یکشنبه 1 خرداد 1384

معيني عضو سازمان گزارشگران بدون مرز در گفت و گو با امروز: اكبرگنجي را گروگان اعلام مي كنيم

آرش صالحي ـ آقاي رضا معيني مناسبت اين گفتگو اعتصاب غذاي اكبر گنجي است.اما در آغاز از شما به عنوان عضو سازمان گزارشگران بدون مرز مي خواهم كه درباره تاريخچه اين سازمان مختصري سخن بگوييد:
انجمن بين المللي گزارشگران بدون مرز، كه گاهي اوقات هم به آن خبرنگاران بدون مرز مي گويند، در سال 1985 در پاريس تاسيس شد. اين انجمن در آغاز كار به اين شكل بود كه فكر مي كردند، با دادن گزارشهايي از وضعيت كشورهاي مختلف مي توانند به از بين بردن نابساماني هايي كه در آن كشور وجود دارد كمك كنند. اين كمك به اين صورت بود كه در كشورهاي مختلف به ويژه كشورهاي آسيايي و آفريقايي گزارش تهيه مي كردند و اين گزارشها را در فرانسه يا برخي از كشورهاي اروپا به رسانه ها مي دادند. در همين سفرها بود كه متوجه شدند، مجموعه اي از معضلات ديگر هم وجود دارد و آن كار خود روزنامه نگاران است. اين گزارشگران دريافتند كه آزادي اطلاع رساني و مطلع شدن حقي است كه پايمال مي شود. بدين ترتيب اين خود مساله اي شد كه در عمل، مسير گزارشگران را عوض كرد. به همين خاطر است كه نام گزارشگران بدون مرز همچنان روي اين انجمن ماند. زيرا اول گزارشهايي را از سراسر جهان تهيه مي كردند. بعد از اين ماجرا، معضل خود رونامه نگاران، به مساله اصلي سازمان بدل شد و بعد از اين به طور مشخص وضعيت روزنامه نگاران، روزنامه نگارهايي كه در پيوند با انجام وظايفشان دستگير و تهديد مي شدند، در كانون توجه اين سازمان قرار گرفت. به هر صورت در ژوئن امسال گزارشگران بدون مرز بيستمين سال تاسيس خود را جشن مي گيرند البته در اينباره هنوز تصميم نگرفته بوديم كه صحبت كنيم، و اولين مصاحبه درباره اين موضوع با شما انجام مي شود.
سازمان گزارشگران بدون مرز به شكل عمومي، با توجه به قاره ها در درون سازمان داراي تقسيم كار است: دفتر آسيايي، دفتر آفريقايي، دفتر آمريكايي، دفتر خاورميانه و مغرب و ايران.
از حدود 8 سال پيش وضعيت مطبوعات ايران با توجه به تحولاتي كه در اير ان به وجود آمد به يكي از مسايل عمده روزنامه نگاران بدون مرز تبديل شد. من فقط به يك آمار اشاره مي كنم: وضعيت عراق براي همه ما روشن است. عراق قتلگاه روزنامه نگاران است. عراق جايي است كه روزنامه نگار نمي تواند كار كند. در سال گذشته ما در رابطه با عراق و ايران به يك تعداد اطلاعيه داديم. به عبارت ديگر براي عراق 38 اطلاعيه و براي ايران هم 38 اطلاعيه. اينها به جز به روز كردن اطلاعيه ها و شكوائيه ها است. ما توانستيم مطبوعات ايران را به جهان بشناسانيم. واقعيت اين است كه بعضي از روزنامه نگاراني كه امروز در سطح جهاني مشهورند، اولين بار اسم آنها به شكل لاتين در اين سازمان منتشر شد. البته اين به نوعي براي ما تاسف بار است، كه اين اسامي در رابطه با بازداشت و يا احضار آنها منتشر شده است.
بر خلاف ديگر كشورهاي خاورميانه كه مطبوعات در آن جا از تاريخ برخوردار نيست، مطبوعات در كشور ما بيش از 100 سال سابقه دارد. ايران داراي مطبوعات است اما اين مطبوعات تحت فشارند. يكي از فعاليتهاي گزارشگران در سطح جهان اين است كه روزنامه نگار به زندان نرود. شان و منزلت روزنامه نگار آن نيست كه بازداشت بشود؛ ايران باشد يا ايالات متحده آمريكا. هنگامي كه ما از فشار بر مطبوعات ايران سخن مي گوييم در عين حال بر پويايي آن هم تاكيد داريم. مطبوعات ايران مي تواند در خاورميانه پيشاهنگ باشد و به گسترش دموكراسي در اين منطقه ياري برساند. وقتي روزنامه نگاري دستگير مي‌شود، جامعه از اطلاع رساني محروم مي شود. به بيان ديگر با دستگيري روزنامه‌نگار، جامعه از حق دانستن محروم مي شود.
ـ فعاليت سازمان خبرنگاران بدون مرز به ويژه در باره ايران چيست؟ آيا آمار دقيقيي از برخوردهاي مطبوعاتي داريد؟
ـ در رابطه با روزنامه نگاران ايراني ما سال به سال گزارش ارائه كرده ايم. در سال 79، در اوج توقيف مطبوعات، آمار دستگيري ها بسيار بالا رفت. در آن سال حدود 21 روزنامه نگار در زندان بودند . بدتر از آن در سال 2003 ايران بعد از كوبا به دومين زندان بزرگ جهان براي روزنامه نگاران تبديل شده بود. در حدود 24 روزنامه نگار زنداني در زندان بودند. البته اين آمار كم و زياد مي شود. متاسفانه شنيديم كه آقاي گنجي اعتصاب غذا كرده اند، و آخرين اطلاعيه اين را هم كه منتشر كرده ايم، درباره وضعيت آقاي گنجي است. گنجي قديمي ترين روزنامه نگار زنداني ايران است. آقاي تقي رحماني به نوعي در مقاطع مختلف بيش از 14 سال در زندان بوده اند. رضا عليجاني هم از زندانيان قديمي محسوب مي شود. اگر آزادي آقاي عبدي صحت داشته باشد براي ما كمال خوشوقتي است. اگر آقاي عبدي از اتهامات خويش تبرئه و آزاد شده باشند، امروز در ايران 8 روزنامه نگار در زندان داريم و 3 وبلاگ نويس و وب نگار. آقاي مجتبي لطفي به عنوان وب نگار براي نوشتن برخي مطالب در سايت نقشينه زنداني هستند. مجتبي سميعي نژاد و محمد رضا نسب عبداللهي، هم 2 وبلاگ نويسي هستند كه در رفسنجان و تهران زنداني اند.

در گزارش سال گذشته گزارشگران بدون مرز به احضار، بازجويي و تهديد بيش از 60 روزنامه نگار اشاره شده است. اين يكي از عوامل سانسور و خود سانسوري در مطبوعات ايران است. وقتي كه روزنامه نگاري احضار مي شود و مورد تهديد قرار مي‌گيرد، چه قانوني، چه فراقانوني، چه غيرقانوني و چه شبه قانوني به نوعي بر كاركرد اين روزنامه نگار تاثير مي گذارد. با اين شرايط چگونه روزنامه نگار مي تواند در پشت ميز كار خود درباره يك مساله سياسي، اجتماعي، اقتصادي و يا حتي يك مساله ورزشي قلم بزند. روزنام نگاري كه با قيد وثيقه آزاد است، همواره در حول و هراس بازداشت است.
درباره گنجي چه كرده ايد؟
كاركرد گزارشگران بدون مرز در دو بخش خلاصه مي شود. نخست، ما مجموعه اين از گزارشها را جمع آوري مي كنيم و بعد از بررسي صحت و سقم اين گزارشها، آنها را منتشر مي كنيم. در اين مرحله مجموعه اي از رسانه ها را مورد خطاب قرار مي‌دهيم. به رسانه ها اعلام مي كنيم كه همكار شما در يك جاي مورد آزاد قرار گرفته، زنداني است، بازجويي مي شود و...
انعكاس اين گزارشها در رسانه هاي بين المللي وسيله اي است براي اعمال فشار بر حكومت ها جهت آزاد كردن روزنامه نگاران. ارزيابي من اين است كه در اين حوزه گزارشگران بدون مرز كاملاً موفق عمل كرده است. البته بايد ببينيم كه تعريف ما از موفقيت چيست. بخش دوم فعاليتهاي گزارشگران مرز در پيوند با نهادهاي بين المللي است. گزارشگران بدون مرز به عنوان مشاور در چندين سازمان بين المللي حضور دارد. كمسيون حقوق بشر سازمان ملل، كمسيون اروپا، از جمله اين سازمانهاي بين‌المللي است. بلافاصله بعد از خبر اعتصاب آقاي گنجي، ما به تمام گروه هاي كاري كميسيون حقوق بشر كه در اين رابطه اقدام مي كنند، مانند دفتر آقاي ليگابو، خبر اين اعتصاب را ارسال كرديم. به اتحاديه اروپا اطلاع داديم. دفتر نمايندگي سازمان گزارشگران بدون مرز در اين مواقع خواهان اعمال فشار بر ايران مي شود. هنگامي كه ما در اطلاعيه سازمان مي نويسيم مسئول دخالت حال آقاي گنجي مقامات جمهوري اسلامي هستند، اين فقط يك كلمه نيست. اين كلمه مي تواند به عنوان شكايت از سوي گزارشگران بدون مرز اعلام شود. در اساسنامه سازمان اين امكان وجود دارد كه ما بتوانيم شاكي خصوصي باشيم. اين مسايل به عنوان جرم بين المللي شناخته مي شود.
براي نمونه در مورد كشور آفريقايي روندا تعدادي از رونامه نگاراني كه در آنجا به فرمان قتل عام مردم دامن زده بودند، و آن را بخش و تبليغ كرده بودند، گزارشگران بدون مرز به عنوان شاكي آنها را تحت تعقيب فضايي قرار دادند.
ـ يعني شما دراين جا از خود روزنامه نگاران شكايت كرده بوديد؟
بله. از سالهاي پيش ما تعريف معيني براي روزنامه نگاران داريم. اين نوع روزنامه ها و روزنامه نگاران را، به عنوان "مطبوعات كينه" و " مطبوعات نفرت آفرين و مرگ آور" توصيف كرديم و بر همين اساس آنها را تحت تعقيب قضايي قرار مي دهيم. كسي كه در روندا اعلام مي كند " هنوز قبرها پر نشده اند"، روزنامه نگار نيست. راديوي "هزارتپه" در روندا عملاً دستور قتل عام مردم را اعلام مي كرد. اين ها روزنامه نگار نيستند. شكنجه گر و قتل عام كننده هستند. ما به اينها "مطبوعات كينه" مي گوييم. ما به عنوان يكي از شاكيان خصوصي توانستيم اين افراد را محكوم كنيم. يكي از آنها به حبس ابد محكوم شد و ديگري كه جرم كمتري داشت به 7 سال حبس قطعي معلوم شد.
ما در اين موارد به هيچ عنوان كوتاه نمي آييم. از اول 2005 يك ليستي به عنوان دشمنان روزنامه نگاران تهيه كرده ايم. اين دشمنان كساني هستند كه قتل كرده اند، براي مثال در آمريكاي لاتين كه چهار مقام حكومتي كه دستشان به قتل آلوده است در اين ليست آمده اند. در بسياري از جاها اگر دستمان برسد، از طر يق پليس بين الملل و مقامات قضايي شكايت خواهيم كرد. اين ها فقط تهديد و اطلاعيه و حرف نيست. دو تن از مقامات تونسي وقتي به پاريس آمدند، از جمله يكي از وزاري گردن كلفت تونس، از طرف سازمان خبرنگاران بدون مرز دو شكايت رسمي به مقامات قضايي فرانسه تسليم شد. اين شكايت هنوز هم در حال جريان است. يك وزير بلند پايه تونسي را در فرانسه در هتل با دستبند دستگير كردند. در اين موارد ما به هيچ عنوان كوتاه نمي آييم. در رابطه با ايران تا به حال دست به چنين اقداماتي نزده ايم چون بحث را بر مبناي گفتگو گذاشته ايم و شايد هم اين امكان براي ما وجود نداشته است. من مطمئنم اگر آقاي مرتضوي، پايش به كشورهاي خارجي برسد، حتماً حتماً ما حكم بازداشتش را صادر خواهيم كرد. شكايت مي كنيم و براي دستگيري ايشان اقدام خواهيم كرد.
از ديگر فعاليتهاي گزارشگران بدون مرز، روشنگري است. اين اطلاعيه ها چيز كمي نيست. اطلاعيه اي را كه بيشتر رسانه هاي بين المللي راجع به آن صحبت مي كنند، براي حكومتي كه به آبرو و حيثيت خود مي انديشند، نگران كننده است و اگر پشت سر هم تكرار شود كه "ايران بزرگترين زندان خاورميانه است" هيچ وجهه خوشايندي ندارد. گاهي با تكرار اين جمله قلب من به درد مي آيد. اما اين واقعيتي انكارناپذير است.
ـ با اينكه سازمان گزارشگران بدون مرز ادعا مي كند كه يك سازمان غيرسياسي شما چه شيوه هايي در پيش مي گيريد كه كار شما شبهه سياسي بودن به خود نگيرد؟
سازمان گزارشگران بدون مرز وارد مشخصات و بازيهاي قدرت نمي شود. نه در اساسنامه و نه در اهداف ما اين نيست كه فلان حكومت سرنگون شود يا اين حكومت برود يا آن حكومت بيايد. براي ما اشكال حكومتها مهم نيستند. مساله ما آزادي مطبوعات است. ما از حقوق مدني و اجتماعي آزادي مطبوعات دفاع مي كنيم. ما معتقديم كه بدون آزادي مطبوعات، آزادي وجود ندارد. ممكن است اين كار غير سياسي ما بازتاب سياسي داشته باشد. اما نفس عمل ما غير سياسي است. شما يك جامعه را به من نشان بدهيد كه آزاد باشد، اما آزادي مطبوعات در آن وجود ندارد.
اين شعار اساسي گزارشگران بدون مرز است.
در رابطه با اين كه مطبوعات به چه شكلي عمل مي كنند، در چه خطوطي حرکت می‌کنند، برای ما اهمیتی ندارد. همان‌گونه که توقیف روزنامه انتخاب را محکوم کردیم، همان‌گونه که به تعطیلی روزنامه کیهان و نشریه اعتراض کردیم، و رسماً اطلاعیه دادیم، همان طور هم به توقیف روزنامه های یاس نو و از این دست اعتراض کردیم. طبیعی است که تعداد روزنامه های اصلاح طلب بسیار بیشتر بودند. بیش از 150 روزنامه در ایران در این چند سال تعطیل شده که البته بیشتر آنها از روزنامه های اصلاح طلب بودند. در مورد زندانیان هم نظر ما همین گونه است. برای ما آنچه که مهم است روزنامه نگاری حرفه ای است. واقعیت این است که در ایران مسائل به شدت سیاسی می شوند. یکی از وظایف همگی ما تمایز بین خطوط و مرزها است. روزنامه نگار، متعهد به اخلاق حرفه ای است و این اخلاق حرفه ای الزامات خود را دارد.
ـ شما اولین سازمانی بودید که برای دستگیری خبرنگاران صداوسیما در عراق بیانیه صادر کردید...
بله، وقتی که 2 خبرنگار صداوسیما جمهوری اسلامی در عراق دستگیر شده بودند، ما اولین سازمان جهانی بودیم که اطلاعیه دادیم، برخورد کردیم، و نه تنها اطلاعیه دادیم، همزمان گروه تحقیق ما در عراق بود و به طور مشخص با نیروهای آمریکایی برخورد کرد. من صحبتی با یکی از روزنامه نگاران جناح راست داشتم که نمی خواهم از ایشان نام ببرم. من زنگ زده بودم که از روزنامه آنها برای مشکلی که برایشان پیش آمده خبر بگیرم، ایشان اولین سؤالی که از من کرد، این بود که "شما راجع به اسرائیل چه فکری می کنید؟ و درقبال اسرائیل چه می کنید؟" از آنجایی که کار من در گزارشگران برون مرز مربوط به همین منطقه است، خیلی راحت به ایشان گفتم دوست عزیز شما چه کار کردید؟ گفت که ما تمام اخبار را منعکس کردیم. گفتم ما هم اخبار را منعکس می کنیم اما ورای آن چه کار کردید؟ پرسیدم شما می دانید چند روزنامه نگار فلسطینی در اسرائیل زندانی است؟ و خود در پاسخ گفتم من آمار همه اینها را دارم. به او گفتم می دانید چه کسی برای این روزنامه نگاران فلسطینی وکیل می گیرد؟ آیا می دانید به اتهام حماس زندانی چه کسی برای وی وكيل گرفته و چه كسي براي خانواده اش كمك كرده است؟ ما براي روزنامه نگاران وراي اين كه به چه فكر و عقيده اين اعتقاد داشته باشد، اين تلاشها را انجام مي دهيم. از ايشان پرسيدم آيا مي دانيد در تونس مطبوعاتي را كه به عنوان بنيادگرا واسلامگرا محكوم كردند، چه كسي از آنها دفاع كرده است؟ چه كسي براي اين روزنامه نگاران وكيل مي گيرد و از آ نها دفاع مي كند؟ در مورد گزارشگران صدا و سيما نيز گزارشگران بدون مرز همينگونه برخورد كرد.
گزارشگران بدون مرز از جمله سازمان بين المللي بود كه به همراه سازمان عضو بين الملل و ديده‌بان حقوق بشر، به آمريكا اعتراض كردند، آن هم در زماني كه كسي جرات نمي كرد به آمريكا اعتراض كند. گزارشگران بدون مرز تنها سازماني بود كه پس از تحقيق و بررسي، پنتاگون را محكوم كرد. امروز گزارشگران مرز به عنوان شاكي خصوصي وزارت دفاع آمريكا مطرح است. در رابطه با هتل فلسطين بغداد و شليك تانك آمريكايي به روزنامه نگارن، تنها سازماني بوديم كه با حضور در محل ثابت كرديم، ارتش آمريكا عامدانه به روي روزنامه نگاران آتش گشود و جان روزنامه نگاران را گرفت. اين حادثه همزمان با دستگيري آقاي ابوطالب و ديگر خبرنگار صدا و سيما بوسيله نيروهاي آمريكايي بود. گروه تحقیق گزارشگران بدون مرز همزمان در آمریکا و در عراق به طور مشخص مساله دستگیر دو گزارشگر ایرانی را پیگیری می کرد. برای ما فرقی نمی کند که چه کسی دستگیر می شود. مساله برای ما آزادی اطلاع رسانی است و نه دفاع از عقیده روزنامه نگار.
ممکن است من در مورد آقای گنجی یک عقیده شخصی داشته باشم، اما از موضع گزارشگران بدون مرز برای ما فرقی نمی کند که آقای گنجی به چه چیزی معتقد است. امروز جان گنجی در خطر است. باید از او دفاع کرد. گنجی را با اتهامات مطبوعاتی دستگیر کردند. و این نادرست است.
اینکه ایدئولوژی و خط سیاسی گنجی چیست برای ما اهمیت ندارد. آنچه که مهم است، این است که گنجی روزنامه نگار است، گنجی را به خاطر انجام وظیفه اش دستگیر کرده اند و به او اتهامات بی پایه زده اند. گنجی امروز برای احقاق حقوق اولیه اش اعتصاب غذا کرده است. زندانیان و به ویژه روزنامه نگاران برای احقاق حقوق اولیه و قانونی خود، به اعتصاب غذا متوسل می شوند و جان خود را به خطر می اندازند و خطرهای دیگر را به جان بخرند تا از حقوق اولیه خود بهره مند شوند. برای احقاق حقوق اولیه، اعتصاب به یک رسم و سنت بدل شده است. برای ما این مساله غیرقابل قبول است. هیچ وجدان بیداری هم این را نمی پذیرد. هیچ انسان با وجدانی نمی تواند بپذیرد که آقای رضا علیجانی که در زندان است برای درمان، اعتصاب غذا کند و آن گونه جان خود را به خطر بیندازد. بعد از آن مجتبی سمیع نژاد، امروز گنجی...
ما در جلسه ای که داشتیم تصمیم گرفتیم که نهایت سعی خود را به کار بگیریم که به این وضعیت پایان بدهیم...
ما در طی روزهای اطلاعیه ای درباره وضعیت انتخابات ریاست جمهوری ایران صادر خواهیم کرد، البته نه از جنبه سیاسی آن، بلکه می خواهیم عده ای از روزنامه نگاران و کاندیداها را مورد خطاب قرار دهیم، و از آنها بپرسيم درباره قانون مطبوعات و... چه موضعی دارند. گزارشگران بدون مرز وضعیت روزنامه نگاران را در دستور کار خود گذاشته است. ما به ویژه درباره وضعیت اکبر گنجی حساسیم و سعی می کنیم در محافل بین المللی به هر شکلی با آن برخورد بکنیم. اگر تا پایان هفته دیگر پاسخ مشخصی ندهند و ایشان را آزاد نکنند، و اعتصاب اکبر گنجی همچنان ادامه داشته باشد، به نوعی دیگر برخورد خواهیم کرد.
منابع مالي گزارشگران از كجاتامين مي شود و اصولاً از طرف چه كشورها يا سازمانهاي حمايت مي شويد؟
همه امور سازمان خبرنگاران بدون مرز كاملاً شفاف و مشخص است. شما در سايت اين سازمان مي توانيد تمام منابع مالي و خرج هاي ما را ببينيد. سازمان گزارشگران بدون مرز، از هيچ دولتي، يك سنت پول نگرفته است. اين سازمان از كشورهاي اتحاديه اروپا كمك دريافت كرده است. اين كمك شهروندان است. در كشورهاي دموكراتيك رويه بدين شكل است كه از منبع ماليات كه همان پول شهروندان است به NGO ها و سازمان هاي غير دولتي كمك مي كنند.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

اين سازمان هر شش ماه از يك عكاس معروف دعوت مي كند كه بخشي از عكسهايش را در اختيار ما بگذارد و ما اين را به صورت يك آلبوم منتشر مي كنيم. در اين آلبوم شركت ها و سازمان هاي مختلف به ما تبليغات مي دهند و اين آلبوم را يك انتشاراتي درپاريس يا در اروپا مجاني براي ما منتشر مي كند و اين به فروش مي رود. درآمد ما از اين راه ها تامين مي شود. تمام خرج و دخل ما در روي سايت است. علاوه بر اين ديوان استقلال حسابرسي در پاريس به خواست ما بر مجموعه سازمان نظارت دارد و وضعيت مالي گزارشگران را مورد محاسبه قرار مي دهد.
ـ آيا شما به طور مشخص از طرف دولت فرانسه و يا هر كشور ديگر به خاطر رعايت نكردن محظورات سياسي آن كشور تحت فشار بوده ايد؟
من 10 سال با اين سازمان كار مي كنم و تا امروز چنين موردي نديده ام. قدرت رسانه اي گزارشگران بدون مرز به حدی است که هیچ دولتی جرات نمی کند به آن حرفی بزند. تا امروز من نه شنیده ام و نه دیده ام که يك کشور اروپایی و غیراروپایی این سازمان را تحت فشار قرار داده باشد. بله لعن و نفرین بود، اما فشار نه. آخرین گزارش سالیانه ما که سوم ماه می منتشر شد، یکی از تندترین گزارشاتی است که در رابطه با مطبوعات آمریکا منتشر شده است، با این حال نمایندگی ما در آمریکا نه مورد تعرض قرار گرفته و نه تحت فشار بوده است. در ماجرای گروگانگیری حسين السعدي و فلورانس ابناس با اینکه این سازمان بیشترین فشار را بر دولت فرانسه می آورد و از ضعف مذاکرات گله می کند، از طرف دولت فرانسه برخوردی نشده است.
ـ بهانه این مصاحبه اکبر گنجی است حرف آخر شماچیست؟
وقتی یکی از کاریکاتوریست های ایرانی را دستگیر کردند، از تمام کاریکاتوریست های دنیا خواستیم، به نشانه همبستگی هرکدام یک کاریکاتور در روزنامه خود منتشر کنند.
اگر وضعیت آقای گنجی به این صورت ادامه پیدا کند ما فعالیت خود را تشدید خواهیم کرد. نه تنها از روزنامه نگاران برای حمایت از گنجی دعوت خواهیم کرد، متاسفانه باید عرض کنم که ما همانند خبرنگار ربوده شده فرانسوی، گنجی را گروگان اعلام خواهیم کرد.
دو سال پیش روزنامه لیبراسیون صفحه اول خود را به حمایت از اکبر گنجی سفید منتشر کرد. در گوشه این صفحه نوشته شده بود که اکبر گنجی همچنان در زندان است و روزنامه سفید است. ما از اطلاعیه دادن فراتر خواهیم رفت و به این بسنده نمی کنیم. به نظر من وقت آن رسیده است که آقای اکبر گنجی آزاد شود.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/22982

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'معيني عضو سازمان گزارشگران بدون مرز در گفت و گو با امروز: اكبرگنجي را گروگان اعلام مي كنيم' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016