یکشنبه 26 تیر 1384

گنجی و افزایش بهای آزادی، علي ستوده

به گنجی می نویسم. نه چون یارانش و نه چون آنان که به اشتباه خود معترفند.
هرچند می‌توان گنجی را محکوم به جرم خطای نخستین او پنداشت، اما این بها همان است که سایر روشنفکران و دگراندیشان نیز پرداخته‌اند. بهایی که اینک گنجی می‌پردازد هیچ جز بهای آزادی یک انسان نیست. به او سلام می‌کنم. نه به عنوان یک قهرمان، که به عنوان یک انسان جویای کمترین حقوق خود. در جهانی که همه‌ چیز بر مدار مدارا می‌گردد و دگراندیشان همراه با همه‌ی مردم، کُحل تسلیم را بر چشمان خود سوده‌اند، از کنج زندانِ یکی از جبارترین‌های زمان، فریادی برخاسته است. فریادی که ساده‌ترین حق خود را می‌طلبد، حق بیان و حیات. حقی که نه حلاج و نه حسین و نه هیچ آزاده‌ی دیگری در جهان بر سر آن مدارا نکرده است. گنجی می‌داند که گنج نهفته‌ی او با سکوت مکشوف نمی‌گردد. پس فریاد بر می‌آورد تا جباران را دچار تناقضی بنیادین گرداند. او هر آنچه را که لازم بود با مردم خود، که او را به شکستن روزه ترغیب می‌کنند، درمیان گذاشت. نا گفته‌ای نماده است، باشد که ما نیز دریابیم که مرگ گنجی چه به عنوان واپسین دست‌آورد خاتمی و چه به عنوان نخستین هدیه‌ی احمدی‌نژاد به بزرگان قوم، ریشه در تمامیت‌خواهی حکام و تک‌تک ما خطاکاران گذشته و حال دارد. یعنی کسانی که بهای آزادی آنها از مزد گورکن نیز کمتر است.
اکنون مردی با نقد گذشته‌ی خود و ایمان به آنچه که می‌گوید، بدون تحمیل هیچ‌گونه «باید»ی برای هم‌نسلان خود و قهرمان‌طلبان دیگر، از تنگنای دخمه‌های برساخته از ایدئولوژی پوشالین فقه صفوی، فریاد هیهات بر می‌آورد از ذلتی که او را به بیعت با یزیدیان می‌خواند.
پس ما هم مطابق معمول، لااقل می‌توانیم بر خود ببالیم که در این عصر انقلاب‌های مخملین، در سرزمینی که بهای سخن یک آزاده، جان او است، هنوز فردی زنده و حاضر است تا چنین بهایی را بپردازد. بهایی که فقط و فقط نرخ آزادی او و خود اوست. همانطور که در آخرین نامه‌‌اش گفت، می‌داند که کسی منتظر او نیست، اما قطعا این را هم می‌داند که این سرزمین خفته نیاز به کاشتن نهال مبارزه دارد، نهالی که اینبار از قهرمان‌پروری و بت‌سازی سیراب نمی‌شود بلکه بدوا و از همان آغاز از «نقد» بهره می‌جوید. پس اندیشه‌ و توانایی کم‌‌نظیر او در پرداخت چنین بهایی را پاس می‌داریم. تا کسانی که می‌گویند نمی‌شود هرکس را بابت اعتصاب غذا آزاد کرد، بدانند که آری نمی‌شود، اما چه کسی و با چه انگیزه‌ای می‌تواند چنین کند؟ آیا خود آنها می‌توانند در راه تثبیت ایدئولوژی عمیقا فرسوده‌‌شان چنین توانی از خود نشان دهند؟

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

اما همه‌ی آنچه گفتم به این معنا نیست که منتظر مرگ او هستم، بلکه من نیز مانند همگان، معتقدم که آزادی با عزت یک آزاده، از مرگ با عزت او برای آیندگان ثمربخش‌تر است. پس باید تا آنجا که ممکن است درخواست مسالمت‌آمیز کرد چون خود او معتقد به چنین کاری است، و از آنجا که غیر از بیان چنین درخواست‌هایی راه دیگری متصور نیست بهتر می‌دانم سخنی از آن‌ها نگویم، چون رهروی در کار نیست. چه رسد به جهان‌سوزی.

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'گنجی و افزایش بهای آزادی، علي ستوده' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016