رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام اعلام كرد: اعتقاد من براي حضور در انتخابات افزايش يافته است
به گزارش خبرگزاري كار ايران ( ايلنا )، "اكبر هاشميرفسنجاني" ضمن اعلام اين مطلب در گفتوگويي تفصيلي، خاطرنشان كرد: با توجه به شرايط خاص مملكتي و اعلام كانديداهاي مختلف، هنوز به تصميم نهايي نرسيدهام اما اعتقاد من براي حضور در انتخابات افزايش يافته است.
به گزارش پايگاه اطلاعرساني "ائتلاف نهم براي فرداي بهتر"وي در اين گفتوگو به پرسشهاي مختلفي درباره حضور خود در انتخابات، تركيب كابينه احتمالي، عملكرد دوران سازندگي و سياست تعديل اقتصادي و خصوصيسازي و انتقادات نسبت به آن، كاهش وابستگي به درآمدهاي نفتي، اولويتهاي كشور، فعاليتهاي هستهاي و مذاكرات با اروپا، تنشهاي موجود در بين جناحها و احزاب مختلف و راهكار حل آن، مشاركت اقوام مختلف در حكومت، پاسخگو بودن دولت، روابط خارجي و برقراري روابط و مذاكره با آمريكا، حكم دادگاه ميكونوس، تأمين امنيت مخالفان، وضعيت نيروهاي نظامي كشور، اختيارات رئيسجمهوري در اجراي قانون اساسي، رفتار اهانتآميز برخي گروههاي اجتماعي و ممانعت از حضور, اظهارنظر و مشاركت نخبگان، تعامل با جوانان و خواستههاي نسل جديد، بررسي مجدد قانون مدني درباره زنان و استفاده از فناوريهاي ارتباطي روز از قبيل ماهواره و اينترنت؛ پاسخ داده است.
متن كامل اين گفتوگو به اين شرح است:
در حال حاضر، جامعه پرسشگر حضور و يا عدم حضور جنابعالي در عرصه انتخابات است، نظر نهايي شما چيست؟
*بسم الله الرحمن الرحيم. همانگونه كه بارها نيز متذكر شدهام تمايلي به حضور در اين عرصه نداشتهام و همواره اميد داشتهام كه نيروهاي جوانتر بتوانند اين مسؤوليت خطير را در اين شرايط حساس داخلي و خارجي بر عهده بگيرند و همواره نيز بر اين مهم تأكيد نمودهام. تمام وجود و آرزوي من، ميل به پيشرفت وآباداني كشور است و درهر سنگري كه باشم تمامي تلاشم را براي انجام اين مهم به كار خواهم بست ولي با توجه به شرايط خاص مملكتي و اعلام كانديداهاي مختلف، هنوز به تصميم نهايي نرسيدهام اما اعتقاد من براي حضور در انتخابات افزايش يافته است.
برخي ميگويند اعلام اين موضوع از سوي شما مبني بر اينكه در صورت عدم حضور چهرههاي توانا در عرصه انتخابات حضور پيدا خواهيد كرد نوعي تحقير و كوچكشماري كانديداهاي ديگر است..
* هنور دو جناح عمده كشور در حال بحث هستند كه نامزد نهايي خود را معرفي كنند؛ بنابر اين هنوز افراد مطرح حالت انتظار دارند و نظر من اين است كه در ميان افراد مطرح افراد توانا وجود دارند و نكته دوم كه گفتهام اين است كه قدرت جذب آراي قابل توجه مردم از شروط نامزدهاست كه خود من هم مشمول آن هستم. حضور در عرصه انتخابات براساس اداي يك تكليف الهي و ملي است و قطعاً هر شخصي كه اين توان را در خود احساس ميكند وارد عرصه مي شود و به نوعي خود را از ديگران تواناتر در همه يا اكثر ابعاد ميداند.
ولي اين به معني تحقير و تضعيف ديگران نيست. بلكه اين مردم هستند كه بايد تشخيص دهند چه كسي ميتواند مديريت كشور را بهتر به انجام برساند و اين رقابت خود باعث افزايش مشاركت مردم در عرصه انتخابات و پس از آن كمك به توسعه كشور پس از مشخصشدن رئيسجمهوري خواهد شد و من فكر ميكنم ميبايست روشي را پيش بگيريم كه در عرصه قابت بههيچوجه يكديگر را تخريب نكنيم و سعي كنيم با ارائه راهكارها و برنامههاي اجرايي و عملي، نكات مثبت و برنامههاي خودمان را بيان كنيم.
نظر شما در خصوص عملكرد دوران سازندگي و سياست تعديل اقتصادي و خصوصيسازي و انتقاداتي كه بر آن ميشود، چيست؟
* به نظر من دوران سازندگي پس از يك دوره هشتساله جنگ تحميلي و با توجه به فقدان زيرساختهاي اقتصادي مناسب، عملكرد مثبتي داشته است و اگر به صورت واقعبينانهتر به اين مسأله نگاه كنيم، پيميبريم كه در اين دوره، رشد اقتصادي منفي دوره جنگ به حدود 6 درصد رسيد. بسياري از امكانات زيربنايي نظير نيروگاهها، پالايشگاهها و سدها ساخته شده، كوچكشدن حجم دولت و خصوصيسازي جدي گرفته شد و جامعه تا حد زيادي متحول شد تا بتوانيم بر عقبافتادگيهاي ساختاري گذشته و خرابيهاي ناشي از جنگ تحميلي فائق شويم.
به نظر من در دوره سازندگي چندين برابر سالهاي قبل از پيروزي انقلاب كار و فعاليت انجام داديم ولي طبيعي بود در اين كار عظيم و در اجراي سياست تعديل اقتصادي و خصوصيسازي كه براي اولين بار تجربه آن را پيدا كرديم اشكالاتي نيز بروز كند و ايراداتي داشته باشيم كه به نظر ميرسد اجتنابناپذير بوده باشد.
بازسازي پالايشگاهها، ساخت نيروگاهها و سدها، رشد بخش صنعت، كشاورزي، افزايش توليد نفت، رشد جذب سرمايه خارجي و بهبود وضعيت صادرات، رشد وسيع آموزش و دهها موضوع ديگر از جمله حركتهايي بود كه در دوره صادرات، رشد وسيع آموزش و دهها موضوع ديگر از جمله حركتهايي بود كه در دوره سازندگي انجام گرفت ولي قطعاٌ نميتوان گفت در اين خصوص ايرادي وجود نداشته است. تمامي سعي ما در مبحث خصوصيسازي، افزايش نقش مردم در اداره امور اقتصادي، اجتماعي و سياسي بوده است.
با يك بررسي اجمالي و مرور تحولات، دوره مورد بررسي 1376 ـ 1368 بيانگر موفقيتهاي قابل توجهي است. رشد توليد ناخالص داخلي به 4/6 درصد بالغ شده كه در واقع ميانگين رشد 11 درصدي سرمايهگذاري و بالا رفتن بهرهوري نيروي كار از عوامل اصلي آن به شمار ميآيد. كسري بودجه مزمن 50 درصدي سال 1367 به توازن بودجه تبديل شد و تركيب هزينههاي دولت به نفع هزينههاي عمراني تغيير كرد. تراز منفي بازرگاني خارجي كشور ثبت و سنگيني تعهدات و بدهيهاي خارجي سبك شد. نرخ رشد جمعيت به كمتر از نصف يعني يك سوم درصد تقليل يافت و اميد به زندگي با بيش از شش سال افزايش، به 5/69 در سال رسيد. درصد باسوادي از 9/68 درصد در سال 1368 به 5/79 درصد افزايش يافت و بيكاري هم در دوره سازندگي از 2/16 درصد به 1/9 درصد كاهش يافت. شاخص فقر كه در سال 1367 به 31 درصد ميرسيد، در سال 1379 به حدود 18 درصد كاهش يافت و ضريب چيني به نفع دو دهك پايين و به ضرر دو دهك بالا اصلاح شد كه نشاندهنده توزيع عادلانهتر ثروت بين اقشار مختلف مردم است. بيش از 60 سد مخزني ساخته شد. ظرفيت نيروگاهها از 13 هزار مگاوات به 23 هزار مگاوات بالغ شد و محصولات فولادي و سيمان و پتروشيمي به ترتيب رشد متوسط سالانه، معادل 3/18، 3/5 و 21 درصد شدند و تعداد دانشجويان از 447 هزار نفر در سال 68 به 3/1 ميليون نفر در سال 76 بالغ شدند. زيربناهاي آموزش عالي تا پنج ميليون متر مربع گسترش يافت. بخش كشاورزي در اين دوره همواره رشدي معادل سه درصد داشته است و در مجموع در بخش صنعت نيز با رشدي 17 درصد روبه رو بوديم؛ ضمن آنكه نكته مهم در اين بخش تنها رشد كمي يا حجمي نبوده و نيست و آنچه داراي بالاترين اهميت است، رشد داخلي و بوميشدن فناوري و كاهش وابستگي (نه به معني قطع ارتباط با خارج) است. كاهش ارزبري اغلب صنايع و احداث مجتمعهاي پتروشيمي از توفيقات صنعت كشور در دوره سازندگي است.
آيا نظرات كارشناسان اقتصادي درعملكرد شما در دوره رياستجمهوري دخيل بوده يا نه؟
* ما همواره درخصوص بحثهاي اقتصادي از نظرات كارشناسان و اساتيد اقتصادي استفاده كرده و ميكنيم و در حال حاضر نيز در مجمع تشخيص مصلحت نظام در كميتههاي اقتصادي موارد مهم از سوي كارشناسان و اساتيد اقتصادي بررسي و مورد نقد قرار ميگيرد.
بايد واقعيت را بپذيريم كه بهرغم اقدامات انجامشده در سالهاي پس از جنگ تحميلي و اجراي سه برنامه پنجساله، هنوز بخشي از مردم با مشكلات اقتصادي روبهرو هستند و در تأمين حداقل معاش خود با مشكل مواجهند. بخشي از آحاد جامعه زير فقر زندگي ميكنند. من فكر مي كنم اين فقر ميبايست بيشتر از محل توليد ثروت رفع گردد. مبناي عدالت اجتماعي نيز بر اين اساس استوار شود كه توليد را افزايش دهيم و از طرف ديگر عدالت را در ميزان مصرف و تعادل در آن جستوجو كنيم. هر كس بيشتر مصرف ميكند بايد هزينه بيشتري بپردازد. ميبايست با اتخاذ تصميمات مناسب، فقر و تشديد نابرابري اقتصادي را كه موجب ناهنجاريهاي اقتصادي و اجتماعي ميشود مرتفع نماييم. بنابراين بايد توزيع عادلانه فرصتها و امكانات ملي را مورد توجه قرار دهيم و از هرگونه سياستي كه به اختصاصيكردن امكانات ميانجامد، پرهيز كنيم. اينكه امكانات اوليه كار و تلاش براي ديگران وجود نداشته باشد بيعدالتي است لذا بايد سعي نمود با اتخاذ يك مجموعه سياستهاي مناسب اقتصادي؛ توسعه، اشتغال و بسط عدالت اجتماعي و جلوگيري از تبعيض موجبات بهبود وضعيت معيشتي مردم را فراهم آورد و همه مردم حق دارند كه در فعاليتهاي اقتصادي و سياسي و در چارچوب قانون روابط خود را شكل دهند.
نظر شما را درخصوص كاهش وابستگي به درآمدهاي نفتي و اقدامات انجامشده در اين خصوص چيست؟
* نفت يك سرمايه ملي است و نعمتي است كه از سوي خداوند به ملت اهدا شده است و نسلهاي آينده هم در آن سهم دارند و ميتواند امكان رشد و توسعه اقتصادي را براي كشور فراهم آورد ولي قطعاً درصورت ادامه وابستگي فعلي به درآمدهاي نفتي، ساختارهاي اقتصادي كشور در آينده دچار اختلال جدي خواهد شد؛ بنابراين درگذشته سعي كرديم اين وابستگي را كاهش دهيم. در حال حاضر وابستگي مستقيم و غيرمستقيم به درآمدهاي نفتي حدود 80 درصد است كه يك روند نزولي نسبت به دوران قبل از انقلاب دارد. در اين جهت توسعه صنعت، رشد صادرات غير نفتي، افزايش توليدات پتروشيمي و گاز و فرآورده هاي نفتي نقشآفرين بوده است.
قطعاً كاهش وابستگي به درآمدهاي نفتي موجب تقويت فرهنگ كار و توليد خواهد شد و نهايتاً به بهبود ساختارهاي اقتصادي كشور و استفاده بهتر از درآمدهاي نفتي منجر خواهد شد. در مجمع تشخيص مصلحت نظام، سياست كلي در مورد مصرف نفت تصويب شده كه براساس آن بايد در مدت 10 سال از صرف درآمد نفت در امور جاري خودداري شود و درآمدهاي نفت صرف سرمايهگذاري شود.
آيا طي سالهاي گذشته در جلب و جذب سرمايهگذاري خارجي موفق بودهايم يا خير؟
*جذب سرمايهگذاري خارجي عمدتاً به دو صورت امكانپذير است: يكي جذب سرمايه صرفاً مالي و ديگري جذب سرمايه همراه با انتقال دانش فني و فناوري كه فكر ميكنم در حال حاضر استفاده از نوع دوم كه همراه با مديريت طرحها و بر انتقال دانش فني و فناوري استوار است، مناسبتر به نظر ميرسد. ما بايد با كشورهاي مختلف جهان به يك تعامل مثبت و مناسب برسيم و ضمن جذب سرمايه و فناوري و استفاده از آن در توسعه صنعتي خود به توليد مشترك و صادر كردن آن به بازارهاي جهاني بينديشيم و كشور را به سمت پيشرفت و توسعه حركت دهيم و در كشور توليد ثروت نماييم. اگر مردم بتوانند به جاي دولت با سپردن وثيقههاي لازم در بخشهاي مختلف از سرمايهگذاري استفاده كنند، ميتوانند نقش اساسي درتوسعه اقتصادي كشور داشته باشند. در حال حاضر نيز زمينههاي قانوني مناسبي جهت جذب سرمايه خارجي در كشور وجود دارد و اميدواريم روند جذب سرمايه خارجي در كشور روز به روز افزايش يابد. منتهي در اين خصوص ميبايست زمينههاي جذب سرمايههاي خارجي بيشتر مشخص شود تا بتوان در كوتاهترين زمان ممكن به توسعه مورد انتظار دست يافت؛ البته جذب سرمايهها و نيروهاي انساني ايرانيان مقيم خارج از كشور جاي بحث بيشتري دارد.
مهمترين اولويت كشور در حال حاضر در چه زمينهاي است؟
* همه موارد همزمان ميبايد مورد توجه قرار گيرند و رسيدگي به هيچ مشكل ملي قابل تأخير نيست. تمامي مسايل اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي در اولويت است ولي در شرايط فعلي سهم موضوعات متفاوت است. به نظر ميرسد مشكلات معيشتي مردم از اهميت زيادي برخوردار است.
از بحثهاي اقتصادي قدري فاصله ميگيريم و تا حدودي وارد بحثهاي سياسي ميشويم. نظرتان راجع به تنشهاي موجود در بين جناحها و احزاب مختلف چيست؟ راهكار حل اين تنشها را چه ميدانيد؟
* تفاوت سليقه و اختلاف عقيده يك امر طبيعي است و وجود دارد و ميتواند با نقد اقدامات حكومت مايه رشد و تكامل باشد ولي نبايد منافع شخصي، جناحي و حزبي بر منافع ملي و اسلامي ترجيح داده شود. يكي از محورهاي اصلي توسعه و عمران و آباداني كشور وفاق است. بايد ظرفيت جناحهاي مختلف را بالا برد تا بتوان سطح مشاركت مردم در عرصههاي مختلف خصوصاً انتخابات را افزايش داد ضمن آنكه طرح اختلافات و سوءتفاهمات در جامعه موجبات سوءاستفاده دشمنان خارجي را فراهم خواهد ساخت.
برخي از اقوام در كشور از مشاركت كمتري در حكومت برخودارند؛ براي مثال ميتوان به عربها و كردها اشاره داشت. براي جلب مشاركت آنها چه بايد كرد؟
* بايد وفاق ملي و عدالت اجتماعي در كليه سطوح و همه نقاط كشورگشترش و توسعه يابد. اين انقلاب عظيم متعلق به مردم است و اكثر قريب به اتفاق ايرانيان درپيروزي آن نقش داشتهاند. وفاق ايجاب ميكند كه حفظ اسلام و منافع ملي مقدم بر هر چيز ديگر باشد. قطعاً بايد در اداره امور كشور از آحاد جامعه و همه قوميتها به صورت مناسب استفاده شود. تا به حال كساني كه به دنبال ايجاد اختلاف و تفرقه بودهاند بحث تفاوت قوميتها و مشاركت آنها را مطرح كردهاند ولي خوشبختانه ما در سالهاي گذشته در تمامي ردههاي مديريتي و اجرايي از قوميتهاي مختلف استفاده كرديم و بعداً هم استفاده خواهيم كرد و در حال حاضر از لحاظ قانوني براي احراز يك پست در حكومت صرفاً تخصص و تعهد تجربه، ملاك است و قوميتها موجب تفاوتي در واگذاري كار به افراد نيست. نبايد اين ذهنيت درقوميتهاي مختلف ايجاد شود كه حضور كمرنگتر و يا پررنگتر ناشي از تبعات قومي است، همه قوميتها در مقابل قانون مورد احترام هستند.
دولت پاسخگو بايد چه مشخصههايي داشته باشد؟
* قانون اساسي با صراحت جواب اين سؤال را داده است. بايد حقوق شهروندي و حقوق اجتماعي مردم را به رسميت بشناسد و يك تعامل عملي و منطقي بين مردم و حكومت برقرار باشد كه در اين راستا نقش نهادهاي نظارتي و نهادهاي مدني قابل توجه است. لازم است دولت در اين خصوص طرح داشته و در مورد برنامههاي خود با توجه به قانون و اختيارات پاسگو باشد.
جنابعالي در دوره رياستجمهوري خود با كشورهاي مختلف جهان از كشورهاي همسايه گرفته تاكشورهاي آسيايي، آفريقايي، آمريكاي لاتين و اروپايي روابط خوب و دوستانهاي داشتيد؛ در آينده اين روابط به چه صورت ادامه خواهد داشت؟
* من به موازنه مثبت در روابط بينالمللي اعتقاد دارم كه بايد به منافع متقابل انديشيد. بايد در چارچوب منافع و احترام متقابل با كشورهاي مختلف جهان ارتباط برقرار كرد. ما به توسعه روابط اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي با همه كشورها علاقهمند و نيازمنديم و نميتوانيم از منافع ملي خود بگذريم يا از كشورهاي ديگر بخواهيم كه بهخاطر ما از منافع ملي خود بگذرند. به ايجاد همدلي و دوستي بيشتر با كشورهاي مختلف جهان ميانديشيم به جز اسرائيل كه يك رژيم نامشروع است و آمريكا كه بايد با اثبات حسننيت خود، راه را براي مذاكره هموار كند.
در برخي از شايعات عنوان ميشود كه در صورت احراز پست رياستجمهوري توسط شما به دليل محكوميت در دادگاه ميكونوس نميتوانيد به سفرهاي خارجي برويد، آيا اينطور است؟
* دادگاه ميكونوس هيچ حكمي درمورد من صادر نكرد. ضمن آنكه اين دادگاه يك دادگاه محلي بوده و حتي در خود آلمان نيز حكمهاي آن قابل استناد نيست و از همه مهمتر اينكه اصلاً بحثهاي مطرح شده در دادگاه ميكونوس هيچ ارتباطي با ما نداشته و ايجاد يك شبهه يك جنگ رواني از سوي مخالفان نظام بوده است و از نمونههاي مشخص شانتاژ است.
در دوره رياستجمهوري احتمالي شما، امنيت مخالفان چگونه تأمين خواهد شد؟
* قطعاً ما بحث امنيت را درچارچوب قانون اساسي و قوانين مصوب مجلس شوراي اسلامي تعريف ميكنيم. مخالف با هر موضوعي در چارچوب قانوني اساسي ميتواند براحتي مواضع خود را اعلام نمايد و شيوههاي آن را قانون مشخص كرده است. اما برخورد كساني كه دست به اسلحه ميبرند و با نظام اسلامي درگير ميشوند، متفاوت است. اصولاً گفتوگوي ما با مخالفان بايد گفتوگوي جذبكننده و اصلاحي باشد و بايد سعي كنيم مخالفان خود را به موافق تبديل كنيم. رعايت حقوق مخالفان قانونمدار به پويايي نظام اسلامي كمك خواهد كرد.
براي دفاع از كشور نيازمند نيروي دفاعي و ارتش توانمند هستيم. بديهي است درجنگ الكترونيك و پيشرفته امروز، به شيوههاي گذشته نميتوان از تماميت ارضي و هويت يك ملت دفاع كرد. به نظر شما چه بايد كرد؟
* من با مسايل و مشكلات دفاعي كشور و همچنين وضع ارتش و سپاه آشنا هستم و در دوران جنگ نيز دركنار اين عزيزان بودهام. درست است كه ميگويند مباني قدرت به اقتصاد و دانش فني ميل كرده است اما قدرت نظامي همچنان پراهميت است. فكر ميكنم دانش فني و فناوري دنياي امروز، مشخصههاي دفاعي را نيز تغيير داده است و خوشبختانه نيروهاي انقلاب در سالهاي اخير از موفقيت بالايي در اين زمينه برخوردار شدهاند كه اميدورايم در هيچ زماني نيازمند به استفاده از آنان در جنگ نشويم. بايد علاوه بر دانش تجربه و تخصص، حمايتهاي لازم نيز از قواي نظام صورت بگيرد و آموزشها و امكانات رفاهي لازم نيز در اختيار آنان قرار گيرد تا ديگر يك نظامي هيچ دغدغهاي به غير از دفاع از كيان اسلامي و ملي و مرزهاي كشور نداشته باشد. بايد سعي شود به وسايل دفاعي پيشرفتهتر دست يابيم لذا به يك ارتش حرفهاي كه قادر به مقابله با حملات در يك جنگ الكترونيك و يا پيشرفته باشد، نياز ضروري داريم. از طرف ديگر حضور پيوسته نيروهاي بسيجي و سربازان و ارتش مردمي نيز لازم است و بايد در جهت سازماندهي آنها همانگونه كه تاكنون نيز اقدام شده، فعاليت انجام گيرد. دفاع مقدس ما ثابت كرد كه نيروي ايمان و ايثار حرف اول و آخر را ميزند.
آيا اجراي قانون اساسي را در توان رياستجمهوري ميبينيد؟ آيا اختيارات رياستجمهوري در قانون اساسي كافي است؟
* قوانين عادي و اساسي و مقررات براساس معارف اسلام تصويب گرديد و مورد پذيرش امت اسلامي و انساني است و در دوران مسؤوليت اجرايي، خودم از جهت اجراي قانون اساسي و عادي به مشكل مهمي برخورد نكردم.
بعضي از گروههاي اجتماعي با رفتار اهانتآميز خود مانع از حضور و اظهارنظر و مشاركت نخبگان ميشوند. آثار آن را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
* نظام و مردم به آنان پاسخ خواهند داد. به زماني نزديك شدهايم كه اهانت ديگر گوش شنوا نداشته باشد. به موقعيتي نزديك ميشويم كه اين روش منسوخ شده و افراد و گروهها ديگر اين اجازه را به خود نخواهند داد. البته در حال حاضر نيز مردم هوشيارتر و آگاهتر از گذشته نسبت به برخي اهانتها و برخوردهاي غيرمنطقي تصميم ميگيرند به سخنان شايعهپراكنان كمتر توجه ميكنند. هدف كساني كه اهانت ميكنند، بزرگكردن خود در سايه تخريب ديگران است و اين نشانه خودخواهي، ضعف و ناتواني آنهاست كه قطعاً اين موارد در آينده به حداقل ممكن خواهد رسيد.
درخصوص رابطه با آمريكا و بحثهايي كه درخصوص برقراري ارتباط با آن در جامعه اعلام شد، چيست؟
* آمريكا طي سالهاي گذشته به انحاي مختلف براي كشور ما مشكل ايجاد كرده و هيچ اقدامي كه نشان دهنده حسننيت آن باشد، مشاهده نشده است. در صورتي كه عملي كه از سوي آنها در جهت بهبود روابط مشاهده گردد، ميتواند آينده شروع مذاكرات را فراهم كند.
نظرشما درباره بحث مهم انرژي هستهاي و اقدامات اخير اروپاييها چيست؟
* ما تاكنون در شفافسازي فعاليتهاي غنيسازي اورانيوم صداقت خود را به اروپاييان نشان داديم و بارها نيز اعلام كردهايم كه ما قصد استفاده از انرژي هستهاي را در توليد تسحليات هستهاي نداريم. ولي در صورتي كه آمريكا و يا كشورهاي مذاكرهكننده اروپايي بخواهند از تهديد و ارعاب استفاده كنند، مسلماً نتيجه معكوس خواهندگرفت. ما هرگز جنگطلب نبوده و نيستيم، ولي اين حق را براي خود قايل هستيم كه مانند بسياري از كشورهاي جهان امكان استفاده از دانش و انرژي هستهاي را براي مصارف غير تسليحاتي داشته باشيم و اميدواريم اروپاييان و آمريكا اين پيام ما را جدي بگيرند و زبان خود را از زبان تند به زبان ديپلماسي و دوستانه تغيير دهند.
نظر شما راجع به شكاف نسلها و نقش آموزشوپرورش و آموزش عالي در آن چيست؟
* ما بايد به نسل جديد و نيازهاي آن توجه كنيم و مقتضيات آن را دريابيم و بهترين راه، ايجاد تعامل و گفتوگو با نسل جديد است. بايد خواستههاي منطقي و واقعي جوانان مروز را مورد توجه قرار دهيم و نيازهاي آنان را درك كنيم و منطبق با واقعيتها با جوانان و نسل جديد گفتوگو كنيم. بايد به همفكري و همسويي در جهت حل مشكلات و رفع نيازهاي عديده نسل جوان كه استقلال و آباداني و عمران و آينده كشور با سرنوشت آنان گره خورده است، پرداخت. توليد اميد و نشاط علمي و اجتماعي لازمه همراهي جوانان با نظام است.
نقش و جايگاه زنان در عرصه هاي مختلف اجتماعي و حقوق آنها را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
* با نگاهي گذرا به تاريخ زندگي زن به اين واقعيت پي ميبريم كه انقلاب اسلامي براي رشد و تعالي زنان اقدامات ارزشمندي كرده است؛ اكنون خانمها بسرعت در جهت تحصيل دانش و فن و مديريت و مسؤوليتپذيري پيش ميروند و در آينده وزن آنها در اداره جامعه بالا ميرود. نظر اسلام اين است كه خانمها از ثمره كارشان محروم نباشد؛ بر اموالشان مسلط باشند، درجامعه حضور داشته باشند، تحصيل كنند، مشاغل اجتماعي داشته باشند، درخانواده مظلوم نباشند و در جامعه صاحب رأي باشند. همه اينها درصدر اسلام تحقق پيدا كرده است. در زمان پيغمبر اكرم(ص) اين مسائل تقريباً در آن جامعه تحقق پيدا كرده است.
فكر ميكنم اينگونه كه مقام معظم رهبري گفتهاند در شرايط جديد، بايد قانون مدني درخصوص خانمها بار ديگر مورد بررسي قرار گيرد و اگر حقوق خانمها براساس اصول اسلامي تنظيم كنيم و خانمها نقش يك خانم مسلمان را در خانواده و جامعه پيدا كنند، بهترين وسيله تبليغ و الگويي براي صدور انقلاب خواهد شد. يكي از مشكلات امروز جهان اسلام كه در مقابل فرهنگ غربيها آسيبپذير شده، برداشت هاي اشتباهي است كه در جوامع اسلامي نسبت به مسايل زنان وجود دارد. برداشتهايي كه بخشي از عادات بتپرستي و بخشي از عادات قديم است و بخشي از تفكر تحميلي افراد و وسوسهها و خيالهاي خام باعث شده كه چهره زن در اسلام آنطور كه بايد باشد در جهان اسلام ديده نشود.
نظر شما درباره استفاده از ماهواره و اينترنت و استفاده از فناوري روز و ارتباطات چيست؟
* نبايد از واقعيتهاي روز دنيا وحشتزده باشيم و فاصله بگيريم. نبايد آن را ناديده انگاشت. خواسته ما ترويچ فرهنگ اسلام و دعوت جهانيان به اسلام است. بايد مطلع و عالم و مجهز بود. بايد سعي كرد ضمن شناسايي واقعيتها، طرز استفاده صحيح از دانش فني را پيدا كنيم و از بحثهاي غير واقعبينانه و نشدني خودداري كنيم. لازم است از اين امكانات در جهت كسب دانش و اطلاعات و اطلاعرساني و معرفي اسلام، نظام و انقلاباسلامي استفاده كنيم.
نظر جنابعالي درخصوص تركيب كابينه احتمالي شما چيست؟
* من هنوز تصميم نهايي خود را براي حضور و يا عدم حضور نگرفتهام اما هرشخصي كه رئيسجمهور كشور شود، با توجه به موقعيت كشور و نيازهاي ما درجهان امروز و ضرورت پيشرفت و حركت به سمت ايجاد جامعه پويا و روابط و اقتصاد پيشرو، ميبايست از افرادي نخبه، توانمند، متخصص، متعهد نوآور و نوانديش استفاده كند تا بدين ترتيب ضمن استفاده از تجربيات و زيرساختهاي گذشته، حركتي جهشي به سمت آينده را آغاز كند.