خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس سياسي
شوراي سردبيري روزنامه جهان اسلام، در نمابري به خبرگزاري دانشجويان ايران دربارهي بخشي از گفتوگوي رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام با ايسنا، توضيحاتي ارائه كردند.
به گزارش گروه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، متن كامل نمابر ارسالي از سوي شوراي سردبيري روزنامه جهان اسلام به اين شرح است:
« هفتهي گذشته مورخ ١١/١١/٨٣ همكاران محترم و پرتلاش خبرگزاري دانشجويان ايران مصاحبهاي با جناب حجت الاسلام و المسلمين هاشمي رفسنجاني داشتند كه ايشان در اين مصاحبه ضمن اشاره به برخي حوادث و جريانات تاريخي، خدمات خود و دولت خويش را يادآور شدهاند.
ما ضمن احترامي كه براي ايشان به عنوان يكي از شخصيتهاي برجسته و اثرگذار انقلاب و نظام جمهوري اسلامي قائليم ناچاريم در فضاي سياسي خاصي كه در كشور حاكم است عليرغم ميل باطني خود مطالبي را با هدف آشنايي همكاران و مردم ايران در نقد اظهارات ايشان مطرح نماييم.
جناب آقاي هاشمي در قسمتي از سخنان خود پيرامون نحوهي تعامل دولت خود با رسانهها ميگويد: ما مشكل عمدهاي با رسانهها نداشتيم. انتقادات ... را تحمل ميكرديم و گاهي جواب ميداديم.
وي ميافزايد: البته رسانهها هم خيلي ماجراجويي نميكردند. شما بايد خوب بدانيد چند روزنامهاي كه در زمان من شكل گرفتند، مادر جنبش رسانهاي شدند.
آقاي هاشمي تاكيد ميكند: «چندين مجله در زمان دولت من شكل گرفتند و اين ناشي از فضاي آزادي بود كه دولت ايجاد كرده بود و هيچ وقت از طرف من به آنها تعرض نميشد.»
متاسفانه به نظر ميرسد ايشان دچار فراموشي شدهاند زيرا حقايق و واقعيت آنچه كه در دو دولت ايشان بر رسانهها و مطبوعات گذشته غير از آن چيزي است كه در اين مصاحبه شرح گرديده است.
براي آنكه گوشهاي از اين وضعيت روشن شود، اشارهاي كوتاه خواهيم داشت به داستان عمر يك روزنامه منتقد دولت سازندگي.
از سال ١٣٦٩ روزنامه جهان اسلام به صاحب امتيازي و مدير مسوولي يكي از شخصيتهاي سياسي و برجسته نظام جناب حجت الاسلام و المسلمين سيد هادي خامنهاي فعاليت خود را آغاز كرد.
اين روزنامه از همان ابتدا با امكاناتي محدود و ناچيز، با همكاري تعدادي از نيروهاي فرهنگي و مطبوعاتي فعاليت خود را دنبال كرد.
جهان اسلام كه در فضاي پس از رحلت حضرت امام (ره) و ماههاي آغازين دولت سازندگي منتشر شد، ضمن رعايت چارچوبهاي قانوني و پرهيز از جنجال (همانگونه كه آقاي هاشمي درباره مطبوعات آن دوره گفتهاند) تلاش ميكرد تا به نقد منصفانه عملكرد مسوولين مبادرت ورزيده و آرمانهاي امام و انقلاب اسلامي را پس از گذشت يك دهه از تجربه نظام جمهوري اسلامي به مردم و دستاندركاران نظام يادآور شود.
جهان اسلام در آن سالها كه طيف خط امام (موسوم به چپ) با كملطفي، جفا و حتي كينهتوزي برخي جريانات سياسي و تعدادي از مسوولين مواجه بود تلاش ميكرد تا مواضع اين جريان سياسي را در مسايل مختلف كشور مطرح ساخته و تبيين نمايد.
در آن سالها كه بسياري از نيروهاي سياسي دچار انزواي تحميلي شده بودند، خبرنگاران و دستاندركاران جهان اسلام سعي داشتند تا فضاي ياس و نااميدي را در حد توان از جامعه و نيروهاي سياسي و فرهنگي دور كنند.
طي آن سالها كه ممانعت از فعاليت سياسي دانشجويان و دور ساختن دانشگاهها از هرگونه جنب و جوش سياسي به دغدغه برخي افراد و جريانات سياسي مبديل شده بود، روزنامهي جهان اسلام به تنها تريبون جنبش دانشجويي تبديل گرديد.
جهان اسلام بر اساس رسالتي كه براي خود در نظر گرفته بود با طرح مباحث انديشهاي، افزايش تعامل بين همه جريانات فكري را در دستور كار قرار داد و در همين چارچوب صفحات و ويژهنامههاي مختلفي را منتشر ساخت كه ويژهنامههاي آيت الله مطهري، دكتر شريعتي، آيت الله طالقاني، جلال آل احمد، آيت الله بهشتي، گفتوگو و ... از آن جمله است.
جالب اين است كه وزارت ارشاد دولت سازندگي نه تنها چنين فعاليتهايي را تشويق و ترغيب نميكرد كه در اقدامي شگفتانگيز با چاپ عكس مرحوم دكتر شريعتي با كراوات بر روي جلد يكي از ويژهنامههاي جهان اسلام اعتراض كرد. ظاهرا از نظر آقايان حتي تصاوير افراد هم مشمول تحريف و سانسور ميشد.
روزنامهي جهان اسلام در حالي كه در استقلال مالي كامل با تلاش مدير مسوول محترم و ساير همكاران به لحاظ محتوا، شمارگان چاپ، توزيع، جذب آگهي و … به وضعيت مطلوبي رسيده بود در غروب يكي از روزهاي دههي فجر سال ٧٣ با نامهي مدير كل مطبوعات داخلي وزارت ارشاد از انتشار بازماند.
در آن شب اين مقام مسئول طي نامهاي به چاپخانه دستور داد كه از چاپ روزنامه جهان اسلام خودداري گردد. (بدون آنكه مسوولين روزنامه از ماجرا اطلاعي داشته باشند). در اين لحظه كاركنان چاپخانه نامهي مذكور را به روزنامه ارسال كردند كه موجب بهت و شگفتزدگي همه همكاران شد.
مدير مسوول محترم روزنامه بلافاصله تلاش كرد كه تا مسوولين وزارت ارشاد را يافته و علت اين اقدام را از آنها سوال كند اما تماس با هيچيك از آنها ميسر نشد. در چنين شرايطي حتي تلاش شد تا روزنامه از طريق چاپخانه ديگري منتشر شود اما ترس و نگراني ساير چاپخانهها پس از دريافت خبر مانع از چاپ روزنامه در آن ساعات شب شد.
فرداي آن روز كه اتفاقا پنجشنبه هم بود (روز تعطيل دستگاههاي دولتي) گفته شد در ابتداي روز (صبح زود) هيات نظارت بر مطبوعات وزارت ارشاد تشكيل جلسه داده و به اتفاق آرا حكم به توقيف روزنامه جهان اسلام داده است.
جالب اين است كه حكم مذكور دو روز بعد ابتدا در يك روزنامه جناح راست چاپ شد و بعد به درخواست مدير مسوول روزنامه جهان اسلام به ايشان هم ابلاغ گرديد.
در آن روزها تلاش مديران و دستاندركاران جهان اسلام براي دريافت علت اين اقدام غير قانوني و يافتن راهحلي براي انتشار مجدد روزنامه به نتيجه نرسيد. اما از طريق برخي اعضاي دولت اطلاع حاصل شد كه موضوع عملكرد روزنامهي جهان اسلام در جلسهي دولت سازندگي مطرح شده و برخي وزراي غير مرتبط دربارهي آن سخن گفته و ضرورت توقيف آن را در حضور رييس دولت مورد تاكيد قرار دادهاند.
هنوز نميدانيم كه اعضا و رياست محترم دولت سازندگي چگونه به خود اجازه دادند در مقام مدعيالعموم بنشينند.
تاسف زماني مضاعف ميگرديد كه بسياري از رسانهها بر اثر فضاي سنگيني كه حاكم بود حاضر نميشدند مراتب اعتراض و انتقاد دستاندركاران روزنامهي جهان اسلام را حتي به شكل خبري منعكس سازند. در عين حال، مدير مسوول محترم روزنامهي جهان اسلام پس از توقيف روزنامه، شكايت به دستگاه قضايي برد. اما اين شكايت بيش از سه سال طول كشيد و سرانجام پس از دوم خرداد سال ٧٦ دستگاه قضايي رسما اعلام كرد كه هيات نظارت بر مطبوعات وزارت ارشاد اساسا حق چنين كاري نداشته و حكم به رفع توقيف روزنامه جهان اسلام داد.
حكمي كه مسوولين وقت وزارت ارشاد تا آخرين لحظه حضور خود، در مقابل صدور و اجراي آن مقاومت كردند.
اين شرح كوتاهي بود از وضع بخشي از مطبوعات منتقد در زمان دولت سازندگي، اگر همكاران محترم و حتي جناب آقاي هاشمي موافق باشند آمادهايم تا اين موضوع را بهتر و بيشتر شكافته و مورد بحث و بررسي قرار دهيم.»