همزمان با جنجال بر سر حضور محمود احمدی نژاد در جمع اشغال کنندگان سفارت آمريکا در تهران، و در حالی که نخستين سفر رييس مجلس اسلامی ايران به بلژيک با جنجالی همراه شد و ميهمانی به افتخار وی ملغی گشت هاشمی رفسنجانی که برای اولين بار بعد از شکست در انتخابات در نماز جمعه شرکت می کرد گفت مشکلات جدی است و سربسته بگويم با خطر جدی رو به رو هستيم.
مثل اینکه رایتر اسکات درست گفت که: جنگ علیه جمهوری اسلامی آغاز شده است. هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه می گوید:" سربسته بگویم، با خطر رو به رو هستیم." روزنامه شرق در سرمقاله خود می نویسد:" نمی توان کتمان کرد که شرایط تازه ای بر مناسبات جامعه جهانی با ایران حاکم شده" است. محمد علی ابطحی توضیح دقیق تری می دهد:" چالش آینده، سیاست خارجی است. در شرایط بعد از انتخابات، ما در وضع ویژه ای قرار گرفته ایم. علائمی که از موضع قدرتمندان جهان می رسد، نگران کننده است، و نشانه بهانه گیری و تغییر موضع است."
مطبوعات غرب علیه ایران
در ۹ روزی که از معرفی محمود احمدی نژاد به عنوان ششمین رئیس جمهور در جمهوری اسلامی می گذرد، مطبوعات عمده جهان، در گزارش ها و مصاحبه های متعدد و گوناگون، کوشیده اند تصویری از ایران نشان بدهند که تنها در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، ارائه می شد. مطبوعات معتبر انگلیسی و فرانسوی زبان که اغلب آنها هم در زمان برگزاری انتخابات در تهران گزارشگر داشته اند، با تکیه بر سخنان احمدی نژاد مبنی بر" وقوع دوباره انقلاب اسلامی" و " ایجاد حکومت اسلامی" چهره ای خشن از جمهوری اسلامی ترسیم می کنند که یاد آور افراط های آغازین است.
دو پرونده برای رئیس جمهور
در طول این مدت دو پرونده جهانی برای احمدی نژاد گشوده شده است. درست روز بعد از اعلام نتایج انتخابات، پنج گروگان سابق سفارت آمریکا در تهران، اعلام کردند"محمود احمدی نژاد یکی از بازیگران اصلی در ماجرای گروگان گیری بوده است." دو نفر دیگر از آنها هم گفتند:" آقای احمدی نژاد نقش بازجو را داشته و به آنها فحش می داده است." این گفته بلافاصله توسط معصومه ابتکار، عباس عبدی و محسن میردامادی که جزو رهبران دانشجویان"خط امام" بودند ، تکذیب شد، اما رسانه های غربی بیشتر دوست داشتند سخنان"دانلد شرر" گروگان سابق را برجسته کنند که گفت:" محمود احمدی نژاد از دانشجویان تند رو و بسیار ظالم بود". با این جمله ساده، سازمان های خبری جهان به سرعت برق به"کابوس ۴۴۱ روز" بازگشتند. به ویژه آنکه این روزها، موضوع گروگانگیری در عراق ـ که به روزنامه نگاران نیز سرایت کرده ـ احساسات توده های مردم را به شدت بر انگیخته است. روزنامه واشنگتن پست، شاید سوار بر همین موج، نوشت:" گروگان های سابق سفارتخانه آمریکا در تهران تاکید کرده اند که احمدی نژاد یکی از بارزترین هدایت کنندگان عملیات گروگان گیری بوده است." دفتر احمدی نژاد در برخورد با این مطالب، مشارکت اورا در عملیات گروگانگیری آمریکایی ها رد کرد، با این همه تلویزیون ها پر شد از تصاویر دیپلمات های چشم بسته آمریکایی که توسط افرادی با ریش بلند، به این سو و آن سو کشانده می شدند.
جرج بوش رئیس جمهور آمریکا در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت:" قطعا دخالت آقای احمدی نژاد در ماجرای گروگان گیری ، سئوالات زیادی را مطرح می کند" و سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد که مقامات آمریکایی صحت و سقم این موضوع را بررسی خواهند کرد.
روزنامه شرق که فضای پس از معرفی احمدی نژاد را انقلابی در روابط خارجی می داند، نکته ظریفی را در این ارتباط توضیح می دهد:" گذشته از حضور یا عدم حضور احمدی نژاد در ماجرای گروگانگیری، تعدادی از دانشجویان خط امامی تا حد وزارت و معاونت رئیس جمهور ارتقاء یافته بودند، نه چنین بود که انقلابی در روابط خارجی به وجود آورد" دکتر هوشنگ امیر احمدی دلیل این امر را چنین بیان می کند:" آمریکا به دنبال یک بهانه بود و گمان می کنم حالا این بهانه را به دست آورده است." حسین شریعتمداری هم می گوید:" باید منتظر بهانه های جدیدتری هم باشیم." امیر محبیان هم تاکید می کند:" آنها در پی بهانه جویی هایی هستند. مطرح می کنند که رئیس جمهور جدید تابع قوانین بین المللی نبوده و نیست، لذا فردی غیر قابل غیر قابل پیش بینی می باشد. در واقع غرب به نوعی یک تله تبلیغاتی ترتیب داده که تاییدش و ردش به نفع خودش تمام می شود."
و از قضا لوس آنجلس تایمز، خبر از رد موضوع حضور احمدی نژاد در تسخیر سفارت آمریکا در تهران می دهد و می نویسد:"نتایج بررسی ها نشان داده است که احمدی نژاد در میان اشغال کنندگان سفارت آمریکا در تهران نبوده و تصویر کسی که یک گروگان آمریکایی را در حیاط سفارت همراهی می کند، از آن او نیست."
پرونده جدید
اما هنوز خبر بسته شدن این پرونده کاملا منتشر نشده،
که پرونده دیگری برای احمدی نژاد می گشایند. یک عضو حزب سبز اعلام می کند که در نظر دارد حکم توقیف و دستور بازداشت محمود احمدی نژاد را به جرم مشارکت در قتل عبدالرحمن قاسملو از دادگاه بگیرد. به نوشته مطبوعات غربی، پیترییتز، سخنگوی مسائل امنیتی حزب سبز اتریش با استناد به اطلاعات"کاملا موجه و قابل قبول" که در اختیار روزنامه" دراستاندارد" گذاشت، خواهان بازداشت فوری احمدی نژاد شد. این اطلاعات که از قول شاهد"د"پرونده میکونوس، نقل شده، حاکی از این است که:" احمدی نژاد چند روز پیش از ماجرای سوءقصد به جان سیاستمداران کرد، به شهر وین سفر کرد و به تیمی که ماموریت داشت این ماجرا را بیافریند از طریق سفارت جمهوری اسلامی ایران در وین اسلحه رساند...در این ماجرا که بعد از اشغال سفارت آمریکا، معروف ترین ماجرای مربوط به جمهوری اسلامی است، دکتر عبدالرحمن قاسملو دبیر کل وقت حزب دموکرات کردستان همراه با دو کرد دیگر کشته شدند. در زمانی که احمدی نژاد شهردار تهران بود، کوشید از نصب تابلوی یاد بود این حادثه در مقابل رستوران میکونوس ممانعت کند، اما موفق نشد.". وزیر کشور اتریش دیشبّ اعلام کرد که پرونده را در اختیار قوه قضاییه گذاشته است.
مواضع جدید آمریکا
آمریکا که از ابتدا انتخابات ریاست جمهوری را غیر دموکراتیک خوانده و بعد از انتخاب احمدی نژاد، آن را"مضحک" نامیده بود، همزمان با انتشار نامه اکبر گنجی از زندان، خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط او شد. اندکی بعد، اعلام شد که به دستور جرج بوش، دارایی هشت شرکت و موسسه خارجی در آمریکا توقیف می شود. چهار تا از این شرکت ها که برای مقابله با گسترش سلاح های کشتار جمعی مورد توقیف قرار گرفتند، ایرانی هستند و به اسامی: گروه صنعتی شهید همت، گروه صنعتی شهید باکری، سازمان انرزی اتمی، سازمان صنایع هوا و فضا. همزمان، طرح
" حمایت از آزادی ایران" در کنگره آمریکا مجددا به جریان افتاد و ۳۰۰ نماینده پشتیبانی خود را از آن اعلام کردند. در این طرح از نظام جمهوری اسلامی به عنوان"رژیم منفور" نام برده شده و مقامات آن به دشمنی با ملت آمریکا و تلاش برای دستیابی به سلاح کشتار دستجمعی متهم شده اند.
همراهی اروپا
دکتر امیر هوشنگ احمدی، شرایط کنونی را همراهی اروپا با آمریکا ارزیابی می کند. تحلیلی که از واکنش کشورهای مهم اروپایی و پارلمان آمریکا استخراج شده است. بلافاصله بعد از معرفی احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور، وزیر خارجه آلمان به آمریکا رفت و بعد از دیدار با جرج بوش، بیانیه بسیار شدید اللحنی صادر کرد که تاکنون سابقه نداشته است. در همین ارتباط در پارلمان اروپا هم، کنفرانسی ترتیب داده شد که درآن فعالان سیاسی داخل و خارجی، مواضع خود را اعلام کردند. و سرانجام دولت انگلیس در اعلام نظر مجددی، پیگیری مسئله حقوق بشر در ایران را از اولویت های اتحادیه اروپا اعلام کرد. شاید درست به همین دلیل است که سفر آقای حداد عادل ، که قرار بود نقشی آرامش بخش داشته باشدف به حرانی تبدیل شد که روزنامه کیهان نیز،آن را ناشی از شیطنت و عمدی می داند:" میزبانان بلژیکی رئیس مجلس شورای اسلامی، در اقدامی خلاف پروتکل های جاری میان دو کشور، تشریفات ضیافت ناهار برای هیات ایرانی را خارج از عرف میهمان ترتیب دادند و کاری کردند که طرف ایرانی برای ابراز پایبندیبه آداب شرعی و غیرت دینی و ملی خود، ناگزیر از ترک میز غذا شود. همچنان که دیدار دکتر حداد با رئیس مجلس سنای بلژیک نیز به دلیل اصرار نابجای خانم رئیس به دست دادن با رئیس مجلس ما لغو شد."
آیا هاشمی رفسنجانی با اشاره به این جو است که" به طور سربسته از خطر خبر" می دهد یا اطلاعات دیگری هم دارد؟