دوشنبه 10 تير 1387

از حذف ۲۴ دقيقه‌ای سينمايی "اوينار" تا ۱۷۳ اصلاحيه به "شيخ بهايی"، نامه اعتراضی شهرام اسدی به رييس صدا و سيما، ايسنا

شهرام اسدی کارگردان سينما و تلويزيون طی نامه‌ای به رييس صداوسيما نسبت به حذفيات سينمايی «اوينار» (با وجود پخش کامل پيش از اين) و برخورد سليقه‌ای با آثار در رسانه‌ی ملی، گله و انتقاد کرد.
به گزارش سرويس تلويزيون ايسنا متن اين نامه خطاب به رييس صداوسيما که نسخه‌ای از آن به اين خبرگزاری نمابر شده، به شرح زير است:


«به طور قطع مسبوق هستيد که جمعه و شنبه‌ی گذشته (برابر با هفتم و هشتم تيرماه ‌٨٧) فيلم سينمايی «اوينار» ساخته‌ی اينجانب از شبکه‌ی سه سيما پخش شد.

اما شايد به اطلاع جنابعالی نرسانده باشند که اين فيلم سينمايی نود دقيقه‌ای در اين پخش تلويزيونی با حذفی بيست‌وچهار دقيقه‌ای مواجه بوده و بينندگان شما تنها ‌٦٦ دقيقه از آن را ديده‌اند. آيا به نظر شما اين فاجعه‌بار نيست؟

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

برادر بزرگوار، جناب آقای ضرغامی

اولين پرسش اين‌جاست که فيلمی که از نظر وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی ايران بلااشکال تشخيص داده شده و بدون حذف حتی يک فريم پروانه‌ای نمايش گرفته و در سينماهای کل کشور به نمايش درآمده و بعدتر چندبار بدون حذف صحنه‌ای و سکانسی از همين رسانه‌ی ملی پخش شده، چگونه است که دچار چنين حذف فاحشی می‌شود. می‌فرماييد مصالح مملکتی و سياست داخلی و خارجی امروز ايجاب می‌کند، می‌پرسم آيا غمض مسايل در آن زمان که صدام در قيد حيات بود و بر مسند بود و جهانی تأييد او می‌کردند بيشتر و حادتر بود يا اکنون که او را دست از جهان کوتاه است و همه‌ی آن دوستان و مويدان، هم‌قسمت به لعن و ذم او هستند؟

و پرسش دوم اين‌که اگر فيلمی مثل «اوينار» از نقطه‌نظر کارگزاران فرهنگی شما نيازمند حذف بيست‌وچهار دقيقه‌ای است، در اين‌صورت اصولا چه نيازی به پخش چنين فيلمی هست؟ و اگر گروه کارگزاران را سخن اين است که ما را تنها همان ‌٦٦ دقيقه‌ی باقی‌مانده مسند پسند است و بس؛ چه دلايلی در توضيح اين عمل سبعانه‌ی فرهنگی انديشيده شده است؟ چه‌کسی به آن‌ها اين حق را داده است که در قامت يک اثر، مرتکب چنين حرکت رذيلانه‌ای شوند؟ و با بيراهه رفتن‌هايی کودکانه نظير پخش آگهی و ميان‌پرده‌ی ورزشی در مفصل و در محل دست‌بردن‌ها به فيلم، آيا واقعا گمان می‌کنند تحميق بيننده و بازداشتن او از درک کوتاه‌شدگی و آشفته‌سازی فيلم به همين سادگی حاصل شده است؟

آيا تنها و صرفا پرداخت چند ميليون تومان بابت حق پخش به تهيه‌کننده، کليت يک اثر را همراه به همه‌ی حقوق معنوی آن به سيمای جمهوری اسلامی ايران منتقل می‌کند؟ برادر ارجمند، حذف يک نما هم حتی می‌تواند در قامت يک اثر رخنه ايجاد کند، چه برسد به اين سلاخی‌های فوق تصور. کارگزاران فرهنگی شما در توهينی کاملا مستقيم و علنی و با عرض معذرت نابه‌خردانه به سازنده‌ی اثر، با دست يازيدن‌هايی از اين دست، شعور بيننده را هم حتی به همان شدت و حدت مورد عنايات قرار داده و نواخته‌اند. مقراض به دستان شبکه‌ی سه خلاقيت در «اوينار» را تا بدان‌جا رسانده‌اند که علاوه بر حذفيات، سکانس‌هايی را دوپاره کرده‌اند و پاره‌ای را در جايی و بخشی را در جايی ديگر در آفرينش دوباره‌ی اثر ـ به زعم خود ـ به کار گرفته‌اند. حتی سکانس‌هايی را جابه‌حا کرده‌اند؛ يعنی از جايی در فيلم به جايی ديگر برنده‌اند.

موسيقی فيلم را برداشته‌اند و موسيقی ديگری را جايگزين آن کرده‌اند. آيا اين قصابی يک اثر نيست؟ و آيا قصاب با لاشه‌ای گوسفند چنين می‌کند؟


جناب آقای ضرغامی

باور بفرماييد خريدن يک اثر فرهنگی با ريال و تومان و حتی دلار و يورو، در هيچ‌ کجای دنيا خريدار را مالک مطلق اثر نمی‌کند. حقوق معنوی يک اثر با خريدن و پرداختن قابل خدشه نمی‌شود؛ يعنی نبايد بشود. و هيچ صلاحديد و مصلحتی توجيه‌کننده‌ی اين قلع و قمع نيست. مردم آگاهند؛ حتا اگر دانای فنون خلق اثر نباشند، از طريق رجوع به غريزه‌ی خود اين کم‌فروشی‌ها و اهانت‌ها را به کمال درمی‌يابند و احساس می‌کنند.


رياست محترم صداوسيما

درست است که ما از مراکز دواير دور هستيم اما دستی بر آتش داريم و می‌دانيم که اين اتفاقات ناگوار که بر سر يک اثر آوار می‌شود ـ آن‌گونه که کارگزاران و مديران فرهنگی رده‌های پايين‌تر عنوان می‌کنند ـ همگی به سبب دستوراتی از بالا نيست؛ و اين ميان غم ميز و غم نان و غم سفرهای مأموريتی و ارتقاء خانه و خودرو و خود به رخ کشيدن‌ها و غم موقعيت‌های شغلی بالاتر هم بسيار بسيار دخيل است. اما بفرماييد من هنرمند را راهکار چيست که در ميانه‌ی اين تلاطمات بی‌ربط و بی‌ارتباط ايستاده‌ام به خلق اثری که صاف باشد و پالوده باشد و سر و گردنی بلندتر داشته باشد و يک‌سويه ننگرد و اسلاميت و مليت و انسانيت مرا به اين‌سو و آن‌سو نکشاند و بر مدار حقيقی خود نگاهدارد؟!


و تکمله‌ی آخر

در باب همين مجموعه‌ی هفده قسمتی شيخ بهايی ساخته‌شده‌ی طابق‌ النعل بالنعل براساس فيلم‌نامه‌ی بارها خوانده شده‌ی پالايش شده‌ی از صافی‌ها گذشته‌ی تصويب‌شده‌ی شش سال زمان برده، که امروز مواجه است با ‌١٧٣ مورد از ايرادات و اشکالات کاملا سليقه‌ای همين کارگزاران مصلحت‌انديش با غم‌هايی از آن دست که شرح‌شان رفت.

می‌گويند حلاج را که می‌خواستند بکشند ادله‌ی کافی و محکمه‌پسند نمی‌يافتند به ناچار روی به جنيد آوردند و او خط نوشت بر ظاهر امر کشتنی باشد، باطن را خدای داند. وقتی کارگزاران محب الميز والمقام، حتی توافق علنی و رسمی و حضوری با رياست سازمان را هم در خصوص اين مجموعه وقتی نمی‌نهند، فردای پخش آن کاملا روشن است و ديگر چه بايد گفت جز آن‌که ابياتی بياورم از آن سفرکرده‌ی عزيز قيصر امين‌پور؛ که والسلام، باقی بقايتان ...

چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده‌ايم

گواهی بخواهيد اينک گواه
همين زخم‌هايی که نشمرده‌ايم

دلی سربلند و سری سربه‌زير
ازين دست عمری به سر برده‌ايم»

دنبالک:
http://news.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/37482

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'از حذف ۲۴ دقيقه‌ای سينمايی "اوينار" تا ۱۷۳ اصلاحيه به "شيخ بهايی"، نامه اعتراضی شهرام اسدی به رييس صدا و سيما، ايسنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016