تهران- خبرگزاری کار ايران
عمو نوروز واپسين شب سال به ديدار همسر خود ننه سرما میرود و اين دو در طول سال تنها در اين زمان میتوانند به وصال هم برسند.
به گزارش خبرنگار ايلنا, داستان عمو نوروز و ننه سرما نيز از افسانههای نمادين گذار سال کهنه به سال نو است.
پيری کهنسال که بابا نوروز يا عمو نوروز خوانده میشود، به ديدار زنی فرتوت و زمان فرسود میرود که او را ننه سرما مینامند و به گونه ای بانوی عمو نوروز شمرده میشود.
طبق افسانههای شفاهی موجود، ننه سرما در درازای سال، تنها در اين شب است بخت در کنار شوهر بودن را دارد. پس از اين شب، ننه سرما , عمو نوروز را وا مینهد و به راه خود میرود تا در سال آينده اين دو باز در همين شب يکديگر را ملاقات کنند.
رنگ سرخ جامه بابا نوروز, نشان راز آلودگی خورشيد است که نشانهای در هفت سين نوروز و سفره شب چله نيز در آن مشاهده میشود.
ريش سفيد و بلند بابا نوروز نشانه زمان و قدمت نوروز و جاويد بودن آن است.
حتی بنا به گفته برخی محققان, رنگ سرخ جامه بابانوئل نيز از سرخی جامه عمو نوروز گرفته شده است.
در باورشناسی و نماد شناسی کهن, مرد، نشانه نرينگی و اثرگذاری است و زن نشانه اثرپذيری است. در داستان بابانوروز و ننه سرما هم اگر طبق باورهای باستان بابا نوروز مرد است و ننه سرما زن, به اين نشان است که چيرگی بر سرما با گرما و روشنی است و ننه سرما، آمدن عمو نوروز و روشنی را انتظار میکشد.
اين اتفاقی است که نه تنها در طبيعت؛ بلکه در کل کائنات روی میدهد و اين روشنی است که تاريکی را در بر میگيرد و تاريکی در نور هرگز جايی نداشته و ندارد.
اين جريان يک فلسفه خداوندی است و در معنا تحقق پيدا میکنند و داستان زيبای بابانوروز و ننه سرما نيز نمادی از اين واقعيت اهورايی است.
باشد که چنين داستانهای پر معنا و شگرف ايرانی, هرگز به حيطه فراموش سپرده نشود و حداقل خود مردم در حفظ و انتقال سينه به سينه آن کوشا باشند. همان گونه که تا امروز اين داستانها, با فراز و نشيب پا بر جا مانده و هنوز در گوشه و کنار نقل میشود.