روز دوشنبه ۲۷ ژوئن، خانم اِما اِدوین (Emma Udwin) در بروکسل وظیفه دشواری را برعهده گرفته بود. سخنگوی کمیسیون اروپا میبایست در شرایطی از نتیجه سیاست سهساله دیالوگ با ایران دفاع کند که رئیسجمهور جدید، آقای احمدینژاد در سخنرانی انقلابی روز پیش خود بر ادامه تلاش ایران برای دستیابی به نیروی هستهای و صدور انقلاب تأکید کرده بود. انتخاب احمدینژاد پس از نزدیک به سه سال تلاش برای توسعه روابط و ساختن دیالوگ همهجانبه بر پایه ملاقاتهای سالانهای که از ۱۹۹۸ آغاز شده بود قاعدتاً میبایست نشان شکست سیاست اروپا باشد. شهامت اخلاقی به کنار، مسئولیت و واقعگرایی ایجاب میکرد کمیسیون اروپا به بازنگری در سیاست خود بپردازد و بخشی از مسئولیت آنچه را که در ایران اتفاق افتاده بود بر عهده بگیرد.
اما اروپائیان به هیچ وجه قصد نداشتند از پای سفره رنگینی که مافیای اقتصادی ایران برایشان گسترده بود، برخیزند. اتحادیه اروپا شریک تجاری اصلی ایران بود. از سال ۲۰۰۱ که صدور کالاهای اروپایی به ایران در حدود ۶/۶ بیلیون یورو (Euro) شد ایران یکی از مهمترین بازارهای مصرفی اتحاديه اروپا نیز محسوب میشد. تنها ۴۵ در صد این صادرات را کالاهای صرفاً صنعتی تشکیل میدادند و بازار صنایع نظامی حتی پس از پایان جنگ ایران و عراق برای سوداگران اسلحه داغ بود. فقر و بیکاری گسترده مردم ایران باعث نمیشد اتحادیه اروپا در این سیاست مقرون بهصرفه تجدید نظر کند. اتحادیۀ اروپا به مردم خود گفته بود که روی برنامه پنجساله دولت ایران (۱۹۹۹-۲۰۰۴) حساب خاصی باز کرده است و این برنامه که برپایه اصلاحات اقتصادی گستردهای بنا شده قرار است با خصوصیسازی، اصلاح سیستم مالیاتی و سرمایهگذاری باعث چندپایه کردن اقتصاد تکپایه مبتنی بر نفت و حل مشکلات بیکاری، فقر و تورم بشود.
اینک پس از سهسال و نیم دیگر و شکست تمامی برنامههای اصلاحاتی، اروپائیان میبایست توضیح دهند که چگونه مردمی از شدت فشار فقر و بیکاری و گرانی به کاندیدای فاشیست و افراطی رأی دادهاند به این امید که شاهد توزیع عادلانهتر ثروت باشند. اتحادیه اروپا میتوانست به این نتیجه برسد که بر مسائل دمکراسی و حقوق بشر بهاندازه کافی پافشاری نکرده است و به اشتباه خود در دادن امتیازات اقتصادی به مافیای حاکم بر ایران اعتراف کند. اما اینها همه در برنامه کمیسیون اروپا و یا ماموریت خانم ادوین نبود. خانم ادوین ماموریت داشت با بیاعتنایی و خونسردی از کنار فاشیست بودن رئیس جمهور جدید و یا احتمال دست داشتن او در ترور مخالفانش بگذرد و تاکید کند که مناسبات اقتصادی با ایران دچار هیچ تغییری نخواهد شد. پیام خانم ادوین برای آسودگی خاطر مافیای اقتصادی و نظامی ایران و اروپا بود و از این رو خاطرنشان کرد: «ما باید به تماشای ایران بپردازیم و نه آنچه که رئیس جمهور جدید میگوید.» چراکه آنچه که رئیس جمهور جدید میگفت تنها باعث نگرانی بیشتر میشد. ادوین هشدار داد: «ما بر روابط بین ایران و اروپا تمرکز خواهیم کرد و امیدواریم ایران به انتخابهای خوبی دست بزند،تصمیمات خوبی برای آینده خود بگیرد تا با جامعه بینالمللی درگیر باقی بماند.»
خبرنگار سابق BBC که حالا سخنگوی اتحادیه اروپاست به اندازه کافی در مانورهای دیپلماتیک مهارت دارد که به خطای اتحادیه اروپا در سیاست «همه چیز فدای سود اقتصادی وعدم پافشاری برحقوق بشر» اقرار نکند. اما ادوین به خبرنگاران گفته بود: «ما درباره این رئیسجمهور بر اساس اعمالش و نه گفتههایش قضاوت خواهیم کرد.»
حق دارد مردم ما درباره رئیسجمهور جدید و هم درباره اتحادیه اروپا و سخنگویش چنین کنند. اتحادیه اروپا از سال ۱۹۹۸ به دوشیدن مردم ما اشتغال داشته است. کشورهای فرانسه و آلمان با عقد قراردادهای ناعادلانه منابع مالی را به غارت بردهاند. این دو کشور بهخصوص پس از اشغال نظامی عراق بوسیله آمریکا، به ایران بهعنوان آخرین پایگاه اقتصادی خود در منطقه نگاه میکنند. اتحادیه اروپا تمام هم و غم خود را مصروف برپا نگاه داشتن نظامی کرده است که به زور اسلحه به غارت منابع مالی کشور و تحمیل بیکاری و فقر و گرانی به مردم ایران اشتغال دارد. نظام فاسدی که روز بروز تکیهاش بر نیروی نظامی و سرکوب مستقیم فیزیکی بیشتر میشود و راه نجات خود را در ایجاد بحران جنگی با خارج و دستیابی به سلاح اتمی ارزیابی میکند.
وقت آن رسیده که مردم ما اتحادیه اروپا و کشورهای فرانسه و آلمان را در مرکز مبارزه غیرخشونتآمیز خود قرار دهند. تحریم خرید کالاهای اروپایی میتواند گام مؤثری در این زمینه باشد. شعار ضداروپایی در اعتراض به سیاست ناعادلانه اروپا میتواند یکی از محورهای مبارزه غیرخشونتآمیز مردم ما باشد. تحصنهای دانشجویی بجای دانشگاهها و یا تحصنها و اعتصابات کارگری بجای محل کار می توانند جلوی سفارتهای آلمان و فرانسه را هدف اعتراض خود قرار دهند.
بگذار رژیم جمهوری اسلامی فعالان سیاسی ما را به خاطر اعتراض به اروپا مورد حمله قرار دهد. بگذار جوانان ما به خاطر بیان اعتراض خود به فرانسه و آلمان هدف سرکوب قرار گیرند. رژیم جمهوری اسلامی چگونه چنین سرکوبی را حتی برای بیسوادترین و بیاطلاعترین اعضای ارتش، سپاه، بسیج و نیروی انتظامی توضیح خواهد داد.
حرکت اعتراضی نسبت به اروپا وجدان مردم اروپا را بیدار خواهد کرد و اعتراض آنها را نسبت به پدرخواندههای صنعتی-نظامی برخواهد انگیخت. حرکت اعتراضی مردم ما نسبت به اروپا رژیم جمهوری اسلامی را در برابر دوراهی قرار خواهد داد که هر دو راه آن به باخت منجر می شود. یا باید در برابر اعتراض مردم ساکت بماند و یا نقش سرکوبگر معترضین به فرانسه و آلمان را در چشم مردم ایران و اروپا بپذیرد.