سه شنبه 19 آبان 1383

‌‏آقاجري : تا زماني كه اين زندانيان سياسي و دانشجويان در زندان هستند داغ 18 تير همچنان بر دل دانشجويان و اساتيد ما تازه است، ايلنا

تهران- خبرگزاري كار ايران

هاشم آقاجري ، گفت : آزادي به عنوان يكي از اصولي‌‏ترين حقوق اساسي انسان قابل انكار نيست و آزادي را حتي به نام حفظ استقلال و با قانونگذاري هم نمي‌‏توان محدود كرد ، حتي اگر در مجلس شوراي اسلامي هم طرح و لايحه‌‏اي تصويب شود كه آزادي‌‏هاي انسان‌‏ها را محدود كند اين قانون ذره‌‏اي ارزش و اعتبار ندارد . حقوق اساسي را نمي‌‏توان به بهانه حقوق ديگر نقض كرد و ناديده گرفت .

به گزارش خبرنگار "ايلنا" استاد تاريخ دانشگاه تهران، كه در مراسم سالروز حكم ارتداد خود كه به همت انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران برگزار شده بود، سخنراني مي‌‏كرد، گفت: خوشحالم كه يكبار ديگر در خانه خودم و در كنار دوستان خودم هستم و از همه آزادي خواهان ميهن و جهان سپاسگزاري مي‌‏كنم، البته نه تنها به خاطر دفاع از خودم بلكه به خاطر اينكه شما نشان داديد كه مشعل آزادي, عليرغم طوفان‌‏هاي سهمگين هنوز شعله‌‏ور است.
وي با گراميداشت ياد و خاطره برخي زندانيان در بند، گفت: عباس عبدي، اكبر گنجي، هدي صابر، رضا عليجاني، تقي رحماني، يوسفي اشكوري، احمد باطبي و دانشجوياني كه همچنان در زندانند , تا زماني كه اين دوستان و دانشجويان در زندان هستند, داغ 18 تير همچنان بر دل دانشجويان و اساتيد ما تازه است. متاسفانه نام همه زندانيان سياسي را به ياد نمي‌‏آورم، اما ياد همه را گرامي مي دارم.
آقاجري در ادامه گفت: آنها ما و ديگران را به زندان مي‌‏اندازند تا ناخودآگاه به آزادي خدمت ‌‏كنند، چون با اين كار,آزادي خواهي ما را بيشتر مي‌‏كنند، براي همين پيشنهاد مي‌‏كنم كه دشمنان آزادي، فرد فرد دانشجويان را به زندان بيندازند، چون با زندان انداختن آنها, موجب مي‌‏شوند كه قدر آزادي را بيشتر بدانند و به اين گوهر آزادي، دلبستگي بيشتري پيدا مي‌‏كنند.
وي با فرستادن سلام و درود به شهيدان انديشه در طول تاريخ، گفت: من معلم تاريخ هستم و تاريخ را تدريس و مطالعه مي كنم اما تا زماني كه خودم اين تجربه را به دست نياورده بودم, سرنوشت آزادي خواهان را درك نكرده بودم.
وي با بيان اين مطلب كه در شبي كه حكم مرا به من ابلاغ كردند , مظلوميت حسين و علي را كاملا احساس كردم, افزود: چون احساس كردم نمي‌‏توانم با آنها هم ذات‌‏پنداري داشته باشم . با عين‌‏القضات همداني احساس شباهت كردم و احساس كردم كه خويشاوند او هستم . با اين تفاوت كه عين‌‏القضات , حدود هزار سال پيش سربه‌‏دار شد ولي من اكنون در كنار شما هستم و سرم بر تنم سنگيني مي كند.
آقاجري ادامه داد : حضور من در اين جلسه يك حقيقت را اثبات مي‌‏كند و آن اينكه تاريخ جلو آمده است . ما اكنون در قرن 21 زندگي مي‌‏كنيم و نمي‌‏توان به سادگي هزار سال پيش انسان را به جرم انديشه و بيان به‌‏دار آويخت . اين درس است كه اميدوارم صادركنندگان حكم آن را دريافته باشند . آنها هر چه خواستند گفتند و مي گويند اما واقعيت اين است كه امروز نسل آگاه ايران وجدان بيدار جوانان و دانشجويان و جبهه وسيع آزادي خواهي و دموكراسي خواهي نه تنها در ايران كه در تمام جهان آنقدر گسترده شده است كه ديگر شاهد سربداري عين‌‏القضات‌‏ها وحلاج ها نباشيم . اين دستاورد بدون هزينه به دست نيامده و قطعا بدون هزينه به دست نخواهد آمد.
اين استاد دانشگاه تصريح كرد : آزادي هم يك حق و هم يك ضرورت است ، حق است ؛ چون انسان بدون آزادي معنا و مفهومي ندارد . اگر ارسوط انسان را حيوان ناطق ناميده است ، اگر عقل يا اراده ، نوع انسان را از نوع حيوان جدا مي‌‏كند ، اگر انسان در طول تاريخ ابزارساز بوده است و ابزارسازي فصل مميز انسان است ، هم اين فصل مميزها يك فصل مهم است كه انسان را از حيوان جدا كرد و آنرا آزادي است و آزادي باعث شد كه آدم ، آدم شد . اگر آزادي نبود آدم به زمين نمي‌‏آمد و تاريخ آغاز نمي‌‏شد .
آقاجري در ادامه تاكيد كرد : آزادي يك ضرورت نيز هست و همه ناگزيرند به آزادي تن دهند و جامعه بدون آزادي امكان ندارد و ثبات و پايداري حكومت‌‏ها جز بر بيان آزادي امكان نپذيرفت ، چرا كه دو راه استبدادها و ديكتاتوري‌‏ها سپري شده است ، حكومت‌‏هايي مي‌‏توانند پايدار باشند كه علاوه بر عدالت ، درصدد تحقق آزادي نيز باشند . ضرورت آزادي ، آزادي را به يك ركن فلسفه بقاي حكومت‌‏ها تبديل كرده است و به گفته پيامبر اسلام دينداري يا بي‌‏ديني حكومت‌‏ها ، نقشي در پايداري يا زوال آنها ندارد ، بلكه پايداري حكومت‌‏ها را ميزان پاي‌‏بندي آنها آزادي و عدالت رقم مي‌‏زند .
آقاجري با طرح اين موضوع كه اگر دولتي ديندار ، عدالت را محور ساختار و فعاليت‌‏هاي خود نداند ، دينداري آنها باعث پايداري و بقاي آنها نخواهد شد ، متذكر شد : آزادي يك ضرورت فكري ، فرهنگي ، سياسي و اجتماعي است . اسلام رهايي بخش ، كتاب مقدس ما و انبياء و ائمه ما ، همه بر لزوم رعايت آزادي بشر و پاسداشت اختيار او تأكيد دارند . قرآن ؛ شأن قلم و بيان را آنچنان بالا برده است كه مظهر رحمت الهي شمرده شده‌‏اند . مظهر رحمت خداوند بر اساس سوره الرحمن بيان و قلم آدمي است و خداوند به قلم انسان قسم مي‌‏خورد .
وي مضمون گفتمان كتاب مقدس دين را اينگونه تشريح كرد : كتاب مقدس دين ما مبتني بر يك گفتمان پلورايستي و چندصدايي است . كساني كه مدعي ايمان به اين كتاب مقدس هستند ، چگونه به خود اجازه مي‌‏دهند كه ميان گوش‌‏هاي مردم و صاحبان اقوال پرده بكشند ، آيا اين‌‏كار كار ابولهبي و جاهلي نيست ؟ رسول خدا تشويش‌‏گر اذهان بود ، براي همين نمي‌‏خواستند بگذارند پيامبر سخن خود را به گوش مردم برساند ، البته آن روز علم به حدي پيشرفت نكرده بود كه پيامبر سخنان خود را از طريق سياست‌‏هاي اينترنتي به گوش مردم برساند و البته دشمنان او هم با فيلترينگ آشنا نبودند .
آقاجري ادامه داد : محمد يك پيام آور بود ، نه يك سياستمدار . او پيام خدا را براي بشر آورده بود ، پيامي كه در ذات خود كرامت بشر را پاس مي‌‏داشت . هنر پيامبر اين بود كه در اوج قدرت در جامعه مدني به كساني‌‏كه عليه اعتقاد به نبوت سخن مي‌‏گفتند ، اجازه سخن گفتن و انتقاد كردن مي‌‏داد .
وي عنوان داشت : علي هم كسي است كه در اوج قدرت به خاطر اصولي كه به آنها معتقد بود ، هرگز به خشونت و پايمال كردن حقوق مخالف متوسل نمي‌‏شد و عليرغم داشتن قدرت هرگز مخالفان خود را كه با زبان و قلم به مخالفت بر مي‌‏خواستند ، سركوب نمي‌‏كرد . علي در برخورد با كسانيكه جلسات سخنراني‌‏اش را حتي در دوران حكومتش به تشنج مي‌‏كشانند ، هرگز به سركوب نپرداخت . چه كسي سراغ دارد كه علي كسي را به خاطر اعتقادش به زندان انداخته ، يا بر سردار برده باشد ؟! آقاجري تاكيد كرد : سركوب آزادي بيان و انديشه منطق فرعوني است و منطق فرعوني را زير پوشش دين پنهان مي‌‏كند ، منطق محمدي و منطق علوي مبتني بر سلطان حجت است ، نه سلطان قدرت و حجت به معناي بيان آزادانه انديشه است . علي در پاسداشت دين به سلطان حجت تكيه مي‌‏كند چرا كه سلطان قدرت يا ابزار حكومت‌‏هاي فاشيستي و يا ابزار تروريست‌‏هاي بي‌‏منطق است . امروز نمي توان ادعاي توسعه جهاني داشت و به برخورد با آزادي عقيده و بيان پرداخت . اگر درخت انديشه و فلسفه كشور ما امروز تنومند است ، به دليل وجود آزادي فكري و فرهنگي در دوران جدال‌‏هاي فلسفي است.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

اين استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود ، گفت : كشور ما ميثاق‌‏هاي جهاني حقوق بشر را پذيرفته و به آن پيوسته است و همان‌‏قدر كه اجراي قانون اساسي بر حكومت‌‏گران اين كشور لازم است ، پايبندي به پيمان‌‏هاي جهاني كه آنها را پذيرفته‌‏اند نيز واجب است و اين اسناد براي ايرانيان اسناد مرجع است .
وي تحقير انسان است بزرگ‌‏ترين ستم به انسان دانست و تصريح كرد : آنچه كه در جلوگيري از آزادي قلم و بيان تحقق مي‌‏يابد ، تنها گرفتن آزادي نيست بلكه تحقير اوست . اين دغدغه بزرگترين دغدغه حسين (ع) بود ، امروز دفاع از آزادي بيان و قلم در ايران بيش از هر چيز ، دفاع از كرامت انساني است و دانشگاه سنگر دفاع از كرامت انسان است . مساله دانشجويان ، مساله چند استاد و دانشجو نيست ، مساله كرامت انساني يك ملت است .
آقاجري افزود : من آنچه را كه در زمان دستگيري‌‏ام توسط ساواك اتفاق افتاد ، الان مي‌‏گويم ، اما خاطرات دستگيري اخيرم را براي روز مناسبي مي‌‏گذارم . روزي بازجوي ساواك به من گفت براي چه زندگيت را رها كردي و به مخالفت با رژيم برخاستي ؛ مردم بايد بدانند مساله ما مساله كرامت يك ملت است ، چرا كه اگر نيروي ضدآزادي بتواند اين سنگ را فتح كند ، بقيه راه را هم به راحتي طي خواهد كرد .
دانشگاه‌‏هاي كشور ما سنگر آزادي هستند و دشمنان آزادي تنها زماني مي‌‏توانند خنده پيروزي سر دهند كه اين سنگرها را فتح كرده باشند . از روز 16 آذر 1332 تا روز پيرزوي انقلاب اسلامي ، دانشگاه حتي يك روز هم به دشمنان آزادي تمكين نكرد .
اين پژوهشگر تصريح كرد : 18 آبان دفاع از فرد نبود ، من تنها يك معلم هستم و اولين كسي هم نبودم كه قرار بود سرش به دار برود . دانشگاه براي دفاع از انديشه و آزادي ، بپاخاست بويژه اينكه مي‌‏خواستند آزادي را به نام دين و قرآن سركوب كنند . طيف وسيعي به دفاع برخاستند . دينداران براي دفاع از دين ، بشر دوستان به انگيزه دفاع از بشر و آزادي‌‏خواهان براي دفاع از آزادي به‌‏پاخاستند.
وي درخصوص وقايع اخير دانشگاه علم و صنعت ، مدعي شد : اين حادثه نشان داد كه قرار است تمام حوادث اين كشور ، يكه و بي‌‏نظير باشد . اين حادثه هم يكه و بي‌‏نظير است ، مثل بسياري از چيزهاي ديگر در اين كشور كه بي‌‏نظير است ، توهين‌‏آميزترين برخوردها توسط نيروهاي يك نهاد شبه نظامي با يك رئيس انتخابي صورت گرفته است . اين حركت نه تحقير يك رييس دانشگاه كه تحقير همه ملت ايران است . آيا استاد دانشگاه عالم نيست ، عالم فقط معمم است ؟

Copyright: gooya.com 2016