* خاتمي نقدهاي ما را صميمانه پذيرفت
* بله قربان گويي يك امر به شدت مذموم است
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي
اسدالله بادامچيان يك عضو ارشد جريان اصولگرا و حزب موتلفهي اسلامي است كه مانند ديگر اعضاي شوراي مركزي حزب متبوعش تقسيمبنديهاي جديد در جريان اصولگرايي(سنتي و مدرن) را قبول ندارد و معتقد است برخي افراد براي ايجاد تفرقه در جريان اصولگرا اين تقسيمبنديها مطرح ميكنند. حزب متبوع بادامچيان در جريان مرحلهي دوم انتخابات رياست جمهوري طي بيانيههايي اعلام كرد كه هر دو كانديداي راه يافته به مرحلهي دوم اصولگرا هستند و به اعضاي خود اين اختيار را داد كه به هركدام از اين دو نفر كه ميخواهند راي دهند. بادامچيان تكثر كانديداها در جريان اصولگرا طي اين دوره از انتخابات را امتيازي مثبت براي اين جريان قلمداد ميكند.
خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، در گفتوگو با اسدالله بادامچيان عضو ارشد حزب موتلفهي اسلامي تحليل و ارزيابي وي را در مورد چگونگي تعامل جريان اصولگرا با دولت آينده، چينش سياسي كابينهي دولت آينده، يكدست شدن حاكميت و ... به اين شرح مورد سوال قرار داده است.
بادامچيان در پاسخ به سوال خبرنگار ايسنا در مورد نحوهي تعامل جريان اصولگرا و از جمله حزب موتلفه با دولت آينده اظهار داشت: به طور كلي گروههاي مختلف اعم از اصلاحطلب و اصولگرا موظفند كه به خاطر منافع ملي و مصالح جمهوري اسلامي با دولت آتي همكاري و همراهي داشته باشند. ممكن است برخي احزاب، اين رييسجمهور را به عنوان نامزد خود معرفي نكرده و حتي وي را قبول نداشته باشند ولي باز هم به خاطر مسايلي كه گفته شد، بايد از رييسجمهور و دولت آن حمايت كرد تا بتوانند در صحنهي بينالمللي با پشتوانهي مردمي وارد شوند.
اين فعال سياسي گفت: ممكن است كه در بين احزاب و گروههاي اصولگرا با احمدينژاد اختلاف سليقههايي وجود داشته باشد ولي باز هم احمدينژاد از آن جريان اصولگراست و همگي خود را متعهد به همكاري و همفكري با وي ميدانند. البته بايد اين همكاري دوطرفه باشد. همكاري يك لفظ مشترك است و نحوهي همكاري ما نيز با دولت آينده بستگي به اين دارد كه رييسجمهور با توجه به شعار كابينهي 70 ميليوني چه نوع همكاري و تعاملي را از احزاب بخواهد و اين همكاري به تفاهم دو طرف بستگي دارد.
اين عضو شوراي مركزي حزب موتلفه در ارتباط با نقد دولت آينده با بيان اين كه نقد يك هديهي الهي است و مطمئنا نقد دلسوزانه هديهاي براي رييسجمهور و كابينهي آن است، ادامه داد: البته متاسفانه عدهاي جوسازي و تخريب و عمل خود را در پوشش نقد توجيه ميكنند كه مطمئنا اين يك نوع عوامفريبي است. ما معتقديم بايد با مردم صادق بود و نقد صادقانه و دلسوزانه انجام داد. بله قربان گويي يك امر به شدت مذموم است.
اين فعال سياسي، در ادامه با اشاره به سوابق حزب موتلفه در ارتباط با تعامل با دولتهاي بعد از انقلاب اظهار داشت: ما دولت هاشمي و دولت خاتمي را نيز مورد نقد قرار داديم. بارها در ديدارهايي كه با خاتمي داشتيم، صميمانه نقدهاي خود و واقعيتهاي جامعه را هرچند كه تلخ بود به وي گفتيم و وي نيز با توجه به خصوصيت اخلاقي كه دارد اين نقدها را صميمانه از ما پذيرفت. ما طي هشت سال رياست خاتمي بر قوهي مجريه هيچ نوع كارشكني نكرديم و رفتاري احترامآميزي همراه با نقد دلسوزانه با دولت وي داشتيم.
بادامچيان در پاسخ به اظهاراتي مبني بر اين كه با توجه به يكدست شدن حاكميت، امكان خطا و فساد در بين مسوولان افزايش پيدا ميكند و اجازهي رشد به ديگر گروههاي رقيب داده نميشود، گفت: به اعتقاد من چنين فرضيهاي كاملا اشتباه و اين يك برنامهي سياسي است. آيا به نظر شما وقتي كه دستگاه حاكميت دچار چندگانگي ميشود، ميتواند كاري كند؟ مطمئنا وقتي كه تمام مسوولان داراي يك انديشه و بينش باشند، با يكديگر تعامل بهتري خواهند داشت و با وحدت و هماهنگي بيشتري امور را پيش ميبرند. مطمئنا تحليل چنين تحليلگراني را هيچ خردورزي قبول نميكند، اگر ميخواهيم كشور را اداره كنيم، بايد سعي كنيم هماهنگي در بين مسوولان وجود داشته باشد. البته كساني كه چنين تحليلهايي را ميكنند چند دسته هستند؛ گروهي از روي صداقت چنين حرفي را ميزنند و معتقدند كه وقتي قدرت در اختيار يك جريان قرار گيرد، ميداني به ديگر افراد داده نميشود و قدرت مادامالعمر است، مانند يك رييسجمهور مادامالعمر و زمينه براي ديكتاتوري فراهم ميشود؛ در صورتي كه با توجه به نحوهي چينش قوانين در كشور ما امكان تحقق چنين فرضيهاي وجود ندارد.
وي ادامه داد: مردم امروز به اصولگرايان راي دادند و در دوم خرداد به اصلاحطلبان - كه البته من معتقدم مردم به خاتمي راي دادند و اين اصلاحطلبان بودند كه سوار بر قطار پيروزي شدند و آراي خاتمي را به نفع خود مصادره كردند- ، آيا درچند سالي كه حاكميت كاملا در دست اصلاحطلبان بود، ديكتاتوري ايجاد شد؟ در قانون اساسي راهكارهايي انديشيده شده كه قدرت به نحو مسالمتآميز انتقال پيدا كند.
اين عضو ارشد حزب موتلفهي اسلامي با اشاره به اين كه ما تجربهي هشت سال اصلاحات را نيز پيش رو داريم، ابراز عقيده كرد: بعضي از اصلاحطلبان به شدت اقدام به انحصارگرايي كردند و چندين هزار مدير را به اتهام اينكه پيام دوم خرداد را درك نكردهاند، بركنار كردند. در نتيجه در 27 خرداد 84 آراي اصلاحطلبان به شدت كاهش پيدا كرد.
بادامچيان در ادامهي گفتوگوي خود با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، در ارتباط با استدلال برخي از تحليلگران سياسي مبني بر اينكه براي تحقق كابينهي 70 ميليوني لازم است كه احمدينژاد دوسوم از اعضاي كابينهي خود را از بين مخالفانش و از بين كساني كه به وي راي ندادند، انتخاب كند، اظهار داشت: اين استدلال به ظاهر درست است ولي در باطن داراي اشكالاتي است.
وي معتقد است: خيلي بعيد به نظر ميرسد كه 17 ميليون نفر از 45 ميليون نفر واجد شرايط در پاي صندوقهاي راي نيامده باشند و بايد به چنين آماري شك كرد. البته لازم به ذكر است كه اگر چنين آماري را نيز درست در نظر بگيريم بايد اين 17 ميليون را به سه قسمت تقسيم كرد؛ راي قسمتي از اين افراد به نفع احمدينژاد تقسيم ميشود، قسمتي ديگر به نفع هاشمي و قسمتي ديگر به پاي كساني نوشته ميشود كه اصلا قصد نداشتند به پاي صندوقهاي راي بيايند.
اين فعال سياسي در ادامه گفت: البته بايد در نظر گرفت قسمت اعظمي از آرايي كه به پاي هاشمي رفسنجاني ثبت شد، متعلق به جريان اصولگراست، چون اول اينكه خود هاشمي رفسنجاني متعلق به جريان اصولگراست و در مرحلهي اول انتخابات 6 ميليون راي كسب كرده بود، دوم اينكه 4 ميليون راي اضافهاي كه هاشمي رفسنجاني در مرحلهي دوم انتخابات كسب كرد را بايد بين آراي لاريجاني، قاليباف، مهرعليزاده، كروبي و معين تقسيم كرد و اگر بر حسب آمار هركدام داراي كمتر از يك ميليون راي باشند، مشاهده ميكنيم كه آراي اصلاحطلبان در مرحلهي دوم انتخابات رياست جمهوري كمتر از يك ميليون بوده است و در حقيقت احمدينژاد در انتخابات 27 ميليون راي آورده است.
وي توضيح داد: بر اساس قرارداد اجتماعي مونتسكيو بايد چنين تقسيمبندي را قبول كنيم. مونتسكيو ميگويد اگر در يك كشور 70 هزار نفر واجد شرايط براي راي دادن باشند و سي هزار نفر براي راي دادن به سه نفر به پاي صندوقهاي راي بيايند و يك نفر از آنها 11 هزار راي بياورد، آن شخص برندهي انتخابات خواهد بود؛ گرچه فاصلهي آراي آن با دو كانديداي ديگر بسيار كم است.
اين عضو ارشد حزب موتلفهي اسلامي در مورد احتمال اختلاف در بين اصولگرايان هنگام معرفي اعضاي كابينه از سوي احمدينژاد و قرار گرفتن جرياني كه برخي اصولگرايان سنتي مينامند، در مقابل آبادگران، اظهار داشت: من چنين تقسيمبندياي را قبول ندارم. اين تقسيمبندي را دوستاني مطرح ميكنند كه هدفي جز ايجاد تفرقه در جريان اصولگرا ندارند. همين دوستان كه چنين تقسيمبنديهايي را مطرح ميكنند، تا ديروز خود را كثرتگرا معرفي ميكردند و ما را تماميتخواه، ولي در حال حاضر مشاهده ميكنيم كه آنها تماميتخواه شدهاند و ما كثرتگرا.
وي ادامه داد: ما در انتخابات رياست جمهوري داراي 5 كانديدا بوديم كه هر كدام داراي سلايق متفاوتي بودند و اين تكثر به نظر من بسيار مثبت و نشاندهندهي توانايي بالاي اصولگرايان است، البته اگر هاشمي رفسنجاني نيز را به اين ليست اضافه كنيم، در واقع اصولگرايان در انتخابات رياست جمهوري داراي 6 كانديدا بودند و اين نشان داد كه جريان اصولگرا متكي به يك نفر نيست. ما زمينهاي را فراهم كرديم كه مردم از بين سلايق مختلف يك نفر را انتخاب كنند.
بادامچيان گفت: همين دوستان اصلاحطلب اين را به عنوان يك امر منفي در جريان اصولگرا مطرح ميكردند در صورتي كه چنين نبود و من باز هم تاكيد ميكنم اين تكثر يك امتياز مثبت براي جريان اصولگراست.
وي در پاسخ به اظهاراتي مبني بر اين كه شوراي هماهنگي در جريان انتخابات نسبت به انصراف احمدينژاد تاكيد داشته است، گفت: چنين فشاري از سوي شوراي هماهنگي مطرح نبود، ما اصلا قصد نداشتيم تعداد كانديداهاي خود را كم كنيم. البته برخي از دوستان اصولگرا منجمله دكتر حدادعادل به كانديداهاي اصولگرا توصيه ميكردند كه از بين خود يك نفر را معرفي و به اصطلاح معروف دود سفيد را از دودكش خارج كنند.
اين فعال سياسي در ادامه اظهار داشت: بر اساس نظرسنجيها احمدينژاد در ردهي پاييني قرار داشت و به خاطر همين نيروهاي اصولگرا و شوراي هماهنگي از وي حمايت شفافي نكردند، تصور نميكرديم كه احمدينژاد بتواند چنين آرايي را كسب كند. البته بگويم كه براي ما لاريجاني، هاشمي و احمدينژاد يكي بود و مطمئنا اگر شوراي هماهنگي ميديد كه در نظرسنجيها احمدينژاد داراي امتياز بالايي است از وي حمايت ميكرد.
وي ادامه داد: عدهاي قصد دارند به جريان آبادگران و جريان اصولگرا را در مقابل هم قرار دهند در صورتي كه جريان آبادگران متعلق به جريان اصولگراست و بين اين دو فرق وجود ندارد. اين تعاريف و تقسيمبنديها مربوط به جريان اصولگرا نيست. ما در جريان انتخابات مجلس هفتم و شوراها از اين نام استفاده كرديم و جريان اصولگرا بود كه اين ائتلاف را بوجود آورد.
اين عضو ارشد حزب موتلفهي اسلامي در مورد آيندهي جريان اصلاحطلب گفت: همانطور كه تاكيد كردم جريان اصلاحطلب در آينده افت خواهد كرد و ما شاهد كمرنگ شدن خط معين، محمدرضا خاتمي و مشاركت خواهيم بود و آنها به حاشيه ميروند. البته آنها ميتوانند به بازسازي و بازتوليد خود بپردازند و سعي كنند با واقعبيني اشكالات خود را برطرف كنند.
گفتوگو از خبرنگار ايسنا: اكرم احقاقي