محمدرضا اسكندري
جنبش حقوق بشرخواهي در ايران و ميان ايرانيان به فرهنگ تبديل ميشود. اصل اول اعلاميه جهاني حقوق بشر، «همه انسانها از لحاظ حيثيت و حقوق برابرند» قاعده جا افتاده در جامعه ما مبني بر تقسيم افراد به « خودي و غيرخودي» را بيشتر از پيش و با شدت به چالش ميكشد. ميدان مبارزه براي حقوق بشر هر روز ايرانيان بيشتري را در خود جاي ميدهد. هر روز گامي ديگر بدان سو برميداريم كه حقوق بشر، حقوق بشر است و در «حقوق من» خلاصه نشده است. ياد ميگيريم كه حقوق بشر نه بهانه اي براي مبارزه با اين يا آن حكومت، بلكه نياز واقعي جامعه است و بدون حركت به سوي تحقق هرچه بيشتر آن، هرگونه پيشرفت در جامعه بشري نه تنها غيرانساني كه به دليل غيرانساني بودن بي اصالت خواهد بود.
جامعه ايراني در داخل و خارج از ايران هر روز به دركي عميق تر از حقوق بشر دست مي يابد. بازتاب اين واقعيت را در گستردگي نيروهاي حامي ايده برابري حقوق انسانها بر اساس «اعلاميه جهاني حقوق بشر » ميبينيم. هفته گذشته همزمان با روز جهاني حقوق بشر (دهم دسامبر) در روزهاي 10 و 11 دسامبر دانشگاه آمستردام هلند محل برگزاري همايش حقوق بشر در ايران تحت عنوان "راهي نو به سوي آينده" بود. در حالي كه برخي دعوت شدگان از ايران به علت ممنوع الخروج شدن از شركت در اين نشست بازماندند، مرضيه مرتاضي لنگرودي، بهناز خسروي، شمس الواعظين و مجيد تولايي(سردبير ماهنامه «نامه») از داخل كشور، عبدالكريم لاهيجي، آزاده كيان و سعيد رضوي فقيه از خارج، با بيش از 200 ايراني و هلندي علاقمند و فعال حقوق بشر به بحث و گفت وگو نشستند.
اين سمپوزيوم كه از سوي IF” “«ايران فيوچر» سازماندهي شده بود از حمايت گروه هاي حقوق بشري متعلق به «فعالين حقوق بشر در اروپا و امريكاي شمالي» و همچنين تعدادي كميته هاي دانشجويي ايرانيان ساكن هلند برخوردار بود.
حمايت بي دريغ NGOهاي هلندي در برپايي اين نشست، سروده آن "مرد نکو نام" را که بر پيشاني ديوان بين المللي دادگاه لاهه در هلند، نقش بسته است را به ياد مي آورد: «بني آدم اعضاي يك پيكرند».
در اين رابطه با آقاي محمدرضا اسكندري گفت وگويي داشتيم. او هماهنگي «كميته دفاع از دمكراسي در ايران» (يكي از مجموعه هاي فعالين حقوق بشر در اروپا و امريكاي شمالي) را به عهده دارد و در همين راستا براي برپا كردن سمپوزيوم نقش فعالي را در همكاري با «ايران فيوچر» به عهده گرفته بود.
محمدرضا اسكندري متولد 1340 در كردستان است. سالهاي 1360 تا 1365 را در زندانهاي ايلام، ديزل آباد كرمانشاه و قم به عنوان زنداني سياسي به سر برده است. داراي مدرك "كارشناسي علوم اجتماعي و تربيتي" از هلند بوده و اكنون به عنوان مددكار اجتماعي در اردوگاه هاي پناهندگي كار ميكند. او در عين حال عضو شوراي كارگري و كارمندي سازمان پناهندگان هلند كه سازماني شبه دولتي است، ميباشد. اين شورا تمامي پناهندگان در هلند را پوشش ميدهد. از «آنچه بر ما گذشت» به زبان فارسي و «تنش هاي فرهنگي» به زبان هلندي به قلم وي انتشار يافته اند.
خ ــ ش
آقاي اسكندري تدارك سمپوزيوم اخير در آمستردام چگونه آغاز شد؟
ــ پنج شش ماه پيش «كميته دفاع از دمكراسي در ايران» تصميم گرفت يك همايش در رابطه با حقوق بشر در ايران برگزار كند. با برخي سازمانهاي غيرانتفاعي هلند مذاكراتي در اين رابطه داشتيم، همزمان دريافتيم که دوستان ما در «IF» (ايران فيوچر) به تدارك چنين برنامه اي مشغول اند. خبردار شديم كه آنها گامهايي چند در اين راستا برداشته و برنامه جامع تري در پيش دارند كه بخشي از آن، موضوع حقوق بشر در ايران است. پس از چند جلسه گفت وگو تصميم بر آن شد كه به جاي «همه با من» «همه با هم» شويم و قدمي مشترك در جهت منافع همه ايرانيان برداريم. پس به برنامه دوستان «IF» پيوستيم.
كدام NGOهاي هلندي با شما همكاري كردند؟
ــ سازمانهايي از جمله «انستيتوي انساني براي رشد همكاري ها» ، «شوراي صلح كليسايي»، «كميسيون ملي براي رشد درازمدت»، دانشكده حقوق و دانشكده علوم سياسي دانشگاه آمستردام ما را در برپايي سمپوزيوم ياري كردند.
روال سمپوزيوم چگونه بود؟
ــ اين نشست روز جمعه 10 دسامبر آغاز شد. چند ميهمان از ايران داشتيم، در عين حال سخنرانان ديگر از كشورهاي مختلف اروپا آمده بودند. البته ميهمانان روز چهارشنبه به اينجا رسيدند و طي دو روز پيش از آغاز برنامه با نمايندگان مجلس هلند و همچنين نمايندگان برخي سازمانهاي غيرانتفاعي ديدارهايي داشتند. جمعه ساعت چهار بعد از ظهر آقاي بيژن مشاور مسئول «IF» برنامه را گشود. شمس الواعظين اولين سخنران ميهمان بود كه به وضعيت روزنامه نگاري و روزنامه نگاران در ايران پرداخت. برنامه ها به دو زبان فارسي و هلندي ارائه ميشد و بيش از 70 ميهمان هلندي نيز امكان استفاده از سخنرانيها را داشتند.
ميهمانان از خطوط فكري و گروه هاي سني مختلف بودند از شمس الواعظين تا رضوي فقيه و از آقاي لاهيجي تا خانم خسروي كه دانشجوي دانشگاه الزهرا در تهران است در ميان آنها به چشم ميخورد. در دقايقي كه با آقاي شمس، صحبت ميكردم به او گفتم كه ما در سال 60 با يكديگر با زبان اسلحه سخن ميگفتيم اما امروز هر دو در كنار هم درباره موانع استقرار حقوق بشر در ايران بحث ميكنيم. گرچه نظرگاه ها متفاوت است اما در شيوه كار مسالمت آميز يعني «گفت وگو» به توافق رسيده ايم.
در ميان سخنراني هاي ارائه شده گفته هاي دكتر كريم لاهيجي برايم بسيار برجسته بود. او به صراحت و به شيوه تخصصي موانع پيشبرد امر حقوق بشر را به بحث گذاشت كه وسيعا مورد توجه حاضران قرار گرفت.
سمپوزيوم چه هدفي را مقابل خود قرار داده بود.
ــ هدف ما اين بود كه افكار عمومي اروپا و به طور خاص افكار عمومي هلند را با نقض گسترده، مستمر و برنامه ريزي شده حقوق بشر در ايران آشنا كنيم. در اين رابطه مسئله اعدام كودكان در ايران؛ تضييقات وارده بر مطبوعات و روزنامه نگاران از جمله توقيف تعداد بسيار زيادي از نشريات، دستگيري هاي روزنامه نگاران و اخيرا وبلاگ نويسان؛ عدم آزادي و تشكل هاي صنفي و... در بخشهاي مختلف مورد بحث قرار گرفت.
در همين چارچوب به اعترافات منتشر شده توسط وبلاگ نويسان پرداخته شد. از جمله آقاي شمس گفت كه هيچكس اين اعترافات را قابل پذيرش نميداند مگر اين كه صحت آنها در يك دادگاه صالحه با رعايت موازين شناخته شده حقوقي تاييد شود.
منابع مالي سمپوزيوم چگونه تامين شد؟ آيا دولت هلند تامين كننده بود؟
ــ خير! دو مجموعه اصلي كه اين برنامه را سازمان دادند يعني «IF» و ما به عنوان بخشي از «فعالين حقوق بشر در اروپا و امريكاي شمالي»، عميقا به استقلال از دولتها اعتقاد داريم. حتي يك سنت از دولت هلند و نه از هيچ دولت ديگري براي اين كار دريافت نشد و تمامي مخارج توسط چند NGO تقبل شد. به لحاظ مكان برگزاري نيز دانشگاه آمستردام به كمك ما شتافت.
در اخبار منتشره، از يك نمايشگاه «نشريات توقيف شده در ايران» نامبرده شده بود اين نمايشگاه توسط چه كسي يا گروهي داير شد و بازتاب آن چگونه بود؟
ــ نمايشگاه توسط «كميته دفاع از حقوق بشر در ايران ــ سوئد» برقرار شده بود. همان طور كه ميدانيد اين «كميته» نيز در چارچوب «فعالين حقوق بشر در اروپا و امريكاي شمالي» كار ميكند. اين دوستان از سوئد آمده بودند. اين نمايشگاه كه تمامي نشريات توقيف شده در 25 سال اخير را در برميگرفت عملا تمامي ديوارهاي محل سمپوزيوم را پوشانده بود. و مورد توجه ويژه ميهمانان و شركت كنندگان قرار گرفت.
بگذاريد در همينجا به نكته اي اشاره كنم كه در جوار سمپوزيوم براي من از اهميت برخوردار بود و آن اين كه با بسياري از دوستان عضو مجموعه هاي «فعالين حقوق بشر در اروپا و امريكاي شمالي» كه از فرانسه، بلژيك، آلمان، سوئد آمده بودند، ديدار و گفت وگو داشتم. مدتهاست ما با هم كار ميكنيم، اما شانس ديدار را بسيار كمتر پيدا ميكنيم.
آيا شاهد هيچگونه تنش همچون برخوردهايي كه در كنفرانس برلين اتفاق افتاد بوديد؟
ــ خير! من علاوه بر اين كه مسئوليت هماهنگي بخش «حقوق بشر» از بخش هاي سه گانه سمپوزيوم را به عهده داشتم، كار انتظامات را نيز سازمان ميدادم. شاهد بودم نيروها و حتي افرادي كه در برلين تنش ايجاد كردند، در اينجا حضور داشتند اما هيچگونه برخوردي به وجود نيامد و اين خود نشان دهنده آن است كه ما به مرحله نويني گام گذارده ايم.
دستاورد مشخص سمپوزيوم را در چه ميبينيد؟
ــ به نظر من اين خود يك گام ديگر در جهت نزديكي نيروهاي ايراني مدافع حقوق بشر در خارج و داخل ايران بود.
آقاي محمدرضا اسكندري از شما سپاسگزارم.
تاريخ گفت وگو 18 دسامبر 2004
شهروند – خسرو شمیرانی
[email protected]