تهران- خبرگزاري كار ايران
هاشم آقاجري ، گفت : آزادي به عنوان يكي از اصوليترين حقوق اساسي انسان قابل انكار نيست و آزادي را حتي به نام حفظ استقلال و با قانونگذاري هم نميتوان محدود كرد ، حتي اگر در مجلس شوراي اسلامي هم طرح و لايحهاي تصويب شود كه آزاديهاي انسانها را محدود كند اين قانون ذرهاي ارزش و اعتبار ندارد . حقوق اساسي را نميتوان به بهانه حقوق ديگر نقض كرد و ناديده گرفت .
به گزارش خبرنگار "ايلنا" استاد تاريخ دانشگاه تهران، كه در مراسم سالروز حكم ارتداد خود كه به همت انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران برگزار شده بود، سخنراني ميكرد، گفت: خوشحالم كه يكبار ديگر در خانه خودم و در كنار دوستان خودم هستم و از همه آزادي خواهان ميهن و جهان سپاسگزاري ميكنم، البته نه تنها به خاطر دفاع از خودم بلكه به خاطر اينكه شما نشان داديد كه مشعل آزادي, عليرغم طوفانهاي سهمگين هنوز شعلهور است.
وي با گراميداشت ياد و خاطره برخي زندانيان در بند، گفت: عباس عبدي، اكبر گنجي، هدي صابر، رضا عليجاني، تقي رحماني، يوسفي اشكوري، احمد باطبي و دانشجوياني كه همچنان در زندانند , تا زماني كه اين دوستان و دانشجويان در زندان هستند, داغ 18 تير همچنان بر دل دانشجويان و اساتيد ما تازه است. متاسفانه نام همه زندانيان سياسي را به ياد نميآورم، اما ياد همه را گرامي مي دارم.
آقاجري در ادامه گفت: آنها ما و ديگران را به زندان مياندازند تا ناخودآگاه به آزادي خدمت كنند، چون با اين كار,آزادي خواهي ما را بيشتر ميكنند، براي همين پيشنهاد ميكنم كه دشمنان آزادي، فرد فرد دانشجويان را به زندان بيندازند، چون با زندان انداختن آنها, موجب ميشوند كه قدر آزادي را بيشتر بدانند و به اين گوهر آزادي، دلبستگي بيشتري پيدا ميكنند.
وي با فرستادن سلام و درود به شهيدان انديشه در طول تاريخ، گفت: من معلم تاريخ هستم و تاريخ را تدريس و مطالعه مي كنم اما تا زماني كه خودم اين تجربه را به دست نياورده بودم, سرنوشت آزادي خواهان را درك نكرده بودم.
وي با بيان اين مطلب كه در شبي كه حكم مرا به من ابلاغ كردند , مظلوميت حسين و علي را كاملا احساس كردم, افزود: چون احساس كردم نميتوانم با آنها هم ذاتپنداري داشته باشم . با عينالقضات همداني احساس شباهت كردم و احساس كردم كه خويشاوند او هستم . با اين تفاوت كه عينالقضات , حدود هزار سال پيش سربهدار شد ولي من اكنون در كنار شما هستم و سرم بر تنم سنگيني مي كند.
آقاجري ادامه داد : حضور من در اين جلسه يك حقيقت را اثبات ميكند و آن اينكه تاريخ جلو آمده است . ما اكنون در قرن 21 زندگي ميكنيم و نميتوان به سادگي هزار سال پيش انسان را به جرم انديشه و بيان بهدار آويخت . اين درس است كه اميدوارم صادركنندگان حكم آن را دريافته باشند . آنها هر چه خواستند گفتند و مي گويند اما واقعيت اين است كه امروز نسل آگاه ايران وجدان بيدار جوانان و دانشجويان و جبهه وسيع آزادي خواهي و دموكراسي خواهي نه تنها در ايران كه در تمام جهان آنقدر گسترده شده است كه ديگر شاهد سربداري عينالقضاتها وحلاج ها نباشيم . اين دستاورد بدون هزينه به دست نيامده و قطعا بدون هزينه به دست نخواهد آمد.
اين استاد دانشگاه تصريح كرد : آزادي هم يك حق و هم يك ضرورت است ، حق است ؛ چون انسان بدون آزادي معنا و مفهومي ندارد . اگر ارسوط انسان را حيوان ناطق ناميده است ، اگر عقل يا اراده ، نوع انسان را از نوع حيوان جدا ميكند ، اگر انسان در طول تاريخ ابزارساز بوده است و ابزارسازي فصل مميز انسان است ، هم اين فصل مميزها يك فصل مهم است كه انسان را از حيوان جدا كرد و آنرا آزادي است و آزادي باعث شد كه آدم ، آدم شد . اگر آزادي نبود آدم به زمين نميآمد و تاريخ آغاز نميشد .
آقاجري در ادامه تاكيد كرد : آزادي يك ضرورت نيز هست و همه ناگزيرند به آزادي تن دهند و جامعه بدون آزادي امكان ندارد و ثبات و پايداري حكومتها جز بر بيان آزادي امكان نپذيرفت ، چرا كه دو راه استبدادها و ديكتاتوريها سپري شده است ، حكومتهايي ميتوانند پايدار باشند كه علاوه بر عدالت ، درصدد تحقق آزادي نيز باشند . ضرورت آزادي ، آزادي را به يك ركن فلسفه بقاي حكومتها تبديل كرده است و به گفته پيامبر اسلام دينداري يا بيديني حكومتها ، نقشي در پايداري يا زوال آنها ندارد ، بلكه پايداري حكومتها را ميزان پايبندي آنها آزادي و عدالت رقم ميزند .
آقاجري با طرح اين موضوع كه اگر دولتي ديندار ، عدالت را محور ساختار و فعاليتهاي خود نداند ، دينداري آنها باعث پايداري و بقاي آنها نخواهد شد ، متذكر شد : آزادي يك ضرورت فكري ، فرهنگي ، سياسي و اجتماعي است . اسلام رهايي بخش ، كتاب مقدس ما و انبياء و ائمه ما ، همه بر لزوم رعايت آزادي بشر و پاسداشت اختيار او تأكيد دارند . قرآن ؛ شأن قلم و بيان را آنچنان بالا برده است كه مظهر رحمت الهي شمرده شدهاند . مظهر رحمت خداوند بر اساس سوره الرحمن بيان و قلم آدمي است و خداوند به قلم انسان قسم ميخورد .
وي مضمون گفتمان كتاب مقدس دين را اينگونه تشريح كرد : كتاب مقدس دين ما مبتني بر يك گفتمان پلورايستي و چندصدايي است . كساني كه مدعي ايمان به اين كتاب مقدس هستند ، چگونه به خود اجازه ميدهند كه ميان گوشهاي مردم و صاحبان اقوال پرده بكشند ، آيا اينكار كار ابولهبي و جاهلي نيست ؟ رسول خدا تشويشگر اذهان بود ، براي همين نميخواستند بگذارند پيامبر سخن خود را به گوش مردم برساند ، البته آن روز علم به حدي پيشرفت نكرده بود كه پيامبر سخنان خود را از طريق سياستهاي اينترنتي به گوش مردم برساند و البته دشمنان او هم با فيلترينگ آشنا نبودند .
آقاجري ادامه داد : محمد يك پيام آور بود ، نه يك سياستمدار . او پيام خدا را براي بشر آورده بود ، پيامي كه در ذات خود كرامت بشر را پاس ميداشت . هنر پيامبر اين بود كه در اوج قدرت در جامعه مدني به كسانيكه عليه اعتقاد به نبوت سخن ميگفتند ، اجازه سخن گفتن و انتقاد كردن ميداد .
وي عنوان داشت : علي هم كسي است كه در اوج قدرت به خاطر اصولي كه به آنها معتقد بود ، هرگز به خشونت و پايمال كردن حقوق مخالف متوسل نميشد و عليرغم داشتن قدرت هرگز مخالفان خود را كه با زبان و قلم به مخالفت بر ميخواستند ، سركوب نميكرد . علي در برخورد با كسانيكه جلسات سخنرانياش را حتي در دوران حكومتش به تشنج ميكشانند ، هرگز به سركوب نپرداخت . چه كسي سراغ دارد كه علي كسي را به خاطر اعتقادش به زندان انداخته ، يا بر سردار برده باشد ؟! آقاجري تاكيد كرد : سركوب آزادي بيان و انديشه منطق فرعوني است و منطق فرعوني را زير پوشش دين پنهان ميكند ، منطق محمدي و منطق علوي مبتني بر سلطان حجت است ، نه سلطان قدرت و حجت به معناي بيان آزادانه انديشه است . علي در پاسداشت دين به سلطان حجت تكيه ميكند چرا كه سلطان قدرت يا ابزار حكومتهاي فاشيستي و يا ابزار تروريستهاي بيمنطق است . امروز نمي توان ادعاي توسعه جهاني داشت و به برخورد با آزادي عقيده و بيان پرداخت . اگر درخت انديشه و فلسفه كشور ما امروز تنومند است ، به دليل وجود آزادي فكري و فرهنگي در دوران جدالهاي فلسفي است.
اين استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود ، گفت : كشور ما ميثاقهاي جهاني حقوق بشر را پذيرفته و به آن پيوسته است و همانقدر كه اجراي قانون اساسي بر حكومتگران اين كشور لازم است ، پايبندي به پيمانهاي جهاني كه آنها را پذيرفتهاند نيز واجب است و اين اسناد براي ايرانيان اسناد مرجع است .
وي تحقير انسان است بزرگترين ستم به انسان دانست و تصريح كرد : آنچه كه در جلوگيري از آزادي قلم و بيان تحقق مييابد ، تنها گرفتن آزادي نيست بلكه تحقير اوست . اين دغدغه بزرگترين دغدغه حسين (ع) بود ، امروز دفاع از آزادي بيان و قلم در ايران بيش از هر چيز ، دفاع از كرامت انساني است و دانشگاه سنگر دفاع از كرامت انسان است . مساله دانشجويان ، مساله چند استاد و دانشجو نيست ، مساله كرامت انساني يك ملت است .
آقاجري افزود : من آنچه را كه در زمان دستگيريام توسط ساواك اتفاق افتاد ، الان ميگويم ، اما خاطرات دستگيري اخيرم را براي روز مناسبي ميگذارم . روزي بازجوي ساواك به من گفت براي چه زندگيت را رها كردي و به مخالفت با رژيم برخاستي ؛ مردم بايد بدانند مساله ما مساله كرامت يك ملت است ، چرا كه اگر نيروي ضدآزادي بتواند اين سنگ را فتح كند ، بقيه راه را هم به راحتي طي خواهد كرد .
دانشگاههاي كشور ما سنگر آزادي هستند و دشمنان آزادي تنها زماني ميتوانند خنده پيروزي سر دهند كه اين سنگرها را فتح كرده باشند . از روز 16 آذر 1332 تا روز پيرزوي انقلاب اسلامي ، دانشگاه حتي يك روز هم به دشمنان آزادي تمكين نكرد .
اين پژوهشگر تصريح كرد : 18 آبان دفاع از فرد نبود ، من تنها يك معلم هستم و اولين كسي هم نبودم كه قرار بود سرش به دار برود . دانشگاه براي دفاع از انديشه و آزادي ، بپاخاست بويژه اينكه ميخواستند آزادي را به نام دين و قرآن سركوب كنند . طيف وسيعي به دفاع برخاستند . دينداران براي دفاع از دين ، بشر دوستان به انگيزه دفاع از بشر و آزاديخواهان براي دفاع از آزادي بهپاخاستند.
وي درخصوص وقايع اخير دانشگاه علم و صنعت ، مدعي شد : اين حادثه نشان داد كه قرار است تمام حوادث اين كشور ، يكه و بينظير باشد . اين حادثه هم يكه و بينظير است ، مثل بسياري از چيزهاي ديگر در اين كشور كه بينظير است ، توهينآميزترين برخوردها توسط نيروهاي يك نهاد شبه نظامي با يك رئيس انتخابي صورت گرفته است . اين حركت نه تحقير يك رييس دانشگاه كه تحقير همه ملت ايران است . آيا استاد دانشگاه عالم نيست ، عالم فقط معمم است ؟