سازماندهی این کنفرانس در بروکسل پایتخت بلژیک از دو ماه قبل توسط سازماندهندگان آن یعنی احزاب سبز عضو پارلمان اروپا علنا در سایت های اینترنتی انتشار یافته بود. دیروز ساعت 9.30 صبح به وقت بلژیک کنفرانس فوق با حضور بیش از 250 نفرکه 60 تا 70 درصدشان ایرانی بودند، آغاز به کار کرد. در این تجمع ده ها شخصیت سیاسی، فرهنگی، حقوق بشری به همراه تعداد زیادی از گرایش های سیاسی در اپوزیسیون ایران شرکت وسیع و فعال در روند پیشبرد جلسه داشتند. در واقع می توان گفت که اهمیت این کنفرانس در این بود که برای اولین بار تجمعی گسترده از نیروهای سکولار و لائیک ایرانی در پارلمان اروپا در بروکسل برگزار می شد. آغاز کنفرانس توسط خانم آنجلیکا بیر، رئیس هیئت نمایندگی اتحادیه اروپا در خصوص حقوق بشر در ایران و نیز عضو حزب سبزهای آلمان در پارلمان اروپا، صورت گرفت. ایشان متذکر شدند که امروز در این کنفرانس ما به چهار موضوع خواهیم پرداخت:
1- وضعیت ایران بعد از انتخابات ریاست جمهوری؛
2- برسی وضعیت حقوق بشر در ایران؛
3- وضعیت دین و دولت در ایران؛
4- آینده ارتباط یا روابط اتحادیه اروپا با ایران.
سپس ایشان ریاست برگزاری بخش اول کنفرانس را به عهده خانم مونیکا فراسونی که یکی از روسای فراکسیون حزب سبزها در پارلمان اروپا و نیز عضو حزب سبزها در ایتالیا می باشند، قرار دادند. خانم مونیکا متذکر شدند که در حال حاضر ایشان علاقمند نیستند درخصوص این انتخابات داوری کنند. ارتباط و مذاکره سه کشور اروپایی با ایران ادامه خواهد داشت. در ماه آوریل2005 ما به همراه هیئتی به تهران رفتیم و در خصوص حقوق بشر به مذاکره پرداختیم. من امیدوارم امروز ما گفتگوی خوبی را داشته باشیم. در بحث بخش اول یعنی بررسی وضعیت ایران بعد از انتخابات ریاست جمهوری، می بایست به نتایج انتخابات در ایران پرداخت. باید به مفهوم این انتخابات، به پیامی که رای دهندگان به رهبری جمهوری اسلامی ونیز به جهان ارائه دادند و نیز اینکه نتایج این انتخابات چه تاثیری در وضعیت ایران و آینده سیاسی نظام در ایران خواهد داشت، توجه شود. ما برای پیشبرد این بحث از چهار سخنران دعوت به عمل آورده ایم. اولین سخنران خانم فیروزه نهاوندی رئیس دانشکده جامعه شناسی دانشگاه آزاد بروکسل خواهند بود.
- خانم نهاوندی متذکر شدند که آمریکا به پیشرفت دمکراسی در ایران تردید دارد.آنها گفتند که ایرانی ها راضی نبودند که در مسائل داخلی آنها دخالت صورت گیرد. امریکا نمی فهمد که چرا ایرانیان مخالف نظرش هستند ؟ ایرانیان رئیس جمهوری را انتخاب کردند که اصلا انتظارش نبود. ایشان گفتند که باید به تعریف مفاهیمی چون محافظه کاری، دمکراسی و آزادی پرداخت وباید روی این مفاهیم هر چه بیشتر مکث صورت گیرد. سپس ایشان به درس هایی که از این انتخابات می توان گرفت، پرداختند. همه می دانیم که در ایران انتخابات آزاد و دمکراسی وجود ندارد. آزادی انتخاب و رای دادن به این یا آن کاندیدا میسرنیست. درس دوم این انتخابات روی مسائل اقتصادی متمرکز شده بود. کاندیداها می دانستند که بخش بزرگی از ایرانیان در داخل کشور در شرایط مساعد اقتصادی به سر نمی برند، پس یکی از عناصر اصلی برنامه انتخاباتی خودشان را به توسعه اقتصادی، اختصاص دادند. آنها از ایجاد اشتغال، تقسیم ثروت و پرداخت وام ها و غیره صحبت کردند. شما می دانید که ایران کشوری ثروتمند است، اما بیکاری و بحران اقتصادی وحشتناک است. در حدود 70 درصد جمعیت ایران زیر25 سال هستند. چنین جمعیت جوانی نیاز به اشتغال و آموزش دارد و این برای جامعه هزینه زیادی دارد. در ایران 80 درصد مسائل اقتصادی در دست دولت است. بیش از 400 هزار نفر در بنیاد مستضعفان به کار مشغولند و ثروت این ارگان از 10 میلیارد دلار می گذرد. در جامعه ایران آقای رفسنجانی سمبول این مشکلات اقتصادی محسوب می شود. از نظر او پیروزی در معاملات باعث پیش رفتن سیاست می شود. سومین درس در این انتخابات این است که ایرانیان از دست این رژیم خسته شده اند و شاید رای دادن به یک افراطی وضع را تغییر دهد.من فکر می کنم رئیس جمهور ایران یک آدم احمق نباشد که بخواهد منطفه و ایران را به سمت افراط سوق دهد. در ایران همه چیز در حال جنب و جوش است ، اما هیچی تغییر نمی کند. به نظرم تئوکراسی حکومت نمی تواند دمکراتیک باشد. این انتخابات یک چیز را روشن کرد و آن آوردن یک حکومت یک دست به قدرت و ارائه یک تصویر روشن از یک حکومت دینی !
- دومین سخن ران آقای علی رضا نوری زاده بودند. ایشان یکی از خبرنگاران ایرانی هستند که در لندن ساکن می باشند. ایشان در صحبت های خود متذکر شدند که از قبل چگونگی مرحله به مرحله رفتن انتخابات را برای تسخیر قدرت توسط خامنه ای را انتشار و افشا کرده اند. ایشان با اشاره به انتخابات شوراهای شهر و روستا بر این اعتقاد بودند که آن انتخابات نمی بایست توسط اپوزیسیون تحریم می شد. سپس ایشان در قسمتی دیگر از گفته هایشان متذکر شدند که آقای چمران معلوم نشد چرا به شورای شهر راه پیدا کرد. ایشان در جلسات پنج شنبه آقای خامنه ای شرکت می کردند. خانم حقیقت جو در مجلس ششم از استبداد ولی فقیه صحبت کرد، اما ما در خارج غافل بودیم. آنها داشتند سازماندهی می کردند. جمهوری اسلامی حتا پارلمان اروپا را هم بازی داد. درست در آستانه انتخابات مجلس هفتم سه وزیر اروپایی به ایران رفتند. در تهران چه اتفاقی افتاد؟ آقای حسن روحانی پیش خامنه ای رفت و بر گشت و با شادمانی گفت که ایران لایحه منع سلاح های هسته ای را با ضمیمه الحاقی آن را امضا خواهد کرد. هیئت اروپایی خوشحال شد. در همان مقطع انتخابات چهار کاندیدای اصلاح طلبان را حذف می کنند و اروپا هیچ عکس العملی نشان نمی دهد. در واقع آنها فکر می کردند که با جمهوری اسلامی به توافق رسید ه اند و به این خاطر اعتراض نکردند. سه ماه بعد خبر آمد که غنی سازی اورانیوم ادامه دارد و حتا در لویزان کار وسیعتری را شروع کرده اند.
آیت الله خامنه ای در جمع کارشناس های اتمی ایران گفت که اگر ما بتوانیم دو بمب اتمی درست کنیم ،برای 25 سال حکومت را گارانتی کرده ایم. آقای روحانی گفتند که مذاکرات به بعد از انتخابات موکول شود. 1000 نفر از کاندیدا ها را رد صلاحیت کردند اما باز اروپا کاری نکرد. البته من در باره کودتای خامنه ای بعدا صحبت خواهم کرد. البته ما باید ببینیم که اروپا چه حواهد کرد.
- سومین سخن ران آقای مهدی خان بابا تهرانی تحلیل گر وکنش گر سیاسی از آلمان چنین گفتند: نتیجه انتخابات در ایران نشان دهنده نبردی است که از زمان مشروطیت آغاز شده و امروز همچنان ادامه دارد. آقایانی که عزم شان را جزم کردند تا در این انتخابات با صرف نیروی های مادی و انسانی یا به قول خودشان با هزینه کردن ار بیت المال و ارگان هایی که در اختیارشان بود، نیروی عظیمی را با موفقیت به پای صندوق رای بکشانند. در این عرصه دو دلیل را می توان متذکر شد، یکی اینکه فاصله فقر و ثروت در ایران بسیار عمیق شده است و دوم مردم حاشیه نشین شهرها به عنوان لشگری در آمدند و حکومت با ابزارهای گوناگون با زرنگی توانست رای آنها را به سمت احمدی نژاد بکشاند.
به نظر من اصلاحات در ایران جا در پای محکمی گذاشته است و مردم آنرا خوب شروع کردند. در ایران نهادهای مدنی وجود دارد. متاسفانه پیوستگی و هماهنگی میان این جنبش هنوز وجود ندارد. در منطقه ایران کشوری پیشرفته است و حکومت نمی تواند وضعیت امروز را به عقب برگرداند. همین حکومت و رئیس جمهور جدیدش مجبورند که وضعیت امروز ایران را حفظ کنند. نیروهای اپوزیسیون باید امکانات ملی و بین المللی را ساز ماندهی کنند و با همبستگی در یک جنبش مردم سالارانه به مبارزه ادامه دهند. در لحظه کنونی نیروهای طرفدار مردم سالاری و حقوق بشر می بایست اقدامات مشترک سازمان دهند. به نظرم موضوع حقوق بشر یکی از اصلی ترین موارد فعالیت اپوزیسیون خواهد شد. آقای تهرانی به اشاره متذکر شدند که آقای احمدی نژاد تنها موردی را که شفاف مطرح کرد این بود که حقوق بشر موضوعی نخ نما و تهوع آور است. این برخورد نشانگر این است که ایشان طرفدار حقوق شهروندی نیست. به نظر من نیروهای مترقی و جهانی و نیز اروپا باید از جریانات مردم سالار در ایران حمایت کنند. امروز در واقع دیگر پاشنه آشیل حکومت، حقوق بشر است.
چهارمین سخن ران آقای رضا معینی از خبرنگاران بدون مرز در فرانسه بودند. ایشان در صحبت های خود گفتند: در خصوص انتخابات فقط یک مورد را می گویم و آن این است که اگر آزادی بیان و مطبوعات وجود نداشته باشد چگونه می شود آزادی انتخاب داشت. از نظر من در این انتخابات دو نیرو عمل کردند؛ یکی آنهایی بودند که هشت سال از انجام هر حرکت اعتراضی پرهیز کردند و گفتند این قبیل حرکت ها از پایین، کمک به جناح راست یا محافظه کاران و نظامیان است. و در آخر هم در هفته گذشته دیدیم که آنها قدرت را دو دستی به نظامیان تحویل دادند. و دوم اینکه مفسرین جهانی گفتند که تا همین حد از دمکراسی در ایران کافی است. این نگرش، دمکراسی در ایران را با وضعیت دمکراسی در منطقه، مقایسه می کند. من بعد از برگزاری انتخابات در ایران با وجود این دو نگرش، واقعا برای آینده ایران نگراننم! مردمی که برای خواسته های خود انقلاب کردند اما جمهوری اسلامی به قدرت رسید و این رژیم برای آنها کاری انجام نداد. امروز بازگشت به دهه شست غیر ممکن است. بعضی ها می گویند که حکومت در ایران آلان یکدست شده است.اما من فکر می کنم که اختلاف و تناقض در آنها بسیار گسترده تر هم شده است.
آقای معینی در ادامه بحث خود متذکر شدند که آیا سرکوب فقط ده شست را شامل می شود؟ چنین درکی به نظر من ساده لوحانه است. در این 27 سال جمهوری اسلامی یکی از موفقیت هایش این است که توانسته خودش را به لحاظ اطلاعاتی و امنیتی مدرن کند. در عرصه مذاکرات و اطلاعات به شدت مدرن عمل می کند.از انفورماتیک قبل از اینکه وارد دانشگاه شود در عرصه اطلاعاتی توسط رژیم مورد استفاده قرار می گرفت . آنها در واقع در این عرصه بسیار جلو هستند.
در عرصه بین المللی، اروپا در ارتباط با ایران بر پایه درستی عمل نکرد. چرا اروپا بر پایه جامعه مدنی در ایران عمل نمی کند؟ دستگاه قضایی حکومت نسبت به وضعیتی که در دوره آقای خاتمی بوجود آورده بود، مجبور به جوابگویی در برابر کشورهای خارجی شده بود. اما توانست با استفاده از ابزار مدرن خودش را نجات دهد.
کمی هم در مورد سازمان های غیر دولتی در جمهوری اسلامی صحبت کنیم؛ دراین حکومت ده ها سازمان دولتی تحت عنوان غیر دولتی، مشغول به فعالیت در ایران هستند.این نهادها به اقتدارگرایان در ایران انتقاد و گاه اعتراض می کردند اما در خصوص نقض حقوق بشر توجه نمی کنند و اعتراضی هم به کسی نکردند. من می توانم با ارائه مثال های زیادی در این 9 سال گذشته، این واقعیت را اثبات کنم. به عنوان نمونه ؛ در زمانی که وبلاگ نویسان توسط قوه قضائیه دستگیر و به حکم قضات زندانی و شکنجه می شدند، هم زمان نیز عده ای از همین قضات حکومتی به اروپا سفر می کنند و به بازدید از زندان های مثلا بلژیک می پردازندو کریمی راد پس از بازگشت از این سفر می گوید که در بلژیک زندان انفرادی وجود دارد. بعضی از این قضات با اسم مستعار به این سفرهای سازماندهی شده، می آیند.من شنیدم که قاضی صابر ظفرمندی با اسم مستعار به این سفر سازماندهی شده آمده است. این فرد کسی است که باید بر اساس قوانین همین کشورهای اروپایی دستگیر و محاکمه شود. در واقع جایگزین کردن جامعه مدنی با سازمان های دولتی و امنیتی، ابزاری جدید برای سرکوب دمکراسی در ایران است. این سازمان های تقلبی که در دست احمدی نژاد است، می توانند جامعه مدنی و روزنامه نگاران را سرکوب کند. در این دوره کوتاه گذشته بیش از 200 روزنامه نگار مورد بازداشت، زندانی،شکنجه و انواع آزار و اذیت ها قرار گرفته اند. در واقع مصونیت از مجازات یکی از مسائلی است که حقوق بشر را در ایران محدود می کند! در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد، نماینده جامعه مدنی انجمن دفاع ار قربانیان نقض حقوق بشر در ایران، بخشی از مسئولین و نمایندگان سازمان امنیت حکومت هستند.این ها با اروپا مذاکره می کنند و این ها می خواهند دمکراسی و حقوق بشر را در ایران پیش ببرند.از روز شنبه که آقای احمدی نژاد به اصطلاح رئیس جمهور شدند، من ده ها ای میل ار ایران از همکارانم دریافت کرده ام. من نگران هستم. اما بر این اعتقاد نیز هستم که ایران را نمی شود به گذشته بازگرداند! من بار دیگر از احزاب سبز اروپایی برای برگزاری چنین نشستی از سکولار های ایرانی تشکر می کنم.
دور اول بحث به پایان می رسد و مجددا سخن رانان توضیحات کوتاهی ارائه می دهند.
-آقای نوری زاده به صحبت های قبلی خود موارد زیر را اضافه کردند: تنها راه باقی مانده این است که ما امکانات موجود را در نظر بگیریم.آنچه که آقای معین گفتندکه یک جبهه فراگیر زیر چتر حقوق بشر درست شود و فعالیت ها در آنجا انجام گیرد. اما ایشان بلافاصله گفتند که باید شرکت کنندگان در جبهه، قانون اساسی رژیم را قبول داشته باشند.هم زمان جبهه ضد فاشیستی هم درست شد. باید فضای داخل را در نظر بگیریم. در خارج از کشور نیروها یک چارچوب پیدا خواهند کرد. ما از اروپا می خواهیم که اقدامات اساسی تر بکند. نباید فردا به ایران رفت و مذاکره کرد.
- آقای خانبابا تهرانی در دور دوم متذکر شدند: این ها پیروز نشدند. آقای کنی زمانی گفتند که این شاید خاکریز آخر رژیم باشد! آقای کروبی خواست و گفت که تقلب شده است. این انتخابات یک امر فرمایشی بوده است. این را همه گفتند. امروز نیروهای نظامی قدرت را گرفته اند و باید دید آیا خواهند توانست کارها را پیش ببرند. این ولی فقیه اگر عقل در سرش داشت این انتخابات را ابطال می کرد.این وضعیت کشور ما را با خطر مواجه کرده است.
امروز نیروی اپوزیسیون باید روشن صحبت کند. من از جنبش اصلاح طلبی آقای خاتمی پشتیبانی کردم. اما امروز گفتمان در جامعه ما تغییر کرده است. نیروهای سکولار را حکومت اصلا قبول ندارد. التزام به قانون اساسی در جامعه ما بی معنا است.
-خانم فیروزه نهاوندی در این بخش تاکید داشتند که: هنگامی که در مورد حکومت ایران صحبت می کنیم، باید رومانتیسم را فراموش کرد. با اینکه حقوق بشر در ایران رعایت نمی شود. با اینکه زندانیان سیاسی در ایران وجود دارد. اما من بر این باورم که تمام این جهان همین رئیس جمهور جدید را تحمل خواهند کرد. اپوزیسیون این را مد نظر داشته باشد که در ایران فقر طبقاتی وجود دارد. شما باید برای باز سازی حامعه و برنامه اقتصادی طرح داشته باشید. این مسائل با رومانتیسم حل نخواهد شد. شما دیدید که این رژیم هنوز این ظرفیت و توانمندی را دارد که مردم را به سمت صندوق های رای بکشاند. موضوع حقوق بشر مهم است.
-آقای معینی در این دور پیشنهاد دادند که اروپا شرط ارتباط با حکومت جمهوری اسلامی را آزادی زندانیان سیاسی و روزنامه نگاران تعیین کند !
در اینجا گفتمان مربوط به انتخابات ریاست جمهوری به پایان رسید.
پایان بخش اول گزارش
گزارش دهنده علی صمد- بروکسل
30.0602005