تدارك حمله به ايران؟، هاتف

به گزارش پايگاه اطلاع رساني "هاتف" در اوايل دسامبر گذشته، آريل شارون نخست وزير اسرائيل در نشست سالانه خود با خبرنگاران به سؤالي پيرامون نگراني‏اش از بابت برنامه اتمي ايران پاسخ داد و شارون كه گويي از قبل براي پاسخ به اين سؤال آماده شده بود، جواب را از روي يك متن آماده شده قرائت كرد تا در مورد اين مطلب حساس دچار اشتباه نشود. شارون اظهار داشت كه ايران داراي مواد خام براي غني‏سازي اورانيوم است و توانايي فني راه‏اندازي سانتريفيوژها را ظرف چند ماه خواهد يافت و همان طور كه اسرائيل نگراني خود را قبلاً نيز اظهار داشته بود توانايي ايران براي راه‏اندازي چرخه كامل سوخت به معناي رسيدن اين كشور به نقطه بدون بازگشت خواهد بود. شارون هشدار داد كه تداوم بدون پايان مذاكرات ديپلماتيك نمي‏تواند مانع جدي براي پيشبرد برنامه اتمي ايران باشد و دنيا بايستي به ايران بفهماند كه در صورت عدم پاسخ به درخواستها و تداوم حركت به سوي دستيبابي به چرخه كامل سوخت بايستي بهاي سنگيني بپردازد. شارون از سوي ديگر نسبت ابزار انتقال سلاح اتمي ايران يعني موشكهاي زمين به زمين شهاب 3 هشدار داد. متخصصان موشكي ايران اخيراً گزارش دادند كه سكوهاي موشكي شهاب 3 را در پايگاه نظامي مهرآباد مستقر كرده‏اند و بر طبق برد اعلام شد، موشكها اين سكوها مي‏توانند عربستان سعودي و اسرائيل را مورد هدف قرار دهند. بنا به همين گزارش موشكهاي شهاب مي‏توانند كلاهك تا ميزان 700 كيلوگرم را حمل كنند ولي يك بمب اتم به موشكي با توانايي حمل يك تن نياز دارد و اگر موشك ايران هنوز آماده نيست، آنها به كسب زمان در مذاكره با اروپا اميدوارند، اما اگر هم قصد سرعت بخشيدن به روند تجهيز خود را داشته باشند، مي‏توانند با خريد موشكهاي تائه پو دونگ كره شمالي توانايي حمل بمب اتمي را براي موشكها داشته باشند. اين برآوردها از سوي مقامات اسرائيلي باعث مي‏شود تا آنها دو تاريخ را فقط در نظر داشته باشند. اكنون و سه سال بعد اگر ايران امسال از NPT خارج شود، در سال 2008 به بمب اتمي خواهد رسيد. اما جورج بوش در چشم‏انداز آينده مايل است تا پس از شكست تلاشهاي ديپلماتيك متحدان اروپايي‏اش دست به هر كاري از جمله استفاده از نيروي نظامي و يا حتي نيروي اتمي براي ممانعت از دستيابي ايران به سلاح اتمي انجام دهد. از اين رو در حالي كه گفتگوهايي در اين هفته در نيويورك پيرامون آينده NPT در جريان است، مقامات دولتي و نظامي – كه البته همه آنها آمريكايي نيستند - نشست 150 دقيقه‏اي در شهر كارلسيل پنسيلوانيا داشتند و طي آن يك طرح استراتژيك جنگي به نام «فتح متحد» را بررسي كردند كه طي آن حمله آمريكا به يك قدرت منطقه‏اي داراي سلاح اتمي و يك ابرشهر همچون تهران مورد تبادل نظر قرار مي‏گيرد در حال حاضر دولت آمريكا بر استفاده از دمكراسي و عدم آغاز يك جنگ اتمي تأكيد دارد ولي به هر حال دولت و ارتش آمريكا خود را براي روزهايي بدون دمكراسي آماده مي‏كنند. از طرفي سياست اعلام شده‏ي بوش تعليق برنامه‏هاي اتمي در ايران و كره شمالي نيست بلكه حذف كامل اين برنامه‏ها حتي به قيمت دخالت اتمي در اين كشورها با استفاده از بمبهاي كوچك اتمي است كه از زير درياييها و يا سكوهاي پرتاب متحرك شليك مي‏شوند. مركز فرماندهي استرات كام كه مسئول طراحي حمله به تهديدهاي اتمي است و همچنين پايگاههاي ارتش آمريكا (centcom) جنگ عليه ايران را رهبري خواهند كرد و در طي اين جنگ استفاده از سلاحهاي اتمي ممنوع نيست.

جيمزكارت رايت فرمانده استرات كام اخيراً در اظهاراتش به ايران اشاره كرد و گفت: يك كشور منطقه اخيراً كارهايي انجام داده، موشكهايي را ذخيره كرده و در حال انجام اقداماتي است كه ما را بسيار نگران كرده و به شكل بالقوه تهديد جدي براي ما خواهد بود ولي متأسفانه اطلاعات به قدري مهم است كه شما در مورد زمان و نحوه عمليات پيشدستانه مطمئن نيستند. ولي گزينه‏هاي من براي هر گونه حملهاي كه بخش اعظم آن اتمي خواهد بود در اختيار رئيس جمهور ووزير امورخارجه قرار گرفته است.