پيشکش به قربانيان فاجعه سهمناک ملی تابستان ۶۷ و پيشتازان شان در خرداد۶۷
پاييزی و با فصل بهار آمده ای
با خاطره ی خرم يار آمده ای
ده سال گذشت و باز ده سال دگر
با ياد يلان سر به دار آمده ای
***
از خون شما هزارها لاله شکفت
شب بر شد و سرو قامت روز نهفت
تا شد ز تن شما سردار بلند
خورشيد نهاد ديده بر خاک و بخفت
***
ديری است که جام باده از چرخش ماند
برآتش می دست ستم آب افشاند
دستانک صد نغمه به بستان خوشيد
بر گلبن ما گلان بشکفته نماند
***
با ما سخن مهر مکن ساز که ما
جز کين و ستم هيچ نديديم تو را
هر روز سر هزار عاشق بردار
کردی و جز اين ره نشنيديم تو را
***
بردار کنی سر هزاران بيدار
در حبس کنی تو مرد مردان بسيار
بر بارگه ستم فراز آمده ای
بر عاقبت خويش نظر کن، هشدار
علی رضا جباری(آذرنگ)
۱۰/۳/۸۷(۰۸/۶/۳۰)