چهارشنبه 14 اردیبهشت 1384

گفتگوي داود خدابخش با سردبير فرستنده‌‌هاى رايويى دويچه وله: دويچه وله فرستنده‌ مستقلى است كه تحت تأثير هيچ سياستمدارى قرار نخواهد گرفت

ميودراگ زوريچ

سوم ماه مه «روز جهانى آزادى مطبوعات» است. در ايران نيز همانند بسيارى كشورهاى غيردمكراتيك مطبوعات و رسانه‌هاى مستقل سركوب مى‌شوند و نيروهايى كه به دمكراسى باور ندارند، هر روز عرصه را بر قلم روزنامه‌نگاران تنگ‌تر مى‌كنند. چندى پيش نيز سفير جمهورى اسلامى ايران در برلين با حضور در مركز دويچه وله در بن و ديدار با مسئولان اين فرستنده‌ى راديويى پيرامون مضمون برنامه‌ى بخش فارسى به گفتگو پرداخت. در اين زمينه‌ بخش فارسى صداى آلمان گفتگويى داشت با «ميودراگ زوريچ»، سردبير فرستنده‌‌هاى رايويى دويچه وله.


گفتگو: داود خدابخش

دويچه وله: آقاى سوريچ، امروز سوم ماه مه، روز جهانى آزادى مطبوعات است. از نظر شما در يك نظام دمكراتيك نقش مطبوعات چيست و چه وظايفى متوجه روزنامه‌نگاران است؟

ميودراگ سوريچ: موجوديت مطبوعات را نبايد در يك خلاء تصور كرد، بلكه وظيفه‌ى مطبوعات در يك دولت دمكراتيك اطلاع‌رسانى به مردم پيرامون مسائلى‌ست كه در كشورشان، در كشورهاى همجوار و بطور كلى در جهان مى‌گذرد. در يك دولت دمكراتيك اين وظيفه‌ى مطبوعات است كه در جهت بلوغ فكرى شهروندان آن كشور تلاش ورزند. ولى اين بلوغ فكرى به چه معناست: در يك دولت دمكراتيك احزاب گوناگونى وجود دارند كه مى‌خواهند از سوى مردم انتخاب شوند و حال شهروند اين كشور بايد تصميم بگيرد كه حزب صلاحيت‌دار كدام است. و براى اينكه آن شهروند بتواند حزب صلاحيت‌دار را انتخاب كند، بايد اطلاع داشته باشد كه نظر اين حزب با حزب ديگر چه تفاوتى دارد و اينكه تا چه اندازه مى‌توان به اين سياستمدار اعتماد كرد، به آن ديگرى نه. براى يك شهروند اين امكان وجود ندارد كه شخصا تصوير واقع‌بينانه‌اى در مورد سياست‌هاى يك حزب يا اهداف يك سياستمدار و يا كل دستگاه سياسى بدست آورد و بدين منظور به رسانه‌هاى گروهى نياز دارد. بنابراين رسانه‌هاى گروهى ميان شهروند از يكسو و سياست از سوى ديگر قرار دارد.

آنچه كه در اين ميان مهم است، استقلال مطلق رسانه‌‌هاست. هرآن لحظه كه رسانه‌ها به سياست وابسته گردند، آنگاه سياست خواهد كوشيد از رسانه‌ها استفاده‌ى ابزارى كند. آنگاه هر سياستمدارى تلاش خواهد كرد با استفاده‌ى ابزارى از رسانه‌هاى گروهى براى خود تبليغ كند و از طريق رسانه‌ها بر شهروندان تأثير بگذارد. چنين چيزى اجازه ندارد رخ دهد و اين ديگر دمكراسى نيست. علاوه براينكه بايد تأكيد كرد كه رسانه‌ها چشم و گوش شهروندان‌اند، و نه مطيع اوامر اربابان قدرت، بايد نيز تصريح كرد كه رسانه‌ها موظف‌اند، از نارسايى‌‌ها و فساد و ارتشاء به مردم گزارش دهند. اگر كار خود را حرفه‌اى و خوب انجام دهند، آنگاه مى‌توان اين نارسايى‌ها را برطرف كرد. ولى اگر رسانه‌ها اجازه‌ى اين گزارشدهى را نداشته‌ باشند‌، مثلا اگر رهبران روحانى كشور گزارشدهى از سياستمداران، روساى امور اقتصادى، افراد محافظه‌كار را ممنوع كنند، بنابراين مطبوعات قادر نخواهند بود به وظايف خود عمل كنند، و اين بدان معناست كه رسانه‌ها اجازه ندارند بطور علنى به نارسايى‌ها و فساد در جامعه اشاره كنند. وقتى شهروندان خود اين فساد را مى‌بينند و مى‌دانند كه وجود دارد، ولى در مطبوعات بازتابى ندارد، آنگاه سرخوردگى در ميان مردم گسترش خواهد يافت. و وقتى شهروند دريابد كه چنين فسادى در جامعه وجود دارد و همگان، بويژه سياستمداران حاكم سكوت كرده‌اند، آنگاه بر خشم او افزوده شده و اين مى‌تواند به انقلاب بيانجامد.

از اين ديدگاه مطبوعات براى ايجاد ثبات در كشور از اهميت بسيار برخوردار است. نبود آزادى مطبوعات هميشه بدان معناست كه آن كشور دچار بى‌ثباتى‌ست. شايد كه از بيرون باثبات تظاهر كند، ولى در واقعيت اين كشور بشدت بى‌ثبات است.

دويچه وله: حال در يك فرستنده‌ى راديو/تلويزيونى مانند «دويچه وله» بيش از سى هيئت تحريريه از كشورهايى با نظام‌هاى مختلف سياسى/اجتماعى كه در سطوح مختلفى از آگاهى و فرهنگ دمكراتيك قرار دارند، فعال هستند. كار ژورناليستى اين هيئت‌هاى تحريريه بر اساس چه معيارى است؟ وجه اشتراك و وجه افتراق اين هيئت‌هاى تحريريه كدام‌ها است؟

ميودراگ سوريچ: بايد بگويم كه ما در اينجا يك اخلاق (ethos) معينى و ثابتى را دنبال مى‌كنيم، يك اخلاق حرفه‌اى. ما از چيزى گزارش مى‌دهيم كه رخ مى‌دهد: بدون هيجان و عين واقعيت. ما از دخالت در امور داخلى ديگر كشورها پرهيز مى‌كنيم و تلاش هم نخواهيم به ديگران درس بدهيم. اگر كسى در اينجا بخواهد نظرش را ارائه دهد، آنگاه اين كارشناسان و مفسران هستند كه نظر ويژه‌ى خود را بازتاب مى‌دهند و اين تفسيرها آن «نظر» و يا آن «ديدگاه» دويچه وله نيستند، همچنان كه در سطح آلمان و نيز در دويچه‌وله نيز نظرات گوناگونى مطرح مى‌شوند. وجه اشتراك همه‌ى همكاران ما كار حرفه‌اى و منطبق بر واقعيت‌هاست و آنچه كه ما را به هم پيوند مى‌دهد، اطلاع‌رسانى است و نه درس دادن به ديگران.

دويچه وله: برخى شنوندگان ما بر اين باورند كه دويچه وله، صداى دولت آلمان است، حتا به نظر مى‌آيد كه افراد بسيارى از اردوگاه حاكميت ايران از جمله شنوندگانى هستند كه چنين مى‌انديشند. هفته‌ى گذشته سفير جمهورى اسلامى ايران در برلين نزد شما در مركز دويچه وله به شهر بن آمد و چنانكه شنيدم، نارضايتى دولت متبوعش را از برنامه‌هاى بخش فارسى دويچه وله به شما اعلام كرد. شما چه پاسخى به او داديد؟

ميودراگ سوريچ: من نخست همانند مديرعامل فرستنده‌ى «دويچه‌وله» از ديدار با سفير ايران مسرور شدم. اينكه هميشه در تماس‌ و گفتگو باشيم امر بسيار مطلوبى است و من اميدوارم كه در آينده نيز بتوانيم اين تماس‌ها را حفظ كنيم.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

من فكر نمى‌كنم كه آقاى سفير تلاش داشته تا بر برنامه‌ى ما بخواهد تأثيراتى بگذارد. بهرحال من از ديدار محترمانه‌ى وى چنين برداشتى نداشتم. اگر چنين مى‌بود، حركتى بى‌معنا و بى‌ثمر مى‌بود، زيرا كه ما يك فرستنده مستقل هستيم. هيچ سياستمدار آلمانى تلاش نخواهد كرد بر برنامه‌هاى ما تأثير بگذارد، هيچ سياستمدارى از مجلس بوندستاگ آلمان به من كه سردبير هستم زنگ نمى‌زند، بگويد كه من برنامه‌ى بخش فارسى را چگونه بايد تنظيم كنم و يا اينكه از كدام جناح سياسى بايد حمايت كنم. چنين چيزى در گذشته وجود نداشته و در آينده نيز وجود نخواهد داشت. چرا؟ زيرا بر اساس ماده‌ى ۵ قانون اساسى آلمان آزادى مطبوعات تضمين شده است و دويچه وله يك فرستنده‌ى آلمانى است و بنابراين مشمول ماده‌ى ۵ قانون اساسى آلمان در مورد آزادى مطبوعات آلمان خواهد شد.

دويچه وله: يعنى ادامه‌ى كار هيئت تحريريه‌ى بخش فارسى دويچه وله چگونه خواهد بود؟

ميودراگ سوريچ: هيئت تحريريه‌ى فارسى، هيئت‌تحريريه‌ى بسيار مهمى است، زيرا كه برنامه‌هاى خود را براى كشورى مى‌فرستند كه در آن آزادى مطبوعات وجود ندارد. اين هيئت تحريريه مردم ايران را در جريان مسائلى قرار مىدهد كه در خود كشور كسى با صداى بلند و آزادانه نمى‌تواند مطرح كند و يا اينكه گزارش‌ها يكجانبه‌اند. بدين جهت هيئت‌ تحريريه‌ى بخش فارسى اهميت قابل توجهى دارد و در آينده بردامنه‌ى اهميت آن افزوده خواهد شد.

بايد اشاره كنم كه من ديدار سفير ايران از دويچه وله را اينگونه تعبير مى‌كنم كه برنامه‌هاى بخش فارسى دويچه وله و حضور فعال آن در شبكه‌ى اينترنت تا چه اندازه براى ايشان ارزشمند بوده است.

دويچه وله: آقاى سوريچ، متشكرم براى توضيحاتتان.

ميودراگ سوريچ: خواهش مى‌كنم.

Copyright: gooya.com 2016