خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - موسيقی
يک هفته بعد از انتشار گزارش ايسنا با عنوان "تابستانی داغ در انتظار موسيقی ايران؟" که دربارهی مقدمات برگزاری پنج کنسرت بزرگ در تابستان بود ، تاکنون اجرای دو کنسرت از اين کنسرتها منتفی شده است!
به گزارش خبرنگارهنری ايسنا ، هوشنگ کامکار سرپرست گروه کامکارها هفتهی گذشته،ضمن اشاره به اينکه کنسرت اين گروه که قرار بود تابستان برگزار شود، اجرا نخواهد شد، هزينههای بالای برگزاری کنسرت را از دلايل برگزار نشدن اين کنسرت عنوان کرده بود. همچنين کنسرت شجاعت حسين خان و کيهان کلهر که قرار بود در دوم و سوم شهريور ماه برگزار شود نيز برگزار نخواهد شد.
اين کنسرت اگرچه به دليل اينکه "شجاعت حسين خان" در اين دوره زمانی نمی تواند در تهران باشد منتفی شده است ولی درعين حال کيهان کلهر در اظهاراتی مشکلات برگزاری کنسرت در تهران و حاشيهسازیها را ازعواملی ذکر کرده است که تمايل به برگزاری کنسرت را ازبين می برد.
اين درحاليست که سال گذشته برگزاری کنسرت شجريان و گروهش نيز با حواشی بسيار همراه بود.
درگزارش زير به اظهارات برخی از هنرمندان موسيقی در ماههای اخير و دلايل تمايل نداشتن به برگزاری کنسرت اشاره شده است .
افتخاری: درخانه نشستن بهتر از کنسرت برگزار کردن است
اگرچه چندی قبل، خبری دربارهی برگزاری کنسرت افتخاری منتشر شد، ولی اين خوانندهی موسيقی ايرانی پيش از آن خبر، درباره ی برگزاری کنسرت درايران گفته بود: در خانه نشستن بهتر از اين است که در زمستان کنسرتی را برگزار کنيم و مردم را از گوشه و کنار ايران برای ديدن کنسرت به تهران بکشانيم.اين مسئله نه تنها خير و ثواب نيست، بلکه گناه است. وقت و زمان را که از ما نگرفتهاند.هر هنرمندی بايد در زمان مشخص کنسرت برگزار کند تا بتواند تمام عاشقان و دوستداران موسيقی را با آغوش باز پذيرا باشد.
مختاباد و معضل اجرای زندهی موسيقی
چندی پيش نيز ابوالحسن مختاباد باانتشار نامهای ،به معضلات برگزاری کنسرت در ايران پرداخته بود.او دربخشی از اين نامه آورده بود: سالن های استاندارد موسيقی در ايران به اندازه ای کم است که حتی به انگشتان يک دست هم نمی رسند. در تهران يک سالن موسيقی به نام تالار وحدت وجود دارد که اين سالن هم تماماً در خدمت اهل موسيقی نيست بلکه در آن انواع برنامه ها از سمينار و تئاتر و برنامه های مختلف تلويزيونی برگزار می شود. با همين مثال مختصر می توانيد دريابيد که اولين ابزار وجود موسيقی هنری، يعنی سالن موسيقی، به واقع وجود ندارد. اگر بخواهيم پايين ترين استانداردهای موجود در شهرهای جهان را در نظر بگيريم، شهری مانند تهران به سه تا پنج سالن بالای دوهزار نفر برای کنسرت موسيقی نيازمند است، که متاسفانه به رغم وعده وعيدهای فراوان مديران اجرايی در سال های اخير هنوز اين مهم اتفاق نيفتاده است و جامعه موسيقی نيز اميدی به رخ دادن چنين اتفاقی ندارد. معضل اجرای زنده موسيقی در ايران تنها به نبود سالن ختم نمی شود چون بسياری از هنرمندان و موسيقيدانان ايرانی راضی به اجرای کنسرت موسيقی در پارک ها، استاديوم های ورزشی و يا اماکن فرهنگی ديگرند، اما معضل مجوز از ارشاد خان ديگری است، که اين پهلوان زخمی بايد بپيمايد، «در اين سال ها وزارت ارشاد به راحتی مجوز اجرای کنسرت را صادر می کند اما... اين مجوز همانند همان کاغذ عادی است که شخصی بر روی آن بنويسد، چندين ميليون تومان و تازه انتظار داشته باشد که بانک اين ورقه را نقد کند».
وی درادامهی اين نامه مدعی شده بود : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اين گونه رفتارها و ارائه مجوز به موسيقيدان، تنها می خواهد باری را از دوش خود بردارد، بدون آنکه به وظايف ديگرش که حمايت از اهل موسيقی است، عمل کند. آنها معضل را از سر خود باز می کنند و بعد از آن، اين هنرمند و يا مدير هنری او است که بايد با لشکری از مخالفان اجرای موسيقی و نيز ادارات و اماکن رسمی و غير رسمی بجنگند (اين معضل مخصوصاً در مراکز استان ها و شهرستان ها بروز و ظهور ويژه تری دارد).
تعريف: مشکلاتی که ربطی به اصل کنسرت ندارد
صديق تعريف نيز چندی پيش در اظهاراتی عنوان کرد: اجرای کنسرت خصوصاً کنسرت موسيقی ايرانی در ايران توام با مشکلات و معضلاتی است که گاهی اين مسائل هيچ ارتباطی با اصل موضوع که همان کنسرت باشد، ندارد. مسائل و مصائبی که تحمل و يارايی آن برای هر کسی ميسر نيست و اگر هم باشد تبعات آن روح و روان آدم را به هم می ريزد. به خصوص برای کسی که سخت گير باشد و وسواس زياد هم داشته باشد و آنقدر در پيچ و خم و چمبر اداری و غيراداری و قوانين نوشته و نانوشته و تبعات آن گير می افتد که اصل قضيه يعنی کنسرت در درجات بعدی مسائل قرار می گيرد. سرانجام پس از پشت سر گذاشتن مراحل مختلف، با اعصابی متشنج و روح و روان و جسمی مچاله شده روی صحنه می روی و نتيجه کنسرت حتی اگر به ظاهر موفقيت آميز باشد، خستگی مفرط ناشی از آن مشکلات بر جان و تن و روحت آوار می شود و لذت لازمی را که بايد از اجرای کنسرت ببری، نمی بری. لذت و نيازی طبيعی برای شکفتن، نو شدن و پوست انداختن. در کنسرت های خارج از ايران همه چيز از زمان بستن قرارداد تا پايان انجام آن روشن و مشخص است و تو فقط وظيفه ات را که همان آواز خواندن است، با آرامش انجام می دهی. با آرامش و تمرکز روی صحنه می روی و با همان حال هم از صحنه خارج می شوی. کاری هم به چند و چون و تبعات ريز و درشت آن نداری. کوتاه آنکه اجرای کنسرت در موقعيت کنونی برايم دشوار است.
کنسرت ندادن يک هنراست؟
جهانشاه صارمی سرپرست گروه نهفت نيز اظهار داشته بود: در برخی شرايط کنسرت ندادن يک کار هنری است.وی مطرح کرده بود: به هر شکل برای ارائه يک اثر هنری شرايطی وجود دارد و زمانی که به هنرمند اعلام کنند که برنامهات را نصف کن يا بخشی از آن بايد حذف شود، مشخص است که اين شرايط خدشه دار خواهد شد.
او درعين حال مدعی شده بود : مساله ديگر درخصوص مراسم اين چنينی برخوردهای غير مسوولانه برخی افراد است که واقعا هنرمند را آزار می دهد. در اين شرايط برخی افراد که اصولا خوب را از بد تشخيص نمی دهند ، تنها در صدد اتمام کار به هر قيمت ممکن هستند و برايشان چگونگی انجام کار تفاوتی ندارد.به اعتقاد صارمی: مسلما وقتی چنين شرايطی حاکم باشد ، آن چيز که کار هنری محسوب میشود، کنسرت ندادن است.
لازم به يادآوری است که " جهانشاه صارمی" در جريان جشنواره موسيقی فجر سال گذشته با ارسال نامهای به مسوولان جشنواره ، ضمن انتقاد از برخی شرايط نامناسب از حضور گروه " نهفت " در جشنواره انصراف داده بود.
سراج: فکری برای سالن
حسامالدين سراج خواننده ی موسيقی ايرانی نيز چندی قبل گفته بود: اگر چه قصد داريم در آينده، برنامه کنسرتی داشته باشيم ولی به دليل اينکه برای گرفتن سالن، با مشکلات فراوانی مواجه هستيم به برگزاری کنسرت چندان اميدی نداريم.
وی در گفتگويی مطرح کرد: مسئولان موسيقی بايد به طور جدی فکری به حال سالنهای اجرای موسيقی کنند. سالنهای اجرای موسيقی يا گران است يا اينکه سالنی مثل سالن ميلاد هيچگاه در اختيار گروههای موسيقی قرار نمیگيرد و تالار وحدت هم معمولا اشغال است.