حتي در زمان انتخابات ايران نيز، دولت بوش اعلام كرد كه اين انتخابات، به هيچوجه آزاد نيست و نتيجه هرچه كه باشد، كسي در ايران بر سر كار خواهد آمد كه باعث گسترش تروريسم در جهان ميشود.
به گزارش سرويس بينالملل «بازتاب»، روزنامه «نيويوركتايمز» امروز در گزارشي نوشت: در حالي كه هيچكس در واشنگتن احتمال انتخاب محمود احمدينژاد، شهردار تهران را به عنوان رئيسجمهور نميداد، هماكنون با شخصي به عنوان رئيسجمهور روبهروست كه با رهبري تظاهرات دانشجويان در سال 1979 براي تسخير سفارت آمريكا پا به عرصه فعاليت سياسي گذاشت. با اين انتخاب، تابستان داغي در روابط ايران و آمريكا پيشبيني ميشود كه مرحله نخست آن، در زمينه برنامههاي هستهاي، سپس تروريسم و پس از آن، احتمالا حمايت از شورشها در عراق است.
احمدينژاد در مورد برنامهاي هستهاي ايران اظهارنظر زيادي نكرده و تا حدودي مرموز به نظر ميرسد، اما محتاطانه اعلام كرده كه هدف نهايي ايران، ساخت بمب اتمي نيست.
وي گفت: «انرژي اتمي، دستاورد تلاش و توسعه علمي مردم ايران است و هيچكس نميتواند مانع توسعه علمي ملت شود. اين حق ملت ايران، به زودي توسط كساني كه آن را انكار ميكردند، به رسميت شناخته خواهد شد».
بوش و متحدانش بر اين امر پافشاري ميكنند كه ايران به رغم همه ادعاهايش در مورد كار به موازات قوانين «NPT» قابل اعتماد نيست. به هر حال، هم دولت و هم كارشناسان، بر اين باورند كه با پايان يافتن انتخابات در ايران، كار بر اين قضيه و فشار بر ايران در مورد برنامه هستهاي راحتتر خواهد شد.
«كنت پولاك»، محقق مؤسسه «بروكينگز» و نويسنده «پازل ايراني» در سال 2004 ميگويد: «اين مسئله ايده آن عده از مردان دولت بوش را تأييد ميكند كه با انتخاب جديد ايران، موضع سفت و سختتري را در پيش خواهد گرفت؛ بنابراين، آمريكا بايد در اين زمينه كوتاه بيايد. اما اين بحث فعلا چندان ارزشمند نيست، چراكه هنوز مشخص نيست تصميم در مورد مسائل هستهاي توسط احمدينژاد گرفته ميشود يا رئيسجمهور كنوني؛ محمد خاتمي».
واشنگتن معتقد است كه تصميمگيري از سوي رهبر ايران، آيتالله خامنهاي انجام ميشود كه به نظر آنان به از دست دادن امتياز انرژي اتمي مايل نبوده و در ضمن نميخواهد، اروپاييها را نيز از ايران برنجاند. مقامات كاخ سفيد اعلام كردهاند كه فعلا مشغول تحقيق روي برنامه تحويل تكنولوژي موشكي بين تهران و پيونگيانگ هستند.
به هر حال، نتيجه انتخابات ايران و پيروزي احمدينژاد، باعث تقويت محافظهكاران خواهد شد و اين امر، خلأ بين روحانيت و دولت ـ كه سعي داشت، گفتوگو با آمريكا و متحدان اروپاييش را در دستور كار قرار دهد ـ پر خواهد كرد.
دولت آقاي احمدينژاد در زمان كوتاهي با سه مشكل عمده روبهرو ميشود.
ماه آينده، سه كشور اروپايي مذاكرهكننده با ايران، تاريخ نهايي تصميمگيري و معامله با ايران را اعلام كردهاند در حالي كه ايرانيها هم گفتهاند، غنيسازي را از سر خواهند گرفت كه البته پيشتر نيز اين تهديدها را كرده بودند.
يك ديپلمات اروپايي در اين زمينه اعلام كرد: اگر اميدها نااميد شود، ما هيچ گزينه ديگري جز پايان مذاكرات نداريم، اما وي همچنين اظهار اميدواري كرده است كه مذاكره با آقاي احمدينژاد ـ كه نسبت به هاشمي رفسنجاني ضديت بيشتري با آمريكا دارد ـ بتواند به نتايجي برسد.
اين در حالي است كه رفسنجاني اعلام كرده بود كه متمايل با گفتوگو با آمريكاست. پيش از انتخابات، برخي مقامات اروپايي بر اين باور بودند كه پس از انتخابات با شانس بهتري براي كنار آمدن با ايران روبهرو خواهند شد؛ شانسي كه به ايران اجازه ميدهد فعاليتهاي هستهاي صلحآميز خود را دنبال كند، اما به شرطي كه غنيسازي در حد ساخت بمب هستهاي نباشد.
علاوه بر مسئله اتمي، ايران با بخش ديگري از تبليغات دستگاه بوش نيز دست به گريبان است. آنان بر اين باورند كه ايران، مبارزاني را به عراق ميفرستد و به تازگي هم اعلام كرده است كه كشور شماره يك در حمايت از تروريسم است. اين قبيل اتهامات در دو سال اخير به شدت بر ايران فشار آورده است.
حال پرسش بدون پاسخ اين است كه آيا بوش كه هماكنون در عراق گير افتاده است، راهي به غير از كنار آمدن با تندرو جديد روي كار آمده در ايران دارد يا نه؟