روز جمعه ۱۵ ژوييه ”سمينار سراسرى در باره كشتار زندانيان سياسى در ايران“ در شهر كلن آلمان گشايش يافت. نخستين روز سمينار پيش از هر چيز به بيان احساسها، خاطرهها و تجربههاى جانبدربردگان از خفقان دهه ۱۳۶۰ و خانوادههاى اعدامشدگان اختصاص داشت.
در چند سال اخير با گسترش گفتمان حقوق بشر در ميان ايرانيان بخصوص در خارج از ايران، توجه به زندان بيش از پيش شده است. كتابهاى خاطرات زندان منتشر مىشوند، نشريهها به بحث و فحص در باره زندان و شكنجه و اعدام مىپردازند و نيز در هر تابستان موضوع كشتار جمعى زندانيان سياسى در تابستان ۱۳۶۷ مطرح و ياد اعدامشدگان زنده شده و در جلسهها و نشريهها در باره راههاى رسيدن به حقيقت و عدالت چارهانديشى مى شود .
از روز جمعه پانزدهم ژوييه شهر كلن ميزبان شركتكنندگان در سمينارى است سه روزه در باره كشتار زندانيان سياسي ايران در سال ۱۳۶۷. سازماندهندگان اين سمينار گروهى از زندانيان سياسي سابق ايراناند كه در آلمان نشريه ”گفتگوهاى زندان“ را منتشر مىكنند. و اين به گفته سازماندهندگان سمينار از ويژگيهاى آن است، چون اينك بخشى از زندانيان سياسي سابق در كنار نقشى كه تاكنون به عنوان بازگوكننده خاطرات و در ميانگذارنده تجربيات داشتهاند نقش سازماندهنده گفتگوها و بحثها را نيز بر عهده گرفتهاند.
در روز افتتاح سمينار حدود ۲۰۰ نفر در محل حضور داشتند. عدهاى نيز جريان سمينار را از راه پالتاك در اينترنت دنبال مىكردند. در كنار سمينار نمايشگاهى ترتيب داده شده است از نام و مشخصات و عكس حدود ۳۰۰۰ تن از اعدامشدگان سال ۱۳۶۷. همچنين نمونههايى از نامههاى اعدامشدگان و كارهاى دستىشان را مىتوان در اين نمايشگاه ديد. زندانيان سياسى با هر چه در دسترسشان بوده اثرى هنرى خلق كردهاند: از هستههاى خرما تسبيحى ساختهاند به شكل مار، از كيسه حمام گيوهاى. نمونههايى از آثار زندان جانبدربردگان نيز در اين نمايشگاه ديدگان را به سوى خود مىكشانند، طراحيهاى سودابه اردوان و نقشهاى زيبايى كه شهره كيا با هنر گلدوزىاش بر پارچه آفريده است، از آن جملهاند.
سمينار با يك دقيقه ايستادن حاضران به احترام اعدامشدگان و كفزدن ايشان گشايش يافت. سپس مژده ارسى، از سازماندهندگان سمينار، هدفهاى برگزارى آن را برشمرد كه بيش از هر چيز مبارزه عليه سركوب، افشاگرى و يادآورى اعدامهاى دهه ۱۳۶۰ هستند. ترانه يگانگى با صداى شيرين مهربد و رباعيات سعيد يوسف در باره اعدامهاى جمعى حاضران را متاثر كردند. پيامهاى همبستگى موميا ابوجمال، نويسنده و روزنامهنگار امريكايى در بند، و كانون نويسندگان در تبعيد خوانده شدند. كانون نويسندگان در تبعيد شركتكنندگان در سمينار را فراخواند كه براى نجات جان همه زندانيان سياسى ايران، از جمله اكبر گنجى، تلاش ورزند . بار ديگر ترانههاى گيسو شاكرى از سنگينى فضاى سمينار كاست.
در كانون برنامه نخستين روز سمينار كشتار زندانيان سياسي در ايران موضوع فعالان سياسى و خانوادهها و وابستگان آنها نشسته بود. در اين بخش تلاش سخنرانان بر نشان دادن سياستهاى سركوبگرانه زندانهاى دوره پهلوى و جمهورى اسلامى، به ويژه در دهه ۱۳۶۰ بود. همچنين زندگى سياسى زنان و مردان و تاثير سركوب فعالان سياسى بر زندگى خانوادهها و وابستگان آنان به عنوان تجربه بيان به توسط بازماندگان اعدامشدگان به بيان درآمد.
از موضوعهاى سمينار در روز شنبه ۱۶ ژوييه ”تاثيرات جسمى و روحى زندان و شكنجه“، ”تلاش براى مستندسازى سركوب و اختناق در ايران“ و ”زندان در دوره سلطنت“ بودند. شايد بتوان گفت كه از جذابترين بخشهاى سمينار براى حاضران مبحث ” تاثيرات جسمى و روحى زندان و شكنجه“ بود.
همان گونه كه روانشناس آلمانى فليتسيتاس ترويه در سخنرانى خود گفت موضوع شكنجه و شكنجهشدگان و درمان آنان از مبحثهايى است كه ايرانيان تازه آغاز كردهاند تا به آن بپردازند. ترويه گفت كه چون شكنجه فرد را در موقعيتى غيرطبيعى قرار داده، پس از اعمال آن و آزادى فرد نياز به درمان فرد وجود دارد و شكنجهشدگان نبايست به خاطر اين نياز شرمگين باشند.
ناصر پرنيان كه خود از زندانيان سياسى در دوره جمهورى اسلامى است به تعريف شكنجه، انواع آن و تاثيرات روحى و جسمى آن پرداخت. دكتر على فرمانده، استاد دانشگاه در سوئد و متخصص مباحث خودكشى و بحران، در سخنرانى خود به دو ويژگى زندانيان آزاد شده در دوره جمهورى اسلامى اشاره كرد: نخست اينكه آنها را نه تودهها، بلكه زندانبان آزاد كرده و دوم اينكه شكنجهگر در زندانهاى جمهوري اسلامى با شناختن ضعيفترين حلقه زندگى فرد، بر آن انگشت مىگذارد و زندانى را خرد مىكند، به گونهاى كه زندانى پس از آزادى، فرد خود را توهين و تحقيرشده مىداند و تا مدتها حتى حاضر به صحبت با متخصصان رواندرمانگر نيست. على فرمانده در سخنرانى خود به آنچه كه در درمان شكنجهشدگان و زندانيان سياسى سابق بايست به آن توجه كرد پرداخت، از جمله اينكه به آنان نشان داده شود كه لازم نيست هميشه در حال مبارزه باشند و زندگى آنان با زندان نبوده كه آغاز شده، بلكه گذشتهاى نيز داشتهاند.
در بخش ديگر سمينار از جمله پرويز قليچخانى، كاپيتان سابق تيم ملى ايران كه سالهاست نشريه سياسي اجتماعى آرش را در فرانسه منتشر ميكند، در باره ويژهنامههاى آرش و جمعآورى و انتشار مقالهها و اسناد مربوط به اعدامهاى سال ۱۳۶۷ سخن گفت. همايون نوايى نيز كه سردبير نشريه ”گفتگوهاى زندان“ است، تجربههاى خود را در زمينه گردآورى نوشتههاى مربوط به زندان با حاضران در ميان گذاشت.
متاسفانه در سمينار جاى بسيارى از كسانى كه سالهاست براي روشنگرى در زمينه اعدامهاى جمعى سال ۱۳۶۷ كوشيدهاند، خالى بود. تلاش سازماندهندگان سمينار، كه نخستين تجربه آنان در اين زمينه است، بس پرارزش است. اما هنوز اختلافهاى سياسى و تعلقهاى گروهى مانع از آن است كه از سويى سمينار آن گونه كه خواستش است ”سراسرى“ و فراگير شود و از سويى ديگر بيان تاريخ جامعى باشد از آنچه در تابستان ۱۳۶۷ رخ داده است. براى گذار از موضع تك منظرى به موضعى چند منظرى هنوز راهى را بايد رفت، راهى كه از خلال گفتگو و روحيه روادار مىگذرد.
كيواندخت قهارى