متن کامل تحليل خبرنامه سياسي ـ استراتژيک امارات
تهران- خبرگزاري كار ايران
خبرنامه روزانه " أخبار الساعه" كه از سوي مركز مطالعات و تحقيقات استراتژيك امارات متحده عربي منتشر ميشود در ادامه گستاخيهاي شيخنشينهاي جنوبي ايران كه با حمايت پيدا و پنهان آمريكا و رژيم اسرائيل انجام ميگيرد، با انتشار گزارشي تحليلي درباره واكنش ملت و دولت ايران به تلاشها براي تحريف نام "خليج فارس"، دفاع ايرانيان از هويت فرهنگي، تاريخي و حقوقي خليج فارس و جزاير سه گانه ايراني ابوموسي، تنب بزرگ و تنب كوچك را، با عباراتي چون "افراطيگري" و "انفعال" توصيف كرده است.
به گزارش سرويس ديپلماتيك خبرگزاري كار ايران ( ايلنا )، " أخبار الساعه" كه زير نظر "شيخ محمد بنزايد آلسلطان"، وليعهد، رئيس ستاد مشترك ارتش و رئيس مركز مطالعات و تحقيقات استراتژيك امارات متحده عربي منتشر ميشود خبرنامهاي تحليلي است كه از سال 1994، هفتهاي شش بار به زبان عربي منتشر ميشود و هدف اصلي از انتشار آن، ترسيم رئوس كلي برجستهترين و مهمترين حوادث سياسي، اقتصادي و نظامي است.
اين خبرنامه، شامل دو بخش "سرمقاله" و "حوادث جاري" است كه بخش سرمقاله روي اخبار بينالمللي مهم متمركز ميشود و بخش ديگر با نام "گزارش و تحليل"، حوادث سياسي، اقتصادي و نظامي را با جزئيات تحليل ميكند كه اين تحليلها دستمايه مواضع و اظهارنظرهاي رسمي شيوخ امارات است كه در طول هفته ابراز ميشود.
"أخبار الساعه" در سراسر جهان، اخبار روزانه در خصوص امارات متحده عربي، كشورهاي حوزه خليجفارس و منطقه عربي خاورميانه و حوادث بينالمللي را پوشش ميدهد و شامل بخشي به نام شرححال شخصيتها نيز هست كه خصوصيات افرادي را كه حوادث اخير در سطح محلي، منطقهاي و بينالمللي تحت تأثير قرار ميدهد توصيف ميكند.
" أخبار الساعه" بر منابع متنوعي از اطلاعات كه شامل خبرگزاريهاي بينالمللي، روزنامههاي منطقهاي و بينالمللي، شبكههاي تلويزيوني بينالمللي، اينترنت، بانك اطلاعات و ساير شبكههاي الكترونيكي ميشود، متكي است.
متن كامل تحليل روز شنبه هفته جاري اين خبرنامه بدون تغيير در اصطلاحات و تعبيرات غير حقوقي آن، به اين شرح است:
هر كس واكنشهاي اخير ايران به انتشار نقشهاي در اطلس مؤسسه نشنالجئوگرافيك در مورد منطقه خليج عربي را دنبال ميكند بهناچار بايد در برابر مواضع ايران احساس نگراني كند. اين موضعگيريها، حجم عظيمي از واكنشها در قالب مقالات مطبوعاتي، تحركات و فعاليتهاي سياسي، فرهنگي، دانشجويي و نيز همايشها و برنامههاي متعدد را در بر گرفته است.
يكي از اين برنامهها افتتاح نمايشگاهي در مورد نقشههاي جغرافيايي به دست "سيد كمال خرازي" وزير امور خارجه ايران بود كه در آن، اطلسي كه نشان ميداد نام اين خليج، "خليج فارس" است و نيز ادعا ميكرد مالكيت جزاير سهگانه اشغالشده تنب بزرگ، تنب كوچك و ابوموسي از آنِ ايران است به نمايش در آمد.
آنچه بايد در اينجا بر آن تأكيد شود اين است كه تكرار اينگونه گفتمانهاي سياسي از سوي ايران كه مبتني بر پندارهاي باطل در مورد مالكيت جزاير سهگانه اشغالشده اماراتي است مسأله غير منتظرهاي نيست چرا كه تهران به رد دعوتهايي كه از سوي دولت امارات براي گفتوگوي مستقيم مطرح شده، عادت كرده است.
تهران همچنين با اصراري مشابه از پاسخ مثبت به حلوفصل اين قضيه از طريق شيوههاي متعارف در قوانين بينالمللي طفره ميرود.
تكرار اينگونه پندارها از سوي ايران، نه نشاندهنده پيشرفت در قضيه است و نه چيزي بر مواضع رسمي ايران ميافزايد ولي آنچه بايد با هوشياري به آن نگريست حساسيت و انفعال مفرطي است كه ايران در برخورد با مشكلات موجود در رابطه با همسايگانش در منطقه به خرج ميدهد. اين حساسيت را ميتوان بهسادگي در واكنشهايي كه نسبت به نامگذاري "خليج عربي" بروز يافت مشاهده كرد؛ اين مسأله تا آنجا اوج گرفته كه برخي ايرانيها خواستار نهادن نام "خليج فارس" بر يكي از خطوط هوايي ايران شدهاند كه به كشورهاي عربي پرواز دارد تا به اين وسيله، ايرانيبودن اين خليج را يادآوري كند و اين نام، ترويج شود.
علاوه بر اين، بسياري از سياسيون و رسانههاي ايراني اين گونه ابراز كردهاند كه در وراي اقدام نشنالجئوگرافيك، " ايادي عربي" قرار دارند كه تلاش دارند ميراث ايران را نابود كنند.
ما اينجا نميخواهيم به جوانب حقوقي نامگذاريها بپردازيم ولي شايسته است كه دستاندركاران و نخبگان ايراني بفهمند كه نميتوان تاريخ را با "فحاشي"، "حملات رسانهاي" و "مواضع انفعالي" تغيير داد.
اگر دستگاه ديپلماسي ايران، جدي است و اعتقاد دارد كه مالكيت جزاير سهگانه اماراتي را كه اشغال كرده، از آنِ ايران است پس چرا پيشنهادهاي مذاكره و راهحلهاي قانوني را كه دولت امارات مطرح كرده نميپذيرد؟ و چرا تهران بر متوقفكردن پرونده قضيه جزاير اشغالشده اصرار دارد و از پاسخ مثبت به تلاشهاي كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس در اين زمينه طفره ميرود؟
ايران دريافته است كه اين قضيه مانعي بر سر راه رفع اختلافات منطقهاي و تحقق آرامش منطقهاي است كه اتفاقاً خود هم بر آن اصرار دارد و تلاش دارد تا ابزارهاي لازم براي تحقق آن را مطرح كند.
اين در حالي است كه ايران با اينكه ميداند آرامش منطقه، در پايان اشغال جزاير نهفته است اما خود را به تجاهل ميزند جالب اينكه درخواستهاي مكرر ايران براي حُسن همجواري، آرامش و همكاري منطقهاي، در همه بزنگاهها از اين صلابت برخوردار نيست بلكه در واقع، شاهد بحرانها و نعرهكشيهاي ديريني هستيم كه در واكنشها و گفتمان سياسي ايران نمود مييابد و نگرانيهاي مشروعي را نزد همسايگان منطقهاي اين كشور برميانگيزد بهويژه وقتي كه بر اين همه بحران، اصرار شديد ايران بر برخورداري از توان هستهاي را هم بيفزاييم.