شنبه 6 فروردین 1384

حقوق بشر، اصلاح‌طلبى و سياست خارجى ايران در سال گذشته، گفتگو با عيسى سحرخيز، داود خدابخش، دويچه وله

سال ۱۳۸۳ خورشيدى سپرى شد. سالى بود پرتنش كه بار ديگر نشان داد كه دو نيروى قدرتمند سنت و تجدد در عرصه‌هاى گوناگون اجتماعى همچنان در برابر يكديگر صف آراسته‌‌اند. شك نيست كه در سال جديد نيز شاهد اين رودرويى خواهيم بود، زيرا كه ايران برهه‌اى سرنوشت‌ساز از تاريخ خود را از سر مى‌گذراند. صداى آلمان در اين زمينه گفتگويى داشت با عيسى سحرخيز، روزنامه‌نگار و از فعالان راه آزادى بيان و قلم.

گفتگو: داود خدابخش

دويچه وله: آقای سحرخيز، ارزيابی شما از وضعيت حقوق بشر در ايران در سالی که گذشت چيست؟

عيسی سحرخيز: همانطور که می‌بينيد، ما شاهد فراز و نشيب‌های بسيار زيادی در سال ۸۳ بوده‌ايم. همزمان با شروع اقتدار جريان اقتدارطلب يا تماميت خواه، فشارهای آنها بعد از انتخابات مجلس هفتم بالا گرفت، که اوج آن را در شرايط خودسانسوری شديد مطبوعات و توقيف آنها و در دستگيری وبلاگ‌نويسان و فعالان سازمان‌های غيردولتی ديده‌ايم. ولی حرکتی را که انجام داده بودند، حرکتی نبود که بتواند قابل دوام باشد، مخصوصا به کارگيری شکنجه‌ی سرخ و سفيد عليه اين جوان‌ها باعث شد که افرادی که درگير اين ماجرا بودند هزينه‌ی شديدی را بر جريان تماميت‌خواه و اقتدارطلب تحميل بکنند، بگونه‌ای که بخشی از قوه‌ی قضاييه كه سعی می‌کند خودش را از مباحث سياسی کنار بکشد، مجبور شد اين ماجرا را بصورت جداگانه نگاه کند و شخص آقای شاهرودی در پی تلاش‌هايی که در دولت صورت گرفت و پيگيری‌هايی که آقای خاتمی داشت، مجبور شدند که اين پرونده را از دست آقای مرتضوی بگيرند. و اگرچه توانشان به آن حد نبود که بتوانند اينها را به محکمه بکشانند و مجرمان را محاکمه بکنند و کسانی که درگير شکنجه بودند، ولی بهرحال تضاد در پی آن باز شد. البته بحث انتخابات و مشروط کردن انتخابات با پيش زمينه‌هايی مثل آزادی مطبوعات، فعاليت جريان‌های سياسی و کناررفتن فشارهايی که در مورد نقض حقوق بشر صورت می‌گرفت، يک مقدار در ماه‌های پايانی سال ما را با فضای بازتری مواجه کرد.

دويچه وله: با توجه به افتی که در روند جنبش اصلاحات در سال ۸۳ ايجاد شد، فکر می‌کنيد در سال ۸۴ چه عواملی می‌توانند در رونق حرکت‌های اصلاح‌طلبانه موثر بيفتند؟

عيسی سحرخيز: همينطور که متوجه هستيد بحث انتخابات فرمايشی مجلس هفتم و رد صلاحيت گسترده‌ى اصلاح‌طلبان پيگير و پيشرو باعث شد که ما حداقل در سه فصل سال شاهد رکودی باشيم. اگرچه بحث اين بود که می‌توان فاز جديد اصلاحات را با نگاه به نهادهای اجتماعی و حرکت جنبش اجتماعی تقويت کرد و حرکت داد، ولی متاسفانه اينکار صورت نگرفت و از نيروی فصل آخر سال حرکت‌هايی که باز بصورت بيانيه نوشتن در ارتباط با انتخابات يا رويکرد اصلاحات صورت گرفت و اين ماه‌های پايانی و بويژه اسفندماه در چارچوب انتخابات انجام شد، يکنوع حرکتی را ايجاد کرده است که اگرچه انرژی لازم را ندارد، ولی بخشی از آن انجماد و سردی فعاليت،های سياسی را گرفته و طبيعتا درگيربودن جريان‌های سياسی و اجتماعی بود و مردم و حداقل تاکنون حدود نيمی از مردم در بحث انتخابات می‌تواند در فصل اول سال اين حرکت اصلاح‌طلبی را به نقطه‌ای حساس برساند و البته بستگی دارد به اينکه چه انرژی و چه پتانسيلی را بشود در آن تزريق کرد. بعد از طريق آن می‌توان حركت را برای ۹ ماهه‌ی بعدى سال پيش‌بينى كرد. بهرحال ما به نقطه‌ی عطفی می‌رسيم، يا حرکت بسوی استبداد گسترده خواهد بود یا اينکه اين جنبش اصلاحات بهرحال يک جوششی، يک حرکتی را می‌تواند مجددا در جامعه ايجاد کند که اميدواريم اينبار بااستفاده از کادرهای مناسب، برنامه‌های پيشرو و تعيين تکليف با جريان اقتدارطلب بتوانيم حرکت اصلاحات را از آنجايی که به پايان رسيده بود، با يک گام و با يک جهش اساسی به پيش ببريم.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

دويچه وله: حالا يک سوال کوتاه در عرصه‌ی سياست خارجی. فکر می‌کنيد سال گذشته، سال موفقيت آميزی برای ايران بود؟

عيسی سحرخيز: من چندان اين مسئله را مثبت نمی‌بينم. چون اروپا و آمريکا عمدتا نگاهشان بر يک موضوع است، و آنهم بحث استفاده از انرژی هسته‌ای متمرکز کرده بودند و مباحث ديگر تحت‌الشعاع قرار گرفت. بويژه استقرار مجلس هفتم و سياست‌هايی که ضد جريان‌های بين‌المللی و جذب سرمايه شکل داد و باعث شد که ما آنچيزی را که در دوران ۸ ـ ۷ ساله‌ی اصلاحات و يا در مجلس ششم کار شده بود و پيش رفته بود، يک جريان نابخرد در عمل که انگار بولدوزری را بگيرد و آن چه که برای بهبود روابط هموار شده بود، آنها را تخريب بکند و ما را در مرز خطر قرار بدهد. و طبيعتا بحث انتخابات نهم رياست جمهوری ما را در يک شرايطی قرار خواهد داد که ببينيم آيا امکان ترميم روابط بين المللی در زمينه‌های سياسی و اقتصادی شکل خواهد گرفت يا خير و يا آنچيزی را که مجلس هفتم به تخريبش شروع کرده، يک جريان تقويتی ديگر آنها را مواد منفجره می‌گذارد و آنچيزی را هم که از زيرسازی‌هايش فراهم آمده بوده، نابود می‌کند. آنچه در روابط بين المللی صورت گرفت و در زمينه‌ى سرمايه گذاری خارجی، بويژه آنچيزی که در فرودگاه بين‌المللی انجام شد، نشانه‌هايی را بروز داد که ما اکنون ابتدايی‌ترين پس‌لرزه‌های آن را در ارزش بورس، ارزش سهام، ميزان سرمايه گذاری، حرکت سرمايه به سمت ایران و فعاليت‌های اقتصادی، بکارگيری نيروی کار و افزايش اشتغال و يا اينکه سطح تورم كنونى شاهدش هستيم. و اميدواريم جريانی که در اين يکساله چنين تخريبی را کرده است، هشدارى باشد براى مردم که آنها بتوانند پتانسيلی را ايجاد کنند که جنبش اصلاحات بتواند حرکت بکند و آنچيزی را که در بهبود روابط ايران با جهان صورت گرفته مجددا به سمت ترميم برود و نه بسمت تخريب و نابودی.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/19795

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'حقوق بشر، اصلاح‌طلبى و سياست خارجى ايران در سال گذشته، گفتگو با عيسى سحرخيز، داود خدابخش، دويچه وله' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016