تهران- خبرگزاري كار ايران
اسلام اصلا سكولار و براي اين دنيا آمده است، ولي در مسيحيت ميان دين و دولت فاصله وجود داشته و كليسا در اكثر موارد كار حكومت را در دست نمي گرفت.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا, در نشستي با عنوان "ارزيابي انتقادي فرهنگ ايران زمين", كه در محل مجموعه فرهنگي هنري تهران و به همت انتشارات "قصيده سرا" برگزار شد،" دكتر عزت الله فولادوند" در سخناني ضمن اشاره به نتايج تحقيقاتي ميداني "مارگارت مير" درباره فرهنگ جزاير جنوب اقيانوس كبير ( ساموآ) گفت: بسياري از مواردي كه درباره دورويي و پنهان كاري و مورادي از اين دست در جامعه ها ديده مي شود، اساسي فرهنگي دارد. نه تنها ما بلكه ساير كشورهاي غير غربي نيز در مقابل فرهنگ چيرهگر قدرتمند هستند.به عبارت ديگر بسياري از فرهنگهاي غير غربي در اولين مواجه با فرهنگ غرب خواهان استفاه ابزارهايي از آن شدند. مثلا ايران و عثماني از زمان صفويه به بعد بيشتر سراغ تسليحات رفتيم و خواستيم كه بيشتر از لحاظ نظامي شبيه آنها شويم.از اين رو براي قدرتمند شدن در عرصه ارتش به سراغ تكنولوژي آن ها رفتيم.
وي با بيان اينكه گرفتاري ما از خيلي وقتها پيش آغاز شده است ادامه داد: فلاسفه مسلمان كه پيرو مكتب مشاءبودند. در واقع ارسطويي بودند. از اين رو "ارسطو" را معلم اول ناميدند. چنانچه "ابن سينا"، او را آموزگار حكما ناميده است. اينان مطالبي را به "ارسطو" استناد مي دادند كه در آراء "ارسطو" يافت نمي شد. به بيان ديگر مطالب خود را در زبان "ارسطو" مي گذاشتند. زيرا فرهنگ اسلامي آن زمان فرهنگي نبود كه به نوآوري و ابداع روي خوش نشان دهد و عالم كسي بود كه مي توانست به خوبي نظرات پيشينيان را تكرار كند!
فولادوند ادامه داد: اسلام ديني است كه از ابتدا به كار حكومت و سياست پرداخت. از اين رو ميان اسلام و مسيحيت از زمين تا آسمان تفاوت است. اسلام اصلا سكولار و براي اين دنيا آمده است. ولي در مسيحيت ميان دين و دولت فاصله وجود داشته و كليسا در اكثر موارد كار حكومت را در دست نمي گرفت.
فولادوند درباره ايده هايي همچون بيگانه ستيزي و يا بيگانه پرستي ايرانيان و ساير جوامع هم گفت: اين گونه مسائل به هويت بر مي گردد و هويت هم موضوع پيچيده اي است .
وي با اشاره به نظر روزنامه نگاري انگليسي در كتابي كه راجع به درجه آسيب پذيري فرهنگي ميان ايرانيان و ترك هاي تركيه اظهارداشت: وي ترك ها را آسيب پذير تر از ايرانيان مي داند. او ايرانيان را محكم تر مي داند.
وي ادامه داد: ما هويت هاي مختلفي داريم , در واقع ما نقش هاي مختلفي در اين ميان قبول كرده ايم. مثل نقش پدر يك خانواده كه نقش هايي چون كارمند, عضو تيم ورزش و ... را به دوش مي كشد و هر كدام هويت جداگانه اي به آن ها داده است.
فولادوند به نقش غير يا ديگري در تعريف هويت اشاره كرد و افزود: مثلا ما مي گوييم كه ما مسلمانيم و عرب نيستيم. بدين گونه اغيار را از تعريف خارج مي كنيم.
فولادوند در ادامه سخنانش درباره عقده اديپ و در مقابل آن عقده "رستم" آنگونه كه "فريدون هويدا" ادعا مي كند هم گفت: "فرويد" از افسانه اوديپوس برداشت ديگري مي كند . ولي چيزي كه مي توان از اين افسانه برداشت كرد، اولا نيرو و قدرت دست تقدير است و دوما اين است كه هر حقيقتي دانستنش براي بشر خوب نيست.
وي ادامه داد: در اين ارسطوره پدر مساوي با تكرار, تقليد و گذشته نگري و خاطره و ياد است، فرزند هم مساوي با نوآوري, ابداع و جسارت و آينده نگري است.پيام مهم اين است كه در دنياي امروز بايد نوآور بود.
فولادوند در انتها گفت: آينده از آن جواناني است كه فرزند باشند نه پدر, زيرا فرزند هميشه مبتكر و نوآور است.