خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي
«بايد به آزادي در محيطهاي علمي و پيشبرد دموكراسي در دانشگاهها اهتمام بيشتري داشت.»
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دكتر مصطفي معين در جمع استادان دانشگاههاي تبريز كه با عنوان "عدالت سياسي، دانشگاه و شهروند توانمند" سخنراني ميكرد، با بيان اين مطلب افزود: «من نه از آنرو كه دانشگاهيم و به صنف دانشگاهيان تعلق دارم، بلكه به آن سبب كه فكر ميكنم "نهاد دانشگاه" و "گفتمان علمي" در توسعه ايران و تحولات روزافزون جهان نقش محوري يافته است وارد عرصه سياست شدهام، در همين روند است كه "تبريز و آذربايجان" معنايي خاص دارد.»
وي با بيان اينكه جهان امروز "معرفت بنياد" است، ادامه داد: «دانشگاه از آنرو كه توليد معرفت علمي ميكند و مهمترين كانون مولد انديشه است، بايد و ميتواند در رويارويي با فرصتها و تهديدهاي مختلف اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي نقشآفرين باشد. دوم اينكه دانشگاه مهمترين كانون و نهاد پيشبرد دموكراسي است و ميدانيم كه پيشبرد دموكراسي مسير اصلي تحقق حيات ملي، هويت ملي و عقلانيت ملي ما در اين دوران است.»
معين ادامه داد: «ميدانيم كه تضعيف دانشگاه و به حاشيه راندن يا به حاشيه رفتن "دانشگاه" و نخبگان علمي، فرهنگي و سياسي كشور چه عواقب ناگواري براي توسعه و پيشرفت داشته است، چرا ايران عقب ماند و كشورهاي مشابه آن مثل كره پيش رفتند؟ چرا تحقير و تضعيف اين كانون مولد فكر و تلاش موجب بروز آثار زيانبار و درازمدت اجتماعي مثل انفعال و نااميدي و يأس شد؟»
وي گفت: «وجهه بارز زندگي و حضور ما در جهان امروز با اعتبار و اقتدار علمي ساخته ميشود، اگر بگوييم امروز مهمترين عنصر حياتبخش و هويتساز ما دانايي است، سخني گزاف نخواهد بود. در تلاش براي كسب اين عناصر هويتساز ايراني و اسلامي باز مثل گذشته نقش تبريز و آذربايجان بسيار مهم است.»
كانديداي جبهه مشاركت و سازمان مجاهدين افزود: «آذربايجان به عنوان ركن ركيني از ايران، نقش مهمي در پايهگذاري هويت ملي و اسلامي و تجربه تاريخي ملت ايران داشته است و در اين مرحله جديد هم ميتواند داشته باشد. به اين دلايل من سخن و برنامه مشخصي دارم كه معناي آن به ميدان آمدن دانشگاه و نقشآفرين شدن مولدان انديشه و فرهنگ و علم كشور در عرصه تعيين سرنوشت است. من آمدهام تا بتوانم عملا گوش شنواي دانشگاهيان و دانشجويان، نخبگان و روشنفكران در امر سياست باشم و با ياري آنها چارهاي اساسي براي حل مشكلات مردم و پيشرفت كشور در مسير اصلاحاتي كه خود ملت برگزيدهاند پيدا كنم.»
معين تصريح كردك «ما ميتوانيم به اعتبار اين سرمايه اجتماعي و در واقع بهرهگيري از منابع انساني ايران در همه زمينهها، "موج جديد اصلاحات" را پيش بريم. هركس آشنايي مختصري به تاريخ و فرهنگ ايران و حداقل دو فراز سرنوشتساز يكصد ساله اخير آن يعني انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامي داشته باشد ميبيند كه اينجا سرزمين اميد و زايندگي و پويايي علمي، فرهنگي و سياسي ايران است.»
معين ادامه داد: «انديشه، منطق و راهي كه متفكران اين سرزمين براي اصلاح تفكر و سياست در ايران گشودند، نور ناشناخته است.»
وي آذربايجان را كانون اصلاحطلبي، آزاديخواهي، عدالتجويي، دينداري در دنياي معاصر و نوزايي علمي و فرهنگي و هنري ايران معاصر دانست و اين مساله را باعث مسؤوليت ويژه دانشگاهيان و دانشجويان، نخبگان و روشنفكران خواند.
اين كانديداي رياست جمهوري تصريح كرد: «ترديدي ندارم كه به رغم تلاشهاي ارزنده دولت خاتمي در راه توسعه همهجانبه اين منطقه، جايگاه و رده آذربايجان در توسعه بايد بيش از اينكه هست باشد.»
به گزارش ايسنا، وزير سابق علوم اظهار داشت: «من فاجعه حمله به دانشجويان بيپناه دانشگاه تبريز در 20 تير 1378 را و جفايي كه در حرمت شكني و ناديده گرفتن حقوق دانشجويان و دانشگاهيان و مديران عزيز اين دانشگاه رفت، با تمامي وجود لمس كردهام و در كنار آنان ايستادم. در عين حال از هوشمندي، نوآوري و انگيزهمندي دانشجويان عزيز اين دانشگاه در انجمنهاي اسلامي، در نهادها و كانونهاي فرهنگي و علمي و صنفي همواره و در همه جا نكتههاي فراوان آموختهام و در مشي فكري، سياسي و اجرايي خود هم به كار بستهام.»
معين گفت: «همچنان كه از آگاهي و احساس مسووليت استادان عزيز دانشگاه تبريز پس از اصرار و استعفاي رييس شجاع و سخنتكوش دانشگاه، رييس منتخب را در مسوليت گذشتهام در وزارت علوم برگزيدم و اين را به عنوان گام مهمي در اعتبار و استقلال دانشگاه به رويهاي قانوني تبديل كردم.»
وي ادامه داد: «امروز با وقوف به برخي از اين تواناييها و ظرفيتهاي تاريخي، انس و الفت فكري و سياسي كه از قديم با اين سرزمين و اين مردم داشتهام، سخن كوتاه و مشخصي در باب عدالت سياسي، دانشگاه و توانمندي شهروندي دارم. نقطه عزيمت هر جنبش عظيم اجتماعي و مشاركت مردم در تعيين سرنوشتشان توجه آنان به عدالت است. عدالت مفهومي فطري است كه عقل هم ميتواند مستقل به آن دست يابد. هر انديشه، فرد و گروهي كه براي عدالت وجود مستقل قائل باشد، ناگزير بر عقل تكيه اساسي خواهد كرد و هر كس دنبال معيارهاي عدالتطلبانه در مديريت، اقتصاد، فرهنگ، سياست، جنسيت، و در ميان گروهها و اصناف و اقوام و نسلها و ... باشد به خرد فردي و جمعي روي ميآورد و مجال رشد آنها را فراهم ميكند.»
اين كانديداي رياست جمهوري اظهار داشت: «امروز دانشگاه يكي از دو مراكز اصلي توليد فكر است ضمن آنكه مهمترين كانون توليد علم است. پس ميتواند و بايد بيش از هر نهاد ديگري به عدالت بپردازد. يعني چون كانون علم و عقل است بايد به همزاد عقل يعني عدل توجه ويژه كند. عدالت را بايد دانشگاه تبيين و تعريف كند، هيچ كس با لفظ عدالت مخالف نيست. اما مهم، اولا تعريف دقيق آن است و ثانيا اجراي آن از همين جاست كه نسبت ميان عدالت و دموكراسي آشكار ميشود. عدالت محقق نخواهد شد مگر آنكه جامعه مدني قدرتمند داشته باشيم و حكومت در برابر آن پاسخگو باشد. دانشگاه مستقل و توانا، مطبوعات مستقل و توانا، احزاب مستقل و توانا، نهادهاي مدني و اتحاديههاي مستقل و توانا،انجمنها و كانونهاي علمي، تخصصي، فرهنگي،اجتماعي، هنري، ادبي و صنفي مستقل و توانا ميتوانند مصداق تلاش براي تحقق عدالت باشند.»
وي اظهار داشت: «عدالت سياسي يعني توزيع عادلانه قدرت براي دور ماندن از مفاسد سياسي همانگونه كه اگر اكثريت ثروت كشور در اختيار اقليتي از جامعه باشد وضعيتي ناعادلانه است، اگر نسبت قابل قبولي بين خواستهها و آراي مردم و پايگاه اجتماعي صاحبان قدرت و سياست و ميزان دخالت آنان در مديريت كشور وجود نداشته باشد بيعدالتي سياسي بروز پيدا ميكند. بيعدالتي سياسي موجب ضعف احساس همبستگي و مشاركت سياسي، ضعف توانمندي ملي، كندي يا ركود است. عمليترين راه كاهش مشكلات مردم و افزايش ظرفيتهاي ملي و بينالمللي بالا بردن سطح عدالت سياسي يعني جلب مشاركت داوطلبانه، آگاهانه و فعالانه همه شهروندان در عرصههاي گوناگون و در روند تصميمسازيهاي ملي است. به اين ترتيب عدالت سياسي زمينهساز مشاركت عمومي.، ثبات و امنيت ملي و توسعه و پيشرفت كشور است، مقدمهاي كه اولين نگاه جدي به آن باعث تغيير نگرش در عرصه سياست و قدرت به دانشگاه و دانشگاهيان و استفادهي علمي از اين ظرفيت در سطح ملي ميشود.»
معين تصريح كرد: «عدالت به تعبير افلاطوني توازن ميان خصوصيات بنيادين جامعه است. همچنانكه "دانايي" از جمله خصوصيتهاي بنيادين جامعه است، شجاعت نيز عصنر ديگر بنيادي است، با اين تعريف آنچه از دانشگاه و بخش نخبه و روشنفكر جامعه انتظار ميرود تكيه توام هم بر دانايي و هم بر شجاعت در پيشبرد آن در عرصه عمومي است و اين يعني مسوليتپذيري نهاد دانشگاه و دانشگاهيان در عرصه تعيين سرنوشت كه امروز يكي از بارزترين آنها دخالت فعال در روند انتخابات است.»
وزير سابق علوم گفت: «عدالت سياسي تن دادن به نوعي از دموكراسي نيز هست كه در آن فرصتهاي برابر براي همه مطمح نظر است. هركس دلش براي آزادي، آبادي و سربلندي ايران ميتپد بايد بتواند در اين مسير تأثيرگذار باشد.»
وي افزود: «اين ضرورت در حوزه دانش، فرهنگ و هنر به طور مضاعف ميشود، هر صاحب انديشه و علمي بايد بتواند از دغدغه معيشت و عدم امنيت دور شود و با حضور در نهادهاي مدني از انگيزهي تأثيرگذاري بيشتر در عرصهي عمومي برخوردار شود و فرصت اثربخشي در روند تحولات كشور بيابد، اين ضرورتي است كه بيش از همهجا امروز در دانشگاه مشاهده ميشود.»
اين كانديداي رياست جمهوري ادامه داد: «عدالت سياسي بطور مستقل و بدون تكيه بر مفهوم آزادي قابل تصور و تحقق نيست، ايدهي آزادي و تلاش براي پيشبرد دموكراسي شرط اصلي و اوليه براي توانمندي شهروندان است. عدالت سياسي باور به ايجاد شرايطي است كه بيشترين امكان را در اختيار محرومترين و محدودترين بخشها و قشرهاي اجتماعي قرار ميدهد. كسي نميتواند منكر اين واقعيت باشد كه دانشگاهيان، روشنفكران، هنرمندان، روزنامهنگاران، دانشجويان و جوانان ما هنوز براي برخورداري اجتماعي، اقتصادي و سياسي از فرصتهاي مطلوب فاصله دارند.»
وي تاكيد كرد: «بايد به آزادي در محيطهاي علمي و فكري و پيشبرد دموكراسي در دانشگاهها اهتمام بيشتري داشت.»
معين تصريح كرد: «به اعتبار پژوههاي معتبر علمي كه در كشور به انجام رسيده است، از جمله در پيمايش ملي ارزشها و نگرشهاي ايرانيان از نظر آحاد مردم، كميابترين ارزش اخلاقي مثبت "انصاف" است. پس بر اساس آنچه در نظام فرهنگي و سياسي جامعه ما مشهود است، انصاف در توزيع فرصتها، ايجاد موقعيت براي به صحنه آمدن شايستهترينها، وجود فرصت برابر براي دفاع براي انديشهها و افراد، عدم تهمت و افترا براي وصول به هدف قدرت، از جمله اهدافي است كه ميدان رقابت سياسي را عادلانه ميكند.»