(يادداشت روز)
يكي از ملازمان دربار عباسي براي نشان دادن ميزان ارادت خويش به خليفه و اينكه در همه امور چه ريز و چه درشت دنباله رو اوست از خليفه عباسي پرسيد؛ فتواي حضرت والا درباره حالت چشم به هنگام سجود چيست؟ آنها را باز بگذاريم و يا فرو بنديم؟! خليفه پرسيد، جعفر بن محمد -امام صادق عليه السلام- چه مي كند؟ اگر او چشم هاي خويش را به هنگام سجود باز مي گذارد، شما چشمتان را ببنديد و اگر چشم هايش را در سجود مي بندد، شما، آنها را باز بگذاريد! ملازم كاسه ليس گفت؛ كشف اين نكته به تحقيق و بررسي نياز دارد و خليفه پاسخ داد، مادام كه تحقيق و بررسي ادامه دارد، در سجده هاي نماز يك چشم خود را باز و چشم ديگر را ببنديد تا به يقين، مخالف امام شيعيان عمل كرده باشيد!
طي چند روز اخير، احضار شيرين عبادي به دادگاه كه در پي شكايت يك شهروند عادي از وي صورت پذيرفته، براي دولت آمريكا به يك سوژه تبليغاتي داغ عليه جمهوري اسلامي ايران تبديل شده است. سخنگوي كاخ سفيد احضار شيرين عبادي را بي احترامي به كنوانسيون هاي بين المللي حقوق بشر دانسته و آن را به شدت محكوم كرده است! وزارت خارجه آمريكا با صدور بيانيه اي از احضار شيرين عبادي ابراز نگراني كرده و در بخشي از بيانيه خود تصريح مي كند كه دولت ايالات متحده آمريكا اين موضوع را از نزديك و با دقت دنبال خواهد كرد. سازمان حقوق بشر نيز در بيانيه اي كه به همين منظور صادر كرده است، احضار شيرين عبادي را نقض آشكار حقوق بشر تلقي كرده و اعلام داشته است «اين اقدام دستگاه قضايي ايران، ارعاب يك حقوقدان برنده جايزه صلح نوبل است و نشان مي دهد كه در رژيم اسلامي ايران هيچكس مصونيت ندارد.» و...
و اما، ماجرا چيست؟ و در ايران اسلامي چه فاجعه بزرگي!! اتفاق افتاده كه احساسات رقيق و انسان دوستانه شكنجه گران زندان ابوغريب، جلادان وحشي گوانتانامو، عاملان كشتارجمعي زنان و مردان و كودكان عراقي، افغاني و فلسطيني و... را جريحه دار كرده و رگ هاي حقوق بشري آنان را برافروخته است؟!...
به گفته سخنگوي قوه قضائيه، يك شهروند عادي به دليلي كه هنوز اعلام نشده از خانم شيرين عبادي شكايت كرده است و اين شكايت مانند هزاران شكايت ديگر كه همه روزه به حق يا ناحق در مراجع قضايي مطرح مي شود، به دادگاه تسليم شده و دادگاه مطابق روال عادي و قانوني خود، خانم شيرين عبادي و يا وكيل ايشان را براي توضيح و دفاع از خود در مقابل شكايت آن شهروند به مرجع قضايي احضار كرده است. آيا اين شكايت قابل پي گرد بوده يا نه؟ مسئله اي است كه معمولاً بعد از احضار شخصي كه از او شكايت شده -و يا وكيل او- و مراجعه به قوانين جاري درباره آن تصميم گرفته مي شود و چه بسيار از اينگونه شكايت ها كه فاقد وجاهت قانوني تلقي گرديده و مختومه اعلام مي شوند.
از دولت آمريكا كه جنايات هولناك آن روي همه جنايتكاران تاريخ را سفيد كرده است و در همان حال اگر يك دوچرخه در ميدان شوش پنجر شود، آن را به سوژه اي براي تبليع عليه جمهوري اسلامي تبديل مي كند انتظاري نيست كه به فكر استفاده از اين ماجراي معمولي و دم دستي نباشد. از سازمان بين المللي حقوق بشر كه «نيوهيكس»، رئيس و مسئول برنامه ريزي آن در اواسط ماه دسامبر 2004، دوره آموزشي 2ماهه خود در تل آويو را به پايان رسانده است نيز نمي توان انتظار داشت كه از هر موضوع پيش پاافتاده اي براي سوژه سازي عليه جمهوري اسلامي ايران استفاده نكند...
و راديوهاي بيگانه كه جاي خود دارند و نزده مي رقصند. اما، از خانم شيرين عبادي، البته نه بعنوان يك ايراني - چرا كه نگارنده انتساب ايشان را به ايران، اهانت به مردم اين مرزوبوم مي داند -و نه به عنوان برنده جايزه صلح نوبل- زيرا فالوده خوردن وي با قاتلان مردم بي گناه و شكنجه گران زندان ابوغريب و گوانتانامو، آلودگي، هرچند غيرمستقيم دستهاي او به خون مسلمانان را تداعي مي كند- ولي مي توان از خانم عبادي به عنوان يك حقوقدان كه انتظار مي رود از الفباي حقوق باخبر باشد، پرسيد در ماجراي احضار ايشان به دادگاه كدام بخش از قوانين جاري و يا مفاد اعلاميه جهاني حقوق بشر نقض شده است كه نامبرده در تماس و مصاحبه پي در پي با رسانه هاي خارجي و از جمله راديو فردا -وابسته به سازمان سيا- و... از نقض حقوق بشر درباره خود و بي توجهي دستگاه قضايي جمهوري اسلامي ايران به مفاد اعلاميه جهاني حقوق بشر سخن مي گويد؟!
ماده يك اعلاميه جهاني حقوق بشر تأكيد مي كند كه «تمام افراد بشر آزاد به دنيا مي آيند و از لحاظ حيثيت و حقوق با هم برابرند».
آيا خانم شيرين عبادي صرفاً به اين دليل كه بنا به عللي خاص و مخصوصاً با هدف تحقير ايران اسلامي، ايشان را به عنوان برنده جايزه صلح نوبل انتخاب كرده اند، خود را از شمول ماده يك بيانيه جهاني حقوق بشر مستثني مي داند؟
ماده 3 اعلاميه جهاني حقوق بشر تصريح دارد كه «همه انسان ها حق زندگي، آزادي و امنيت شخصي دارند» و ماده 6 همان اعلاميه با صراحت تأكيد مي كند «هركس حق دارد كه شخصيت حقوقي او در همه جا به عنوان يك انسان در مقابل قانون شناخته شود» و ماده 7 از اعلاميه جهاني حقوق بشر تصريح مي كند «همه در برابر قانون مساوي هستند و حق دارند بدون تبعيض و بالسويه از حمايت قانون برخوردار باشند.»
در ماده 8 از همان اعلاميه آمده است «در برابر اعمالي كه حقوق اساسي فرد را مورد تجاوز قرار بدهد و آن حقوق به وسيله قانون اساسي يا قانون ديگري براي او به رسميت شناخته شده باشد، هركس حق رجوع مؤثر به محاكم ملي صالحه را دارد.»
اكنون بايد گفت كه آيا خانم شيرين عبادي، خود را تافته جدابافته مي داند و بر اين باور است كه مفاد اعلاميه جهاني حقوق بشر و قوانين جاري كشور تنها هنگامي اعتبار دارند كه عليه ايشان نباشند و چنانچه خانم عبادي حق مسلم يك شهروند عادي را پايمال كند و يا يك شهروند عادي با اين تلقي كه حقش توسط ايشان پايمال شده است به دادگاه مراجعه كند، دادگاه حق احضار ايشان و پرس و جو درباره موضوع را ندارد؟! ظاهراً آمريكايي ها فراموش كرده اند تلاش آنها براي تحميل و تصويب قانون كاپيتولاسيون كه مردم ايران را بردگان بي اختيار دولت آمريكا محسوب مي كرد، با رهبري الهي خميني كبير(ره) و پاكبازي مسلمانان دلير و سلحشور اين مرزوبوم ناكام مانده است و چنانچه مقامات آمريكايي، خانم شيرين عبادي را يك «مأمور آمريكا» تلقي كنند نيز، ايشان نمي تواند از حق كاپيتولاسيون براي مصونيت خويش استفاده كند... و اگر چنين تصوري در ميان نيست، پس اين هياهو براي چيست؟!