جمعه 5 خرداد 1385

گفتگوی بهنام باوندپور با على‌اشرف درويشيان درباره استقبال از فراخوان كانون نويسندگان ايران براى مقابله با سانسور، صدای آلمان

”مسئله پروژه هسته‌ای بر تمام مسایل و تمام قول و قرارهایی که دولت جدید به مردم داد سایه ‌انداخته است“


اواخر سال ۱۳۸۴ خورشيدى «كانون نويسندگان ايران» طى فراخوانى از مردم خواست تا «با سانسور و سركوب به هر شكل ممكن مقابله كنند». حال پس از استقبال چند نهاد و سازمان مدنى و همچنين ۷۶۳ تن از فعالان و شخصيتها در ايران، فراخوان مزبور منتشر شده است.

على اشرف درويشيان عضو «كانون نويسندگان ايران» در مصاحبه‌اى با صداى آلمان، با نگاهى به متن اين فراخوان، نظرات خود را در خصوص تشديد سانسور از جمله در نمايشگاه اخير كتاب تهران و نيز تاثير مناقشه هسته‌اى ايران بر حوزه‌هاى فرهنگى و حقوق بشرى بيان كرده است.

مصاحبه‌گر: بهنام باوندپور

دویچه‌وله: آقای درویشیان، در فراخوان اخیر کانون نویسندگان در مورد مسئله‌ سانسور، اشاره به این شده که شواهدی وجود دارد دال بر طرحهای تازه‌ای برای محدودکردن هرچه بیشتر فعالیت‌های فرهنگی. به موارد کلی‌ای هم اشاره شده است. شما ممکن است نمونه‌های مشخصی را در این حوزه بربشمرید؟

علی‌‌اشرف درویشیان: البته این فراخوان ما مربوط به پیش از عید نوروز است. در این مدت منتظر بودیم تعداد امضاها باز هم برسد و بعد ما آن را سراسری پخش کنیم.

دویچه‌وله: آقای درویشیان، اگر من درست فهمیده باشم، يعنى فراخوان کانون نویسندگان با وصف اینکه پیش از عید صادر شده، ولی تازه منتشر شده است؟

علی‌‌اشرف درویشیان: بله! در آنزمان که تازه وزیر ارشاد آمده بود، صحبت‌هایی می‌کرد راجع به نوع جدیدی از بینش که من در یکی از مصاحبه‌ها آن را یک نوع نظر شخصی دانستم که می‌گفت‌«ما کتابهایی را که نشود در بین خانواده‌ها خواند،‌ مجوز نمی‌دهیم»، و در ضمن زمزمه‌هایی بود که مجوز کتاب را به بعضی از موسسات خصوصی بدهند که ارشاد بدینوسیله مثلا بار مسئله‌ی سانسور را از روی دوش خودش به دوش دیگران بیندازد که ما باز هم در آنجا اعتراض کردیم و گفتیم که جوابگوی یک اثر باید خود نویسنده باشد، همانطور که الان مطبوعات ما به این صورت‌اند. الان می‌بینید که مدیر مسئول یا موسس روزنامه را به دادگاهها می‌برند و محاکمه می‌کنند. ما می‌خواهیم که کتاب پیش از انتشار سانسور نشود و بعد از انتشار پاسخگویی با خود نویسنده باشد.

دویچه‌وله: این سخنی را که شما از وزیر ارشاد نقل کردید و فکر کردید که نظر شخصی ایشان است، آیا طی این مدت به همین نظر رسید که نظر شخصی ایشان است و یا جامه عمل به خودش پوشيده؟

علی‌‌اشرف درویشیان: از این مسئله دیگر صحبت نشد و فهمیدند که این یک سلیقه شخصی‌ست. آنزمان وزیر گفته بود که ما جلوی سلیقه‌های شخصی را درانتشار کتاب خواهیم گرفت، ولی خودش یک سلیقه من‌درآوردی ایجاد کرده بود.

دویچه‌وله: پس مسئله‌ای که در فراخوان به آن اشاره شده، «ندادن مجوز کتاب و لغو مجوز اولیه»، در این مدت عملی نشده؟

علی‌‌اشرف درویشیان: مجوزهای اولیه را به اینصورت لغو کرده‌اند، یعنی شما کتاب را می‌برید آنجا و می‌گویید که کتاب مجوز داشته. آنها می‌گویند، مجوز را بیاور تا کتابت را از چاپخانه ترخیص کنیم. وقتی که مجوز را می‌گیرند، یا مجوز را پاره می‌کنند یا کاری به سرش می‌آورند و می‌گویند، شما دیگر مجوز ندارید، ولی چون شما ۳ـ۲هزار کتاب چاپ کردید، این یک چاپ را ببرید و اشکالی ندارد.

دویچه‌وله: اما، اگر من درست حرفهای شما را متوجه شده باشم، مجوز اولیه عملا به این شکل لغو می‌شود!

علی‌‌اشرف درویشیان: بله، بله، درست است! مجوز اولیه به اینصورت لغو می‌شود.

دویچه‌وله: سوال دیگری که داشتم آقای درویشیان، آیا در نمایشگاه اخیر کتاب در تهران شما خودتان نشانه‌های بیشترى از فشار و كنترل فعالیت‌های فرهنگی را مشاهده کردید؟

علی‌‌اشرف درویشیان: بله، کاملا بود! به بهانه‌‌ی اینکه مثلا چون این کتاب قبل از سال ۸۲ چاپ شده، در یکی‌دوتا از سالن‌ها این کتابها را جمع آوری کردند که مثل اینکه بعدا با اعتراضاتی روبرو شد و دست از اینکارشان برداشتند. بسیاری از عکس‌ها و تصاویری از شاعران نویسندگان بزرگ، مثل شاملو، صادق هدایت، فروغ فرخ‌زاد و... اینها را جمع‌آوری کردند. اگر نویسنده‌ای ازغرفه‌ای دعوت می‌شد که بیاید بنشیند و کسانی که علاقمند به آن نویسنده هستند و می‌خواهند از وی امضا بگیرند، او را ببینند و صحبتی با وی بکنند،‌ برای اینکار امسال یک قانونی درست کردند که ناشر قبلا باید مجوز بگیرد و بعد،‌ کاملا خودی‌های خودشان معرفی می‌شدند. افرادی که مورد اعتماد خودشان بودند، نویسنده‌هایی که در خدمت خودشان بودند، از طریق بلندگوها معرفی می‌شدند. اسامی افرادی مثل ما که غیرخودی بودیم یا به بهانه‌ی خراب شدن بلندگو خوانده نمی‌شد، یا اینکه اصلا می‌گفتند ما اسم این فرد را اعلام نمی‌کنیم. باید بدانیم که الان کتابهای زیادی در اداره‌ سانسور هست. کتابهای بسیاری که همانطور مانده‌اند، بطوریکه در نمایشگاه امسال ما کتاب تازه خیلی کم دیدیم.

دویچه‌وله: آقای درویشیان، شما در مقابل مسئله سانسور و سرکوب آنطور که در فراخوان کانون آمده، از مردم خواسته‌اید که به هر شکل ممکنی با آن مقابله بکنند. به نظر شما چه راههایی وجود دارد در شرایط کنونی ایران برای مبارزه با سانسور و برای آزادی بیان؟

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

علی‌‌اشرف درویشیان: به نظر من مردم باید در کانونهای مستقل جمع بشوند و با بیانیه‌ها، با اعتراضها و به هرصورتی در برابر این مسئله بایستند و این مسئله را درک کنند که سانسور و عدم آزادی اندیشه و بیان باعث تمام مشکلات و بحرانهای اجتماعی ماست. البته باید بگویم که اینها نظرات من است. درست است که عضو کانون هستم، ولی کانون سخنگو ندارد.

دویچه‌وله: آقای درویشیان، این روزها مناقشه بر سر برنامه هسته‌ای ایران در صدر اخبار رسانه‌های داخلی و خارجی قرار دارد. آیا این مسئله بر موضوعات دیگر سایه انداخته، و مسایل دیگری که به رعایت حقوق بشر و حقوق شهروندی و از جمله آزادی بیان و قلم مربوط می‌شوند، به حاشیه رفته‌اند و رسانه‌هايى مثل «ایلنا» یا «ایسنا» که گاهی به آن می‌پرداختند، و حتا به بیانیه‌های کانون نویسندگان ایران، دیگر به این مسایل نمی‌پردازند، یا اينكه چنین چیزی را شما حس نمی‌کنید؟

علی‌‌اشرف درویشیان: چرا! کاملا درست است. الان مسئله پروژه‌ی هسته‌ای سایه ‌انداخته بر تمام مسایل و تمام قول و قرارهایی که دولت جدید به مردم داد، الان هیچ خبری در مورد کانون نویسندگان ایران منتشر نمی‌شود، حتا، آن روزنامه‌های اصلاح‌طلب هم سطری از بیانیه‌های و فعالیت‌های ما نمی‌نویسند، البته یکی‌دوتا روزنامه یکی‌دو خط نوشتند. به نظر من یکی از اهداف این سروصداها این است که مسایل را بپوشانند. ۴ میلیون بیکار طبق آمار خودشان، ۴ میلیون معتاد طبق آمار خودشان، زنهای خیابانی، بچه‌های خیابانی، شیوع ایدز، همه‌ی اینها را می‌پوشانند. آن وعده‌هایی که دادند که نفت بر سر سفره‌های مردم باشد. روزنامه را باز می‌کنی، رادیو را باز می‌کنی، همه چیز انرژی هسته‌ای شده. بابا، مگر دیگر کشورهای دنیا به این دسترسی پیدا نکرده‌اند، این هیاهو کجا بود!

Copyright: gooya.com 2016