خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي
بهزاد نبوي رفتار جناحي كه به عنوان اصولگرا شناخته ميشود را در «بحث بازنگري در قانون اساسي»، «استفاده از نيروهاي جوان و غيرروحاني» و «نقد مديريت 27 سالهي انقلاب» در ظاهر شبيه خواستههاي برخي اصلاحطلبان ميداند و البته اذعان دارد كه اين خواستهها در باطن باهم متفاوت است.
وي در گفتوگو با خبرنگار سياسي ايسنا ميگويد:« اين سخن كه مردم خواهان تغيير چهرهها و عدم استفاده از مديران 27 سالهي نظام هستند شبيه انتقاد برخي اصلاحطلبان در استفاده از اين مديران در دورهي اصلاحات است و اينها هم كساني را روي كار آوردهاند، كه در27 سال گذشته نقش مهمي نداشتهاند. براين اساس دركابينه معرفي شده تنها چند نفر هستند كه تاكنون ردهي مدير كلي به بالا خدمت كردهاند.»
وي نحوه الگوگيري از شهيد رجايي در استفاده از مديران جوان و كم تجربه را مورد انتقاد قرار مي دهد و ميگويد:« رجايي اين طور رفتار نمي كرد. با توجه به گذشت يك سال و نيم از پيروزي انقلاب، به هنگام نخستوزير شدن وي، تا جايي كه ممكن بود از افراد با تجربه در كابينه بهره برد و اگر امروز بود 27 سال تجربه را به باد نميداد و از صفر شروع نمي كرد.»
نبوي البته يكي از اهداف استفاده از افراد غيرروحاني و جوان را چنين بيان مي كند:« شايد يكي از دلايل استفاده از غيرروحانيون و جوانان به خاطر آن است كه امكان دارد اينها تابعتر و مطيعتر باشند و بهتر دستورات را اجرا كنند؛ در حالي كه يك چهرهي با تجربه و با سابقه خود نيز وابستگي بيشتري به انقلاب احساس مي كند و خود را يكي از صاحبان انقلاب مي داند و ممكن است هر دستوري را اجرا نكند. اين ديدگاه با ديدگاه مخافت با حكومت انحصاري روحانيت و يا جوانگرايي اصلاحطلبان كاملا متفاوت است.»
نايب رييس سابق مجلس شوراي اسلامي با اشاره به كساني كه در عين دفاع از انقلاب و نظام كليت مديريت 27 سالهي كشور را به باد انتقاد مي گيرند ميگويد:« كسي نمي تواند بگويد كه من انقلاب و نظام را قبول دارم ولي تمام تلاشها در اين 27 سال و مديران آن را قبول ندارم. مگر پس از انقلاب كودتايي شده! و در اين 27 سال دشمنان انقلاب حكومت كردهاند؟! نفي 27 سال مديريت نظام از مخالفان انقلاب و نظام انتظار مي رود ولي برازندهي آقايان كه بيش از هر كسي مدعي طرفداري از انقلاب و نظام هستند، نيست.»
وي دربارهي تمايل برخي از جريانها به بازنگري در قانون اساسي ميگويد:« بازنگري مورد نظر اقايان احتمالا با هدف تمركز بيشتر قدرت و حذف يا حداقل كاهش آزاديها و حقوق ملت طرح مي شود و اين همان نگراني ما بوده است. ميخواهند اين بار موانع مندرج در قانون اساسي براي پيشبرد اهداف اقتدارگرايانه را بر طرف كنند.»
وي اظهارات خود را مبتني بر سابقهي ذهني از اين جريان بيان مي كند و ميگويد:« برخي از افراد و جريانهاي مدعي طرفداري از انقلاب و نظام كه تمركزگرا و مستبد و مخالف آزادي و جمهوريت نظام بودند هر گاه بحث در مورد قانون اساسي جدي مي شد اعلام مي كردند قانون اساسي در دورهاي به تصويب رسيده است كه شرايط روشنفكري اول انقلاب بر كشور حاكم بوده است و در آن قانون اساسي مواردي است كه حاكي از آن جو است. شايد در سال 68 هم به دنبال حل اين مشكل بودند، ولي با توجه به تركيب شوراي بازنگري، امكان پذير نشد.»
نبوي مي گويد:« اين جريان شهيد مطهري را التقاطي و شهيد بهشتي كه در تدوين قانون اساسي نقش تعيين كننده داشت، را فاسد مي دانست.»
وي خاطرنشان مي كند:« شما به اختلافات درون سازمان مجاهدين انقلاب اوليه توجه كنيد. جناح راست سازمان كه متاسفانه در شرايط جديد قدرت زيادي به دست آورده معتقد بود كه مقابله با بنيصدر و حمايت از بهشتي دفع افسد به فاسد است. يعني بهشتي را فاسد مي دانستند. ماهيت اين افراد معلوم و روشن است و هم اكنون هم بسياري از جريانات كنوني را رهبري مي كنند. البته احتمالا درحال حاضر با توريه و تقيه اين سخنان را بيان نمي كنند.»
وي تاكيد مي كند:« بازنگري كه امروز از سوي اين افراد مطرح مي شود از بين بردن فضاي روشنفكري ادعايي آقايان در قانون اساسي است. در زمينهي تمركز قدرت، احتمالا آقايان تلاش خواهند كرد زمينهاي را فراهم سازند تا ديگر نيازي به اقدامات فراقانوني و تفسير اختيارات مندرج در قانون اساسي نباشد. البته ممكن است فعلا به دليل نامناسب بودن فضاي روشنفكري جامعه، اين موارد را بيان نكنند اما نمي توانند از سويي به فرصت پيش آمده براي كسب راي در اين زمينه توجه نكنند. فكر مي كنند الان بهترين فرصت است چون ممكن است با تبليغات گستردهاي كه مي شود مردم خيلي به عمق قضيه توجه نكنند و بازنگري آنها راي هم بياورد. آنها مي خواهند به نظر خودشان تا تنور داغ است نان را بچسبانند.»
درادامهي گفتوگو با خبرنگار ايسنا، نبوي به ضرورت بازيابي و بازسازي جريان خط امام(ره) پرداخت.
نبوي ميگويد:« در ابتدا بايد بگويم كه معتقدم جرياني كه درحال قدرت گرفتن است، نه جريان متحجر كه جرياني اقتدارگرا است كه مي خواهد قدرت را به دست بگيرد و و در رسيدن به هدف خود از هر امكاني استفاده مي كند. درحال حاضر و در گذشته براي برخورد با اصلاحطلبان در اتحادي با جريان متحجر قرار گرفتند؛ اما اگر لازم ببينند در مقابل جريان متحجر هم خواهند ايستاد و حتي مي توانند مدرن و به روز و در قالب يك جريان فاشيستي از نوع اروپايي خود را نشان دهند.»
به نظر عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي اين جريان ريشهي فكري مدوني ندارد. ظاهرش طرفداري از انقلاب و نظام است؛ اما كمي كه عميقتر مي شويم مي بينيم با جريانهايي پيوند خورده است كه هيچ ارادتي به انقلاب و نظام نداشته و ندارند. ايدئولوژي و خواست و تصميمش تحكيم و تمركز قدرت است و نيازي به ريشههاي فكري ندارد.
نبوي بهترين راه مقابله با اين جريان براي حفظ انقلاب و نظام را، توسل به خط امام(ره) و دفاع از آن عنوان مي كند و ميگويد: «سازمان يك سال و نيم پيش بيانيهاي دربارهي خط امام داد كه همه تعجب كردند كه شان نزول آن چيست؟ اما ما مي ديديم عدهاي با ديدگاههاي مستبدانه و متحجرانه در حال مصادرهي امام و انقلاب بودند. تمام تاكيد ما هم به مبارزه در چارچوب قانون اساسي به همين دليل است.»
وي يادآوري مي كند :« ما اصلاح طلبان خط امامي هستيم و اصرار داريم كه بگوييم امام شخصيتي كه آقايان معرفي مي كنند نيست و مي توانيم با خط امام، نقاب را از چهرهي اينها كنار بزنيم و نشان دهيم كه اينها هيچ ارادتي به امام و انقلاب ندارند بلكه به دنبال كسب قدرت هستند و براي اين كار به هر چيزي از جمله امام و انقلاب متوسل مي شوند.»
نبوي ميگويد:« معتقديم بايد تمركز خود را بر تقويت جبههي اصلاحات كه گروههاي خط امامي آن را تشكيل دادهاند بگذاريم. گروههاي قديمي تشكيل دهندهي جبههي اصلاحات يعني شوراي هماهنگي گروههاي خط امام و مجمع روحانيون مبارز، همه خط امامي بودند. كارگزاران هم اكثرا مدير دولت رجايي بودند كه به اتفاق آنها فراكسيون خط امام را تشكيل داديم.مشاركتيها هم ريشه در دانشجويان مسلمان پيرو خط امام دارند. وجه خط امامي اين جبهه بايد تقويت شود و اين كه به ايجاد يك تشكل جديد نمي پردازيم به همين دليل است كه بايد همين وجه اشتراك را نيرومند و جبهه اصلاحات را با قدرت مجددا وارد صحنه فعاليتهاي سياسي كنيم.»
عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي تاكيد دارد:« ما جزو كساني نيستيم كه از گذشتهي خود پشيمانند ما از انقلاب و حمايت از اماممان پشيمان نيستيم. بايد خط امام و انقلاب را احيا و در مقابل منحرف كنندگان مسير انقلاب بايستيم.با اين روش مي توانيم حرفمان را جدي كنيم.»
نبوي به روحيهي مقاوم نيروهاي خط امامي اشاره مي كند و مي گويد:« خط امامي ها جرات برخورد بيشتري با اقتدارگرايان دارند چون انقلاب و نظام را از آن خود مي دانند و به خاطر آن مبارزه كرده و شهيد دادهاند.به همين دليل است كه حساسيت استبداد طلبان روي اين جريان به مراتب بيشتر از جريانهاي ديگر است.»
اما آيا تشتت در ميان خط اماميها نااميد كننده نيست؟ نبوي اين نظر را تصحيح مي كند:« اين تشتتها مقطعي است و جنبهي استراتژيك ندارد و اختلافات ديدگاهي اصيل نيست. البته شايد نتوان همهي خط اماميها را در يك حزب و گروه جاي داد. ضرورتي هم ندارد. اما مي توان جبهه اصلاحات را احيا كرد و امكان اين كار وجود دارد كه تمام خط اماميها در يك جبهه متشكل شوند. اگر به فرض نتوانيم چنين تشكلي را سامان دهيم، ساماندهي تشكلهاي ديگر به مراتب دشوارتر خواهد بود.»
نبوي در ادامه دربارهي علت عدم تمايل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران به پيوستن به جبههي دموكراسيخواهي و حقوق بشر ميگويد:« معتقديم تشكيل جبهه تنها با هدف دموكراسيخواهي و طرفداري از حقوق بشر كافي نيست.اينها شرط لازم هستند. ولي به نظر ما شرط كافي براي ايجاد يك جبههي مشترك نيست.اولا ما يك جريان اسلامي هستيم و دين را منحصر در رابطهي فرد با خدا نمي دانيم. به عبارتي اسلام را ديني مي دانيم كه شايستگي دخالت در امور اجتماعي را دارد. ثانيا معتقد به اصل انقلاب و نظام برخاسته از انقلاب هستيم. معتقد به امام و خط فكري ايشان هستيم و طبعا ترجيح مي دهيم با چنين نيروهايي در يك جبهه، متحد و با استبداد و يكه سالاري مبارزه كنيم.»
عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در عين حال تاكيد دارد كه از تشكيل چنين جبهههايي استقبال مي كند و در عين حال مي گويد:« البته اگر روزي فضايي آماده شود كه تمام كساني كه در دور دوم انتخابات نهم از هاشمي حمايت كردند حاضر شوند كه در كنار هم پشت يك ميز بنشينند ما هم پشت آن ميز مي نشينيم.»
از وي دربارهي غفلت اصلاحطلبان از خط امام در سالهاي گذشته مي گويد:« ما اين مورد را هنوز در سازمان ارزيابي نكردهايم ولي شخصا معتقدم ما غفلتهايي داشتهايم.در انتخابات اخير در شهرستاني در ستاد انتخاباتي سخنراني داشتم هر چه نگاه كردم يك عكس از امام و حتي خاتمي در حالي كه از ديگران عكس بود نديدم. خصوصي به برگزار كننده گفتم كه ما مگر تغيير كردهايم كه خجالت مي كشيم عكس حضرت امام(ره) را بزنيم. من به مرحوم مصدق احترام مي گذارم و او را به عنوان يك رهبر ملي و مبارز ضد استعماري و اصلاح طلب ايران مي شناسم؛ ولي اگر در جمع اصلاحطلبان عكس مصدق باشد ولي عكس حضرت امام(ره) و يا افرادي همچون خاتمي نباشد؛ تعجبآور خواهد بود. اين بيمبالاتيها وجود داشته است و بعضا برخي سعي كردهاند صبغهي ارتباط با خط امام را بپوشانند، كه اين امر بايد جبران شود.»
گفتوگو از خبرنگار ايسنا: اكبر بياتي صالح