از گمانه زنى ها و نيز روح حاكم بر جناح سياسى پيروز در انتخابات رياست جمهورى نهم چنين برمى آيد كه تغييراتى بزرگ هم در اعضاى كابينه و هم بدنه دولت حتى در سطوح كاملاً اجرايى و ميانى در راه است. صرف نظر از كيفيت برگزارى انتخابات اخير، البته انجام اين تغييرات گسترده و عميق هم حق دولت جديد است و هم برخاسته از تركيب و چگونگى دسته بندى راى دهندگان. اين امر انتظار مردم از مشاهده چهره هاى جديد و بركنار از انواع و اقسام تهمت ها و شايعات و زمينه سازى هاى منفى را بازتاب مى دهد. ظرف ۱۶ سال گذشته، ژرفاى تحولات سياسى _ اجتماعى ايران و نيز شدت آن به حدى بوده كه در نتيجه مناقشات سياسى متكى به اين تحولات، كمتر چهره و شخصيت سياسى در كشور توانسته است دامان خود را از امواج پى درپى تهمت ها و اتهامات و شايعات و افشاگرى هاى بى پرواى اين يا آن جناح سياسى كه جانانه در خالى كردن زيربناهاى نظام جمهورى اسلامى ايران _ البته با هدفى كاملاً مغاير آن _ كوشيدند، بركنار نگاه دارد. اگر به گذشته نيم نگاهى از چشم انداز اين افشاگرى ها بيفكنيم، گويى جمهورى اسلامى ايران جز ماشين سازنده رجال مسئله دار و ناپاك و آغشته به انواع فسادها نبوده است. از اين لحاظ شايد كمتر نظامى را بتوان در جهان يافت كه چنين در اجراى راهبرد «خودامحايى» و «خود محكوم سازى» به جان كوشيده است. اما متاسفانه اين تغييرات گسترده پيش رو نيز همانند تجربيات چند باره پيشين در ۲۷ سال گذشته، سودى چندان به حال هيچ كس نخواهد بخشيد. تا زمانى كه سيستم اقتصادى و ادارى ايران از ريشه عوض نشود، اين درخت همان ثمر پيشين را خواهد داد و با كندن و حذف ميوه هاى موجود آن نمى توان رسيدن ميوه هايى ديگر با طعم ديگر را انتظار كشيد. از جنبه ادارى و انسانى، در ۲۷ سال گذشته نظام جمهورى اسلامى ايران ماشينى بزرگ بوده است كه دائماً نيروهاى مخلص و اصولگرا بلعيده و از آن سو نيروهاى ميانه رو و عملگرا با افكار نيمه ليبرالى بيرون داده است. از آنجا كه بهترين راه براى زمين گير كردن و كنترل راديكاليسم، درگير كردن آن در امر «اجرا» است، قطعاً اين بار نيز اين ماشين همان محصولات را در پايان چهار يا هشت سال عرضه خواهد كرد و بخشى ديگر از محصولات راديكال و تندرو ديگ هميشه جوشان افراط گرايى جامعه ايرانى را به نيروهاى عملگرا و ميانه رو تبديل خواهد كرد. اين ذات امور اجرايى به ويژه در كشورى بزرگ مانند ايران است كه تندروى را برنمى تابد. با نگاهى به اكثر اصلاح طلبان و ميانه روها در ايران، به سادگى مى توان پيشينه راديكاليسمى بس خالص تر و تندتر از نمونه هاى موجود را در آنها همچنان تشخيص داد. از جنبه اقتصادى نيز اين نظام در ۲۷ سال گذشته عملاً ماشين تبديل رجال خالص و انقلابيون دلسوز به «آقازاده»ها بوده است. سيستم اقتصادى ايران به سبب آغشتگى تاريخى آن به عنصر نفت، ماهيتى كاملاً دولتى، رانت جويانه، رقابت ناپذير و كاملاً ولخرج يافته است. كاركردن در اين سيستم و آغشته نشدن به چرب و شيرين هاى آن در واقع جاى شگفتى دارد و اين بار نيز اين تجربه، متاسفانه و در اغلب موارد، تكرار خواهد شد. فقدان تغيير در ماهيت و كاركرد سيستم اقتصادى ايران و تلاش براى كنترل همه جنبه هاى اقتصاد ملى تحت سيطره حاكميت و دولت، تغيير مداوم چهره ها در كشور ما را به ماشينى براى سوزاندن شخصيت هايى بدل كرده است كه هريك شايد در يك نظام اقتصادى آزاد با حداقل تصدى دولت و حداكثر قدرت مانور بخش خصوصى در آن، جنبه هايى از هويت ملى را مى توانستند در خود تجلى ببخشند. اما اكنون در سايه اقتدار كامل يك اقتصاد بسته دولتى و يك ساخت سياسى حداقل كم حوصله جز با مردانى داراى انواع و اقسام پيشينه هاى ساختگى يا غيرساختگى روبه رو نيستيم.
دولت جديد اين اقبال و پشتوانه بس مهم را دارد كه براى نخستين بار ظرف دست كم ۱۶ سال گذشته، از پشتيبانى تمام عيار همه دستگاه هاى اجرايى، قانونگذارى، نظارتى، نظامى و انتظامى، امنيتى و ... كشور برخوردار است. امروز دولت مى تواند حتى با هدف حفظ نيروهاى تازه نفس خود از خرد شدن گريزناپذير در چرخه و سازوكار «ماشين دولت»، ماهيت و كاركرد اين ماشين را از وضع موجود به سوى «اقتصاد آزاد» با قدرت رقابت و حداقل تصدى دولت و حداكثر نظارت و قدرت درايت آن سوق دهد و از اين طريق، علاوه بر حفظ هميشگى نيروهاى خود از تكرار تجربيات پيشين، جدى ترين گام را نيز در محو تبعيض، فقر، بى عدالتى و مهمتر از همه فساد كه اصلى ترين شعار انتخاباتى جريان حاكم بوده است، بردارد حتى با تكرار هزارباره تجربه هاى پيشين نيز جز اين راهى نيست: درختى كه تلخ است پى را سرشت...