دویچهوله: آقای صالحی، آیا مىتوان تخريب مزار شاملو را به عنوان شروع تهاجم جديدى عليه اهل ادب و هنر ایران قلمداد كرد؟
علی صالحی: اگر در قفای ما، در روزها و ماهها و سالهایی که طی کردهایم و آمدهایم چنین حوادثی رخ نمیداد، ما میتوانستیم امروز شکستن سنگ مزار ا. بامداد را نوعی پیام تاریک و تهدیدآمیز بدانیم نسبت به اهل قلم، اهل اندیشه و کسانی که به شرافت قلم سوگند خوردهاند. اما این نیست به اعتقاد من. این شکستن سنگ مزارها از شهر سلحشوران، معروف به خاوران، شروع شده است در طی این چند دهه و پیش از آن، در قطعهی مبارزین شهیدشدهی پیش از انقلاب در بهشت زهرا هم ما ویرانیها دیدیم، از جمله سنگ مزار خسرو گلسرخی را دیدیم که شکستهاند. نه! این یک مسئلهایست که ادامهی همان تفکر تاریک است و پیام خاصی ندارد. اما فقط همین اندک پیام را در درونش میتوان جستجو کرد که میگوید، مزارگاه کرج دیگر جای شماها نیست و اولین نشانهاش هم این بود که حدود ۵ ساعت ما در همین مزارگاه نشستیم تا رخصت خاکسپاری میت شاعر بزرگ معاصرمان، م. آزاد را گرفتیم و با دردسر روبرو شدیم. این یک نشانه بود و این نشانه یک علامت کوچکتر پیش از آن هم داشت و آن بردن میت منوچهر آتشی به بوشهر بود. چون قرار بود که میت منوچهر آتشی را در همین مزارگاه کرج خاک سپاری کنند، ولی اجازه ندادند و بردند در بوشهر خاک کردند و بعد از آن برخورد اداری که اصلا قابل پیشبینی نبود و چنین مشکلی را ما تجربه نکرده بودیم. برای م.آزاد پیش آوردند وحالا شکستن سنگ احمد شاملو بزرگ و احیانا، ما نمیدانیم، شاید این سنگ شکستنها در این مزارگاه بازهم ادامه پیدا بکند.
دویچهوله: آقای صالحی جامعه ادبی و هنری ایران چه عکسالعملی نشان داده و آیا در تدارک مراسمی در مورد این مسئله است؟
علی صالحی: ببینید، وقتی به سنگ مردگان رحم نمیکنند، آیا به زندهگان این اجازه را خواهند داد که چنین تجمعی یا یادبودی داشته باشند؟ خیر! ما در ایران چون مستقیما تمام سرانگشتانمان را در کانون آتش گرفتهایم، میدانیم که چنین اجازه و مجوزی به اهل قلم مستقل نخواهند داد، از جمله اینکه به کانون نویسندگان طی این چهار سال بهیچوجه اجازه حتا مجمع عمومی رسمی خودش را، طبق همین قانون اساسی که الان وجود دارد، ندادند و تمام موازین انسانی را نادیده میگیرند. طبعا، نه! چنین چیزی نیست، بجز افسوس خوردن، بجز ابراز تاسف البته در درون ایران. ولی بیرون ایران حتما اهل قلم و دوستان و آزادیخواهان کار خودشان را خواهند کرد و مراسم خودشان را خواهند داشت و اعتراض خواهند کرد. اما اینجا در حد یک اطلاعیه دادن، آری! و احتمالا انعکاساش در تحریر و نوشتهی منفرد اهل قلم در آینده منعکس خواهد شد.
شیرین جزایری