«محسن نامجو»، خواننده و آهنگساز آلبوم «ترنج»، که به تازگي خبر شکايت از او به اتهام توهين به قرآن منتشر شده، با انتشار توضيح کوتاهي در وبسايت شخصي خود اعلام کرد: «اين موضوع توسط مراجع دولتي در سال گذشته با من مطرح شده بود و من متن توضيحي راجع به اين قطعه را به ايشان ارائه دادم که هيچگاه چاپ نکردند.
بزودي توضيح رسمي اينجانب راجع به اين قطعه در سايت اينترنتي خودم و سايت هاي خبري ايران ارائه خواهم داد تا هيچگونه شک و شبهه اي پيش نيايد.» دو روز پس از انتشار خبر شکايت «عباس سليمي»، از چهره هاي شناخته شده قرآني کشورمان، از «محسن نامجو» به اتهام توهين به قرآن کريم، «حميد نامجو»، برادر اين خواننده با انتشار نامه اي در مورد قطعه اي که موجب شکايت مذکور از «محسن نامجو» شده، توضيحاتي ارائه کرد. به نوشته آفتاب نيوز; متن کامل اين نامه بدين شرح است:
در خصوص شکايت آقاي «عباس سليمي» در مورد يک قطعه موسيقي که کلام آن حاوي آيات شريفه قرآن است، نکات ذيل را به اطلاع عموم مي رسانم:
1) اين قطعه موسيقي يک کار پژوهشي و بر اساس ايده تلفيق قطعاتي از موسيقي عرب با موسيقي ملل تنظيم گرديده است. در روز ضبط قطعه، اشعار عربي در خانه جا مي ماند و محسن جهت بررسي نتيجه کار، بطور ناخودآگاه و غيرعمد بجاي اشعار عربي مذکور به خواندن آياتي از قرآن که از حفظ بوده اقدام مي کند. لازم به توضيح است که محسن در دوران دبيرستان قاري قرآن بوده و اين آيات را از حفظ ادا کرده است.
2) بر اثر بي مبالاتي يا غرض ورزي افرادي ناشناس يک اثر پژوهشي که صرفا در حد يک يادداشت شخصي بوده و هيچگاه جهت پخش يا انتشار ضبط نشده است سر از اينترنت درمي آورد و با وجود خواست سازنده، قطعه تکثير مي شود.
3) ديانت و تعظيم شعائر موسيقي در خانواده ما موروثي بوده و جاي شبهه ندارد. پدرم، برادر بزرگترم و محسن، قاري قرآن بوده اند و بيست سال پس از فوت پدرم، هنوز مادرم بر اداي نذري که بر ذمه پدرم بوده اصرار مي ورزد. نماهايي از فيلم «آرامش با ديازپام »10 که از منزل پدري ما فيلمبرداري شده گواه اين امر است. (گرچه طبق قانون اساسي هيچ شهروندي مکلف نيست که ديانت و اعتقادات خود را اعلام و از آن دفاع کند، اما ايجاد اتهامي چنين سنگين ايجاب مي کند که من بعنوان وکيل برادرم، توضيحاتي را ارائه کنم تا او به مظان اتهامي نادرست، هستي و نيستي اش بر باد نرود.)
4) انتشار بدون مجوز و بدون اذن صاحب اثر (آثاري مثل موسيقي، فيلم، کتاب، مقاله) و حتي انتشار فيلم هاي خصوصي زندگي ديگران گناهي است که در جامعه ما قبح آن از بين رفته و هيچ کس براي آن شکايت به دادگاه نمي برد. در غير اينصورت به آساني نمي شد براي پژوهش هاي شخصي کسي او را در مظان اتهام قرار داد.
5) به هر تقدير برادر ارجمند آقاي «عباس سليمي» به دليل سوابق و تجارب طولاني مي دانند که:الف-در کشورهاي عربي قرآن را به لحن ها و ريتم هاي متفاوت قرائت مي کنند و اين امر خصوصا در مصر بسيار بارز است. ب-موسيقي بيروني و دروني جز»لاينفک آيات شريفه قرآن است. اين موسيقي در سوره هاي مختلف تغيير مي کند و همين موسيقي امکان قرائت هاي متعدد را فراهم مي کند. ج-بسياري از ادعيه نيز موسيقي هاي جذاب و متفاوت با ريتم هاي ترکيبي زيبايي دارند و به همين دليل لحن و فضا و ريتم خواندن دعاي کميل مثلا با دعاي جوشن کبير متفاوت است. آيا اگر موسيقي بيروني ادعيه در کنار هم در يک اثر قرار گيرند و تکرار شوند، آيا صفت چنين عملي سخيف است؟ د-آقاي «عباس سليمي» در مصاحبه شان فرمودند که هر کسي صلاحيت قرائت قرآن را ندارد و نياز به دريافت مجوز و رعايت ضوابط است. آيا ايشان مطمئن هستند که تمامي مسلمانان دنيا براي قرائت قرآن از نهادي مشخص مجوز مي گيرند. واقعا براي قرائت آن بايد از نهادي مجوز گرفت. احتمالا منظور ايشان صرفا آموزش قرآن، آن هم در کلاس هاي رسمي بود والا ما که در مکتب خانه قرائت قرآن آموختيم.
6) محسن نامجو در گفتگوهاي خود با خبرگزاري هاي رسمي و روزنامه هاي کثيرالانتشار ايران، بارها اعلام کرده که فردي مذهبي است و از خانواده اي مذهبي برآمده است. در اثبات اين مدعا مي توان به ترانه هايي که براي امامان شيعه با عناوين «علي» (در مدح حضرت علي(ع)) و «ياس به زنجير» (در سوگ سالار شهيدان امام حسين(ع)) سروده و اجرا کرده است، اشاره کرد.
7) اينجانب به وکالت از برادرم صريحا تاکيد مي کنم که اين امر، بدون نيت توهين، بدون قصد قبلي و صرفا بصورت خصوصي و شخصي بوده است. گرچه لحن هاي اجرا شده در آن قطعه شايد براي ما نامانوس باشد، اما اغلب اين لحن ها در کشورهاي عربي رايج هستند. بنا به موارد فوق مشخص است که هيچ قصد قبلي متناسب با عناوين اتهامي در اين خصوص وجود نداشته و ندارد. کسانيکه «محسن نامجو» را از نزديک مي شناسند، او را آدمي مومن، معتقد به شعائر ديني و مذهبي، محجوب و مودب مي دانند که تصور تعرض به اعتقادات ديني در مورد وي غيرقابل باور است. با وجود همه اين موارد براي رفع هرگونه شائبه بدين وسيله اعلام مي دارم که «محسن نامجو» از بابت پخش غيرمجاز اين تجربه شخصي متاسف بوده و عذرخواه کساني است که احساسات ديني شان جريحه دار شده است. «محسن نامجو» اطمينان دارد که با توجه به توضيحات فوق، آقاي سليمي و ساير بزرگان با ديده خطاپوش به اين موضوع خواهند نگريست، چراکه تحمل اين اتهام ناروا فارغ از اينکه مجازاتي به آن تعلق گيرد يا خير، فراتر از توان و تحمل خود و خانواده اش است.
8) در خاتمه لازم به ذکر است که «محسن نامجو» روز پنج شنبه 7 شهريورماه 87 يادداشتي را در سايت خود با اين مضمون گذاشته است: «اينجانب محسن نامجو از اخبار امروز مطلع شدم. اين موضوع توسط مراجع دولتي در سال گذشته با من مطرح شده بود و من متن توضيحي راجع به اين قطعه را به ايشان ارائه دادم که هيچگاه چاپ نکردند. بزودي توضيح رسمي اينجانب راجع به اين قطعه در سايت اينترنتي خودم و سايت هاي خبري ايران ارائه خواهم داد تا هيچ گونه شک و شبهه اي پيش نيايد. خداوند همه ما را به راه راست هدايت کند.»