امروز خوشحال هستم در شهر فرهاد كه مظهر مقاومت، پايمردي و استمرار عقيده و نترسيدن از ملامت دوست و دشمن است در خدمت دوستان هستم. و خوشحالم كه دوستان توانستند دومين جلسه خودشان را عليرغم ملامت ها برگزار كنند. و باز هم خوشحالم كه در اين جمع همه كساني كه خواستند صحبت كنند، بر زبان آوردند، آنچه كه ميخواستند، ما همين هستيم. جمع شدهايم براي اينكه بگوئيم اجازه نفس كشيدن آزادانه ميخواهيم براي اينكه بتوانيم به عنوان بخشي از جامعه بزرگ ايراني، آنچه را كه تشخيص دادهايم و حق ماست بيان كنيم. تشكر ميكنم از دوستان برگزار كننده، آقايان دكتر سليمي، فتاحي و احمديان و معذرت ميخواهم از اين كه وقت من را از آن خودشان كردند و وقت كمي براي من گذاشتند. و تأسف ميخورم از اينكه حضور من در اين جمعها باعث شده، ملامتي كه بايد نصيب من ميشد، نصيب دوستان ديگر _ گاهي اوقات _ شود. اي كاش من نبودم كه شما راحتتر بتوانيد آنچه را كه ميخواهيد بيان كنيد.دو سه نكته كلي را بيان ميكنم كه بگويم به دنبال چه هستيم؟ ميگويند منافع ملي را در نظر بگيريد. مصالح ملي را در نظر بگيريد. امنيت ملي را در نظر بگيريد. يكي براي ما تعريف كند كه مصالح ملي يعني چه؟ آيا غير از مصالح همه ايرانيان است؟ به ما بگوئيد امنيت ملي يعني چه؟ آيا غير از امنيت براي همه ايرانيان است؟ ما هيچ چيز اضافه را نميخواهيم. ميگوئيم جمهوري اسلامي براساس عدل بنا شده است و ما عدالت و منزلت خودمان را ميخواهيم. ميخواهيم منزلت ما به عنوان يك كرد همانند منزلت يك يزدي و اصفهاني يا كرماني باشد. هيچ چيز بيشتر نميخواهيم. يعني چه؟ يعني اگر قرار شد در يزد به لهجه يزدي و به زبان خودشان جلسه شعر بگذارند، در كردستان ما، در كرمانشاه ما ]هم[ كسي مانع نشود. بيشتر از اين چيزي را نميخواهيم. ميگويند كدام زبان كردي؟ ميگوئيم كدام زبان فارسي؟ سمنان فارسي است يا شيرازي؟ ما هم همين جوري صحبت ميكنيم. ما اساساً اينجا نشستيم كه بگوئيم كردها هم در ميان خودشان اختلاف لهجه، اختلاف گويش و اختلاف مذهب دارند مگر فارس سني مذهب نداريم در اين كشور؟ داريم؛ ما هم مثل بقيه. پس عدالت در منزلت ميخواهيم. جمهوري عدل اسلامي عدالت در منزلت ميخواهيم. ديگر چه ميخواهيم؟ ميگوئيم عدالت در ثروت ميخواهيم. در توزيع ثروت عدالت ميخواهيم. نه چیز دیگر برخي از دوستان ما اشاره كردند، ببينيد من اصلاً كردستان نميگويم. اگر ايران براي همه ايرانيان است... استان آذربايجان شرقي قبل از انقلاب پنجمين استان توسعه يافته كشور بود و كرمان به تعبيري يازدهم يا چهاردهمين استان توسعه يافته كشور بود. ما در جنگ نميتوانستيم توسعه پيدا كنيم، چرا تبريز ]آذربايجان شرقي [ به استان نهم و كرمان تبديل شود به استان دوم و سوم كشور؟ چرا ميگوئيم ميخواهيم در قدرت سهيم شويم؟ براي اينكه ما هم اگر آنجا بوديم به اندازه كرمان رشد ميكرديم، همين. خيلي چيزهاي زيادي هم نميخواهيم، حرفهايمان هم روشنند. دوستان نظامي و انتظامي هم كه اينجا ضبط گذاشتهاند بدانند كه حرفهايمان همين است. هيچ چيز مخفي نداريم. همين حرفهايي كه زديم. عدالت توزيع قدرت در كشور بين همه شهروندان ايراني باعث ميشود كه ما عدالت در توزيع ثروت را هم داشته باشيم. بتوانيم به ميانگين ثروت كشور نزديك بشويم. نميخواهيم منطقه اول كشور شويم، ميخواهيد بگوئيد كرمانيها از ما سختكوشترند؟ برويد مردم پاوه و جوانرود را ببينيد كه از دل سنگها مزرعه درميآورند. يا ميخواهيد بگوئيد آنها از ما عاقلترند؟ پس بگوئيد كه شما شهروند درجه دو هستيد. ما فقط همين را ميخواهيم. ميگوئيم به ما نگوئيد شهروند درجه دو، بگوئيد به همه ايرانيان سهم ميدهند. به باور ما هر كسي كه ايراني را به شهروند درجه يك و دو تقسيم كند، تجزيهطلب است. ميگويند سفير انگليس اين روزها فعال شده كه بين اقوام ايراني اختلاف بيندازد، سوال ميكنم سفير انگليس آنقدر بد شد؟ اينها كه هشت سال پيش رفتند به سفير انگليس گفتند كه بيا از ما حمايت كن. ما كردها نگاه به خارج نداريم. نگاهمان به رأي تمام ايرانيان است براي اينكه حق تمام ايرانيان تأمين شود. ما كردها امپراتوري بزرگ ايران را بنيان گذاشتيم. اين امپراتوري مال ماست. ايران مال ماست اگر كسي آن را به گروگان بگيرد، ميرويم در قدرت شريك ميشويم، پس ميگيريم. ما بيش از اين چيزي نميگوئيم. يك نكته هم بگويم. چرا ميگوئيم نگاه به خارج نداريم. ما بر اين باوريم كه هر كس سر در مقابل خواستههاي ملت خودش فروبياورد، در مقابل خارجي ميايستد و هر كس فشار بر ملت خودش وارد كند، تسليم خارجي ميشود. به دوستان ميگوئيم كه ما هنوز تصميم نگرفتهايم كه به چه كسي رأي بدهيم. ممكن است هركدام از ما به يك حزب يا تشكيلات وابسته باشد ولي ما اصلاً هنوز تصميم نگرفتهايم كه رأي بدهيم يا نه. ما تصميم ميگيريم.
اگر عدالت در منزلت، عدالت در توزيع ثروت و عدالت در توزيع قدرت را به ما تضمين دادند و ما همين جمعي كه اينجا هستيم و مردم از ما حمايت كردند _ به كسي رأي ميدهيم وگرنه به هيچكس رأي نميدهيم. خيلي ساده است. اصلاً معادلهاش ساده است. چيز پيچيدهاي نيست. من نميدانم چرا بعضيها آن را پيچيده ميكنند. ما به اين شرط رأي ميدهيم .. الان تضمين ما همين يك رأي است كه داريم؛ جمعشان ميكنيم هر چقدر بسيج اجتماعي داشتيم ... كه خوشبختانه نوع عكسالعملي كه اقتدارگرايان به جلسات ما نشان دادند، نشان ميدهد كه قدرت بسيج كنندگي ما بالا رفته و ما اميدواريم يك خورده بيشتر به ما فشار بياورند تا مدام بيشتر متوجه بشوند كه بايد به چه كسي رأي بدهند. بنابراين اگر توانستيم تضميني بگيريم كه رأي ميدهيم اگر هم نتوانستيم كه رأي نميدهيم. خيلي سخت نيست. بالاخره اين رأي حق من است. رأي ارزش دارد. حتماً ارزش دارد كه همه آمدهاند ، اگر ارزش دارد ما به ازايش را هم به ما بدهند. ما به ازايش هم روشن است. ما نگاه به خارج نداریم ما قطعاً مرزهاي ايران را بهتر از هر كسي تشخيص داديم و در طول تاريخ از آن دفاع كرديم و ما هستيم كه سرنوشت آينده ايران را از آن خودمان ميدانيم. يك خورده هم كارهاي بدي در گذشته كرديم، اين را هم بگويم، ما در دو انتخابات گذشته بيشترين رأي را به اصلاحطلبان داديم؛ براي همين است كه الان به شما ميگويند ديگر نبايد بيشترين رأي به کسی بدهيد. ما تضمين ميدهيم كه هركسي را خودمان تشخيص داديم راي ميدهيم. جلسه بعدي را دوستان در مهاباد، بوكان و اروميه تقاضا كردند. اميدواريم جمعي بتوانيم به يك جمعبندي برسيم. اميدوارم خداوند توفيق بدهد كه در جهتي تلاش كنيم كه رضايت و خواست او باشد و خدمت به اسلام.
والسلام