خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي
انجمن اسلامي دانشكدهي پزشكي دانشگاه علوم پزشكي تهران به مناسبت سالروز 18 تير، حادثهي حمله به كوي دانشگاه، با صدور بيانيهاي خواستار موضعگيري صريح و برخورد رييسجمهور منتخب با عاملان و مسببان آن شد.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، در اين بيانيه آمده است: دانشگاه در طول تاريخ منشأ تحولخواهي و نماد حيات اجتماعي و پرچمدار دانش و حقيقتجويي بوده و با مشعل علم و با نيروي تعقل و تفكر، قلمروي جهل و ظلمت را در نورديده است. در عصر معاصر نيز دانشگاه در تمام دنيا مركز پرورش نيروهاي موثر چه در عرصهي دانش و چه در عرصههاي اجتماعي سياسي بوده و به نوعي نقش موتور جنبشهاي اجتماعي را ايفا كرده است. محلي كه عقايد به صورت عريان با هم برخورد كرده و فارغ از بسياري از فشارهاي اجتماعي يكديگر را به چالش ميكشند و از درون اين چالشها صداي رساي «عقلمداري» به جامعه منعكس ميشود. بدين ترتيب دانشگاه مستقل و پويا دشمن صاحبان ثروت و قدرت نامشروع شناخته شده و اين افراد خود را در برابر شمشير تيز انتقاد بيدفاع ميبينند و به طرق مختلف سعي در حذف دانشگاه و يا سركوب آن برميآيند. حركتي كه بارها و بارها در جوامع مختلف اتفاق افتاده و ميافتد.
در ادامهي اين بيانيه آمده است: در اين بين صيانت از حريم دانشگاه بر عهدهي حكومت بوده و موظف است كه امنيت خاطر دانشجويان و داشگاهيان را تامين كند و دستان ناپاك را كه جهت تعدي به اين گنجينهي ملي دراز ميشوند كوتاه كند. ايران نيز از اين قاعدهي كلي مستثني نبوده و برخوردهاي سركوبگرايانه و حذفي با نيروهاي دانشگاهي در طول حيات علمي و سياسي آن به كرات از سوي گروههاي مختلف اتفاق افتاده است.
اين بيانيه ميافزايد: قبل از انقلاب اسلامي، رژيم شاه و عوامل آن بهويژه ساواك با سركوب جنبشهاي دانشجويي و ايجاد خفقان در محيط دانشگاه سعي در حذف صداي مخالفت را داشتند. حمله به دانشگاه تهران و شهادت سه نفر از دانشجويان در 16 آذر 1332 به دست عمال رژيم نمونهي بارز آن در دوران قبل از انقلاب است. پس از انقلاب اسلامي و با وجود شعار «آزادي» در متن جريان انقلاب اسلامي، شاهد ادامهي بعضي برخوردهاي حذفي با دانشگاه و دانشگاهيان بوديم و در برخي از موارد برخورد فكري جاي خود را به برخورد قهري و فيزيكي داد.با آغاز جنگ و شرايط خاص آن عملا دانشگاه در اولويتهاي بعدي دولت قرار گرفت و توجه چنداني به اين نهاد مهم و فرهنگساز نشد. در دوران پس از جنگ شاهد احياي دانشگاه ـ هرچند با روندي كند ـ بوديم. سهلتر شدن گزينش در دانشگاهها و گسترش كمي و تا حدودي كيفي دانشگاه باعث ورود تفكرات مختلف به دانشگاه شد و توانست تا حدي فضاي آكادميك را در آن حاكم كند. تاثيرگذاري جنبش دانشجويي بر جريانهاي اجتماعي ـ سياسي ايران مسالهاي انكارناپذير است كه مثال بارز آن را پس از انقلاب در دوم خرداد 76 شاهد بوديم.
اين بيانيه با تاكيد بر اين كه «بالطبع پيشرفت اين جبنش مورد رضايت صاحبان بي چون و چراي قدرت و ثروت نامشروع نبوده و در فضاي آشفتهي سياسي، آنها سادهترين و وحشيانهترين راه را براي برخورد با اين نيروي مخالف و منتقد در پيش گرفتند»، آورده است: «چماق در برابر فكر» راهحل قديمي زورمداران در تمام طول تاريخ بوده و در 18 تير سال 78 اين پروژه پياده شد. مظلوميت دانشجويان زماني بيشتر آشكار شد كه اين فاجعهي ملي را تا حد دزديدن يك ريشتراش تقليل دادند و در مقابل وكيل مدافع دانشجويان به زندان افتاد! گويا «مرگ دانشجو»، تخليهي چشم و شكستن دست و پا و هزاران وحشيگري ديگر توسط نيروهاي فضايي اتفاق افتاده است!
نويسندگان بيانيه ادامه دادهاند: به انزوا كشيدن تفكرات مختلف و برخورد قهري با آن از يك طرف باعث از كار افتادن نهاد فرهنگساز جامعه شده و از طرف ديگر باعث عدم عرضهي ديدگاههاي مختلف در سطح جامعه و دور ماندن آنها از انتقاد صريح و تيز دانشگاه و در نتيجه زيرزميني شدن عقايد مخالف ميشود كه حاصل آن جز تباهي براي كشور نخواهد بود. اينك در سالگرد 18 تير و در آستانهي روي كار آمدن دولت جديد با شعار عدالتمحوري، لزوم موضعگيري صريح رييسجمهور منتخب در اين زمينه و دانشگاه بيش از پيش احساس ميشود. جنبش دانشجويي خواهان موضع صريح و شفاف ايشان و برخورد رييسجمهور آينده ـ كه خود را از جامعه دانشگاهي ميداند ـ با عاملان و مسببان و همچنين ريشهيابي برخوردهاي قهري با نهاد دانشگاه در ايران است. «چه بگويم سخني نيست ...»