چند کلمه با دوست عزیز فرزاد م.
دوست عزیز
از تو بسیار ممنونم که به من بسیار آموختی، چون من واقعا تا پیش از این هزار تعریف از طنز خوانده بودم، جز اینکه طنز وسیله داوری است. آن هم مانند سوت که هر چه فکر می کنم سوت چه ربطی به طنز دارد نمی فهمم.
از اینکه نوشتید من طنز خودم را در انتخابات در خدمت یکی از طرفین انتخابات قرار دادم بسیار متاسفم. متاسفم که شما در این انتخابات فکر می کردید که من باید بی طرف می ماندم. به نظر شما وقتی یک طنزنویس، یا یک روشنفکر، احساس می کند در انتخابی حضور دارد که فقط دو حالت دارد، یکی رفتن به سوی استبداد و دیگری ماندن در یک تعادل نسبی، باید بیطرف بماند؟ آن هم در بازی ای که تمام روشنفکران و هنرمندان آن در کنار سایر مردم علیه فاشیسم موضع گرفتند. من معتقدم این انتخابات یک شاخص بزرگ برای روشنفکری ماست، هر کسی در این انتخابات علیه فاشیسم موضع گرفت، روشنفکری است که به حقیقت و سرنوشت جامعه ایران فکر می کند و دارای شعور سیاسی و فرهنگی است و هر کسی که در کنار مردم نایستاد، در اشتباهی بزرگ شریک است و نسبت به فاجعه ای که در چهارسال آینده پیش می آید مسوول است.
من ناراحتم از اینکه در این انتخابات فاشیسم با تکیه بر زور و پوپولیسم و عوامفریبی در میان مردم فقیر و ناراحت از بی عدالتی از یک سو و ساده دلی و کم سوادی برخی از گروههای اپوزیسیون از سوی دیگر، پیروز شد، ولی به نظرم می آید که شما از اینکه فاشیست ها پیروز شده اند، اصلا ناراحت نیستید؟
واقعیت این است که من همچنان از پیروزی احمدی نژاد به عنوان شاخص سیاست فاشیستی و استبدادی در ایران ناراحتم و در طول دوران انتخابات هم ترس از پیروزی فاشیسم داشتم. از نظر من کسانی که از پیروزی فاشیسم نترسیدند اشتباه کردند، چرا که ترس من یک ترس واقعی بود و واقعیت امروز ایران نشان می دهد که این ترس در بدترین شکل خود واقعی است.
حالا از شما سووال می کنم: آیا به نظر شما بهتر نبود که به جای احمدی نژاد امروز معین یا هاشمی رئیس جمهور ایران بود؟
دوست عزیز!
من می دانم طنز چیست و خوشبختانه خوانندگان من هم می دانند طنز چیست. طنز برای این نیست که من هنرم را نشان دهم، مگر عروسی خاله صغراست که هر کسی قرار است با یک شیرینکاری توجه مهمانان را جلب کند؟ طنز یک شیوه بیان برای نشان دادن واقعیت و هستی است. من در انتخابات تلاش کردم تا حد امکان به نمایش واقعیت بصورتی مسوولانه بپردازم، همان کاری که علیرغم برخی اشتباهاتم در این هفت سال انجام داده ام. اگر فکر می کنید که من حاضر بودم علیه منافع ملی و اجتماعی مردم ایران موضع بگیرم اشتباه کردید.
این پاسخ را به شما می دهم، چون در این چند روز برخی افراد مانند آقای نقره ساز و یکی از نویسندگان ایرانی چیزهایی در مورد مواضع من در انتخابات نوشتند که چون فکر می کردم این نویسندگان برای خوانندگان ایرانی اهمیتی ندارند، من هم به آنها اهمیتی ندادم و به نوشته های شان جوابی ندادم. اما چون فکر کردم شما چند بار این نوشته را برایم فرستاده اید و ممکن است برای هزارمین بار دوباره ای میل بفرستید و میل باکس من را پرکنید، این نوشته را پاسخ دادم. الآن هم کلی کار و بدبختی دارم، باید بروم و در مورد آقای احمدی نژاد طنز بنویسم.
با احترام