خاتمی: قيصر از عشق حماسه ساخت و از جنگ غزل
همسر شريعتی: قيصر در جهت وحدت حرکت میکرد
خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
سهشنبهای ديگر و اينبار هشتم آذرماه، درست يک ماه پس از پرکشيدن قيصر امينپور، بار ديگر ياد و خاطرهی او با حضور علاقهمندانش گرامی داشته شد.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، اينبار دانشکدهی حقوق و علوم سياسی دانشگاه تهران در مراسمی با عنوان «هر روز بی تو روز مباداست» بيش از چهار ساعت ميزبان جمعيتی بود که نشسته و ايستاده بهياد امينپور گرد هم آمده بودند.
اين مراسم که با شعرخوانی و سخنرانی همراه بود، دو سخنران ويژه هم داشت؛ حجتالاسلام والمسلمين سيدمحمدخاتمی که قيصر امينپور را حماسهسرای عشق و غزلسرای حماسه معرفی کرد و پوران شريعترضوی - همسر علی شريعتی - که همه را به محبتی که نسبت به قيصر امينپور دارند، سوگند داد که همه با هر انديشهای که دارند، وحدت خود را حفظ کنند.
رييس مؤسسهی بينالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها با ابراز تأسف از محروم شدن جامعهی ايرانی از وجود شاعری چون قيصر امينپور، اظهار کرد: افلاطون میگويد حقيقت، خير و زيبايی يکی است؛ بههمين جهت در انديشهی افلاطون، هم هنر را که مظهر زيبايی است، مشاهده میکنيد و هم اخلاق را که مظهر خير است و فلسفه را که مظهر حقيقت بهشمار میرود.
او اضافه کرد: اگر بخواهيم در عالم خارج، آنچه را که افلاطون گفته، بيابيم، در تعريف قيصر میتوانيم به آن دست يابيم؛ چرا که وجود او مظهر خير، حقيقت و زيبايی بود.
خاتمی با يادآوری اينکه عشق در ادبيات بهصورت غزل و خشونت در قالب حماسه تجلی میيابد، هنر بزرگ را اين دانست که از عشق، حماسه و از جنگ، غزل بسازيم.
او در ادامه با بيان اينکه غزل ساختن از جنگ و از عشق، حماسه ساختن، از روح بزرگ ايرانی که وامدار فرهنگ والای اسلامی است، ساخته است، به شعرهای حافظ و فرودسی در اين زمينه اشاره کرد و در بيانی، حماسهی فردوسی را غزل و غزل حافظ را از اين منظر، حماسه ارزيابی کرد.
رييس مؤسسهی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها همچنين با اشاره به اينکه در حماسهی ايرانی و اسلامی از جنگ عليه خشونت ستايش میشود، به آنچه در «شاهنامه»ی فردوسی در اين زمينه مشاهده میشود، اشاره کرد و الگوی قهرمانی را که در اين کتاب به آن استناد شده است، برگرفته از واقعيتی دانست که در تاريخ محقق شده است.
او همچنين گفت: در اسلام، اسطورهی اسلامی واقعيتی است که دست خيال به آن نمیرسد؛ در حالیکه در فرهنگهای ديگر اسطوره حاصل خيال بزرگانی است که آنچه را نمیبينند، در خيال میسازند.
رييسجمهور پيشين کشورمان در اينباره به شعر معروف مولانا «شير خدا و رستم دستانم آرزوست» اشاره کرد و اين اسطوره را شخصيتی دانست که در عالم واقع، تجلی پيدا کرده است.
خاتمی در پايان تصريح کرد: از حماسه، غزل سرودن و از عشق، حماسه ساختن، هنری است که از هرکس برنمیآيد؛ اما قيصر امينپور شخصی بود که توانست چنين کاری را انجام دهد.
سيدمحمد خاتمی هديههای مراسم را به همسر و دختر قيصر امينپور تقديم کرد و حاضران که عموما دانشجو بودند، با سرود «يار دبستانی من» او را بدرقه کردند.
در اين مراسم، فيلمی از حضور قيصر امينپور در مراسم سال گذشتهی مجلهی "چلچراغ" بهنمايش درآمد، که در آن، عنوان کرد، زمانی که دانشآموز بوده، آرزويش ديدن علی شريعتی حتا از دور بوده است و هديهی خود را بهخانوادهی دکتر تقديم گرفت که شريعترضوی برای گرفتن آن رفت.
پوران شريعترضوی پس از نمايش اين فيلم در حالی که با بغض سخن میگفت، با تسليت به حاضران، خود را داغدار مرگ قيصر دانست و افزود: هرگز تصور نمیکردم در اين جايگاه قرار بگيرم؛ چون قيصر خيلی جوان بود، تقريبا همسن و سال علی شريعتی.
او با اشاره به دو بار ديدار با قيصر امينپور، يادآور شد: به اين علت که امينپور میخواست جايزهاش را به خانوادهی شريعتی تقديم کند، در مراسم چلچراغ با دخترانم حضور پيدا کردم و منتهای لطف را به خانوادهی ما کرد و جايزهاش را به ما هديه داد؛ در حالیکه جايزه شايستهی خود او بود و هرگز فکر نمیکردم دست تقدير بر آن باشد که يک سال بعد جايزهای را که قيصر به خانوادهی ما اهدا کرده، به همسرش هديه بدهم.
همسر علی شريعتی در ادامه دربارهی قيصر امينپور گفت: او دو چهره داشت، که يکی چهرهی جنگ، تلاش و رويارويی با دشمن بود و چهرهی ديگر در فعاليت فرهنگی شکل گرفت و از آن در جهت وحدت و همبستگی استفاده میکرد، که متأسفانه اين آرزو محقق نشد و تأسفم از اين است که در سالهای عمرم که ۷۴ سال میشود و اين همه جوان و مغز متفکر را از دست دادهايم، به يک وحدت فکر و فرهنگ نرسيدهايم.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: امينپور عقايدش با عقايد روزهای اول تغيير کرده بود و در آخرين کتابش - «دستور زبان عشق» - مردم را به عشق، دوستی، زندگی، صلح و صفا دعوت میکرد.
او همچنين متذکر شد: بيشتر اندوهم از اين است که اشخاصی چون امينپور را از دست داديم. دانشجويان بسياری را در سالهای انقلاب از دست داديم و همچنين شهدای ۱۶ آذر را؛ ولی وحدت آنچنانی بهدست نياورديم. قيصر امينپور را که تقريباً همسن و سال علی شريعتی بود، در ماه آذر از دست داديم؛ ماهی که نهضت دانشجويی شکل گرفت و برادر و برادران من در همين چندقدمی به خاک و خون کشيده شدند.
پوران شريعترضوی در پايان جوانان را به محبتی که نسبت به قيصر امينپور دارند، سوگند داد که هر کس با هر انديشهای دارد، همدل و متحد شود و صلح و صفای خود را از بين نبرند.
پوران شريعترضوی پس از اين سخنان به استقبال زيبا اشراقی - همسر قيصر امينپور - رفت و هدايای امينپور را به خانوادهی او تقديم کرد و گفت: من میدانم زن جوانی که همسر بزرگوارش را از دست داده، چه رنجی میبرد.
به گزارش ايسنا، همچنين فاطمه راکعی در سخنانی کوتاه از قيصر بهعنوان يک مجموعهی فرهنگی ياد کرد و افزود: در مورد مطالعات قيصر شايد به فکر نرسد که اين شاعر مردمی و انقلابی، اينقدر مطالعات دقيق علمی در حوزههای مختلف داشته باشد. قيصر هيچوقت از دغدغههای فلسفی فارغ نبود و مطالعات گستردهای در حوزهی نقد شعر، تئوری شعر و ادبيات داشت. همچنين علاقهی زيادی به زبانشناسی داشت.
اين شاعر در ادامه، لطيف، علمی، بزرگ و انسان بودن را از ديگر ويژگیهای امينپور برشمرد و خاطرنشان کرد: قيصر يک انتظار خيلی ساده از دانشجويان داشت و آن اين بود که فرهنگ خود را پاس بداريم.
ساعد باقری نيز در سخنانی گفت: روزهای اول پس از پرواز قيصر، دلخور میشدم از اينکه میديدم برخی از روزنامهها خاطرهسازی میکردند و به گفتهی مرتضی کاخی، قيصر همانند دريايی بود که هر کس میخواست آلودگی دامنش را در اين دريا پاک کند.
باقری در ادامه يادآور شد: روزهای اول از آنهايی دلخور بودم که در ضميمهی روزنامهها به چاپ عکسهایشان با قيصر میپرداختند و گاه خاطرهسازی میکردند. اما حالا فکر میکنم و میبينم خود ما هم اين کار را میکنيم. اين روزها که عکسهای مشترکمان را مرور میکنم، انگار برای خودم هم جالب شده است و از اينکه در بعضی عکسها فاصله هست، حسرت میخورم. به اين فکر میکنم که چقدر فرصت داريم به يکديگر بگوييم همديگر را دوست داريم و چقدر فرصتها را هدر داديم و قيصر در دفتر آخر خود به اين مسأله به وضوح اشاره دارد.
او سخنان خود را با شعری تقديم به قيصر امينپور به پايان رساند.
روحالله هادی - مدرس دانشکدهی ادبيات دانشگاه تهران - نيز ضمن نقدی بر برگزاری صرف مراسم يادبود، بر بررسی آثار امينپور تأکيد داشت و دربارهی « دستور زبان عشق» گفت: اين مجموعهای است که ۶۶ قطعه شعر در آن است و اولين چيزی که توجه خواننده را جلب میکند، طرح جلد کتاب است.
هادی يادآور شد: کتاب با شعر "سفر" آغاز میشود و با "تمام" پايان میيابد. چه چيزی در ناخودآگاه يا خودآگاه امينپور بود که دفترش با "سفر" آغاز و با "تمام"، تمام میشود. آيا قرار بود با انتشار اين اثر حيات او رنگ پايان پذيرد؟
وی همچنين خاطرنشان کرد: دراين دفتر ۲۴ قطعه شعر نيمايی، ۲۹ غزل، ۱۱ رباعی و همچنين دو، دوبيتی میتوان يافت. گويی او میخواهد بگويد که شعر او يا انتخاب او در شعر، از دنيای شعریاش که نزديک به سه دهه میگذرد، به اين انتخاب رسيده که بخشی از دنيای ذهن او، شعر نيمايی است و بخش ديگر قالب کلاسيک و نديدم از او شعری که يادآور شعر سپيد يا حجم باشد و در حوزهی شعر نو، هر چه که هست، شعر نيمايی است. در بخش دوم اثر ۲۹ غزل هست و در يک نگاه آماری با مقايسه با ديگر شعرها، میتوان به اين نتيجه رسيد که قالب نخستين در خاطر او، غزل بوده است و نمیدانم که در اين کار پيامی را به همراه داشته است يا خير؟ پس از اين ۱۱ رباعی و دو دوبيتی در دفتر اوست. به زعم من، در دنيای ذهن او دو چيز وجود داشت که با آن درگير بود و آن دلبستگی به سنت بهعنوان يک ميراث راستين انسانی و ديگری آرزوی نوآوری است.
هادی در ادامه به عناصر شعر امينپور در دفتر «دستور زبان عشق» پرداخت.
محمد دهقانی - ديگر مدرس دانشکدهی ادبيات دانشگاه تهران - سخن خود را با غزل "سرا پا اگر زرد و پژمردهايم ..." از قيصر آغاز کرد و در ادامه گفت: امينپور اين شعر را به عنوان غزلی برای يک کتاب درسی که از او خواسته بودند، انتخاب کرد.
او با اشاره به اولين ديدار خود با قيصر امينپور، خاطرنشان کرد: قيصر برخلاف آن تصويری که نظام آموزشی رسمی کشور در ذهن ما از او گنجانده بود، شاعر و انسانی بسيار وسيعتر از آنچه که در کتابهای درسی معرفی میشد، بود. آنقدر سعهی صدر داشت که از نظر هنری، مهدی اخوان ثالث و احمد شاملو را دوست بدارد و از لحاظ انسانی به کسانی چون نيما يوشيج، فروغ فرخزاد و سهراب سپهری ارادت بورزد.
وی در ادامه فروتنی را ويژگی برجستهی امينپور دانست و افزود: انضباط اخلاقی نيز از ديگر ويژگی او بود.
دهقانی با اشاره به اينکه قيصر امينپور گلههايش را مطرح نمیکرد، گفت: دربارهی کتاب "سنت و نوآوری در شعر معاصر" که از جايزهی کتاب سال کنار گذاشته شده بود، گلهمند بود و همچنين از آگهی تبليغاتی که از "ناگهان چقدر زود دير میشود" بدون اطلاع او استفاده شده بود؛ اما واکنشی نداشت.
اين مدرس دانشگاه تصريح کرد: اينکه قيصر را شاعر جنگ معرفی میکنند، تعبير خوبی نيست. آری! قيصر برای جنگ که نه، بلکه برای رشادتها، و شجاعتهايی که جوانان ايران در آن جنگ از خود نشان دادهاند، شعر سرود. قيصر شاعر جنگ نبود؛ شاعر زندگی بود و زندگی را بسيار دوست میداشت و بسيار اميدوار بود.
"طرحی برای صلح" امينپور پايانبخش صحبتهای محمد دهقانی بود.
حسامالدين سراج نيز در سخنانی کوتاه با بيان خاطراتی از آخرين ديدار خود با قيصر امينپور در دانشکدهی هنرهای زيبای دانشگاه تهران تصريح کرد: امينپور با صفا، زلال و کودک بود. در عين حال صنعت و استحکام قوی در اشعارش بهکار میگرفت و از کلام او بوی معرفت استشمام میشد.
همچنين بيوک ملکی با بيان خاطرهای به نقد جايزهی کتاب سال پرداخت، که در آن از بزرگانی چون محمدرضا شفيعی کدکنی خبری نيست و در ادامه شعری را از قيصر امينپور خواند و يادآور شد: روزی با امينپور تماس گرفتم و گفتم، کتاب سال تو اين شعر است و اين ارزش دارد به جايزهی کتاب سال و قيصر گفت، چه کسی فکر اين چيزها را میکند؟!
ملکی در پايان غزلی را تقديم به قيصر خواند.
در اين مراسم شاعران جوان و برخی از شاگردان قيصر امينپور شعرهايی را بهياد اين شاعر فقيد خواندند.
اجرای نماآهنگی از قيصر امينپور و اجرای موسيقی زنده توسط گروه موسيقی هم از ديگر برنامهها بودند.
در مراسم يادبود امينپور که بههمت انجمن اسلامی دانشجويان دانشکدهی حقوق و علوم سياسی دانشگاه تهران برگزار شد، افرادی همچون: مصطفی تاجزاده، لطفالله ميثمی، الهه کولايی، هادی خانيکی، حجتالاسلام محمدرضا اشراقی، قربان وليئی، فريدون عموزاده خليلی، افشين علاء و هاشم آقاجری حضور داشتند.