پنجشنبه 1 اردیبهشت 1384

پیشینه جنبش دانشجویی ؛ نگاهی به کتاب جنبش دانشجویی در دو دهه، جلال بشارتي، اقبال

جنبش دانشجويي، نقش مؤثري در تاريخ معاصرايران داشته است. «دانشجويان به علت جوان بودن و عدم وابستگي به تعلق‌هاي اقتصادي و اجتماعي و نزديك بودن به طبيعت آزاد انساني، آرمان‌گرا هستند و بيش از هر گروه اجتماعي ديگري فعال و تحرك‌پذيرند.» (يزدي، 1383، صفحه 10)
اين ويژگي‌ها موجب شده است كه جنبش‌هاي دانشجويي نقش مهمي در عرصه‌هاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي داشته باشند.
تاريخ‌نگاري حركت‌هاي دانشجويي در ايران، قدمت چنداني ندارد تعداد اندك كتاب‌هاي موجود در اين حوزه گواه اين مدعاست.
در اين نوشتار به اختصار به بررسي كتاب «جنبش دانشجويي در دو دهه: از 1320 تا 1340» نوشته: دكتر ابراهيم يزدي خواهيم پرداخت. اين كتاب از سوي انتشارات قلم در سال 1383 به چاپ رسيده است.
«دانشگاه‌هاي جديد ايران، به خصوص دانشگاه تهران، از آغاز تأسيس خود، طبقاتي نبودند و به علت مجاني بودن يا هزينه نسبتاً پايين تحصيلات دانشگاهي و حداقل تا قبل از انقلاب، دانش‌آموزان دبيرستان‌هاي سراسر ايران، از هر طبقه و گروه اقتصادي و اجتماعي، با قبولي در امتحانات ورودي مي‌توانستند به دانشگاه راه يابند. به اين ترتيب دانشجويان دانشگاه تهران، و بعدها ساير دانشگاه‌ها، عموم طبقات اجتماعي و اقتصادي را نمايندگي مي‌كرده‌اند.» (يزدي، صفحه 9)
در ابتداي تأسيس دانشگاه تهران، گرايش به ماركسيسم و حزب توده، گوي سبقت را از ديگران ربوده بود. ولي رفته رفته سه جريان عمده قابل شناسايي بود. اين سه نحله فكري عبارت بودند از: 1)جنبش ماركسيستي 2)جنبش ملي 3)جنبش اسلامي
1) «حزب توده ايران سرگذشت و سرنوشت و فرازونشيب‌هاي فراوان خاص خود را دارد، انشعابات متعددي از درون آن صورت گرفته است. اما بدون ترديد، تأثير انكارناپذيري در روندهاي سياسي، موضعگيري‌هاي اقتصادي و ادبيات سياسي ايران به طور عام و بر جنبش دانشجويي به طور خاص برجاي گذاشته است. بررسي تاريخ معاصر ايران بدون بررسي تاريخ حزب توده و خدمات و خيات‌هاي آن امكانپذير نيست.» (يزدي، صفحه 16)
انديشه‌هاي چپ، در قرن بيستم «در بسياري از دانشگاه‌هاي جهان نفوذ و تأثير داشت.
2) «حضور نمايندگان ملي از جمله دكتر مصدق در مجلس چهاردهم به رشد حركت ملي و هويت بخشيدن به آن نقش مؤثري داشت. با تشكيل جبهه ملي به رهبري دكتر مصدق گام بزرگي به جلو برداشته شد و جنبش ملي توانست با بسيج مردم و جلب حمايت تمام اقشار و طبقات مردم صنعت نفت را ملي و از شركت نفت انگليس خلع يد نمايد و به سلطه طولاني استعمار انگليس بر ايران پايان دهد.» (يزدي، صفحه 17)
3) از ديگر حركت‌هاي معاصر، مي‌توان به جنبش اسلامي اشاره نمود. «در بررسي حركت اسلامي به جهت تأثيرگذاري بر جنبش دانشجويي بايد دو جريان اسلامي را از هم تميز داد و از يكديگر تفكيك نمود. جريان اول به طور كامل متعلق به سنت‌گرايان است. پديده‌اي كه با نام فدائيان اسلام و با قتل احمد كسروي خود را ظاهر ساخت و به طور عمده به قشر خاصي از جامعه متكي بود.» (يزدي، صفحه 18)
جريان ديگر اسلامي، پديده روشنفكري ديني است. اين نوع تعامل با مقوله‌هاي ديني و فعاليت‌هاي سياسي از دانشگاه تهران و از ميان روشنفكران، استادان و دانشجويان سرچشمه گرفته است. «در اين جريان دو سازمان يا دو تشكل با اختلاف اما تقريباً همزمان به وجود مي‌آيند كه هر دو ويژگي دانشجويي داشته و اعضاي آن عموماً دانشجو بودند. اين دو گروه عبارتند از: انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و نهضت خداپرستان سوسياليست.» (يزدي، صفحه 20)
مهندس بازرگان، آيت‌الله طالقاني و دكتر سحابي نقش مؤثري در شكل‌گيري و ادامه حيات روشنفكري ديني داشتند.
«در تأسيس نهضت خداپرستان سوسياليست، دكتر محمد بخشي، مهندس جلال الدين آشتياني، مهندس حساسيان، مهندس شكيب‌نيا، محمدجواد رضوي و دكتر كاظم يزدي، از عناصر اصلي آن بودند.» (يزدي، صفحه 20)
فعاليت‌هاي دانشجويي در سال‌هاي 1320 تا 1332 در دو محور، صنفي و سياسي قرار داشت. «در يك محور دانشجويان براي خواسته‌هاي صنفي، رفاهي و اجتماعي خود مبارزه مي‌كردند كه طيف وسيعي را دربر مي‌گرفت. مطالباتي نظير چاپ كتاب‌هاي درسي به جاي تدريس شفاهي و جزوه‌نويسي. مسكن براي دانشجويان شهرستاني كه نيمي از دانشجويان را تشكيل مي‌دادند. اعتراض به ازدياد شهريه‌ها، اصلاح مشكلات كارورزان پزشكي، ايجاد سرويس براي دانشجويان كوي دانشگاه در اميرآباد. اما در محور دوم، موضوع اساسي، همگامي با مبارزات ملت ايران عليه استبداد و استيلاي بيگانه بوده است.» (يزدي، صفحه 24)
حزب توده از نظر تشكيلاتي و ساختار سازماني بسيار پيشرفته و مدرن بود. ترجمه كتاب‌هاي مختلف با گرايش‌هاي چپگرايانه، موجب غناي فرهنگي اين حزب مي‌شد. وجود شاخه‌هايي مانند شاخه جوانان و شاخه نظامي نيز از نقاط قوت حزب توده بود. بسياري از افسران ارتش، عضو شاخه نظامي حزب بودند. از سوي ديگر، حمايت همه جانبه شوروي نيز در پيشرفت برنامه‌هاي حزب توده مؤثر بود. براي جلب نظر كرملين، رهبران حزب حتي حاضر به قرباني كردن منافع ملي نيز بودند. «هنگامي كه روس‌ها درخواست امتياز نفت شمال ايران را به طور جدي مطرح و پيگيري كردند. حزب توده ايران از اين درخواست عليرغم مخالفت مردم و تعارض آن با منافع و مصالح ملي حمايت علني كرد.» (يزدي، صفحه 22)
به همين خاطر، ديگر رقباي حزب توده نيز براي مقابله با نفوذ حزب در دانشگاه‌ها اقدام به سازمان‌دهي و جذب نيرو كردند.
روشنفكران مذهبي، در اين ميان اقدام به تأسيس انجمن اسلامي دانشجويان نمودند.
«انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران، اولين تشكل دانشجويي مستقل با برنامه، اهداف و تفكرات كم و بيش روشن و شفاف مي‌باشد كه بعد از شهريور 1320 اعلام موجوديت كرد.» (يزدي، صفحه 25)
انجمن، مجله‌هاي فروغ علم، گنج شايگان و پيكار انديشه را در راستاي ترويج و گسترش مباني فكري خود انتشار داد.
از ديگر فعاليت‌هاي انجمن اسلامي دانشجويان، مي‌توان به جلسات بحث و انتقاد و سخنراني‌هاي عمومي و گردش‌هاي دسته جمعي و... اشاره كرد كه در كنار برنامه‌هاي فرهنگي، ديدگاه‌هاي سياسي انجمن نيز مطرح مي‌گرديد.
«يكي از برنامه‌هاي بسيار مؤثر و فرهنگ‌ساز براي دانشجويان و جوانان جلسات تفسير قرآن آيت‌الله طالقاني در مسجد هدايت در شب‌هاي جمعه بود. برنامه اين جلسات و شخصيت جاذب، مرحوم طالقاني طوري بود كه جوانان را جذب مي‌كرد.» (يزدي، صفحه 39)
طالقاني، با مكاتب فكري جديد آشنايي داشت و در نگاه به دين ديدگاهي تازه داشت.
«طالقاني نه تنها سياسي بود، بلكه به شدت عدالتخواه بود و آيات قرآن را در مورد ظلم و ستم اقتصادي و بي‌عدالتي آن چنان مي‌خواند و توضيح مي‌داد كه شنونده را برجاي خود ميخكوب مي‌كرد. از طرف ديگر، بسيار مردم‌گرا، متواضع و افتاده بود. به راحتي با همه طبقات و با هر گروه سني از هر نوع فكر و انديشه‌اي رابطه و همكنشي ذهني-فكري برقرار مي‌كرد. او در وجود همه آدميان صرف‌نظر از عقايدشان ميل به خوبي و استعداد كار خير و مفيد را مي‌ديد و قدرت جذب آنها را داشت.» (يزدي، صفحه 40)
از ديگر تشكل‌هاي اسلامي مي‌توان از نهضت خداپرستان سوسياليست نام برد. (كه در طي دهه 1320 به طور خودجوش توسط دانشجويان مسلمان دانشگاه‌هاي تهران به وجود آمد.» (يزدي، صفحه 50)
دكترعلي شريعتي كه دست پرورده استاد محمدتقي شريعتي بود. «از زمان دانش‌آموزي از طريق فعاليت‌هاي اين جمعيت در مشهد با تفكر سوسياليسم برپايه خداپرستي آشنا و جذب اين انديشه شد.» (يزدي، صفحه 62)
غير از دانشگاه تهران، دانشگاه تبريز نيز به عنوان دومين دانشگاه كشور نقش مهمي در تحولات سياسي و اجتماعي داشت. «جنبش دانشجويي تبريز تحت تأثير جريان‌هاي عام فكري و سياسي كشور قرار داشت. بخشي از دانشجويان وابسته به جنبش چپ بودند. در دوراني به حزب توده تمايل داشته و بعدها به چريك‌هاي فدايي خلق.
دانشجويان مسلمان دانشگاه تبريز به حركت اسلامي، عمدتاً روشنفكري ديني گرايش داشتند. دانشجويان آذري در دانشگاه تهران و يا تبريز، اوايل دهه 1340 به نهضت آزادي ايران پيوستند و تعداد قابل توجهي از آنان، نظير شادروان محمد حنيف‌نژاد، از مؤسسين سازمان مجاهدين خلق اوليه بودند.» (يزدي، صفحه 46)
بعد از تأسيس دانشگاه تهران، دانشجويان خواستار ايجاد تشكل‌هاي دانشجويي در محيط دانشگاه شدند. «دانشگاه تهران در سال 1323، حق دانشجويان براي تشكيل اتحاديه دانشجويي را به رسميت شناخت. باشگاه دانشگاه براي فعاليت‌هاي دانشجويي اختصاص يافت. بلافاصله بعد از اين تصويب‌نامه، اتحاديه دانشجويان دانشكده پزشكي رسماً اعلام موجوديت كرد.» (يزدي، صفحه 76). به تدريج ساير دانشكده‌ها نيز اتحاديه‌هاي دانشجويي خود را تشكيل دادند.
«سازمان دانشجويان كوي دانشگاه نيز در سال 1328 به طور رسمي و با رأي مستقيم و مخفي دانشجويان ساكن كوي اميرآباد تشكيل گرديد و نقش مؤثري در پيگيري مطالبات صنفي دانشجويان و تأمين نيازمندي‌هاي آنان داشت.» (يزدي، صفحه 80)
سازمان دانشجويان دانشگاه تهران در سال 1329 شكل گرفت. ولي با مرور زمان نفوذ حزب توده و ديدگاه‌هاي چپ در اين سازمان گسترش يافت. در اين راستا، «مسأله ايجاد يك جبهه واحد از دانشجويان ملي در آغاز سال تحصيلي 1329 يا (1330) در ميان اعضاي فعال احزاب و دانشجويان مستقل ملي مطرح گرديد.» (يزدي، صفحه 86). اين سازمان جديد، براي اينكه از سازمان دانشجويان دانشگاه تهران متمايز گردد، سازمان (ملي) دانشجويان دانشگاه تهران نام گرفت.
اين سازمان «در جهت حمايت از حركت ملي دكتر مصدق توانست قاطبه دانشجويان را به حمايت از خريد قرضه ملي، اعلام شده توسط دولت ملي بسيج نمايد.» (يزدي، صفحه 92).
دانشجويان دانشگاه تهران در قيام 30 تير نقش فعالي داشتند.
جنبش دانشجويي دانشگاه تهران، در 28 مرداد 1332 و سقوط دولت مصدق توسط كودتاگران در كنار ساير اقشار مردم واكنش نشان داد. ولي به علت تعطيلي دانشگاه و در دسترس نبودن اعضاي تشكل‌هاي مختلف دانشجويي-اين فعاليت‌ها بيشتر جنبه مستقل داشت تا سازماني. در اين روز «تنها نهاد اجتماعي كه مي‌توانست واكنش نشان بدهد. بازار بود. احزاب سياسي در همان روز پنجشنبه 28 مرداد به شدت سركوب شدند.» (يزدي، صفحه 104)
بعد از كودتاي 28 مرداد به همت تني چند از ياران دكتر مصدق و فعالان سياسي، نهضت مقاومت ملي ايران تأسيس شد. « اولين اعلاميه تشكيل رسمي نهضت مقاومت ملي ايران، در نيمه شهريور 1332، يعني دو هفته بعد از كودتاي نظامي منتشر شد.
نهضت مقاومت ملي توانست در فرصت زماني مناسب، عليرغم دستگيري‌هاي گسترده، نيروهاي مردمي را در تهران و شهرستان‌ها در كميته‌هاي صنفي، ادارات، محلات و شهرستان، سازمان‌دهي نمايد. از جمله كميته‌هايي كه تشكيل شد، كميته نهضت مقاومت ملي دانشگاه تهران بود.» (يزدي، صفحه 105) وقوع كودتاي نظامي 28 مرداد، همراه با خفقان سياسي شديد بود. احزاب و گروه‌هاي سياسي سركوب شدند. روزنامه‌هاي مستقل توقيف گرديدند. فعالان سياسي، دستگير و روانه زندان شدند. دكتر مصدق بازداشت و در يك دادگاه نظامي محاكمه و سپس تبعيد شد. در جريان دادگاه نظامي مصدق، در 21 آبان ماه در سرتاسر تهران و شهرستان‌ها تظاهرات گسترده‌اي صورت گرفت.
روز 16 آذر 1332، نقطه عطفي در مبارزات دانشجويان در برابر استبداد در تاريخ معاصر كشورمان مي‌باشد. در اين روز كه بعدها روز دانشجو نام گرفت «نظاميان در دانشكده فني براي دستگيري دانشجويان هجوم بردند و درگيري‌هايي به وجود آمد كه منجر به تيراندازي به طرف دانشجويان و كشته شدن قندچي، شريعت رضوي و بزرگ‌نيا و زخمي شدن تعداد قابل توجهي از دانشجويان گرديد. با انتشار اين خبر، تمام كلاس‌هاي درس در همه دانشكده‌ها تعطيل و موج اعتصاب همه جا را فرا گرفت.» (يزدي، صفحه 114). «كميته دانشگاه بلافاصله عزا و تعطيل عمومي اعلام نمود و در عصر آن روز دانشجويان به حالت اجتماع ساكت و آرام كلاس‌ها را ترك نمودند. ساعت 5 بعد از ظهر تنها صداي حركت سربازان سكوت مطلق و ماتم‌زده دانشگاه را مي‌شكست.
مخبرين خارجي كه بلافاصله خبر را به آنها رسانيده بودند، خبر را مخابره كردند و خشم و غضب و رسوايي و ننگ فراواني در جهان براي دولت به وجود آورد. اكثر دانشگاه‌هاي معروف دنيا به عنوان همدردي با دانشگاه تهران يك روز تعطيل نمودند.» (يزدي، صفحه 116)
«فعالان جنبش دانشجويي، اعم از چپ و توده‌اي، ملي و يا اسلامي در طي دهه‌هاي 20 و 30، به تدريج كه از دانشگاه فارغ‌التحصيل و به متن جامعه و فعاليت‌هاي متنوع آن وارد شدند، هر كدام بر اساس گرايشات فكري، ديدگاه‌هاي سياسي و اقتصادي خود بر فرايند تغيير و تحول فكري-سياسي، هنري و اقتصادي جامعه اثرگذار بودند. فعالان توده‌اي و ملي، عليرغم فشارهاي سياسي، توانستند انجمن، سازمان‌ها، نشريات، شركت‌هاي انتشاراتي در راستاي مياني فكري خود ايجاد كنند، نظير كانون نويسندگان ايران. فعالان انجمن اسلامي دانشجويان از يك طرف انجمن‌هاي اسلامي تخصصي-نظير انجمن اسلامي پزشكان و مهندسين و معلمين را پايه‌گذاري كردند و از طرف ديگر به طيف رو به رشد روشنفكران ديني پيوستند.» (يزدي، صفحه 131)

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

جنبش دانشجويي در خارج از ايران نيز فعال بود، كنفدراسيون دانشجويان ايراني در خارج از كشور، نقش تعيين كننده‌اي در مبارزات سياسي عليه رژيم داشت.
غير از كنفدراسيون، انجمن اسلامي دانشجويان در آمريكا و اروپا نيز سهم عمده‌اي در سازمان‌دهي مبارزه‌هاي دانشجويي برعهده داشت.
بعد از سركوب شدن حركت‌هاي آزاديخواهانه از طرف رژيم، رفته رفته، مبارزات مخفي حالت علني به خود گرفت و بعد از مدت كوتاهي وارد فاز مبارزه مسلحانه شد. اين تغيير در اتمسفر سياسي جامعه، بر پيكره جنبش دانشجويي نيز تأثير گذاشت. روند مبارزه مسلحانه، تا سقوط رژيم در انقلاب سال 1357 ادامه يافت.

منبع: يزدي، ابراهيم، جنبش دانشجويي در دو دهه: از 1320-1340، چاپ اول 1383، شركت انتشارات قلم، تهران

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/21339

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'پیشینه جنبش دانشجویی ؛ نگاهی به کتاب جنبش دانشجویی در دو دهه، جلال بشارتي، اقبال' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016