ملي شدن صنعت نفت, اقدامي اساسي عليه سلطه دولتيخارجي بر سرنوشت كشورمان بود
تهران- خبرگزاري كار ايران
دبيركل نهضت آزادي ايران گفت: ملي شدن صنعت نفت در ايران, علاوه بر كوتاه كردن دست بيگانگان از كشور, در بازگرداندن و بازسازي شخصيت ملي و اعتماد به نفس تودههاي مردم ايران و مردم تمامي كشورهاي جهان سوم نقش اساسي داشت.
ابراهيم يزدي در گفتوگو با خبرنگار "ايلنا", با بيان اينكه جنبش ملي كردن صنعت نفت در ايران به رهبري شادروان محمد مصدق, در شرايطي فعال شد كه دولت انگليس در تمامي امور داخلي ايران از جمله در دربار و ارتش, در ميان فعالان سياسي, نمايندگان مجلس و روزنامهنگاران نفوذ گستردهاي داشت، گفت: ملي شدن صنعت نفت, اقدامي اساسي عليه سلطه و استيلاي استعماري يك دولت خارجي بر سرنوشت كشورمان بود.
وي با اشاره به تأثير ملي شدن صنعت نفت ايران در كشورهاي آسيايي و آفريقايي, ملي شدن كانال سوئز در مصر را متاثر ازاين اقدام دانست و گفت: منطق, جذابيت و مشروعيت روش مصدق در پيگري آرمانهاي ملت, سبب شد كه روش او در بسياري از كشورهاي جهان سوم مورد استفاده قرار گيرد، به طوري كه جمال عبدالناصر با همان روش، كانال سوئز را ملي كرد.
به گفته يزدي، روش دكتر مصدق در پيشبرد اهداف ملي و منشاء او در مديريت كشور و برخورد با مخالفين، صحنه تازهاي را در روابط دولت - ملت در ايران به وجود آورد.
وي در اين مورد گفت: مصدق هرگز با مخالفين خود, حتي با كساني كه با وسايل نظامي به خاندانش حمله كردند، برخورد نكرد.
اين فعالي ملي- مذهبي روش و منطق مصدق در استيفاي حقوق ملت ايران و ملي كردن نفت را منطقي محكم و دنياپسند دانست كه سبب شد مصدق در دادگاه لاهه و شوراي امنيت سازمان ملل در دفاع از حقوق ملت ايران پيروز شود.
يزدي در ادامه اين گفتوگو به دلايل پيروزي كودتاي 28 مرداد 32 اشاره كرد و با بيان اينكه در زمان مطرح شدن جنبش ملي شدن صنعت نفت در ايران, مناسبات جهاني شديداً متاثر از جنگ سرد بود، افزود: در آن شرايط، كشورهاي غربي از جمله آمريكا براي جلوگيري از توسعه كمونيسم, استراتژي بازدارنده را در پيش گرفته و پيمانهاي نظامي منطقهاي تشكيل داده بودند.
وي با تصريح بر اينكه در خاورميانه نيز پيمان منطقهاي بغداد (سنتو) به وجود آمده بود كه مصدق به عنوان يك رهبر حاضر نشد به آن پيمان ملحق شود، ادامه داد: مصدق بر اين باور بود كه براي كشوري مانند ايران ورود در مناقشات بينالمللي مفيد نيست و به همين دليل سياست بيطرفي مثبت را بنيان نهاد كه اين سياست براي آمريكا غيرقابل تحمل بود و اين امر از دلايل مقابله بينالمللي با مصدق بود.
وزير خارجه دولت موقت، تبديل شدن تز ملي شدن صنعت نفت به الگويي براي كشورهاي صادر كننده نفت را، باعث وحشت آمريكا و دومين عامل خارجي در سقوط دولت ملي مصدق دانست.
وي به جنگ رواني انگليس در القاي اين مطلب به آمريكاييها و مذهبيهاي داخل كشور كه ادامه حكومت مصدق منجر به حاكميت كمونيسم در ايران ميشود, اشاره كرد و گفت: شواهد نشان ميدهد كه انگليسيها براي القاي اين مطلب از نيروهاي چپ استفاده كردهاند.
يزدي، نهادينه نشدن دموكراسي در ايران و نبودن احزاب قدرتمند در كشور را به عنوان عوامل داخلي پيروزي كودتاي 32 برشمرد و گفت: عدم هماهنگي احزاب ملي سبب شد كه آنها نتوانند بسيج ملي مردم ايران را ادامه دهند و مردم را به عرصه تقابل با كودتا بكشانند.
وي با بيان اينكه در تاريخ ايران، هر زمان كه جنبشهاي اجتماعي جنبه ضداستعماري داشتهاند، همه نيروها در آن شركت ميكردند اما هنگامي كه جنبشها به مبارزه با پايگاه استعمار كه دربار و استبداد بود، ارتقاء مييافت، بسياري از نيروها حاضر به همراهي با جنبش ملي نميشدند, افزود: جنبش ملي شدن نفت نيز زماني كه خواست با دربار و شاه كه پايگاه اصلي استعمار بود، مبارزه كند، با خروج بسياري از نيروها مواجه شد.
دبيركل نهضت آزادي ايران در پايان خاطرنشان كرد: سقوط دولت مصدق و زنداني و محاكمه شدن او هرگز به معناي شكست جنبش ملي ايران نيست و اين جنبش هرگز در آرمانهاي خود شكست نخورد.