خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي
***عضو شوراي سردبيري روزنامه رسالت گفت: امروز در هر دو جناح سياسي كشور افرادي وجود دارند كه به دلايل شخصي و يا عقيدتي حاضر به رقابت مستقيم با هاشمي رفسنجاني نيستند و در مقابل كساني هستند كه فقط با حضور هاشمي براي رقابت به ميدان ميآيند.
امير محبيان با حضور در ميزگرد خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، كه با عنوان “تا انتخابات نهم” برگزار شد، صحنهي سياسي كشور را دراين دورهي از انتخابات رياست جمهوري، صحنهي بسيار پيچيدهاي دانست و درباره علل اين گفتهي خود توضيح داد:در اين دوره اولا بازيگران عرصهي انتخابات عليرغم تعلقات آنها به جريانات و تكيه بر پشتوانههاي كلان به صورت مستقل به شكل فعالي وارد صحنه شدند، اما عملا تمكين بسياري از آنها از آن پشتوانهها در حدي نيست كه نهايتا بتوانيم در قضاوت نهايي به چند نفر برسيم.
وي با بيان اينكه به نظر ميرسد در انتها ما شاهد حضور اتوئيزه شدهي كانديداها باشيم ادامه داد: در پس آن بعضا ممكن است نوعي نگاه مذاكرهگرايانه براي رسيدن به حداقلها را نيز مشاهده كنيم، به عبارتي ممكن است افرادي براي رياست جمهوري كانديدا شوند اما وقتي دريابند كه احتمال پيروزيشان كم است براي خود نقشي را در كابينههاي آتي معرفي كنند.
وي گفت: در اين دوره از انتخابات متاسفانه هنوز برنامه و مانيفست انتخاباتي كه به مردم پيام ادارهي دولت آينده را بدهد به صورت جدي از سوي كانديداها ديده نميشود. در اين زمينه تنها كساني ميتوانند نكاتي را مطرح كنند، كه داراي سوابق مديريتي و يك نوع خط فكري ويژه باشند، لذا عملا ميشود تا حدودي حدس زد كه اين افراد در صورت رسيدن به قدرت چه مسيري را ادامه خواهند داد.
اين تحليلگر سياسي ادامه داد: مثلا هاشمي رفسنجاني در صورت پيروزي، طبيعتا شكل اصلاح شدهاي از دوران سازندگي را ادامه خواهد داد. هاشمي رفسنجاني اگر در آن دوران گرايشهاي اقتصادياش بيشتر به سمت زير ساختسازي بود به نظر ميرسد در اين دوران به بحثهاي تامين اجتماعي كه بيشتر جنبهي روساخت دارند تاكيد بيشتري خواهد كرد، چراكه اگر زيرساختها پايههاي اقتصاد را تقويت كند روساختها اعتماد و رضايت مردم را ايجاد ميكند و يا بعضا به نظر ميرسد برخي از كانديداهاي ديگر به دليل برخي سوابق و دغدغههاي امنيتيشان، بعضا دغدغههاي خارجيشان بيشتر از دغدغههاي ديگر است، اما در مجموع به نظر ميرسد هنوز به دوران برنامه محوري كه كانديداها برنامه و مانيفست روشن ارائه كنند، نرسيدهايم لذا هر قضاوتي در اين باره صرفا يك قضاوت ذهني است.
وي با بيان اين كه زماني ميتوان به برنامهمحوري رسيد كه يك چالش انتخاباتي بين احزاب وجود داشته باشد، افزود: يك فرد بدوا و به صورت فيالبداهه نميتواند برنامه طراحي كند. رييسجمهور يك مدير كلان است كه برنامههاي تنظيم شدهي حزب و تشكلش را در زمينههاي مختلف ابلاغ ميكند، لازمهي اين مساله بر سر كار آمدن دولتي است كه در دوران دولت قبلي همزمان با آن از لحاظ كارشناسي كار كرده و از موضع انتقادي به مسائل نگاه كرده باشد، اما متاسفانه از آنجا كه چنين چيزي در كشور ما وجود ندارد، ما تصور ميكنيم رييسجمهور بايد يك سوپرمني، تئوريسين و نابغهاي باشد كه به همهي حوزهها مسلط و متخصص باشد، اين مساله عقلا شدني نيست، لذا بايد به سمتي رويم كه احزاب اين نوع برنامهها را داشته باشند و كانديداي رياست جمهوري تنها اجراي اين برنامهها را به عهده بگيرد؛ اما امروز بدليل فقدان چنين مسالهيي شاهد شعارهايي مثل داشتن برنامه هستيم.
محبيان با بيان اينكه در اين مقطع احتمال ورود هر كانديدا مرتبط با احتمال ورود ديگري شده است در عين حال بزرگترين فاكتوري كه در اين زمينه وجود دارد را هاشمي رفسنجاني معرفي كرد و افزود: آمدن هاشمي رفسنجاني به صحنه انتخابات بسياري از معادلات را تغيير ميدهد. هاشمي در يك روند تشكيكي دائما در حال افزودن بر ميزان احتمال حضور خود است و با طراحي خوب صحنهي سياسي سعي ميكند مسائل داخلي و خارجي را با همديگر به گونهاي پيش ببرد كه نهايتا احساس نيازي به وجود وي به وجود آيد و تقريبا همه دريابند كه هاشمي به عنوان يك بالانسر نه تنها نقشي به عنوان يك رييسجمهور بلكه به عنوان فردي است كه آمدنش ميتواند از تنشهاي موجود بكاهد و بر مبناي اين مساله احساس نياز به وجود آيد و اين روندي است كه در اين مقطع وجود دارد.
اين عضو شوراي سردبيري روزنامهي رسالت با بيان اينكه جناحها و جريانات سياسي موجود امروز راه خود را ميروند اما طبيعتا نميتوانند به قضايا بياعتنا باشند، توضيح داد: نمونهي اين مساله اين است كه جناح منتقد دولت در شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب كه پنج كانديداي اصلي دارد، حضور يا عدم حضور هاشمي برايش مهم است و وي جزء يكي از محورهايي است كه اين شورا بر مبنايش تصميمات خود را اتخاذ ميكند. از اين رو ميتوان گفت كه اين پنج كانديداي مذكور غير از چالشهايي كه براي پيروزي در يك رقابت دروني دارند با يك چالش بيروني نيز روبرو هستند.
محبيان تعداد گزينههاي محدود جبههي دوم خرداد را به دليل اميد كمتر آنها براي پيروزي دانست و در عين حال اظهار داشت: در جناح منتقد دولت چون در اين زمينه اميد بيشتري وجود دارد رقابت و كانديدا نيز بيشتر به چشم مي خورد.
وي با اعتقاد به اينكه در روند فعلي و با محاسبات فعلي كه هر چيزي در آينده ممكن است احتمال حضور هاشمي روز به روز بيشتر خواهد شد و هاشمي قطعا در صحنه حضور پيدا خواهد كرد، ادامه داد: امروز در هر دو جناح سياسي كشور افرادي وجود دارند كه به دلايل شخصي و يا عقيدتي حاضر به رقابت مستقيم با هاشمي رفسنجاني نيستند و در مقابل كساني هستند كه فقط با حضور هاشمي براي رقابت به ميدان ميآيند. اين افراد اهداف و هويت خود را در چالش با هاشمي تعريف ميكنند. لذا بايد گفت هاشمي موافقان جدي و مخالفان جدي دارد. از اين رو وي در آينده به عنصر و فاكتوري براي دو قطبي شدن فضا تبديل خواهد شد.
اين عضو شوراي سردبيري روزنامه رسالت در ادامهي نشست انتخاباتي ايسنا با بيان اينكه جبههي دوم خرداد هاشمي رفسنجاني را فاكتوري ميداند كه نبايد آن را تخريب كند، اضافه كرد: اين جناح در صورت لزوم بين گزينهي مابين راست و هاشمي قطعا هاشمي را ترجيح خواهد داد و همچنين در جناح مقابل اگر احتمال پيروزي معين بالا رود افرادي هستند كه هاشمي رفسنجاني را قابل مقايسه با معين نميدانند و در رقابتهاي سياسي آن را ترجيح ميدهند. هاشمي رفسنجاني ناخودآگاه تبديل به بالانسر شده اما بالانس آن زماني به وجود خواهد آمد كه يك جناح احتمال سقوط خود را پيش بيني كند و احتمال صعود به رقيب بدهد در اين صورت هاشمي رفسنجاني را براي سنگينتر شدن وزنهي خود حمايت ميكند.
محبيان بر فقدان ثبات در همهي جريانات سياسي اشاره كرد و علل اين مساله را چنين برشمرد: تفاوت اين دوره با دورههاي قبلي اين است كه وزن هيچ يك از كانديداها به غير از هاشمي بالاصاله مطرح نيست و به غير از وي كه به هيچ حزب و گروهي تكيه ندارد و وحدت تصميمگيريش بالاست سايرين مجبورند روي معادلات بازي كنند به همين دليل امروز معادلات به نحوي است كه به محض اينكه يك عامل جديد وارد ميشود معادلات به كلي تغيير ميكند كه در جريان منتقد دولت از آنجا كه تعداد بازيگرانش بيشتر است نمايان تر است.
اين تحليلگر سياسي هاشمي رفسنجاني را شخصي ميداند كه كه با نوع عمل خود سعي دارد همه را به اين نتيجه برساند كه به دليل موقعيت ويژهاش ناگزير به رجوع كردن به وي هستند، و افزود: به همين علت اگر شوراي هماهنگي الان وي را به عنوان كانديداي خود معرفي كند به نظر ميرسد كه هاشمي رفسنجاني از اينكه به عنوان كانديدا وارد اين سيستم شود خشنود نخواهد شد.
اين عضو هيات مديرهي انجمن روزنامهنگاران مسلمان تبديل شدن هاشمي رفسنجاني به يك فاكتور مهم را به دليل سوابق و موقعيتهاي خاصي كه وي دارد طبيعي دانست و دربارهي موضع گيري احزاب مطرح سياسي پس از اعلام كانديداتوري هاشمي رفسنجاني ابراز عقيده كرد: وقتي هاشمي كانديداتوري خود را اعلام كند حزب مشاركت از وي حمايت نخواهند كرد چراكه آنها از لحاظ سياسي اصلا هاشمي رفسنجاني را قبول ندارند، در عين حال از لحاظ اقتصادي نيز مشكل زيادي با وي ندارند چرا كه خودشان صاحب تز اقتصادي نبودهاند. اما آنها در سطح خارجي هاشمي رفسنجاني را بسيار رقيب سنگيني ميدانند و معتقدند نبايد اوضاع به نحوي پيش رود كه فعاليتهايي كه ما در سطح جهان قصد به انجام رساندن آنها را داشتيم اما نتوانستيم ؛ هاشمي رفسنجاني بيايد و آنها را به انجام برساند. لذا موفقيت هاشمي رفسنجاني دقيقا به ضرر اين حزب تمام ميشود.
محبيان همچنين با بيان اينكه فرمول كار سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي فرق ميكند، دربارهي موضعگيري اين حزب در صورت پيروزي هاشمي گفت: اين حزب معادلات را با رقيب حل ميكنند بدين معني كه در مقايسه با رقيب خود است كه هاشمي رفسنجاني را ميبيند. بنابراين ممكن است مجاهدين انقلاب رسما هاشمي رفسنجاني را به عنوان كانديداي خود معرفي نكند اما ممكن است نام يك كانديداي اصلي را براي خود مطرح كند ولي به گونهاي از شرايط سياسي كشور تفسير و تحليل ارايه دهد كه همه اين پيام را دريابند كه اگر به ما راي نميدهيد به هاشمي رفسنجاني راي دهيد تا رقيب پيروز نشود.
اين عضو هيات مديرهي انجمن روزنامهنگاران مسلمان با پيش بيني اين كه كروبي كانديدا ميشود و هاشمي رفسنجاني نيز مخالفتي با كانديداتوري وي نخواهد داشت، اضافه كرد: كروبي كاملا در چارچوب نظام حرف ميزند و خارج از چارچوب چيزي نميگويد. وي داراي ريشههاي سنتي چپ است و طبيعتا داراي راي سنتي چپ نيز هست اما اين در حاليست كه راي سنتي چپ خيلي راي قاطعي نيست لذا آنچه قضايا را تغيير ميدهد گرايشهايي است كه به صورت روح جمعي و به عنوان بخش خاكستري به اين جريانات ميپيوندند و تصميم خود را در زمان خاصي خواهند گرفت. لذا هر جرياني كه برروي راي سنتياش جلو آيد ممكن است كه صاحب راي شود اما قطعا صاحب پيروزي نخواهد شد.
وي وجود يك جريان ميانهرو در آينده كه به گفتهي وي اين جريان قائل به اصلاح است را پيش بيني كرد و اظهار داشت: اين جريان نميخواهد چيزي را ريشهاي از بين ببرند و يا تغيير دهند بلكه معتقد است بايد روي ساختمانهاي ديگران بنا ساخت. يعني دولت آينده بايد ميراثدار دولت ميرحسين موسوي، هاشمي رفسنجاني و خاتمي باشد. لذا برنامهي جديد بدون اينكه در جامعه وحشت ايجاد كند ارائه كرده و سطح تغييرات را محدود معرفي ميكند. افراد ميانهرو در دو جريان وجود دارند و كروبي نيز جزو ميانهروهاست. يعني برنامهاي كه وي ارائه خواهد داد وحشتآفرين نيست و وي ممكن است بگويد طرح هايي كه دولت خاتمي مطرح كرد من بدون تنش و آشوب و با اقتدار بيشتري جلو ميببرم. در مورد معين نيز اگر تنها خودش مطرح بود شايد چنين احساسي ايجاد نميشد. اما تيمي كه براي او برنامهريزي ميكند اين پيام را بعضا انتقال ميدهد كه ما اشتباهات دولت خاتمي را به تصور آنكه در برخي جاها كوتاه آمده تكرار نخواهيم كرد و اين يك پيام منفي ميدهد.
محبيان در جريان منتقد دولت نيز افرادي مثل لاريجاني؛ ولايتي و محسن رضايي كه به گفتهي وي نيز تاكنون شعارهاي تند و راديكالي سر نداده است را ميانهرو معرفي كرد و ادامه داد: اين افراد برخي در بخش اقتصادي خواهان تحولات جدي هستند و برخي نيز در سيستم مديريتي اين تحولات را ميپسندند لذا وقتي بحث دگرگوني ريشهاي مطرح ميشود پيامي را به بخشهايي از جامعه كه اين بخشها خواهان ثبات هستند و ذاتا محافظهكارند ميدهد. البته در اينجا محافظهكار نه به معناي وابستگي به يك جريان و جناح خاص است بلكه به اين معناست كه اين افراد معتقدند كه تحولات ظاهرا مثبت پيش نميرود لذا به حفظ وضع فعلي راضياند.
وي با اعتقاد به اينكه در انتخابات آتي پيروز ميدان ميانهروها و فردي است كه جامعه را آرامتر كرده و رابطهي خود را با جهان نرمتر و معقولتر تعريف كرده و اميد به امنيت سرمايهگذاري را ايجاد كند، افزود: يك گفتمان اعتدال و ميانهرو و عقلاني توسط مردم در آينده انتخابات خواهد شد و هر كس كه بتواند خود را سنبل آن كند پيروز نهايي است.
به گزارش ايسنا امير محبيان در ادامهي اين نشست در ارزيابي از دامن زدن به مسائل قومي از سوي برخي كانديداها و ديدار آنها با اقوام و لهجههاي مختلف با بيان اينكه وحدت ايران در حد قداست براي همه ي ما اهميت ويژه دارد، تاكيد كرد: شكي نيست بسياري از قوميتهاي ايراني كمبودهاي زيادي دارند از اين رو هر كانديدايي كه دم از مشكلات آنها بزند علي رغم اينكه بسيار پسنديده است اما اگر آن فرد بخواهد از شكافهاي قوميتي براي ورود و پيروزي در عرصه انتخابات استفاده و مسائل قوميتي را تشديد كند به وحدت ملي ايران صدمه زده و خيانت كرده است.
اين روزنامهنگار حضور كانديداها در عرصهي اينترنت و فضاي مجازي مثل اوركات را يك نوع ژست دانست و ادامه داد: بايد همهي ما ياد بگيريم از همهي ابزار مثبت اطلاعرساني به درستي استفاده كنيم. اما متاسفانه تاكنون در اين زمينه چنين مسالهيي مشهود نبوده است. از اين رو اين نوع فعاليتها بايد سيستماتيزه شود.
محبيان با بيان اينكه بايد دموكراسي ديجيتال را نيز تجربه كنيم در عين حال به استفادهي درست از تكنولوژيهاي پيشرفته تاكيد كرد و افزود: ورود به فضاي مجازي ارزشمند است و ميتواند در گسترش و تعميق دموكراسي تاثير داشته باشد اما بايد در نظر داشت كه ضعفهاي خاص خود را نيز دارد.
اين عضو هيات مديرهي انجمن روزنامهنگاران مسلمان انحصار رسانهاي از سوي برخي كانديداهاي عرصهي انتخابات را بزرگترين ضربه به خود آنها برشمرد و تاكيد كرد: كسي كه ميخواهد رييسجمهور شود بايد پيام جهاني داشته باشد يعني ما در دنيايي زندگي ميكنيم كه بايد معادلاتمان با دنيا تنظيم شود، لذا انحصار رسانهيي به هيچ عنوان به صلاح نيست چراكه رييسجمهور بايد پيامش را به همهي دنيا منتقل كند.
محبيان در ادامه با تاكيد بر اينكه وارد شدن به انتخابات با ابهام اصلا پذيرفته نيست، در عين حال گسترش عقلگرايي در كشور را يادآور شد و گفت: بايد گفتمان مليگرايي يعني حفاظت از كشور و ميهن در جامعه گسترش يابد.
به گزارش ايسنا، امير محبيان عضو شوراي سردبير روزنامهي رسالت دربارهي عملكرد صداوسيما در پوشش اخبار انتخاباتي با تاكيد بر اينكه بايد به نحوي پيش رويم كه حتي ميزان انعكاس خبر در يك رسانهي ملي مابين رقبا كاملا برابر باشد و حتي اين مساله اندازهگيري شود، ادامه داد: اما اينكه اين مساله امروز در رسانهي ملي ديده ميشود يا خير بايد از مسوولين صدا و سيما و در عين حال افكار عمومي پرسيد. اگر چنين چيزي نباشد يك نقص است و اگر وجود دارد يك حسن بزرگ است اما اگر چنين چيزي وجود دارد اما جامعه اينچنين برداشتي ندارد نقص آن رسانه است كه نتوانسته انصاف رسانهاي را به جامعه انتقال دهد.
اين روزنامهنگار دربارهي انتقادهاي نسبي كه از عملكرد صداو سيما درزمينهي انعكاس اخبار انتخاباتي جناحهاي سياسي مختلف در زمان رياست قبلي اين مطرح بود، و اين كه چرا وي را سمبل جريان نوگرايي كه معتقد به آزاديهاي اجتماعي و سياسي است، معرفي ميكند به ويژه اينكه جناح اصولگرا بر بحث عدالت رسانهاي تاكيد دارد؟ با بيان اينكه من قصد دفاع از لاريجاني را ندارم و سخنگوي وي هم نيستم، درعين حال توضيح داد: در همه جاي دنيا وقتي شخصي مديريت سازمان يا نهادي را به عهده ميگيرد، تنها اجرا كنندهي عقايد خود نيست بلكه ميتواند در نتيجهي نهايي تاثير بگذارد. يعني نبايد فكر كرد كه مثلا رييس مجلس ميتواند هر چه به ذهنش رسيد به عنوان رييس مجلس اجرا كند، چراكه اين فرد بايد نهايتا بر برآيند سخناني كه در داخل مجلس مطرح شود، موثر باشد. در يك رسانهي ملي نيز همين وضعيت وجود دارد اما به نظر من لاريجاني تاثير زيادي در اين زمينه داشت.
محبيان بابيان اينكه دربارهي افراد با توجه به اينكه آن فرد در يك مقطع خاص لزوما چه كرده قضاوت نميكنم،
افزود:آنچه براي من ارزش دارد اين است كه فرد عزم اين را داشته باشد كه جامعه را به سمت شفافيت پيش ببرد. لازمهي اينكه يك رسانه اعتماد مردم را جلب كند اين است كه حداقل بخشي از حقيقت را بازگو كند. وقتي ظرف ايجاد شود خود به خود زمينه براي مظروف آن ايجاد ميشود. لذا كار لاريجاني كه اين گسترهي رسانهاي را ايجاد كرد باعث گسترش آگاهي شد و مردم در زمان رياست وي به سازمان درگير يك شبكهي اطلاعرساني شدند.
اين عضو شوراي سردبيري روزنامهي رسالت رسانه را يك شرط لازم گسترش دموكراسي معرفي كرد و در عين حال ابراز عقيده كرد: لاريجاني رسانه را در ايران حداقل در سطح رسانههاي ديداري و شنيداري گسترش داد كه اين ظرفيت ايجاد كردن در جاي خود بسيار ارزشمند است.
وي با تاكيد بر اينكه مسالهي تعميق دموكراسي در ايران يك اصل اساسي است، توضيح داد: در نهايت همهي جريانات موجود خواهند رفت، اما آنچه اهميت دارد اين است كه روابط ما روابط معقولي بشود. يعني در كنار اينكه جريانات و گروههاي سياسي تنها منافع خود را دنبال ميكنند در مجموع مردم احساس كنند نقششان در ادارهي حاكميت يك نقش اصلي است. اين مساله را بايد از هر خط و جرياني كه هستيم يك اصل بدانيم.
اين روزنامهنگار با بيان اينكه اگر فضا را بين دو جريان راديكال و ميانهرو در نظر بگيريم عقل حكم ميكند كه كمك كنيم جريان ميانهرو، عقلاني و عقلگرا مديريت جامعه را به دست گيرد، اضافه كرد: اين به اين معنا نيست كه ما بخواهيم جريان راديكال را حذف كنيم. چرا كه شرط لازم دموكراسي اين است كه آنها نيز در عرصه حضور داشته باشند و حرف خود را بزنند. اما بايد تاكيد كرد كه اين مساله به اين معنا نيست كه سكان به دست راديكالها داده شود.
امير محبيان در پايان نشست تا انتخابات كه در محل خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،برگزار شد، بر پيشروي رسانهها به نحوي كه عقلانيت بر فضاي سياسي كشور حاكم شود، تاكيد كرد و متذكر شد: در صورتي كه راديكاليسم در كشور حاكم شود، قطعا ما چندان سرنوشت زيبا و خوبي در آينده نخواهيم داشت.
*** بهروز بهزادي گفت: اگر شوراي نگهبان دامنهي انتخابات را فراتر از گذشته به تصوير كشد و به مردم اطمينان دهد كه انتخاباتي كاملا آزاد برگزار خواهد شد ميتوان منتظر حضور پررنگتر مردم در انتخابات رياست جمهوري آتي بود.
سردبير روزنامهي اعتماد با حضور در در ميزگرد خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، كه با عنوان “تا انتخابات نهم” برگزار شد، با اشاره به حضور دو كانديداي مطرح ميان اصلاحطلبان (كروبي و معين) اظهار داشت: به نظر ميرسد در طرف مقابل و در شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب تمايل بيشتري بر لاريجاني و ولايتي وجود دارد و ديگر كانديداهاي اين شورا پس از آنها هستند.
وي با بيان اينكه هاشمي به عنوان يك كانديداي مستقل وارد عرصه خواهد شد، ابراز عقيده كرد: ورود هاشمي بيشتر بر جناح راست و محافظهكار تاثير خواهد گذاشت. هاشمي اگرچه ميخواهد به عنوان كانديداي نظام مطرح شود ولي در عينحال ترجيح ميدهد كه كانديداي جناح راست باشد تا چپ؛ پس هاشمي نيز در كفهي ترازوي كانديداها، متمايل به جناح راست است.
اين روزنامهنگار افزود: تاثيرگذاري حضور هاشمي بر جناح راست در حدي است كه تمامي برنامههاي اين جناح را به هم خواهد زد، شايد اگر امكان حضور هاشمي نبود، تاكنون كانديداي جناح راست و كانديداي اصلي جناح چپ نيز مشخص شده بودند.
وي گفت: جناح چپ چنانچه به وحدت در مورد يك كانديدا نرسد آراءش متفرق خواهد شد و به مقصود (پيروزي در انتخابات) نخواهد رسيد. هاشمي چه بيايد و چه نيايد اگر جناح چپ به اجماع نرسد عرصه را از دست خواهد داد ولي اگر اصلاحطلبان بر يك كانديداي واحد به اجماع برسند ميتوانند وارد چالش انتخاباتي گشته و چنانچه حضور گستردهي مردم در انتخابات محقق شود؛ جاي اميد براي پيروزي آنها هست؛ ولي مسلما با طرح دو كانديدا برندهي ميدان نخواهند بود.
بهزادي در تحليل اينكه چرا هاشمي حضورش را رسما اعلام نميكند، ابراز عقيده كرد: هاشمي حرفهايي دارد و در عينحال منتظر شرايطي است. از جمله اينكه نياز به حضور هاشمي براي ورود به عرصهي انتخابات از زبان هر دو جناح اصلي و از سوي كل عرصهي سياسي مطرح شود. هاشمي در پي جلب رضايت مقامات بالاي نظام براي حضور در عرصه است و البته ترجيح ميدهد كه كانديداي جناح راست باشد.
وي در بيان اعتقاد خود ادامه داد: هاشمي كجدار و مريض جلو ميآيد تا به اين شرايط برسد. به محض اينكه كانديداتوري هاشمي قطعي شود اتفاقاتي به سرعت در عرصهي سياسي كشور رخ خواهد داد به گونهاي كه بسياري از گرهها باز شده و تكليف جناح چپ و راست و نتايج عملكردي آنها مشخص ميشود.
سردبير روزنامهي اعتماد با ابراز اين عقيده كه بخش زيادي از شخصيت هاشمي متعلق به جناح راست و تنها بخش اندكي از آن معطوف به جناح چپ است، گفت: همچنان كه عملكرد هاشمي طي 8 سال دولت سازندگي نشان ميداد كه وي قرابت بيشتري به اصول جناح راست دارد و تنها در برخي مقاطع عملكرد به نفع جناح چپ از خود بروز داد.
وي در بخش ديگري از اين ميزگرد در پاسخ به سوالي كه به نگرش ويژهي برخي كانديداها به اقوام و قوميتهاي مختلف ايران اشاره داشت، خاطرنشان كرد: ايران كشوري با قوميتهاي مختلف است كه انگشت نهادن بر يك قوميت خاص از آن فضايي را ميگشايد كه آسيب آن در آينده نمود خواهد يافت. اگرچه استفاده از قوميتها در انتخابات مجلس و شوراها ميتواند كارساز باشد ولي از آنجا كه رييسجمهور سمبل يك وحدت ملي است ورود كانديداها به اين عرصه شايسته و قابل قبول نيست. چراكه فضا به نحوي پيش خواهد رفت كه تقابلات قومي، قبيلهاي و گروهي تشديد ميشود.
اين روزنامهنگار با تاكيد بر اينكه نهتنها كانديداها بلكه مطبوعات نيز نبايد وارد چنين عرصهاي شوند، گفت: به عنوان يك پير مطبوعاتي به تمامي همكاران نصيحت ميكنم كه از دامن زدن به اين مسائل بپرهيزند چراكه پرداختن به مسائل قوميتي و ايجاد تنازعات قومي به هيچوجه براي مقولهي مقدس وحدت ملي مطلوب نخواهد بود.
وي در واكنش به اينكه برخي گرايش كانديداها به قوميتها را به منظور به عرصه كشاندن بخشي از آراء خاموش جامعه در دستور كار خود قرار دادهاند، متذكر شد كه ورود به بحث قوميتها حتي با اين هدف نيز جايز نيست چراكه مكانيزمهاي بهتري براي ورود بخش خاموش جامعه به عرصهي انتخابات وجود دارد. از جمله آنكه مردم از حالت ياس خارج گردند و به آنها اطمينان داده شود كه آنچه كه ميخواهند محقق خواهد شد.
به گفتهي وي شوراي نگهبان در اين زمينه نقش موثري خواهد داشت و چنانچه دامنهي انتخابات را فراتر از گذشته به تصوير كشد و به مردم اطمينان دهد كه انتخاباتي كاملا آزاد برگزار خواهد شد ميتوان منتظر حضور پررنگتر مردم در انتخابات رياست جمهوري آتي بود.
سردبير روزنامهي اعتماد در عينحال به اتفاقات تاثيرگذار ديگري بر اين دوره از انتخابات از جمله مباحث سياست خارجي ايران اشاره كرد و گفت: چنانچه مناسبات ايران در بحث انرژي هستهيي و مسالهي آمريكا پيچيدهتر شود، در ذهن مردم تنها حلال مسائلي از اين دست هاشمي رفسنجاني خواهد بود ولي اگر در مناسبات خارجي به جايي برسيم كه اميد به هاشمي به عنوان ناجي اين عرصه كمتر گردد ميتوان انتظار داشت كه رويكرد مردم بيشتر معطوف به مسائل اقتصادي باشد.
وي در بخش ديگري از اين ميزگرد در خصوص فضاي رسانهاي تا پيش از انتخابات، يادآور شد: از هماكنون ميتوان آينده رسانهها را در دنيا تصور كرد. آيندهاي كه در آن رسانهها توان تغيير شرايط را در تمام دنيا دارند. بر اين اساس روزي به جايي خواهيم رسيد كه هيچ كشوري رسانهي ملي به شكل امروز خود نخواهد داشت چراكه تكنولوژي در عرصهي رسانهاي مرزها را درخواهد شكست. از اينرو در آينده اصل رقابت ميان رسانههاست كه ميتواند مخاطبان را به خود جلب كند.
بهزادي افزود: اگر رسانهاي شرايط را تنگ ببيند و از ابزارهاي لازم براي ارتباط با مخاطب استفاده نكند از سوي افكار عمومي طرد خواهد شد. به همين علت لازم است تا رسانههاي امروز ايران با توجه به چنين آيندهاي شرايط موجود را به آن پيوند زنند.
سردبير روزنامهي اعتماد در خصوص سياستگذاري روزنامهي متبوعش در چگونگي حمايت از كانديداهاي نهمين انتخابات رياست جمهوري، اظهار داشت: الياس حضرتي به عنوان مدير مسوول سياستگذار روزنامهي اعتماد به شمار ميآيد و از آنجايي كه اين روزنامه رسانهي بخش خصوصي است ميتواند در چارچوب قوانين هرطور كه ميخواهد عمل كند.
وي با نگاهي از بيرون به روزنامهي اعتماد، گفت: اين روزنامه متعلق به اصلاحطلبان است ولي راديكال نيست و براي منافع ملي بسيار ارزش و احترام قائل است. روزنامهاي كه متعلق به جبههي اصلاحات باشد، با چنين ويژگياي قاعدتا بايد از كروبي حمايت كند ولي اين سبب نميشود كه ديگر كانديداها هيچ حجم خبري در اين روزنامه نداشته باشند. البته با توجه به وزن هر كانديدا در خصوص حجم مطالب و اخبار آنها در روزنامه تصميمگيري ميشود.
وي گفت: عقل رسانهاي حكم ميكند كه با ذكر نام و اخبار ديگر كانديداها مخاطبان آنها نيز جذب روزنامه شوند.
بهزادي فرآيند دموكراتيزاسيون را يك اصل اساسي دانست كه بسياري (از جمله تمامي مردم و قشر بزرگي از سياسيون منهاي راديكالها) به آن معتقدند و خواهان حفظ و قدرت اين فرآيند هستند. چنانچه اين فرآيند ادامه يابد روزي به جايي خواهيم رسيد كه جدلهاي كنوني ناشي از شرايط و ميل به دموكراسي و تمرين آن به نظر خواهد آمد. با از ميان رفتن اين جدلها همگي ميتوانند از دموكراسي بهرهمند گردند.
وي همچنين با تاكيد بر اينكه راديكاليزم در هر زمينهاي در تمامي دنيا مورد انزجار مردم است، ادامه داد: اگرچه ممكن است شرايط به سمتي پيش رود كه راديكاليزم در مقطعي صورت گيرد ولي تداوم آن همواره مضر بوده است.
اين روزنامهنگار خاطرنشان كرد: رسانهها بايد بكوشند تا روند دموكراسي را به تدريج به پيش برند. عقلاي سياسي نيز ميتوانند با ايجاد ثبات خوبي در انتخابات مردم را متوجه آن در راستاي تداوم فرآيند دموكراتيزاسيون كنند. چراكه مردم به دنبال نام و جناح نيستند بلكه خواهان فرآيند دموكراتيزه شدن كشورند و البته رفاه اقتصادي خود را نيز ميطلبند.