گزارش خبري تحليلي از بداخلاقي هاي انتخاباتي براي ياري رئيس جمهور، ناصر بهرامي راد، کيهان

حجت الاسلام خاتمي رئيس جمهوري محترم ارائه گزارشي از بداخلاقي هاي صورت گرفته در جريان انتخابات به رهبر معظم انقلاب، دستگاه قضايي و مردم را وعده دادند و آن را از جمله وظايف حتمي پايان دوران مسئوليت قوه مجريه ذكر كردند و از آنجا كه ياري مسئولان عزيز وظيفه بزرگ اهالي مطبوعات است، انجام وعده رئيس جمهور محترم منوط به ياري رساندن به ايشان و تقديم مستندات عيني است تا گزارش رياست محترم جمهوري هرچه كاملتر و بي نقص تر ارائه شود.
رئيس جمهور محترم و وزير محترم كشور به عنوان مسئولان مستقيم برگزاري انتخابات بر سلامت آن مهر تأييد زدند و علي القاعده حرفشان حجت حساب مي شود اما واقعيت آن است كه بداخلاقي ها و تخريب هايي هم در جريان تبليغات و برگزاري انتخابات و شمارش و اعلام نتايج آن صورت گرفت كه موارد زير تنها از باب نمونه ذكر مي شود تا گزارش رئيس جمهور محترم كاملتر، جامع تر و مستندتر باشد، با اين توضيح كه اين موارد علني و در مرعاي عام و خاص انجام گرفته و در سطح رسانه ها بازتاب يافته است، كه ما را به پشت پرده راهي نيست.
يكم- انتساب هاي ناچسب
با كليدخوردن تبليغات در دور اول انتخابات گروهي از دختركان و پسركان رفاه زده تهراني سوار بر اتومبيل هاي شيك و يا اسكيت، عكس ها و تراكت هاي يكي از نامزدهاي دور اول را كه از چهره هاي درخشان ديني و انقلابي كشور است، با خود حمل كردند و با شيوه اي مبتذل سعي كردند خود را به عنوان هواداران او جا بزنند. خوشبختانه ستاد تبليغاتي نامزد مذكور سريعا واكنش نشان داد و ضمن ابراز برائت از اين گونه تحركات ناسالم، خواستار پيگيري ماجرا از سوي دستگاه هاي امنيتي، انتظامي و قضايي شد. شبيه اين اتفاق در جريان انتخابات دوم خرداد سال 76 هم رخ داد و گروهي ولنگار عصر عاشورا را به صحنه رفتارهاي زننده به بهانه دروغين حمايت از يك كانديداي روحاني تبديل كردند. متاسفانه در ماجراي مذكور با مسببان آن رفتارهاي زننده برخورد جدي صورت نگرفت و در عوض، از آن به عنوان استخواني لاي زخم براي متهم ساختن جريان رقيب سوءاستفاده سياسي بعمل آمد. اي كاش با همت دولت محترم، در جريان رفتارهاي مبتذل انتخابات اخير، به جاي برخورد با معلول، با ريشه واقعي رفتارهاي آنچناني برخورد قاطع صورت گيرد.
شبيه همين اتفاق براي يكي از دو كانديداي دور دوم رخ داد. بيانيه اي مجعول و حساسيت برانگيز تحت عنوان دروغين حمايت از يك كانديدا صادر شد و متاسفانه خبرگزاري رسمي دولت بلافاصله و بدون بررسي چند و چون قضيه آن را روي خروجي خود قرار داد. اين بيانيه دروغين كه انتساب آن به طرفداران نامزد مذكور فوراً و به طور اكيد رد شد، در جريان يك بحث تلويزيوني زنده مورد استناد شخصيت هوادار نامزد رقيب قرار گرفت و از آن براي تخريب چهره نامزد مقابل سوءاستفاده بعمل آمد. بعداً تحقيقات قضايي معلوم كرد، محل صدور و انتشار بيانيه كذايي متاسفانه يكي از اماكن منتسب به ستاد رقيب بوده است. تأسف بارتر اين كه وزير محترم اطلاعات در پاسخ به پرسش هاي خبرنگاران، درحالي كه پرسش هاي كاملا جهت دار در متهم ساختن «جوانان مؤمن بسيجي» را با روي گشاده پاسخ مي داد، از پاسخ به پرسش درباره اين اقدام ناپسند به بهانه آن كه در طرفداري از يك نامزد خاص مطرح شده، خودداري ورزيد.
خبرگزاري رسمي دولت، برخي مقامات وزارت كشور و روزنامه هاي وابسته يا نزديك به دولت متأسفانه در تبليغ سوء و جهت دار عليه يك نامزد دور دوم چهره اي خوش اخلاق از خود برجاي نگذاشتند. انتشار خبر دروغين بازداشت برادر يكي از نامزدها روي تلكس ويژه، ترويج شايعه بازداشت يكي از مديران وزارت كشور از سوي سخنگوي آن وزارت و مواردي از اين دست كه ابداً كم نيستند، جايي براي خوش بيني باقي نمي گذارند.
دوم- رعايت نكردن احترام و شأن عالمان بزرگ دين
هم در موضع گيري هاي برخي مطبوعات و محتواي ستون هاي خبري ويژه آنها و هم در سخنان صريح يكي از نامزدهاي محترم دور دوم اعلام شد يكي از نوراني ترين چهره هاي روحاني دوران معاصر به دليل اعلام حمايت از يك نامزد بغايت محترم انتخابات، مورد پرسش هاي انتقادآميز بعضي از طلاب قرار گرفته اند و متاسفانه در لحن پرسش هاي يادشده به هيچ وجه شأن و حرمت آن بزرگوار رعايت نگرديده است. خوشبختانه مطبوعات بدون دامن زدن و اشاعه نوع برخورد با آن عالم جليل القدر به تقبيح اين شكل برخورد پرداختند و هم دبير محترم شوراي عالي امنيت ملي در جمع ائمه جمعه سراسر كشور مراتب را مورد بررسي و نقد قرار دادند.
روحاني بزرگوار ديگري هم كه رهبر معظم انقلاب از ايشان به عنوان شخصيتي كه مي تواند جاي خالي شهيد علامه مطهري را پر كند ياد كرده اند، از كانديداي مقابل اعلام حمايت كردند. جمعي انگشت شمار به بهانه دولتي بودن موسسه علمي تحت نظر آن بزرگوار، روز روشن مقابل موسسه مذكور تجمع اعتراض آميز ترتيب دادند و آنچه ميلشان بود، گفتند اما با كمال تأسف نه تنها اين رفتار مورد انتقاد هيچ يك از چهره هاي دولتي و مطبوعاتي نزديك يا وابسته به دولت قرار نگرفت، بلكه بعضي رسانه ها با ذوق زدگي كودكانه اي آن را در ميان عناوين صفحه نخست خود جاي دادند و در شمارگان گسترده منتشر كردند و احياناً نام اين رفتار غيراخلاقي را «اطلاع رساني شفاف» نهادند.
سوم- توليد و توزيع اقلام تخريبي
در سطح گسترده اي شايع شد و مورد تأييد بزرگان قرار گرفت كه با صرف رقم هاي ميلياردي- و بعضاً از محل بيت المال- شبنامه و لوح هاي فشرده عليه يكي از نامزدها كه جزو بارزترين شخصيت هاي انقلاب و نظام هستند، تهيه و توزيع شده است. نگارنده با وجود پرس وجوهاي فراوان نتوانست به نسخه اي از آن ميليون ها دسترسي پيدا كند و امكان اظهارنظر درباره محتواي آنها را ندارد اما در زشتي نفس اين عمل كمترين ترديدي وجود ندارد و خوشبختانه تمام بزرگان بالاتفاق بر اين موضوع پاي فشرده اند.
همچنين در ايام انتخابات پيام هاي كوتاه تلفني بي شماري عليه يك نامزد دور دوم با مضامين بسيار زننده بر روي تلفن هاي همراه ثبت گرديد كه نشان از برنامه اي گسترده و سازمان يافته براي تخريب وي داشت. سخنگوي قوه قضائيه از شناسايي- و دستگير نشدن!- عاملان اين اقدام ضداخلاقي خبر داد و اعلام كرد اين اقدام سازمان يافته از طريق كانال SMS صورت گرفته است. حسب آنچه كه وزير محترم ارتباطات و فناوري اطلاعات چندي قبل اعلام كردند ارسال پيام هاي تلفني از طريق چنين كانالي جز با مجوز اين وزارتخانه و بهره گيري از امكانات فني ويژه مقدور نيست. درخصوص نامزد يادشده اقدامات ديگري هم بعمل آمد كه بويي از اخلاق اسلامي از آنها استشمام نمي شد. به عنوان مثال در بحبوحه تبليغات دور دوم انتخابات، همسر بزرگوار يكي از عزيزترين شهداي انقلاب اسلامي شعارهاي شورانگيز مردم مسلمان در تشبيه اين نامزد مظلوم به آن شهيد عظيم الشأن را در بيانيه اي شتاب زده سوءاستفاده، استفاده ابزاري و امثال آن ناميد و با لحني گزنده نسبت به او ابراز برائت كرد. اين بيانيه شتابزده فوراً روي تلكس خبري خبرگزاري رسمي دولت قرار گرفت، زينت بخش صفحه اول مطبوعات بويژه روزنامه هاي متعلق يا متمايل به دولت گرديد و در يك برنامه زنده تلويزيوني مورد استناد يكي از هواداران به ظاهر اخلاق گراي نامزد رقيب واقع شد. همچنين در تبليغات دور دوم بيلبردهاي بزرگي از سوي حاميان يكي از نامزدهاي دور اول در سطح گسترده اي در مناطق چشمگير نصب شد كه در آنها با تلويحي رساتر از تصريح، رأي آوردن احتمالي نامزد مذكور را مساوي با حاكميت جو اختناق و وحشت بر كشور ذكر مي كرد. با كمال تاسف هيچ واكنش انتقادي در برابر اين نوع اقدام تخريبي و اهانت آميز كه نه در چاپخانه هاي زيرزميني بلكه بر در و ديوار شهر يافت مي شد، بروز نكرد، بلكه چهره هايي كه وظيفه قانوني شان بي طرفي كامل در انتخابات است در بيانيه هايي از مردم خواستند تا «براي حفظ آنچه تاكنون بدست آمده در دور دوم شركت كنند و درست(!) رأي بدهند».
چهارم- ورود مقامات دولتي به جريان تخريب
نفس ورود مقامات دولتي به نفع يكي از نامزدهاي انتخاباتي اگر تخلف و جرم قانوني نباشد، در عرف غالب كشورهاي جهان و بويژه عرف ملت انقلابي ايران عملي بغايت نكوهيده است. ارزش و اهميت بي طرفي مسئولان رسمي نسبت به نامزدها آنقدر بالاست كه امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب با وسواس تمام مراقبت كرده اند نزديكترين افراد هم متوجه ميل شخصي آن عزيزان كه براي توده هاي عظيم ملت «حجت» است، نشوند.
در انتخابات اخير و بويژه دور دوم خبرهايي منتشر شد كه نشان مي داد چند تن از اعضاي كابينه وظايف قانوني خود را رها كرده و با استقرار در استان هاي مختلف به هدايت امور تبليغاتي به سود يك طرف رقابت مشغول شده اند. پاسخ رئيس محترم دولت به پرسش هاي خبرنگاران در اين زمينه تنها ابراز بي اطلاعي بود. همين و بس!
اگر ماجرا در حد حمايت مقامات دولتي به نفع يك نامزد محترم باقي مي ماند شايد- شايد قابل تحمل بود اما منتهاي بداخلاقي آنجايي بود كه يكي از معاونان رئيس جمهور (مقامي كه در برابر نمايندگان ملت پاسخگو نيست) در يك برنامه زنده تلويزيوني به تمسخر ظواهر يك نامزد انتخاباتي پرداخت. زشتي رفتار اين مقام دولتي به حدي بود كه امروزه در يك طنز تلخ رايج در جامعه، از او به دليل رأي جمع كردن براي همان نامزد مورد استهزاء، تقدير و تشكر بعمل مي آيد. خبرنگاراني كه كلمه به كلمه خبرها و موضع گيري ها را رصد مي كنند تاكنون كلمه اي در انتقاد از اين رفتار ناپسند را از هيچ شخصيت محترم دولتي يا سياسي نديده و نشنيده اند، مگر اين كه نامزد مورد اقبال جناب معاون در برنامه تلويزيوني ديگري اعلام كردند اين سخنان را به وي القا نكرده اند و او به عنوان يك «صاحبنظر» ديدگاه خود را از رسانه ملي ترويج كرده است.
ماجراي اعلام قطره چكاني نتايج شمارش آراي دور اول از سوي مقامات ستاد انتخابات كشور در بعضي شهرهاي خاص كه زمينه ساز برخي ادعاها و بداخلاقي هاي نامزدهاي مغبون اين دوره شد و ماجراي اظهارات نسنجيده و شايد حساب شده و لحظه به لحظه سخنگوي ستاد انتخابات در دور دوم كه گاه در كمتر از ربع ساعت مورد تكذيب يا تصحيح قرار مي گرفت نيز از جمله رفتارهايي بود كه حداقل با ملاك هاي اخلاقي، مثبت قلمداد نمي شوند.
پنجم- مداخله در امور اجرايي انتخابات
رفتارهاي «زمينه ساز» مسئولان اجرايي انتخابات در مورد نحوه شمارش آرا و اعلام نتايج دور اول انتخابات- كه متاسفانه سابقه بدي هم در جريان انتخابات مجلس ششم دارد- موجب شد يكي از نامزدهاي محترم بدون كمترين تأمل پا در عرصه برهم زدن فضاي آرامش سياسي و اجتماعي بگذارد و حتي پيش از اعلام نتايج نهايي دور اول رأي گيري با ترتيب دادن يك مصاحبه مطبوعاتي هرچه دل تنگش مي خواهد، بگويد. از عوارض اين مصاحبه و نامه نگاري هاي بعدي آن كه با كمال تاسف زمينه گستاخي هاي خارج از حد و اندازه افراطيون مدعي اصلاح طلبي نسبت به مقدسات نظام را فراهم كرد درمي گذرم و شكايت از تمامي بانيان چنين جسارت هايي را به يوم الحساب وا مي گذارم، اما نكته اي در مصاحبه مورد ذكر وجود داشت كه قابل صرفنظر كردن نيست.
برحسب آنچه كه خبرگزاري رسمي دولت از متن اين مصاحبه مخابره كرد، نامزد محترم و عصباني اظهار داشت كه در جريان اخذ رأي بنا به دلايلي به وزير كشور- مجري انتخابات- تلفن زده و به او تحكم كرده كه ساعت رأي گيري را بيش از دو ساعت تمديد نكند؛ و جناب وزير هم بجاي خروشيدن دربرابر اين خواسته غيرمنطقي كه حق ميليون ها مردم اين مرزوبوم را پايمال مي ساخت، تنها اظهار داشته اگر تحت فشار قرار نگيرد، اين كار را خواهد كرد! جنبه دردناك و غيراخلاقي اين ماجرا- اگر نگوييم تخلف قانوني- اينجاست كه حداقل تا آن زمان، نامزد مورد اشاره دبيركل تشكلي سياسي بود كه وزير محترم كشور يكي از اعضاي آن و رئيس دولت عضو ديگر آن است.

ششم- سياه نمايي
زير سؤال بردن عملكرد گذشته نظام- و نه تنها دولت ها كه قرار بود نقدپذير باشند- از جمله رفتارهايي بود كه در تبليغات انتخاباتي كمابيش رخ نمود. اين همان چيزي است كه جناب حجت الاسلام خاتمي به گفتماني به نام «سياه نمايي» تبديل كردند و همچون اصلاحات و نظاير آن گفتمان غالب را در سپهر سياسي كشور تشكيل داد.
بعضي نامزدها كه كمتر سابقه حضور در دولت را داشتند عملكرد بعضي دولت هاي پيشين را بويژه در عرصه هاي معيشتي و فرهنگي مورد انتقاد قرار دادند و بعضي ديگر كه سال ها در سطوح بالاي حكومتي حضور داشته اند، از تضييع حقوق اقوام و مذاهب و از دست رفتن آزادي و دموكراسي ناليدند. رئيس قوه مجريه هم مع الاسف ناخواسته با دسته اخير همنوا شد و در جريان بازديد از ستاد انتخابات كشور- حسب نقل خبرگزاري هاي رسمي و غيررسمي- ضمن ابراز خشنودي از اين كه تمام(!) كانديداها در تكرار شعارهاي ايشان از يكديگر پيشي مي گيرند، يادآور شدند؛ شعارهايي مانند آزادي، حقوق شهروندي و امثال آن پيش از اين جرم تلقي و گوينده آن به انواع اتهامات متهم مي شد.
چگونه آن عزيز راضي شده است نظام مظلوم جمهوري اسلامي- و يا حداقل دولت قبل از خود- را به ضديت با آزادي بيان و حقوق شهروندي و امثال ذلك، متهم كند؟! بماند.
آنچه آمد اندكي از مصاديق بداخلاقي در جريان انتخابات شيرين 27خرداد و سوم تير بود كه اگرچه بسيار است اما از عهده تلخ كردن ذائقه شيرين ملت بزرگوار ايران و دوستداران انقلاب اسلامي در سراسر جهان برنمي آيد. اين اندك حاصل برخورد كاملا اتفاقي نگارنده با گزيده اي از خبرهاي رسمي و علني بوده و هنوز فراغتي براي تورق دقيق مطبوعات و ملاحظه اخبار خبرگزاري ها و سايت هاي اطلاع رساني و مراجعه به اطلاعات پشت پرده دست نداده است كه در آن صورت مي بايد تنها به خدا پناه برد و به اراده مستحكم رئيس جمهوري محترم براي افشا و ريشه كن ساختن بداخلاقي در اين مرزوبوم الهي اميدوار بود.
باشد كه توسعه اخلاقي در دولت آينده جايگاهي فراتر از ساير ابعاد توسعه را به خود اختصاص دهد؛ و اين اميد، چندان بي راه نيست. والسلام.