چهارشنبه 9 دی 1383

هياهوي بسيار براي هيچ! س. باستان

از مجموعه مقالات طنز در طنز

سلامت 67 ميليون ايراني، قرباني رفاه 500 هزار نورچشمي

««....در حالي كه سالانه چهارصد ميليارد تومان از سوي دستگاه‌هاي حكومتي براي تأمين هزينه‌هاي درماني سرسام‌آور 2 درصد از مديران و كارمندان نورچشمي برخي از دستگاه‌ها ـ كه با احتساب اعضاي خانواده، تعدادشان به پانصد هزار نفر مي‌رسد ـ هزينه مي‌شود، كليه درآمد بيمارستانهاي دولتي كه به 67 ميليون نفر ايراني خدمات مي‌دهند، تنها 600 ميليارد تومان است. يكي از مسئولان شبكه درماني كشور در گفت‌وگو با «بازتاب» ضمن بيان مطلب بالا افزود: هم‌اكنون مردم ايران، 60 درصد هزينه درماني خود را مستقيما مي‌پردازند، اما با اين همه از كمترين سطح خدمات درماني و بهداشتي استفاده مي‌كنند اين متخصص پزشكي ادامه داد: در حالي كه با اختصاص تنها ششصد ميليارد تومان در سال، مي‌توان همه خدمات بيمارستانهاي دولتي را به صورت رايگان درآورد، دولت با پرداخت نكردن سهم قانوني خود، اين بيمارستانها را با مشكل جدي روبرو كرده و باعث افت كيفيت بهداشتي در جامعه شده است…»» بازتاب 5 دي ماه 83

رهبران معتقد به جامعه مردم سالاري ديني جديدا علوي شده ـ همانطور كه مستحضريد در كشور دوست داشتني ما ، هر از گاهي يك مفهوم جديد به نوع حكومت اضافه مي كنند!ـ خواستار يك چيزي بالاتر از اين مفاهيم رايج در دنياي سياست و رياست هستند! چنان خود را سرگرم اين مفاهيم كرده اند كه كم كم خودشان هم قادر نيستند ، نوع و شكل مورد علاقه خويش را تنظيم كنند! اول با جمهوري اسلامي شروع كردند! چندي پيش از مفهوم جمهوري اسلامي مردم سالار ، استفاده شد. با گذشتي دم آن كش آمد و شد جمهوري اسلامي مردم سالار ديني! اخيرا هم شده جمهوري اسلامي مردم سالار ديني علوي! بايد منتظر آينده نزديك بود كه مسئولين مملكت يك واژه جديد پيدا كنند و ببندند به دم بادبادك جمهوري اسلامي!

چون قصد واژه شناسي نيست و اين كار مربوط ميشود به متخصصين امور، از بحث آن ميگذريم ، چون مطمئنم فردا محكوم به نا آگاهي از ادبيات ديني و سياسي خواهم بود! داستان مربوط به خبري( در فوق ) است كه در سايت بازتاب انتشار يافته است ـ اين سايت خبري ـ تحليلي متعلق به يكي از همين رهبران برجسته و عاليقدر كشور ما است! ـ حالا چرا اين سايت ( مدتي است) نغ زدن را شعار خود كرده؛ خدا مي داند! تفكر پارانوئيد مي پندارد كه دانه مي پاشند! تفكر مظنون ، موارد انتقادات را ( در سايت مذكور) خالي بندي ارزيابي مي كنند! در هر حال ، چون اينجانب مانند تمام ملت ايران از رازهاي پشت پرده خبر ندارم! لذا فقط به خبر فوق مي پردازم و خواننده را اسير افكار مغشوش نمي كنم.

چنانكه از متن مطلب بر مي آيد ، جماعت نورچشمي و آقازاده گان كشور ، چنان دردسري بوجود آورده اند كه حتي عاشقان ولايت را نيز ، عصباني كرده اند! اما اينجانب از مچ گيري و عصبانيت مسئولين اين سايت كه امكان دارد در آينده به پست رياست جمهوري برسند، چيزي سر در نمي آورم!

خوب اين مسئولين محترم در رده هاي گوناگون بالا ، خرج دارند! اگر قرار باشد اين خانم ها و آقايان به فكر سلامت خويش نباشند و از بيمه هاي دو ريالي استفاده كنند! چطوري مي توانند در فكر سلامت كل مردم كشور باشند! شما تصور بفرمائيد كه نان آور خانه ( فرقي نمي كند پدر يا مادر) مريض و ناتوان باشد. خوب تكليف اعضاي خانواده چيست!؟

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

فرقي است بين وزير و وكيل با لبو فروش! در دنياي تخيلي مساوات سوسياليستي مدل اتحاد شوروي و اقمارش ، فونكسيونر ها و كميسرهاي حزبي ، نانشان بيشتر تو روغن بود تا يك كارگر ساده لوله كش! كارگر لوله كش فقط لوله مي كشيد! اما نورچشمي هاي حزب ، شب و روز فكر مي كردند تا وضع مملكت را طوري بهبود بخشند(آنطوري كه در كتب مقدس خودشان درج شده بود!) تا به آستانه جامعه بي طبقه كمونيستي كشانند! خوب همين كار را هم رهبران و مسئولين ما مي كنند! آنان نيز تمام هم و غم خود را گذاشتند تا مملكت را به دروازه جامعه علوي برسانند! خوب براي اينكار بايد هزينه كرد! بايد اين جماعت ويتامينيزه شوند! دوا و درماني با كيفيتي بالا داشته باشند! اگر محتاج به بيرون آوردن ميخچه پا باشند ، به پاريس و لندن تشريف ببرند! به زبان ديگر بايداين بيچاره ها جان داشته باشند به مردم و مملكت خدمت كنند!

واقعا كار هر كس نيست ، وزير و وكيل شدن!حالا خدا پدرشان را بيامرزد كه تعدادشان پانصد هزار نفرند! لااقل مردم كشور از هيچ چيز شانس نياوردند، از اين حكايت شانس بزرگي نصيبشان شده است! اگر قرار بود كه ( آقازادگان و نورچشمي ها و...) چند ميليون نفر بودند! مملكت احتياج به بيمارستان و دكتر نداشت. چون ملت ايران با يك سرماخوردگي روانه گورستان ميشدند. چون پولي دولت برايش نمي ماند كه به فكر سلامتي ديگر شهروندانش باشد! در هر حال كار پيچيده و غامضي است!

مسئولين سايت بازتاب كه خودشان دستي به آتش دارند بايد بدانند كه دولت ما ، نان خور بيش از گنجايش خود دارد! خرج سه نيروي نظامي ( ارتش ، پاسداران ، بسيج )، خرج انواع و اقسام سازمان هاي زميني و زير زميني امنيتي و اطلاعاتي ، موازي ، منحني و متساوي الاضلاع، خرج حوزه هاي علميه و تبليغات اسلامي و هزاران كوفت و زهر مار ديگر....(كه نفس پولدارترين رژيم را مي گرفت!) جائي براي اوضاع ويران درماني و بهداشت ! مسئله حاشيه نشيني و اوضاع اقتصادي نا مطلوب؛ باقي مي گذارد!

عليجنابان مسئول سايت بازتاب لااقل بهتر از مردم (از اطلاعات پشت پرده آگاهند!) عادي مي دانند كه دولت ما بايد يك روز تصميم نهائي خود را بگيرد! يا خود را منحل اعلام كند! بشويم حكومت اسلامي ايران و بيخيال جمهوري شويم( كه عملا همينطور است). يا همين راه را بپيمايند كه دارند مي پيمايند! مردم هم انتظار بيشتري از اين دولت ندارند! دولت آينده نيز با افراد جديد ، همين فاجعه را ادامه خواهند داد! در هر دو حالت ، آنكه بايد بدوشد ؛ مي دوشد! آنكه بايد شير بدهد؛ مي دهد! اگر مردم نغي بزنند و از وضع موجود ناله كنند؛ قابل فهم است! اما از آقايان بازتابي كه دستي در معركه دارند( مانند كيهانيان) ، بهانه جايز نيست و معصيت دارد! در ضمن آغاز سال جديدميلادي را به كليه هموطنان مسيحي تبريك و تهنيت مي گويم. با تشكر از حوصله شما

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/16219

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'هياهوي بسيار براي هيچ! س. باستان' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016