خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - سينما
پرويز پرستويی گفت: سينما زمانی برايم اهميت دارد که بشود با آن حرفی زد.
به گزارش خبرنگار سينمايی ايسنا، اين بازيگر که در نشست نقشآفرينان در دانشگاه هنر سخن میگفت معروف شدن را آسان دانست و گفت: مهم اين است که چقدر میتوانيم انسان باشيم.
وی معتقد است: بازيگری خيلی میتواند انسانساز باشد و بعد انسانی آدم را تقويت کند و من معتقدم بازيگری قبل از هر چيز بايد خود من را بسازد.
پرستويی بازيگری را دنيايی دانست که هنوز تعريف جامعی از آن نمیتوان ارائه کرد و اظهار داشت: در اين حرفه هر چقدر زحمت کشيده شود، همان قدر بهره برده میشود و در واقع مانند بدنسازی میماند و فقط کافی است يک ماه آن را رها کنی، همه چيز به هم میريزد.
بازيگر فيلم «مارمولک» با بيان اينکه هيچ وابستگی به پول سينما ندارد و هنوز با فيش حقوقیاش زندگی میکند تصريح کرد: هيچ حسابی برای سينما باز نکردم و آنقدر که در تئاتر ارضاء میشوم در سينما نمیشوم و اگر زياد در سينما کار میکنم از بد تئاتر است.
وی با اشاره به اينکه هر کارش را اولين و آخرين میداند توضيح داد: هميشه آخرين کار تعيين کننده است و بايد با آخرين توان در آن حضور داشت.
اين بازيگر با يادآوری حضورش در فيلم «بيد مجنون» گفت: قبل از شروع فيلمبرداری اين فيلم هر روز از ساعت ۷ صبح به مجتمع نابينايان میرفتم و با چشمبند در ميان افراد نابينا تمرين میکردم و دو ماه در کنارشان زندگی کردم و هنوز هم با خط بريل با بعضی از آنها ارتباط دارم. همين مدت باعث شد تا نقشم را خيلی بهتر بازی کنم واتفاقی که با اين فيلم برای من افتاد دريچه جديدی در زندگی برايم باز شد.
پرستويی در پاسخ به سوالی درباره شرايط دشوار ورود به عرصه بازيگری اظهار داشت: خود من کارم را از پستترين نقطه جنوب شهر تهران شروع کردم و اکثر اوقات به خاطر بیپولی مسافت زيادی را پياده طی میکردم تا به محل تمرين تئاتر برسم و حتی هنگامی که نفر اول جشنواره تئاتر در ساری شده بودم پول رفتن به آنجا را نداشتم و با افتخار هم میگويم همه کار از بستنی فروشی گرفته تا بلورسازی را انجام دادم.
وی افزود: هيچکس هم من را به سينما معرفی نکرد و به دنبالم آمدند. بعد از ۱۴ سال کار در تئاتر به سينما راه پيدا کردم، اما الان سريع میخواهند به سينما برسند. کسی که عاشق هست خودش راهش را پيدا میکند.
پرستويی تاکيد کرد: اگر در گذشته آن شرايط را نداشتم الان اينجا نبودم. خواستن توانستن است و بايد آنقدر کارکرد تا ديده شد.
به گزارش ايسنا، بازيگر «ليلی با من است» در پاسخ به سوال ديگری با ابراز علاقهاش به همکاری با کارگردانان بزرگی همچون مهرجويی، بيضايی و تقوايی گفت: من در سال ۵۵ تجربه ۲ ماه همکاری با بهرام بيضايی را در نمايشی بهنام «ندبه» داشتم که به اجرا نرسيد. اما کلاس بازيگری خوبی برای من بود. اخيرا بازی در فيلم «لبه پرتگاه» از سوی ايشان مطرح شد که به دليل اينکه سر کار ديگری بودم نتوانستم پاسخ مثبت دهم.
با تقوايی هم دوست دارم کار کنم که چنين فرصتی در فيلم «کاغذ بیخط» پيش آمد و آن زمان هم سر کار ديگری بودم، اما با مهرجويی هنوز فرصتی پيش نيامده است، در واقع اگر نقشی که پيشنهاد شود حس همذات پنداری با تماشاگر داشته باشد علاقمندم آنرا کار کنم.
پرستويی در ادامه با تاکيد بر اينکه يک بازيگر مطرح و مولف نمیتواند هميشه پولساز باشد اظهار داشت: وقتی ذات يک فيلم درست نباشد، بازيگر هم نمیتواند کاری انجام دهد.
وی درباره بهترين کارهايش گفت: همه فيلمهايم را دوست دارم اما «آژانس شيشهای» را دلی دوست دارم و ته مايه حاج کاظم در دلم است و هر موقع آنرا میبينم دگرگون میشوم و به اين شخصيت خيلی میتوانم نزديک شوم.
به گزارش ايسنا، پرستويی همچنين درباره يازدهمين جشن سينمای ايران و حضورش به عنوان دبير در اين جشن اظهار داشت: قصدمان اين است که جشن خوبی در شان خانواده سينما برگزار شود، البته کار بسيار سختی است و با توجه به اتفاقاتی که در جشنواره فيلم فجر و چند دوره قبل جشن خانه سينما افتاده بايد دقت داشت که خانواده سينما هميشه زير ذرهبين هستند و اميدوارم بتوانم شرمنده اين خانواده بزرگ نشوم.
امير قادری که در اين جلسه به عنوان منتقد حاضر بود نيز جايگاه پرستويی را از حيطه نقد خارج دانست و گفت: ايشان هم در کمدی و هم در تراژدی بازيگر محبوب بسياری از اقشار مردم هستند و کسی که در دو گونه سينمايی تا اين حد موفق باشد جای تعريف امثال من را ندارد.
شايان ذکر است در اين جلسه که بعد از نمايش فيلم «آژانس شيشهای» برپا بود دانشجويان حضور چشمگيری داشتند.
پرستويی خطاب به حاضران گفت: من جاهای زيادی دعوت میشوم به خصوص مراسمهايی که جنبه مناسبتی دارند و به هيچ وجه شرکت نمیکنم، اما جايی که اسم دانشجو باشد با عشق میروم. شما سرمايههای ملی حال و آينده هستيد و قدر خودتان را بدانيد.
وی همچنين در بخشی از نشست در پاسخ به سوال مجری که تا چه ساعتی در خدمتتان هستيم اظهار داشت: تا زمانی که دوستان در سالن هستند، من هم هستم.
اين جمله پرستويی با تشويق حاضران همراه شد.