جمعه 21 دي 1386

پايان "افرا" مصنوعی است، بهرام بيضايی و حسرت اجرا در تالار مناسب، ايسنا

خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - تئاتر

بهرام بيضايی می‌گويد: اگر "افرا" در تالار ديگری اجرا می‌شد، حتما با يک "افرا"ی بسيار متفاوت روبه‌رو می‌شديد و بسيار علاقه‌مندم روزی بتوانم اين نمايش را در سالن مناسب آن اجرا کنم.

اين کارگردان تئاتر و سينمای ايران اين روزها نمايشنامه‌ی "افرا" را در تالار وحدت به صحنه برده است، نمايشنامه‌ای که بارها و بارها قصد داشت آن را اجرا کند ولی به سرانجام نرسيده است. ولی اين‌بار بعد از سالها طلسم اجرای نمايش «افرا» شکسته شد و در حالی که علاقه‌مندان آثار بيضايی در انتظار اجرای نمايش "سهراب‌کشی" ـ متنی بودند که سال ۸۵ نگارش آن به پايان رسيده بود ـ اما بيضايی اعلام کرد: نمايش «افرا» را اجرا می‌کند.


"سهراب کشی" به دليل بازيگر اجرا نشد

او درباره‌ی تغيير متن انتخابی‌اش به خبرنگار تئاتر خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) می‌گويد: در آخرين لحظات متوجه شديم، نمی‌توانيم برای «سهراب‌کشی» بازيگر پيدا کنيم. به همين دليل «افرا» جايگزين آن نمايشنامه شد.

اما «افرا» برای بهرام بيضايی نمايشنامه‌ای بود با خاطرات غم‌انگيز آن‌چنان که خود او بارها اعلام کرده بود؛ نسبت به اين متن تلخ شده است.

او در اين‌باره توضيح می‌دهد: به دليل همين تلخی که در ذهنم مانده بود، نمی‌خواستم دوباره «افرا» را کار کنم. دو سال پيش اين نمايش را تمرين کرديم. اول محل تمرين را نداشتيم و پس از آن هم تالار اجرا و بودجه مورد نياز به ما داده نشد و اين در حالی بود که در آغاز توافق کرده بودند که شرايط را فراهم کنند. اما به طور ناگهانی همه چيز منتفی شد و بعد به طور ناگهانی متوجه شديم محل اجرای ما را به نمايش ديگری اختصاص داده‌اند. بنابراين بدون هيچ توضيح و خبری ناگهان از صفحه‌ی روزگار محو شديم و اين تجربه‌ی بسيار تلخی بود.

او ادامه می‌دهد: اما اين بار برخورد بهتری با ما شد و پس از اين‌که اعلام کردم نمی‌توانم برای «سهراب‌کشی» بازيگر پيدا کنم، بی‌درنگ با جايگزين شدن «افرا» موافقت شد و ناگزير «افرا» به روی صحنه رفت.


"افرا"يی که فيلم نشد و به صحنه آمد

ناکامی «افرا» آن‌چنان که بيضايی می‌گويد؛ تنها به صحنه‌ی تئاتر برنمی‌گردد. چرا که بارها و بارها قرار بود اين متن به صورت فيلم توليد شود، اما فيلمنامه آن هرگز به تصويب نرسيد تا اين‌که سرانجام روی صحنه‌ی تالار وحدت به اجرا رسيد.


زمان معاصر را کمتر می‌توان روايت کرد

زمان روايت نمايش "افرا" برخلاف بسياری ديگر از آثار بيضايی به دوره‌ی معاصر برمی‌گردد. اين نمايشنامه‌نويس دراين‌باره توضيح می‌دهد: نمايشنامه‌های معاصر هم دارم، اما تعدادشان از اين جهت کمتر است که درباره‌ی زمان «معاصر» کمتر می‌توان سخن گفت. به محض اين‌که درباره‌ی زمان معاصر حرف بزنيم، دشواری‌هايی پديد می‌آيد که ممکن است اجرای نمايشنامه را با مشکل روبه‌رو کند؛ چرا که در برخورد با زمان معاصر، حساسيت‌ها کمی بيشتر است.


علاقه‌مندم روزی "افرا" را در سالن مناسب اجرا کنم

در نمايش «افرا» آدم‌های فرودست جامعه، محوريت دارند، بنابراين به نظر می‌رسد اجرای اين نمايشنامه در تالار وحدت که معمولا جنس ديگری از تئاتر را ارايه کرده است، يک مقدار به آن ضربه زده است.

اما بيضايی معتقد است: ضربه‌ی بدتر اجرا نشدن "افرا" بود و ادامه می‌دهد: گروه بزرگی بيش از دو ماه نمايش را تمرين کرده بودند و بايد حتما اجرا می‌شد. در آغاز قرار بود نمايش ۲۴ آبان در تالار اصلی اجرا شود که آن‌جا هم مناسب نبود، اما تالاری به جزء آن به ما پيشنهاد نمی‌شد و تجربه‌ی اجرای «شب هزار و يکم» در تالار چهارسو که باعث شد، بسياری از تماشاگران پشت درب بمانند باعث شد، اين تناقض را پذيرفتيم و ترجيح داديم نمايش را اجرا کنيم.

اما اگر «افرا» در تالار ديگری اجرا می‌شد، حتما با يک «افرا»ی بسيار متفاوت روبه‌رو می‌شديد و بسيار علاقه‌مندم روزی بتوانم اين نمايش را در سالن مناسب خودش اجرا کنم.


پايان نمايشنامه يک پايان مصنوعی است

بهرام بيضايی درباره‌ی پايان نمايش هم به ايسنا خاطرنشان می‌کند که؛ نمايش «افرا» پيش از آمدن شخصيت "نويسنده" تمام می‌شود. جايی که «بُرنا» برای پسرعمويش نامه را می‌خواند، نمايش تمام می‌شود. اما نويسنده‌ی داستان، پايان دومی به کار می‌دهد. او از نمايشنامه‌اش که خيلی تلخ است راضی نيست بنابراين وارد نمايش می‌شود تا بتواند سرنوشت قهرمانانش را تغيير بدهد و اين را هم می‌گويد که اين يک پايان مصنوعی است؛ چرا که تغيير بايد در داستان، محله و شرايط اتفاق بيافتد و اين‌گونه است که تلخی پايان دوم از نوع ديگری است؛ چرا که می‌دانيم جعل می‌کنيم برای اين‌که صحنه را بدون آزار ترک کنيم و در عين حال به فکر می‌افتيم بايد چيزی در شرايط تغيير کند.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

او در پاسخ به اين پرسش که شرايط بيرونی تا چه حد پايان دوم را بر نويسنده‌ی درون نمايشنامه تحميل می‌کند، توضيح می‌دهد: نويسنده‌ی داخل نمايشنامه مطلع است که شخصيت‌هايش در شرايط بدی به سر می‌برند. تنها کاری که می‌تواند انجام بدهد اين است که شرايط را دست کم روی کاغذ تغيير بدهد، بنابراين اعلام می‌کند که نويسنده به تنهايی مگر بر روی کاغذ نمی‌تواند شرايط را تغيير بدهد. اما اين نشان می‌دهد خوانندگان هم متوجه باشند که بايد چيزی را تغيير بدهند و اين‌جاست که نويسنده هيچ کاری نمی‌تواند انجام بدهد، جز اين‌که وارد نمايش شود، پايان آن را خط بزند و پايان ديگری را جايگزين کند. ولی با آگاهی بر اين‌که حالا ديگر تماشاگرانش هم می‌دانند که اين پايان نيازمند تغيير است.

دنبالک:
http://news.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/35563

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'پايان "افرا" مصنوعی است، بهرام بيضايی و حسرت اجرا در تالار مناسب، ايسنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016